تا کی باید پای این جوان خام هزینه داد؟
شما اگر مدیر یک مجموعه نیمه ورشکسته باشید که تنها یک واحد در مجموعهتان درست کار میکند و کمک میکند حیات نباتی مجموعهتان ادامه داشته باشد، چه میکنید؟ آن واحد را تعطیل میکنید یا سعی در حفظ آن میکنید؟
اعتمادآنلاین| شما اگر مدیر یک مجموعه نیمه ورشکسته باشید که تنها یک واحد در مجموعهتان درست کار میکند و کمک میکند حیات نباتی مجموعهتان ادامه داشته باشد، چه میکنید؟ آن واحد را تعطیل میکنید یا سعی در حفظ آن میکنید؟ عقلا که میگویند حداقل کار حفظ شرایط موجود است. خیلی عاقلترها میگویند نه تنها حفظ که بهبود شرایط موجود را هم در برنامههایشان میبینند اما به عقل کسی هم خطور نمیکند که مدیری بیاید و در همان یک واحد را هم تخته کند و تیشه به ریشه مجموعهاش بزند. مگر اینکه...!
حکایت این روزهای صداوسیما حکایت همین مجموعه نیمه ورشکسته است. سازمان عریض و طویلی که یکی از بزرگترین مجموعههای رسانهای دنیا از نظر میزان کارمند است با بازدهی بسیار پایین که مدام در حال رقابت با رقبای خارجی خودش هم هست و هیچگاه نتوانسته خیال خودش و ما را از تسلط کامل بر بازار رسانه راحت کند. در همین مجموعه اما مدیری روی کار آمده که در یک سال گذشته بیشترین هزینهها را برای سازمان و حالا بالاتر از آن حاکمیت کشور داشته است.
مدیری که با لجبازی، در همان تنها اتاقی که مخاطبان را پای برنامههایش میآورد را بست و حالا هم با اهمالکاری دیگرش موجبات مهاجرت یک چهره شناخته شده دیگر را به آن سوی مرزها فراهم کرده است.
آن هم باختن یک چهره رسانهای به رسانهای چون « ایران اینترنشنال » که سابقه کوتاهمدتش و فلسلفه وجودیاش بر عداوت بنا نهاده شده! رفتن چهرهای مثل مزدک میرزایی از صداوسیمای ایران و کوچش به شبکهای ماهوارهای البته از جهات مختلف قابل بررسی است اما بیشک در وضعیت کنونی و با اتفاقات یک سال اخیر صداوسیمای ایران نقش علی فروغی و هزینهای که او و شیوه مدیریتش برای کشور آفریده در رخ دادن این حادثه بیتاثیر نیست. حتی اگر شایعات درباره اتفاقات کاری مزدک میرزایی در چند ماه اخیر هم بیمعنا باشد نمیتوان پذیرفت که در یک شرایط رقابتی که شبکههای ماهوارهای حتی برای جذب مخاطبان کودک هم برنامهریزی و هزینه میکنند، مدیری به راحتی بگذارد چهرههای رسانهایاش از دست بروند.
از همین حالا میتوان پیشبینی کرد که برنامه ماهوارهای مزدک میرزایی قسمت قابل توجهی از مخاطبان صداوسیما را از چنگش در بیاورد. اشراف اطلاعاتی او به حواشی فوتبال ایران در کنار نبود خط قرمزهای همیشگی صداوسیما در برنامه شبکههای ماهوارهای میتواند مشتری خوبی برای برنامهاش دست و پا کند و بعید نیست وقتی برنامهسازان تلویزیون همچنان بین انتخاب خیابانی و سیانکی و علیفر برای گزارش بازیها یا روایت آمارهای عجیب توتونچی مردد هستند، مشتریان بیشتری را از دست بدهند. هنوز معلوم نیست حد و سقف این ماجرا کجاست؟ یک مدیر تا چه حد و چه میزان باید برای مجموعه خودش هزینه ایجاد کند تا با آن برخورد کنند؟
منبع: ایران ورزشی
دیدگاه تان را بنویسید