گزارش «اعتمادآنلاین» از تاریخ تبانی در فوتبال جهان- بخش دوم
کالچوپولی؛ رسوایی بزرگ فوتبال آتروزی
در دیدار پایانی جامجهانی 2006 دیوید ترزگه پنالتی فرانسه را از دست داد تا جام بالای دستان فابیو کاناوارو، کاپیتان هیجانزده ایتالیا، برود. اما سرنوشت متفاوتی در انتظار بازیکنان تیم ملی ایتالیا در خانه بود. این نخستین بار در تاریخ بود که بازیکنان تیمی که قهرمان جامجهانی شده بود به خانه بازمیگشتند تا به عنوان مظنونان پرونده تبانی در دادگاه حضور پیدا کنند.
اعتمادآنلاین| منیژه موذن- تنها چند روز قبل از شروع جامجهانی 2006 آلمان فابیو کاناوارو کاپیتان تیم ملی ایتالیا و هم تیمیاش در یوونتوس دیوید ترزگه به رم سفر کردند تا در دادگاه «پرونده تبانی در فوتبال با استفاده از تهدید و خشونت» به عنوان شاهد حضور پیدا کنند.
جان لوییجی بوفون، دروازهبان تیم ملی ایتالیا و باشگاه یوونتوس و یکی از بهترین بازیکنان ایتالیا در جام جهانی، بیش از دیگران در مظان اتهام بود. او متهم به مشارکت در تبانی غیرقانونی در بازیهای فوتبال بود.
در دیدار پایانی جامجهانی 2006 دیوید ترزگه پنالتی فرانسه را از دست داد تا جام بالای دستان فابیو کاناوارو، کاپیتان هیجانزده ایتالیا، برود. اما سرنوشت متفاوتی در انتظار بازیکنان تیم ملی ایتالیا در خانه بود. این نخستین بار در تاریخ بود که بازیکنان تیمی که قهرمان جامجهانی شده بود به خانه بازمیگشتند تا به عنوان مظنونان پرونده تبانی در دادگاه حضور پیدا کنند.
کالچوپولی
در سال 2004 بازیکنان تیم یوونتوس با دو اتهام مواجه بودند. دو شایعه متفاوت همهگیر شده بود: یکی اتهام دوپینگ بازیکنان تیم و دیگری اتهام تبانی. پلیس ایتالیا خیلی زود وارد ماجرا شد و شروع به تحقیق کرد.
با وجود اینکه هیچکدام از این دو ادعا اثبات نشد، اما پلیس به سرنخهایی از یک رسوایی بزرگ رسید: کالچوپولی.
بهار 2006 پلیس فدراسیون فوتبال ایتالیا را در جریان پرونده قرار داد، اما خیلی زود متوجه شدند که مسئولان فدراسیون هم در تبانی مشارکت داشتهاند. در آن زمان سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا و مالک باشگاه میلان، موافق نبود روند تحقیقات با اطلاع عموم ادامه پیدا کند، به دلیل اینکه باشگاه میلان یکی از چهار متهم اصلی پرونده بود.
مقامات قضایی به سمت رسانهها رفتند و کالچوپولی صفحهیک تمام روزنامهها شد.
مدارک و جزئیات کامل از تماسهای تلفنی نشان میداد «لوچیانو موجی»، مالک باشگاه یوونتوس در آن زمان، با مسئولان کمیته داوری سری آ ارتباط خاص داشته و تلاش میکرده بر نتیجه مسابقات یوونتوس با دخالت در روند تعیین داور تاثیر بگذارد تا داورانی که نظر مثبتی به یوونتوس داشتند انتخاب شوند.
این رسوایی تصویری شبههبرانگیز از شبکهای ناشناخته و بزرگ از کارتهای تلفن غیرقابل پیگیری، رشوههای سری و پیشنهادهای شبهمافیا میداد که هیچ مسئولی نمیتوانست آن را رد کند.
بازیکنان موثر باشگاههای رقیب به صورت برنامهریزیشده کارت زرد میگرفتند تا در بازی مقابل تیمهای صدر جدول محروم باشند.
اما سوال اصلی این بود که چه کسانی و به چه دلیلی چنین شبکه بزرگی را هدایت میکردند و از آن چه سودی میبردند؟ پاسخ همه این سوالات تنها یک نفر بود: لوچیانو موجی و سیستم تحت نظرش «کالچوپولی».
برای درک چنین سیستمی باید فهم اندکی از قوانین حاکم بر مراودات لوچیانو موجی وجود داشته باشد.
موجی متولد توسکانی بود و خیلی سریع در حد مسئول فروش بلیت در ایستگاه قطار ترفیع یافته بود. طی همان روزها با قنادی که در همان محل شیرینی میفروخت روابط دوستانه پیدا کرده بود و او را با خود به تماشای مسابقات فوتبال میبرد.
موجی استعداد زیادی در فروشندگی داشت و به دنبال استعدادهای جوان بود. او کارش را به عنوان فروشنده بلیت در یوونتوس طی دهه 70 آغاز کرد. او با بازیکنان روابط دوستانه داشت و برایشان مثل یک برادر بزرگتر بود. موجی به محض اینکه قدرت گرفت قناد ایستگاه قطار را استخدام کرد.
این قانون حاکم بر سیستم روابط لوچیانو موجی بود: کسی که یک بار دوست بود برای همیشه دوست میماند.
هیچ شکی در این نیست که لوچیانو موجیِ بزرگ با قدرتی که داشت میتوانست بر فوتبال ایتالیا تاثیرگذار باشد و نتایج را به سود یوونتوس و چند تیم دیگر تغییر دهد.
با وجود اینکه هیچ داوری اتهامات را نپذیرفت، اما واضح بود که موجی میتوانست در انتخاب داور مسابقات، تغییرات درون تیمی، لغو کردن یا به تعویق انداختن مسابقات دخالت کند و بر پوشش رسانهای تاثیر بگذارد. او قادر بود همه این کارها را در کشوری انجام دهد که فوتبال به مثابه یک مذهب مقدس است.
دیدگاه تان را بنویسید