فرانکو ریبری:
زیدان به من آموخت یک قهرمان چطور زندگی میکند/ همسرم چمدانم را بست گفت برو ایتالیا
ستاره جدید و فرانسوی باشگاه فیورنتینا به تازگی گفتوگوی بسیار مفصلی با «کوریره دلاسرا» داشته است.
اعتمادآنلاین| فرانک ریبری درباره مسائل مختلفی، از دلیل انتخاب این باشگاه ایتالیایی گرفته تا الگوهای زندگی ورزشیاش در مصاحبه با نشریه «کوریره دلا سرا» صحبت کرده است. در زیر خلاصهای از این گفتگو را از نظر میگذرانید.
چرا فیورنتینا؟ آیا واقعاً درست است که میگویند همسرتان گفته این تیم را انتخاب کنید؟
نه دقیقاً. من پیشنهاداتی از انگلیس و همین ایتالیا داشتم ولی بعد از صحبت با مسئولان فیورنتینا و البته سرمربی تیم یعنی مونتلا، متوجه خونگرمی این افراد و اعتمادی که به من داشتند، شدم. بعد وهیبه، (همسر ریبری) یک روز به من گفت که خب وسایل را جمع میکنیم و به ایتالیا میرویم. حالا من در این باشگاه حضور دارم و بابت این موضوع خوشحالم.
یعنی لوکا تونی، همتیمی قدیمیتان در بایرنمونیخ هم تأثیری در این انتخاب نداشته است؟
لوکا یکی از دوستان من است و صحبتی که با من داشت قطعاً مفید بود. او با من درباره شهر، وضعیت باشگاه و عشق و هیجان هواداران صحبت کرد.
چطور میتوانید دوران فوق العادهای که در بایرنمونیخ را داشتید به فیورنتینا منتقل کنید؟
خب من با همان جدیت و با همان ذهنیتی که در آلمان حضور داشتم به اینجا آمدهام و این موارد دست نخورده باقیمانده است. فلورانس من را به یاد مارسی میاندازد. ذهنیت هواداران این دو باشگاه یکی است و هر دو طرف عاشق فوتبال و دو آتیشه هستند. مردم اینجا، فوتبال را زندگی میکنند و همین موضوع باعث میشود با جان و دل برای فیورنتینا بازی کنم. ما بدون تماشاگران هیچ چیز نیستیم. فیورنتینا باشگاهی بزرگ با تاریخی بزرگ است که شبیه یک خانواده میماند.
به نظر میرسد برای رسیدن به سطح ایدهآل گذشته تان خیلی تلاش میکنید...
آن روزهای اول مجبور بودم تمرین زیادی کنم ولی از بازی سوم، یعنی از دیدارمان برابر یوونتوس به بعد، از لحاظ بدنی حس خوبی داشتهام. من با قلبم بازی میکنم و همه وجودم را در زمین میگذارم.
این روزها نه تنها در فلورانس بلکه در کل ایتالیا از شما استقبال خوبی میشود. تماشاگران میلان در سنسیرو هم ایستاده شما را تشویق کردند.
همین موضوع، زیبایی انتخابی که داشتهام را نشان میدهد. سری A لیگ خوب و شناخته شدهای در دنیای فوتبال است. یووه و اینتر تیمهای بسیار قدرتمندی دارند. من همچنین از تیمهای رم، لاتزیو و ناپولی که با گذر زمان قویتر شده، خوشم میآید.
با وجود صحبتهای شما، همه چیز هم در ایتالیا خوب نیست. حتماً میدانید مسائل مربوط به نژادپرستی مشکلات زیادی را به بار آورده است.
ترجیح میدهم نیمه پر لیوان را ببینم؛ مثلاً عشق تماشاگران به تیمشان که حتی وقتی بازیکنان برای گرم کردن وارد زمین میشوند آنها را به شدت تشویق میکنند. تعداد زیادی از تماشاگران ذهنیت سالمی دارند که از فوتبال لذت میبرند. این مهم است. من با زیدان، انری و تورام همبازی بودهام و همگی به من میگفتند «عمر فوتبالی خیلی زود سپری میشود، سعی کن از آن لذت ببری». حق با آنها بود. حالا متوجه حرفشان میشوم، اما درباره نژادپرستی باید بگویم افرادی که چنین کاری میکنند را درک نمیکنم، چون همه ما شبیه به هم هستیم؛ سیاه و سفید. همه ما آدم هستیم.
تفاوتی هم در فوتبال ایتالیا با بقیه لیگها حس کردهاید؟
اینجا در ایتالیا درست مثل فرانسه بیشتر روی جنبههای تاکتیکی و استراتژی فوتبالی کار میکنند. خیلی زیباست که آدم میتواند چیزهای جدیدی تجربه کند.
در مقایسه با زمانی که شما تازه فوتبال را شروع کرده بودید، الان چه چیزهایی تغییر کرده است؟
نسل جدید متفاوت هستند. ما بیشتر سعی میکردیم یاد بگیریم و لذت ببریم؛ کمتر به پول فکر میکردیم. حالا زندگی فرق کرده. بچهها مشکلات دیگری دارند و اولویتهایشان هم تغییر کرده است؛ ماشینهای لوکس، اسپانسرهای زیاد. ممکن است این چیزها زندگی حرفهایشان را خراب کند.
به همین خاطر است که در زمین مسابقه خیلی زیاد با جوانها صحبت میکنید؟
بیرون از زمین فوتبال هم با آنها زیاد حرف میزنم. میخواهم کمکشان کنم. این کار را دوست دارم، چون به حرفهایم گوش میکنند. آنها میبینند من چطور زحمت میکشم، چطور تمرین میکنم و چطور غذا میخورم. همه چیز در دنیای فوتبال به دست آوردهام و حالا برای جوانان یک الگو هستم.
فکر میکنید چه چیزی میتوانید به آنها انتقال دهید؟
ذهنیت. هیچ وقت تسلیم نشدهام و اگر چنین اتفاقی رخ داده عصبانی شدهام. ما باید به برد فکر کنیم، همیشه به برد. کار سادهای نیست، در واقع غیرممکن است ولی باید سعی کنید. من حتی در بازیهای تمرینی هم میخواهم برنده باشم.
در بایرن هم که بودید چنین نقشی را ایفا میکردید...
3 یا 4 نفری بودیم که این کار را میکردیم. من از این نقش خوشم میآید. وقتی آلابا 16 سالش بود با او ملاقات کردم. به خانهام بردمش تا با هم غذا بخوریم و آنجا تشویقش کردم که تلاش کند. یک روز من را با فراری و ساعت لوکسی که روی دست داشتم، دید. به او گفتم به این چیزها نگاه نکند و فقط فکر و ذکرش را معطوف به فوتبال کند. گفتم اگر چنین کاری کند، ماشین و ساعت و این چیزها خودش از راه میرسد. او حرفم را گوش کرد و حالا از من تشکر میکند. در فیورنتینا هم خیلی با کیزا و کاستروویلی صحبت میکنم. آنها جوانان باهوشی هستند.
و چه کسی به خود شما چنین ذهنیتی را داد؟
در جریان برگزاری جام جهانی بیشتر وقتم را با زیدان میگذراندم. آنجا فهمیدم رفتار یک قهرمان باید چطور باشد. فهمیدم آدم باید چه کار کند تا تبدیل به یک قهرمان شوم. زیزو واقعاً یک الگو بود.
درسی که فوتبال به شما آموخته چیست؟
اینکه یک بازیکن، حتی اگر بهترین بازیکن دنیا هم باشد، به تنهایی نمیتواند کار کند. روحیه تیمی و کار گروهی است که برگ برنده است.
درست است که بعد از شکست مقابل جنوا، نصف شبی به کمپ فیورنتینا برگشتید تا تنهایی تمرین کنید؟
چنین کاری کردم، چون عصبانی بودم. باید خودم را تخلیه میکردم. تا ساعت 4:30 صبح ماندم: دویدم و حین اینکه موسیقی گوش میکردم، دوچرخه زدم. بعد، دراز کشیدم و خوابیدم. پیامم برای همتیمیهایم کاملاً شفاف است: بردن، بردن و باز هم بردن.
ارتباطتان با مونتلا چطور است؟
او مربی خوبی است و شناخت خوبی از فوتبال دارد. کسی که مربی است کار سختی دارد، چون همیشه تحت فشار است به ویژه وقتهایی که تیم نتیجه نمیگیرد. ما دو بازی اول را باخته بودیم و شرایط چندان ساده نبود.
در زمین شما انگار نقش مربی را دارید...
فکر کنم میتوانم از عهده چنین کاری بربیایم؛ همچنین فکر میکنم این موضوع برای مونتلا هم خوب است، چون من میتوانم کمکش کنم.
چه کسی بیشترین تأثیر را در دوران حرفهای شما داشته است؟
بدون تردید، یوپ هاینکس. مربیای توانمند و شخص بسیار درستی بود. با او و شخصیتی که داشت همه چیز عالی پیش رفت.
به نظرتان فیورنتینا چه جایگاهی میتواند در این فصل به دست بیاورد؟
باید بازی به بازی پیش برویم ولی مطمئن هستم میتوانیم فصل زیبایی رقم بزنیم. این بردهایی که اخیراً به دست آوردهایم خیلی کمک کرده و باعث شده با جدیت بیشتری تلاش و تمرین کنیم.
شما در ورزشگاههای بزرگی در طول دوران حرفهای تان بازی کرده اید. زیباترین ورزشگاهی که در آن به میدان رفته اید، کدام بوده است؟
سنسیرو که من را در آن تشویق کردند...
تا چه سنی قرار است به بازی کردن ادامه بدهید؟
نمیدانم. فعلاً که تا دو سال دیگر به نظرم خوب است، بعد هم ببینم چه میشود. من به فیورنتینا آمدم، چون هنوز تشنه جام هستم و میخواهم چیزی به دست بیاورم. با این حال، کسی نمیتواند آینده را پیشبینی کند.
منبع: خبرورزشی
دیدگاه تان را بنویسید