واکنش پورعلیگنجی به یک عکس؛ جانم را برای ایران میدهم
مرتضی پورعلیگنجی مدافع کلیدی تیمملی ایران که تا اینجای جامملتها یکی از بهترینها بوده در دیدار با ویتنام کاری کرد که تصور آن در فضای مجازی بازخورد زیادی داشت. او سرش را جلوی توپ گذاشت تا مهاجم ویتنام نتواند روی دروازه ایران خطرساز شود.
اعتمادآنلاین| دیگر این یک مسئله عادی است که بگوئیم بازیکنان تیم ملی حاضرند برای ایران در زمین مسابقه جان دهند. در جهان، ایران به تیمی مشهور شده که بازیکنانش حاضرند به خاطر هم و برای تیم ملی در زمین دست به هر کاری بزنند. حتما صحنه آن کرنر اسپانیا را در جام جهانی به خاطر دارد. لحظه ای که می رفت توپ تبدیل به گل شود ولی چند بازیکن همراه با بیرانوند روی خط دروازه همه کار کردند تا مانع از گلزنی اسپانیا شوند. آنها با جان و دل دست و سر و پای خود را مقابل توپ گذاشتند تا وارد دروازه نشود.
شاید بهترین جمله را ماکه لهله به مرتضی پورعلی گنجی گفته بود. سرمربی مطرح تیم یوپن بلژیک در صحبت هایی که با مدافع تیم ملی داشت به او گفته بود: «من بازی های جام جهانی را دیدم و متوجه شدم بازیکنان تیم ملی ایران حاضرند برای هم از روی آتش رد شوند.» چند هفته بعد این جمله را از زبان سامان قدوس شنیدم. بعد هم پژمان منتظری. بعدی مهدی طارمی بود که بگوید برای هم در زمین مسابقه همه کار می کنند. آنها همه این از خودگذشتگی ها را برای موفقیت تیم ملی انجام می دهند و دیگر نیازی نیست این را به زبان بیاورند چون با چشم خود در زمین چنین چیزهایی را می بینم. مثلا در بازی با ویتنام مرتضی پورعلی گنجی کاری کرد که تصویرش برای همیشه در ذهن ماندگار شد.
در یک صحنه وقتی روی خط محوطه جریمه و در شرایطی که ویتنام می توانست روی دروازه خطرساز شود، مرتضی متوجه شد نمی تواند با پا به توپ برسد، سرش را جلوی آن گذاشت. این یکی از زیباترین تصاویر جام بود که در ذهن ها ماندگار شد.
وقتی در این باره از مرتضی سوال می کنیم خیلی مصمم جواب مان را می دهد: «من سرم را هم برای تیم ملی ایران می گذارم.» این یعنی نسل فعلی بچه های ما حاضرند انواع و اقسام از خودگذشتگی را برای تیم ملی داشته باشند. خیلی از آنها می گویند وقتی کی روش برای ایران از خودگذشتگی می کند چرا آنها که مال همین خاک هستند، نکنند؟ مرتضی مکثی می کند و ادامه می دهد: « اصلا دوست ندارم فقط حرف بزنم و عمل نکنم. نه به حرف که این را به عمل نشان می دهم و حاضرم نه تنها سرم که جانم را هم برای تیم ملی بدهم.»
یعنی اگر دوباره آن صحنه تکرار شود، مرتضی باز هم سرش را مقابل توپ می گذارد؟ «بله، اگر 100 بار دیگر هم آن صحنه اتفاق بیفتد سرم را جلوی توپ می گذارم. تا جایی که بتوانم در حد توان برای تیم ملی زحمت میکشم و تلاشم را میکنم. هر زمان در زمین مسابقه بودم تلاش کردم تا هر وظیفه ای که سرمربی تیم ملی به دوشم می گذارد، انجام دهم.» و حرفهای پایانی مرتضی که یکجورهایی شکست نفسی است. او می گوید: «نه توانایی خاصی دارم و نه بازیکن خوبی هستم که بخواهم از خودم تعریف کنم. من یک سربازم که باید هر چه دستور می دهند در زمین اجرا کنم.»
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید