گزارش اعتمادآنلاین از تنها استخر ملیپوشان شنا که فدای پول میشود؛
درآمدزایی یا حمایت از ورزش قهرمانی؛ مساله این است/ شناگران قصد تجمع اعتراضی مقابل وزارت ورزش داشتند/ سرنوشت آزادی شبیه به کشوری میشود؟
وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و سایر ارگانهای مرتبط با ورزش هربار درباره حمایت از ورزشهای پایه صحبت میکنند اما در عمل فدراسیونهای رشتههای مادر، وضعیتی شبیه کودکان سر راهی دارند. مثل اتفاقی که حالا برای شنا و شیرجه افتاده و در آستانه از دست دادن تنها استخر استانداردش است.
اعتمادآنلاین| نیلوفر حامدی: ورزشگاه آزادی مدتی است که با سرپرستی جدید اداره میشود و تقریبا از همان زمان هم سیاستهایش بیش از اینکه رنگ و بوی حمایت از ورزش داشته باشد، تمایل به درآمدزایی پیدا کرده است.
مسوولین جدید ورزشگاه، ابتدا تصمیم گرفتند تا بخشی از محوطه دریاچه آزادی را به ساخت جاده سلامت اختصاص دهند. محیطی که برای استفاده عموم قرار بگیرد و در کنارش رستوران هم ساخته شود. تصمیمی که با مخالفت شدید ورزشکاران مواجه شد.
قایقرانان که سالهاست روی آن دریاچه تمرین میکنند و کانکسهای اقامتشان در طول اردوهای ملی هم در همان محوطه قرار دارد، باید فضای تمرینیشان را با مردمی که برای خوش گذرانی میآیند تقسیم میکردند. اقدامی که بیشک حاشیههای زیادی به همراه داشت و مجموعه ورزشی که در خدمت ورزش قهرمانی کشور است را به یک محل درآمدزایی برای مدیرانش تبدیل میکرد.
این اقدام اگرچه تا انتهای هدفش پیش نرفت اما نتیجهاش ساخت یک گیت در ورودی ورزشگاه آزادی شده است. ورودی که مردم میتوانند با پرداخت مبلغی همچون مجموعه انقلاب وارد آن شوند.
حالا برنامهای با همان استراتژی بلای جان رشتهای دیگر شده است.
در حالی که بیش از نیم قرن استخر آزادی در خدمت ورزش قهرمانی بوده، حالا اقدام مسوولان آزادی عملا تنها استخر فدراسیون شنا را غصب کرده است.
آزادی تنها استخر استاندارد در تهران برای ورزش قهرمانی است. هم شناگران و هم ورزشکاران رشته شیرجه عملا نمی توانند در استخر دیگری تمرین کنند چون خطوط، اندازه و تختههای دایو استاندارد، تنها در این استخر وجود دارد. اما مدیران آزادی با توجیه اینکه میخواهند این استخر را به رشته غریق نجات بدهند، اجازه تمرین به شناگران نمیدهند.
آنها در آخرین اقدامشان هم روز شنبه 17 فروردین، اجازه حضور ملیپوشان شنا را در استخر این مجموعه ندادهاند. با این بهانه که استخر در دست تعمیر است.
همین سناریو چند سال پیش برای استخر کشوری هم نوشته شد. در حالی که بخشی از رشتههای فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو در این استخر تمرین میکردند، ناگهان مسوولان این استخر را گرفتند و بعد از حدود یک سال، مدیریت و درآمد استخر کشوری با یک مناقصه به یک آقازاده رسید.
اینها همه در حالی است که تنها یک سال به آغاز بازیهای المپیک 2020 زمان باقی مانده است. مسابقات انتخابی کمتر از سه ماه دیگر آغاز میشود و ورزشکاران شنا باید تا جایی که می توانند تمرین کنند تا با حضور در رقابتهای مختلف، امتیاز لازم برای حضور در المپیک توکیو را به دست آورند. اما در شرایطی که باید حمایت مدیران و مسوولین ورزش را داشته باشند، اسیر بازیای افرادی شدهاند که جز درآمدزایی به چیز دیگری توجه نمیکنند.
تمام این موضوعات باعث شد تا حتی شناگران تصمیم بگیرند روز گذشته 18 فروردینماه راس ساعت 5 تجمعی اعتراضی مقابل درب وزارت ورزش داشته باشند. البته شنیدهها حاکی از آن است که جلسه صبح محسن رضوانی رییس فدراسیون با مسوولان وزارت ورزش، باعث شده تا برگزاری این تجمع لغو شود.
رضوانی که روز گذشته برای پیگیری ماجرا با مدیران وزارت ورزش جلسهای برگزار کرده است گفت: «خوشبختانه نگاه مثبتی در وزارت ورزش نسبت به این موضوع وجود دارد. شخص وزیر، ریاست کمیته ملی المپیک و همچنین معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش با جدیت مسائل را رصد کرده و پیگیر درخواست ما در مجموعه شنا کشور هستند. امیدوارم تمام اعضای خانواده شنا، شیرجه و واترپلو بویژه ورزشکاران و مربیان محترم با صبوری و پرهیز از هر نوع رفتار احساسی ما را در پیگیری مطالبات از مجرای اداری یاری کنند. چرا که هرگونه بداخلاقی تنها آب را به آسیاب برخی افراد معلوم الحال میریزد و در نهایت مجموعه خانواده فرهیخته ورزش های آبی کشور متضرر خواهند شد.»
این اظهارات نشان از قولهایی از سوی مسوولان ورزشی کشور به فدراسیون شنا دارد اما باید منتظر ماند و دید که مدیران وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و شخص محمدرضا داورزنی معاون قهرمانی وزارت ورزش تا چه اندازه این فدراسیون و ورزشکارانش را حمایت میکنند.
هر دوره بعد از برگزاری بازیهای المپیک و آسیایی رسانهها و کارشناسان از اهمیت رشتههای پایه میگویند و می نویسند. اینکه فدراسیونهایی چون شنا، ژیمناستیک و دوومیدانی به واسطه داشتن مدالهای فراوان در میادین ورزشی بینالمللی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و کشورهایی چون آمریکا، ژاپن، چین و انگلستان با همین سیاست هر سال جزو پرمدالترین کشورهای جهان میشوند.
در ایران اما نه تنها این رشتهها از توجه، حمایت و بودجه ویژهای برخوردار نیستند، بلکه از قضا با آنها همچون بچههایی سر راهی رفتار میشود.
گویا مسوولان حوصله برنامهریزی بلند مدت و سرمایهگذاری برای رشتههایی که بعد از 10 سال پاسخ بدهند را ندارند و ترجیح میدهند زیر سایه رشتههایی که برایشان سالی یک مدال بیاورد و با همانها عکس بگیرند، راضی هستند.
دیدگاه تان را بنویسید