حسین خبیری، مشاور پیشین مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
وجود کانون هواداران لازم است/ معاون فرهنگی بدون نظارت باشگاهها نمیتواند فضا را کنترل کند/ انحلال کانون هواداران پاک کردن صورتمساله است
کانونهای هواداری بزرگترین تیمهای باشگاهی ایران، در طول دو دهه گذشته، بدون نظارت به فعالیت خود ادامه دادهاند. لیدرها برای خود نام و نشانی ساختهاند و از قدرتی که دارند گفتهاند. سکوها گاهی تماماً در اختیار لیدرها بوده تا بازیکن یا مربی را بر زمین بزنند یا به عرش برسانند.
اعتمادآنلاین| منیژه موذن- کانون هواداران باشگاهها از دل عشق هواداران به تیمشان و نیاز به حضورشان در فرازونشیبهای هر تیم پدید آمده است. در سالهای ابتدایی جان گرفتن باشگاههای فوتبال انگلیس هواداران به صورت سنتی گردهمایی داشتند و بعد از هر مسابقه، شادی یا غمِ برد یا شکست تیم را با هم شریک میشدند. به مرور جمعهای هواداری چارچوب مشخص پیدا کرد. تلاش برای جذب عضو جدید و قوانین مشخص برای اعضا جزو قدمهای بعدی بود.
پس از آن کانون هواداری باشگاهها شکل منظم و قاعدهمند به خود گرفت. تیمهایی چون آرسنال، منچستریونایتد، لیورپول و بارسلونا کانون هوادارانی به قدمت خود باشگاه دارند.
هرچند منچستریونایتد در جهان بیشترین هوادار را دارد، اما این توپچیها هستند که با هوادارانی وفادار و پرشور در صدر لیست حضور پیدا میکنند.
بحث کانون هواداران در ایران اما مبحثی کاملاً جداست. در طول دو دهه گذشته کانونهای هواداری بزرگترین تیمهای باشگاهی ایران بدون نظارت به فعالیت خود ادامه دادهاند. لیدرها برای خود نام و نشانی ساختهاند و از قدرتی که دارند گفتهاند. سکوها گاهی تماماً در اختیار لیدرها بوده تا بازیکن یا مربی را بر زمین بزنند یا به عرش برسانند.
در نیمه تابستان 98، در حالی که وضعیت لیگ فوتبال ایران مشخص نیست و تاریخ شروع لیگ همچنان به تعویق میافتد، در جلسهای بین مسئولان سازمان لیگ و باشگاهها اعلام شده کانونهای هواداری باشگاهها منحل خواهند شد.
روابط عمومی سازمان لیگ در گفتوگو با اعتمادآنلاین گفت: «حکم انحلال کانونهای هواداری را کمیته اخلاق صادر کرده است.» این موضوع باعث شد حاشیه جدیدی در فوتبال ایران رقم بخورد.
حسین خبیری، مشاور سابق مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، معتقد است حضور و وجود کانونهای هواداری امری ضروری برای باشگاههاست و اصولاً فوتبال بدون هوادار مفهومی ندارد. هرچند با نظارت بر این کانونها میتوان از تشدید خشونت جلوگیری کرد. او در همین رابطه به اعتمادآنلاین گفت: «فلسفه وجود کانون هواداران برای باشگاههای پرطرفدار لازم است، اما اگر چارچوب مشخصی برای این بخش از فوتبال در نظر گرفته نشود (مثل 2 دهه گذشته که هیچ نظارتی بر این کانونها وجود نداشته)، بدون تردید این کانونهای هواداری به بیراهه خواهند رفت.»
او ادامه داد: «اغلب اعضای کانون هواداران آدمهای زحمتکشی هستند و تلاش بسیاری میکنند. به عنوان مثال کانون هواداران پرسپولیس در آخرین بازی فصل 94، وقتی تنها به دلیل تفاضل گل قهرمانی را از دست داد، نیم ساعت توسط هواداران بیوقفه تشویق شد.»
آنچه کانون هواداران را در ایران شبیه بمبی انتحاری کرده که هر لحظه قدرت آسیب زدن به بازیکنان و ملتهب کردن فضای باشگاهها را دارد، در واقع از روند نادرست مدیران در برخورد با این موضوع سرچشمه میگیرد. نظارت و چارچوب مشخص میتواند پتانسیل بالای هواداران را به اهرمی برای پیشرفت فوتبال تبدیل کند، نه نیروی غیرقابل مهار که بر خشونت و فساد تکیه دارد.
خبیری در اینباره گفت: «درست نیست که باشگاه در زمان نیاز با این افراد جلسه میگذارد و به آنها خدمات میدهد، ولی زمان بحران آنها را بوقچی و لیدر خطاب میکند. کانون هواداران باید وظیفهای مشخص داشته باشد و با چارچوبی معین اداره شود. با این روش قدرت کاذبی به کانون هواداران داده میشود که ادعا کنند توانایی تغییر مدیران را هم دارند. این نشاندهنده بیعرضگی برخی مدیران است که اجازه میدهند کانون هواداران به این مرحله برسد.»
همه باشگاههای مطرح دنیا دارای هوادارانی سازمانیافته و منسجم با چارچوب فعالیتی مشخص هستند که بزرگترین نیروی حمایتی باشگاه به حساب میآیند. کانون هواداران توانایی معرفی برند باشگاه به کشورهای مختلف و جذب درآمد برای تیم را دارد. این در حالی است که در ایران تنها توانایی کانون هواداران تهدید مدیران و بازیکنان و ملتهب کردن سکوهاست.
طبق حکم جدید سازمان لیگ، از این پس هر باشگاه لیگ برتری باید یک نماینده را به عنوان «معاون فرهنگی» معرفی کند که یکی از مسئولیتهای این معاونت، کنترل لیدرها، شعارها و رفتارهایشان است و هرگونه کوتاهی، بینظمی، تخلف و... صورت گیرد، معاون فرهنگی باشگاه باید جوابگو باشد. در صورت رخ دادن هر تخلفی از سوی هواداران و لیدر، این معاون فرهنگی و باشگاه هستند که جریمه خواهند شد. همچنین، دیگر چیزی به نام کانون هواداری وجود نخواهد داشت و مدیریت کردن هواداران بر عهده معاون فرهنگی است.
اما به عقیده حسین خبیری، معاون فرهنگی بدون استراتژی مشخص برای کانون هواداران موفقیتی کسب نمیکند. او در ادامه گفت: «اگر فرهنگسازی صورت گیرد، کانون هواداران، ابزار و اهرم خوبی برای تغییر فضاست. اما با نبود برنامهریزی و فرهنگسازی نقش کانون هواداران میتواند مخرب باشد. برخی مدیران در گذشته از لیدرها برای تخریب چهرهها استفاده میکردند. البته بسیاری از اعضای کانون هواداران انسانهای تحصیلکرده و دلسوزی هستند. من فکر میکنم بدون نظارت باشگاهها معاون فرهنگی هم نمیتواند فضا را کنترل کند.»
او در پایان درباره انحلال کانون هواداران نیز گفت: «منحل کردن کانون هواداران پاک کردن صورتمساله است. هوادار رکن اصلی فوتبال است، باید دید پشت انحلال کانون هواداران چه برنامهای است. به نظر من این کار فرار از واقعیت است. به جای این کار کانون هواداران باید آموزش ببیند و تحت نظارت باشد.»
دیدگاه تان را بنویسید