حسن روشن، پیشکسوت استقلال:
شب بازی با کویت خبر شهادت برادرم را شنیدم
حسن روشن، پیشکسوت استقلال، گفت: برادرم 20 سال داشت و تازه به خدمت سربازی رفته بود؛ در مرز مهران به شهادت رسید و وقتی خبر شهادت برادرم را دادند نه تنها من بلکه روحیه کل تیم بهم ریخت و در اردو همه ناراحت و متاثر بودند و فقط گریه میکردند.
اعتمادآنلاین| تلخترین و دردناکترین اتفاق برای «حسن روشن» پیشکسوت فوتبال ایران شهادت برادرش در کوران مسابقات جام ملتهای 1984 آسیا است.
شب قبل بازی ایران و کویت تلویزیون رسمی کویت اعلام کرد برادر حسن روشن به شهادت رسید و این خبر روحیه اردوی تیم ملی را بهم ریخت.
حسن روشن طی گفت و گویی خاطرات آن اتفاق تلخ را به یاد میآورد که در ادامه متن این گفت و گو را میخوانید:
* شنیدهها حاکی از آن است که گویی قرار نبود تیم ملی در جام ملتهای 1984 آسیا شرکت کند؟
جنگ تحمیلی ایران و عراق به اوج خود رسیده بود و پیش از این مسابقات قرار نبود در این تورنمنت شرکت کنیم. روحیه تیم به هیچوجه خوب نبود. اگر به نتایج تیم ملی در آن بازیها نگاه کنید متوجه میشود رقابتها را خوب شروع نکردیم. در 2 بازی ابتدایی مسابقات 2 تساوی به دست آوردیم.
*همان تیم جواز حضور در المپیک مسکو را به دست آورد اما این رقابتها را تحریم کرد، درست است؟
بله جواز حضور در این بازیها را به دست آورده بودیم اما به دلیل تحریم شوروی سابق از سوی ایران قید حضور در بزرگترین و معتبرترین تورنمنت ورزش جهان را زدیم و در بازیها شرکت نکردیم.
*در آن تورنمنت مدام اخبار جنگ به اردوی تیم ملی مخابره میشد؛ اخباری که کذب بود تا روحیه ملی پوشان را خراب کند، درست است؟
قبل از این که بازیها شروع شود اعلام کردند فرودگاها را بمباران کردهاند و اتفاقات ناگواری رخ داده است. با تهران تماس گرفتیم تا از این ماجراها باخبر شویم و متوجه شدیم هیچکدام از این اخبار درست نیست و واقعیت ندارد.
*با این شرایط چطور بازیها را دنبال کردید؟
روز بازیها سرمربی تیم ملی همه بازیکنان را جمع میکرد و میگفت با تمام این اتفاقات و اخباری که برای ما مخابره میشود باید با تمام قدرت در این بازیها شرکت کرده و به موفقیت برسیم. به جرات میتوانم بگویم یکی از بهترین تیمهای ملی را در اختیار داشتیم که اگر آن شرایط به وجود نمیآمد میتوانستیم به مقام قهرمانی برسیم؛ در نهایت با تمامی آن سختیها ایران به مقام سوم رسید.
*برادر شما در حین برگزاری بازیها به شهادت رسید؟
برادرم 20سال داشت و تازه به خدمت سربازی رفته بود. من با ایران تماس گرفتم؛ می خواستند خبر شهادت برادرم را پنهان کنند و خالهام گفت برادرم تیر خورده است اما چند ساعت بعد تلویزیون کویت اعلام کرد برادر حسن روشن مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در مرز مهران به شهادت رسید. من بلافاصله با تهران تماس گرفتم و ....؛ با این خبر شرایط نهتنها من بلکه روحیه کل تیم بهم ریخت و همه ناراحت و متاثر بودند و فقط در اردو گریه میکردند.
*با این شرایط روحی مقابل کویت به میدان رفتید؟
با این که وضیعت روحی من خراب بود اما به میدان رفتم و 60 دقیقه در زمین حضور داشتم. یعنی نمیتوانستم بیشتر از آن بازی کنم. در طول دقایقی که در زمین بودم چهره معصوم برادرم مثل یک فیلم از جلوی چشمانم رژه میرفت.
*نتیجه بازی را با کویت چه شد؟
بله تیم ملی به کویت باخت. شرایط هیچکدام از بازیکنان تیم ملی مساعد نبود. همه شرایط روحی آشفتهای داشتند و کاملا بهم ریخته بودند. وقتی خبر شهادت برادرم قبل از این بازی رسید قصد حضور در تورنمت را نداشتیم اما چنین اجازهای به تیم داده نشد.
*بعد به ایران برگشتید؟
بعد از بازی ایران و کویت من با هواپیما به دبی رفتم و بعد با لنج خودم را به بندرلنگه رساندم و آز آنجا به تهران آمدم اما نتوانستم در مراسم تشییع پیکر برادرم حضور داشته باشم.
*تاکنون در مورد این موضوع حرف نزده بودید؟
برادرم برای دفاع از اعتقاد و آرمانهایش شهید شد و من هیچوقت به خودم اجازه ندادم تا از خون او به سود خودم استفاده کنم. او برای دفاع از میهنش به این مقام رسید.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید