محمدرضا رجبی، دبیر فدراسیون هندبال ایران، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
بزرگترین مشکل فدراسیون هندبال پول است/ حبیبی اولین مربی ایرانی تیم ملی در 20 سال گذشته است/ بازیکنان لژیونر موظف به حضور در تیم ملی هندبال هستند/ عدم ثبات در مدیریت باعث ضعف هندبال ایران شده است/ هندبال در رده ملی باید بیش از 50 نخبه داشته باشد/ هندبال ا
دبیر فدراسیون هندبال ایران گفت: اگر بخواهم در مورد یکی از بزرگترین مشکلات حال حاضر فدراسیون صحبت کنیم بحث مالی است. ما نمیتوانیم در خیلی از اردوهای برونمرزی شرکت کنیم. چون برای حضور در این اردوهای خارجی منابع مالی کافی نداریم.
اعتمادآنلاین| محمد حمیدی- محمدرضا رجبی، کاپیتان پیشین تیم ملی هندبال ایران، حالا دبیر این فدراسیون است. رجبی در زمان حضورش در هندبال، موفقیتهای زیادی کسب کرد و به همراه دیگر بازیکنان تیم ملی، یکی از رویاییترین تیمهای هندبال ایران را به وجود آوردند و نامشان را در این ورزش جاودانه کردند. رجبی بعد از موفقیت در ورزش، حالا می خواهد در عرصه مدیریتی هم نامی نیک از خودش به جا بگذارد، اما کمبود منابع مالی باعث شده تا شرایط برای این مدیر جوان، سخت شود.
او معتقد است که کمبود منابع مالی باعث شده تا فدراسیون هندبال ایران نتواند اردوهای مناسبی برای تیمهای ملی در نظر بگیرد. او البته بالا رفتن قیمت دلار در کشور را یکی از اصلیترین مشکلات فدراسیون هندبال در این روزها میداند و اعتقاد دارد هزینههای اردویی که در سالهای گذشته با هزینهای اندک برگزار میشد، حالا چند برابر شده و همین اتفاق هم باعث شده تا دست فدراسیون هندبال برای برگزاری اردو بسته باشد ( بیشتر بخوانیم ).
***
*سلام جناب آقای رجبی. به برنامه «رودررو»ی اعتمادآنلاین خوش آمدید. اگر صحبتی با بینندههای اعتمادآنلاین دارید بفرمایید تا مصاحبه را شروع کنیم.
به نام خدا. من هم عرض سلام و ادب دارم خدمت شما و همه همکاران محترم و همه مخاطبانتان. در خدمتتان هستم.
*شما کاپیتان تیم ملی بودید و در تیم ملی بازی کردید و مقامهای زیادی آوردید. دوره اوج هندبال ایران، با شما و دوستان شما بود. در حال حاضر یکی از انتقاداتی که به تیم ملی وارد است عدم حضور لژیونرها در تمرینات تیم ملی است. همین اتفاق هم باعث افت تیم شده است. خیلیها به فدراسیون هندبال این انتقاد را دارند که چرا نمیتواند از بازیکنان لژیونر در تیم ملی استفاده کند. میخواهم بدانم دلیل این اتفاق چیست؟ چرا لژیونرها در اردوهای تیم ملی حضور ندارند؟
دور قبل مسابقات قهرمانی آسیا انتخابی جهانی، تقریباً تمام بازیکنان لژیونرها را در اختیار داشتیم، ولی در مسابقات بازیهای آسیایی، چون این مسابقات در تقویم جهانی نیست و چیزی است که در تقویم جهانی وجود ندارد و لیگهای اروپایی در آن زمان برگزار میشود، در نتیجه باشگاههای خارجی نمیتوانستند بازیکنان را در اختیار تیم ملی قرار دهند و این مشکل به وجود آمد که ما نتوانستیم یکسری از بازیکنان را در مسابقات بازیهای آسیایی در اختیار داشته باشیم و با قدرت کامل در مسابقات شرکت کنیم.
*یعنی تیم ملی نمیتواند در زمانی که باشگاههای اروپایی، تعطیلات یک هفتهای دارند از بازیکنان لژیونر استفاده کند؟
این مشکلی که وجود دارد با توجه به بُعد مسافتی هم که با یکسری کشورها داریم، به خصوص کشورهایی که برخی بازیکنان در لیگ آن کشورها شاغل هستند، با وقفههای کوتاهِ یک هفته یا 10 روز که بین لیگهای اروپایی هم به وجود میآید و حتی به خاطر نیمفصل یا پرتیِ بین مسابقات، نمیتوانیم در آن زمان هم، به بازیکنان بگوییم. چون زمان کوتاه است. تا بازیکنان بیایند و به ایران برسند، تا بخواهند به اردو بیایند، آن زمانی که میخواهیم بچهها را در اختیار داشته باشیم، نیست و فرصت کافی نداریم.
با توجه به اینکه بچهها در تیمها و لیگهای مختلف بازی میکنند و از جاهای مختلف اروپا باید به اردوی تیم ملی بیایند، هماهنگ کردن بچهها سختتر میشود و شرایط را سختتر میکند و زمان کوتاهی که بچهها در اختیار تیم ملی هستند، باعث میشود ما به آن هماهنگی لازم نرسیم تا بتوانیم یک تیم منسجم در مسابقات داشته باشیم. ولی خدا را شکر با رایزنیهایی که انجام شده و نامهنگاریهایی که همیشه انجام میشود با باشگاهها ارتباط میگیریم که بتوانیم بچهها را در آن مقطع و مقاطع مختلف داشته باشیم ولی گاهی اوقات همزمانی با مسابقات باعث میشود که ما نتوانیم آنها را در اختیار بگیریم.
بازیکنان لژیونر موظف به حضور در تیم ملی هستند
*شما موضوع همزمانی بازیها را مطرح میکنید ولی مصاحبهای از آقای حبیبی، مربی تیم ملی، خواندم که ایشان گفته بودند بازیکنان لژیونر علاقهای ندارند که به تیم ملی بیایند و بازی کنند و آنجا هم دقیقاً اعلام کرده بودند که تصمیمگیری در موردشان را به فدراسیون واگذار میکنیم. آیا شما تایید میکنید که برای آمدن لژیونرها به تیم ملی علاقهای وجود ندارد؟
چنین چیزی جایی به صورت مکتوب اعلام نشده است؛ مثلاً به این شکل بوده که باشگاه در این مورد صحبت کند یا نامهای در این رابطه وجود داشته باشد، ولی هیچوقت بازیکنان این را صراحتاً اعلام نکردند.
*این صحبتی است که دقیقاً خود آقای حبیبی مطرح کرده است و عین جمله این است: «لژیونرها تمایلی به حضور در تیم ملی ندارند و تصمیمگیری در مورد آنها به عهده فدراسیون است.»
اصولاً این است که اگر شما بازیکن تیم ملی باشید، از هر کجا برایتان فراخوان بزنند طبق قانون جهانی باید در اردوی تیم ملی شرکت کنید. اگر بازیکنی تمایل نداشته باشد یا از حضور در اردوهای تیم ملی کنارهگیری کند، طبق قوانین موجود با او برخورد میشود. حتیالمقدور، با هر بازیکنی که صحبت میکنیم یا هر حرفی وجود دارد، بچهها با وجود تمام محدودیتها تمایل دارند که بیایند. حالا هر بهانه یا دلیلی را که در این میان وجود دارد و اجازه نمیدهند در اردوی مسابقات شرکت کنند باید بررسی کنیم. ولی اساسیترین مشکلات را گفتم. بیشتر اوقات به خاطر این است که در تیمهای خودشان حضور دارند، باشگاه هم نمیتواند کاری انجام دهد. چون باشگاه هم بازیکن را در اختیار گرفته است که آن بازیکن در آن فصلِ مسابقاتی برایش بازی کند. ولی همزمانی با مسابقات یا نزدیک به مسابقات یا بازگشت بچهها از تیم ملی یا از دست دادن یکی، 2 بازی برای آن تیم هم باعث آسیب دیدن آن تیمها میشود.
در نتیجه اینجا بحث همکاری بین ما و تیمهای باشگاهی یا فدراسیونها کمرنگتر میشود. چون در یک معذوریتهایی قرار میگیریم که نه ما میتوانیم کاری انجام دهیم نه آنها. بازیکن هم به خاطر قراردادی که دارد موظف است به تعهداتش عمل کند.
[بازیکن] هم با توجه به ملیت و سابقهای که در تیم ملی دارد، با توجه به اینکه از تیم ملی توانسته به این مهم برسد که لژیونر شود، موظف است که به سمت تیم ملی بیاید و در تیم ملی بازی کند. اگر بخواهیم به عنوان عِرق ملی صحبت کنیم، موارد انگیزشی دیگری وجود دارد که باعث میشود بچهها در تیم ملی بازی کنند. چون در تیم ملی، بازیکن بیشتر به دلیل افتخار، غرور و ملیت یا به قول معروف به عنوان یک سرباز در تیم ملی بازی میکند. همه هم دوست دارندُ چون پوشیدن لباس تیم ملی و بازی کردن در آن، شاید موقعیتی است که آرزوی خیلیها باشد و خیلیها دوست داشته باشند در میدان بینالمللی با لباس تیم ملی بازی کنند و پرچم کشور بر سینهمان باشد و سرود کشورمان در سالن پخش شود. اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم هیچکس لذت مسابقات تیم ملی را نمیتواند کم ببیند یا برایش مهم نباشد. ولی همه اینها را باید کنار هم بگذاریم، چون مسائل و مشکلاتی وجود دارد که به هندبال آسیب میزند و خیلی جاها هم آسیب زده است. گاهی اوقات میتوانیم با کل نیروها در مسابقات شرکت کنیم و گاهی اوقات نمیتوانیم.
در انتخابی المپیک میتوانستیم روی سکو برویم
*در مسابقات انتخابی المپیک هم شاهد همین قضیه بودیم. ما نتوانستیم از یکسری لژیونرها و بازیکنان استفاده کنیم و آن اتفاق افتاد. هرچند فکر میکنم میتوانستیم بهتر از این نتیجه بگیریم ولی یکسری اتفاقات شاید خارج از ورزش رخ داد و به نوعی باعث شد که نتوانیم نتیجه بهتری کسب کنیم.
اگر بخواهم شخصاً به لحاظ فنی به بازی نگاه کنم، به نظر من تیم ملی در مسابقات انتخابی المپیک خوب بازی کرد. روز اول تیم کرهای را که مدعی بود شکست دادیم، روز دوم با بحرین که نایبقهرمان بازیهای آسیایی و نایبقهرمان آسیا بوده، دو دور قبل هم در مسابقات جهانی شرکت کرده و از مسابقات جهانی هم به مسابقات آمده بود و به المپیک همین دوره هم راه یافته، در یک بازی رودررو با بحرین، بازی فوقالعادهای انجام دادیم و بچهها دقایق آخر، بازی را واگذار کردند. به نظر من بازی خوبی انجام دادند. کویت را هم شکست دادند. مسالهای که در جدول به وجود آمد و مسابقهای که کویت موفق شد بحرین را شکست دهد موجب شد تا ما که میتوانستیم 80 درصد صعود کنیم، آن 20 درصدی که شانس صعود نداشتیم محقق شود و ما نتوانیم به دورِ بعد راه پیدا کنیم. در مجموع این تیمی که به مسابقات رفته، شایسته حداقل یک سکوی سوم شاید هم بیشتر در این مسابقات بود.
اگر تیم ملی، جای کرهای که سرگروه شد، سرگروه میشد به نظر من فینالیست بازیها بود و میتوانست تا فینال برود. نمیگویم که شاید مستقیماً کسب سهمیه میکرد، که آن هم امکانپذیر بود، چون بازی با بحرین بازی پایاپایی بود و میتوانست دوباره با بحرین همان بازی را انجام دهد، ولی حداقل این است که ما میتوانستیم یک سهمیه پلیآف، برای مسابقات بگیریم.
همیشه انتقاد وجود دارد
*موضوعی که خیلی مطرح است، این است که یکسری از کارشناسان معتقدند فدراسیون برای تیم ملی برنامهریزی مناسبی ندارد. نمیخواهم اسم ببرم، اسم دوستانی را دارم که انتقاداتی هم داشتند.
آیا میشود اسامی را بگویید؟
*مثلاً آقای مصطفی غلامی... فکر میکنم ایشان با یکی از خبرگزاریها مصاحبهای انجام دادند و گفتند فدراسیون برنامهریزی مناسبی ندارد. اگر برنامهریزی مناسبی داشتیم، میتوانستیم سهمیه بگیریم یا آقای نصرتی مصاحبهای انجام داده و گفته ما میتوانستیم سهمیه بگیریم ولی به خاطر عدم برنامهریزی نشد. وقتی همه کار میکردند فدراسیون ما نتوانست برنامهریزی درستی انجام دهد... عین جملهای که آقای نصرتی به کار برده این است: «همه تیمها تمرین کردند و ما خواب بودیم...» چنین انتقاداتی از لحاظ برنامهریزی به فدراسیون وارد شده است.
همیشه انتقاد وجود دارد. ما از انتقاد بجا استفاده میکنیم چون میتوانیم از آنها فیدبکهای خوبی بگیریم و در کارمان استفاده کنیم. در مورد برنامه نوشتن و برنامهریزی کردن کسی که در متن کار نباشد نمیتواند موانع جلوی برنامه را هم ببیند؛ به عنوان مثال وقتی صحبت در مورد اردوی تیم ملی میشود، برای برگزاری اردوی تیم ملی شاید باید صد مولفه را کنار هم قرار داد تا بتوان یک اردو را برگزار کرد یا کسی که خودش لژیونر است و صحبت میکند، خودش از شرایط حضور در اردوی تیم ملی بهتر از من باخبر است یا مربی که صحبت میکند. وقتی جمع کثیری از بازیکنان بیرون از ایران هستند- وقتی بیشتر از 50 درصد لژیونرها خارج از ایران هستند- وقتی اردو تشکیل میدهید و نصف بیشتر بازیکنان را ندارید، چه هماهنگی میتوان انجام داد؟! من میتوانم در سال شاید بالای 20 اردو در ایران برگزار کنم، میشود نه اینکه نشود، میشود انجام داد، ولی باید ببینیم خروجی کار چه میشود.
وقتی در اکثر بازیها جمع کثیری از بازیکنان را به عنوان لژیونر بیرون دارید و شما هم میخواهید با تمام پتانسیل در مسابقات شرکت کنید... یک زمانی است که نمیخواهید با همه بچهها در مسابقات شرکت کنید، میخواهید با بچههایی که داخل ایران هستند در مسابقات شرکت کنید. در این صورت شرایط فرق میکند. ولی وقتی نزدیک مسابقات است میخواهید از کل پتانسیل استفاده کنید، مجبورید تمام بچهها را بیاورید. وقتی جمع کثیری از بچهها بیرون ایران هستند، برای برگزاری یک اردو، باید صد برنامه را کنار هم بچینید تا بتوانید یک برنامهریزی درست و حسابی برای آن انجام دهید.
بزرگترین مشکل فدراسیون پول است
*مثلاً چه برنامههایی هستند؟ من میدانم چون قبلاً در این مورد صحبت کردیم، ولی میخواهم بینندهها یا کسانی که انتقاد دارند هم بدانند. دقیقاً در حال حاضر برای آمدن لژیونرها در ایران چه مشکلاتی وجود دارد؟ به جز اینکه در یک فرصت یک هفتهای که تعطیلات در لیگهای اروپایی اتفاق میافتد نمیتوانید کسی را بیاورید، مشکلات دیگری هم وجود دارد؟
اگر بخواهم در مورد یکی از بزرگترین مشکلات حال حاضر فدراسیون صحبت کنم بحث مالی است. ما نمیتوانیم در خیلی از اردوهای برونمرزی شرکت کنیم، چون برای حضور در این اردوهای خارجی منابع کافی نداریم. ما باید با منابعی که در اختیار داریم برنامهریزی کنیم. با توجه به منابع و نیروی انسانی که در اختیار داریم، برنامهریزی میکنیم. اگر منابع بیشتر باشد، تعداد و کیفیت نیروی انسانی بیشتر باشد، قاعدتاً میتوانیم برنامه بهتر و در نتیجه خروجی بهتری داشته باشیم. وقتی منابع به حد کافی نداریم که بتوانیم اردوی برونمرزی خوبی داشته باشیم، چون با توجه به موقعیت فعلی کشور هزینههای هنگفتی پیش روی فدراسیون است، ما انقدر داشته نداریم که بتوانیم یک اردوی بلندمدتِ خارجی یا حتی چند اردوی بیرون از ایران داشته باشیم. چون در حال حاضر منابع کافی برای شرکت در اردو یا تورنمنتها را نداریم، در نتیجه باید حتیالمقدور اردو را در زمانهایی برگزار کنیم که مفید و نزدیک به مسابقات باشد و حتیالمقدور اردوهای داخلی با حضور تمام افراد برگزار کنیم. حتی بچههایی که از خارج به اردو میآیند هزینه ایاب و ذهاب دارند؛ به عنوان مثال اردویی که قبلاً میشد با یک هزینه نسبی رو به پایین انجام داد، حالا حتی یک اردوی داخلی را هم باید با هزینه هنگفتی برگزار کرد. شرایط برای فدراسیونها بسیار سخت شده است. با توجه به این، میتوانیم بچهها را در زمانهایی بیاوریم که نزدیک به مسابقات باشد یا در حالتی باشیم که نزدیک به بازیها باشد تا وقتی به مسابقات و تورنمنتها میرویم برای تیم ملی مفید واقع شود.
زمان شرکت کردن نزدیک است، کافی نیست و کوتاه است. همه اینها را میدانیم، ولی اگر منابع کافی باشد از خدایمان است که در چند اردوی خوب خارجی و تورنمنت خوب شرکت کنیم، جایی در اروپا اردو برگزار کنیم که تمام بچهها نزدیکمان باشند، بُعد مسافت زیاد نباشد، در آن مقطعی که لیگهای اروپایی متوقف میشود یا وقتی روزهای هندبالی است، بتوانیم همه بچهها را در اختیار داشته باشیم و اردو را برگزار کنیم. یکسری موانع اجازه نمیدهند این کارها را انجام دهیم و دست فدراسیون بسته میشود. وگرنه نه تنها فدراسیون هندبال، بلکه هیچ فدراسیونی دوست ندارد از اردوهایشان کسر کند. اردوهایی که میخواهیم از الان تا پایان سال برگزار کنیم، خیلی از اردوها دستخوش همین مشکلاتی است که عرض کردم و شاید نتوانیم انجام دهیم.
اردوهای تیم ملی هندبال به موقع برگزار شد
* یک انتقاد دیگری که به فدراسیون وارد بود این است که چرا تیم ملی مدت طولانی مربی نداشت، بعد از 6 ماه، مربی تیم ملی، آقای حبیبی انتخاب شد. از آن طرف بعد از اینکه انتخاب شد، رئیس فدراسیون اعلام میکند هنوز روی گزینه خارجی فکر میکنیم... این باعث میشود حتی از لحاظ انگیزشی مربیای که انتخاب شده- مثل آقای حبیبی- دچار بحران شود. این عدم هماهنگی در حتی مصاحبهکردنها هم دیده میشود. حالا هم انتخابِ دیرِ مربی و هم اینگونه مصاحبهکردنها تاثیر میگذارد.
آقای حبیبی یکی از مربیهای بنام این کشور هستند. مربیای که سالهاست کنار تیم ملی کار میکنند و با مربیهای خارجی متعددی هم کار کردند. ایشان مدرس فدراسیون جهانی و یکی از مربیهای خوبمان هستند. قبل از آخرین بازیهایی که انجام دادیم بازیهای آسیایی بوده که تیم رفته. اولین فرصتی که میتوانستیم اردو تشکیل دهیم اردو تشکیل دادیم، یعنی پایان فصل مسابقاتی اروپا.
این پروسه زمانی چهار ماه، پنج ماه یا 6 ماهی که- میگویید- متوقف شده، نهتنها ما، بلکه تیمهای دیگر در آن زمان شاید به اردو نمیرفتند. بحث من آسیا نیست. فکر نکنم تیمی در آسیا لژیونر داشته باشد. فقط ایران است که لژیونر دارد. بحث لژیونر فقط برای ایران مطرح است نه برای کشورهایی غیر از ایران در آسیا.
حتی اگر به کشورهای اروپایی نگاه کنیم در مقاطع کوتاه، اگر بتوانند بازیکنان را جمع کنند بعد از پایان فصل شروع میکنند. یعنی همان زمانی که ما به اردو رفتیم آنها هم به اردو رفتند. ما در اولین فرصت کمیته فنی تشکیل دادیم.
موضوع دیگری که الان باید در موردش صحبت کنیم بحث مدیریت فدراسیون است. طی هشت سال گذشته در فدراسیون حدود هفت رئیس و سرپرست تغییر کرده است. حتی در سال گذشته، رئیس فدراسیون به خاطر بحث قانون بازنشستگی مجبور شد از پست خودش استعفا کند و بعد یک سرپرست دیگر در فدراسیون آمده است. با توجه به حضور سرپرست نمیتوان برنامهریزی بلندمدت انجام داد. برای آن پروسه زمانی سرپرستی باید یک برنامهریزی کوتاهمدت و گذرا انجام داد و قاعدتاً نمیشود درباره تیم ملی هم آن زمان تصمیم گرفت.
حبیبی اولین مربی ایرانی تیم ملی در 20 سال گذشته است
اولین جلسه هم که رئیس جدید، آقای پاکدل آمدند و کمیته فنی انجام شد، بحث تیم ملی هم آنجا مطرح شد و آقای حبیبی به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شد.
اولین بار است که بعد از 20 سال- تا جایی که من حضور ذهن دارم- مربی ایرانی سرمربی تیم ملی شده. همیشه برای تیم ملی مربی خارجی میآوردند. در مورد آقای حبیبی هم باید گفت ایشان یکی از مربیهای بادانشی هستند که در حال حاضر روی تیم ملی کار میکنند. در مورد صحبت ریاست فدراسیون هم به بحث منابع ملی برمیگردیم. اگر منابع ملی باشد، ما میتوانیم این کار را انجام دهیم، اگر نباشد کار دیگری را انجام میدهیم. از بهترین نیرویی که داریم استفاده میکنیم.
به نظر من تراز آقای حبیبی هم نسبت به مربیهای خارجی تراز خوبی است و ایشان هم میتواند کمک کند. همانطور که الان با ایشان در مسابقات قبلی هم شرکت کردیم، به نظر من تیم ما خوب کار کرد. ولی اینکه یک وقفهای به وجود آمد، وقتی پروسه زمانی یا وقفهای که بین دو مسابقات مطرح است...- البته نه تنها برای ما، بلکه در همه جای دنیا وجود دارد- مشکل دیگری هم که وجود دارد این است که شاید ما میتوانستیم از ابتدای امسال اردو برگزار کنیم ولی حدود یک ماه و نیم، 2 ماه دیرتر شروع کردیم تا بتوانیم بازیکنان لژیونر را در اختیار داشته باشیم. ولی خدا را شکر اردوی اولی هم که برگزار شد بچهها آمدند و در اردو شرکت کردند.
باید در ردههای پایه سرمایهگذاری کنیم
*هندبال فرازوفرودهای زیادی داشته. یک دورهای هم که خودتان کاپیتان تیم ملی بودید و در تیم ملی بازی میکردید، چه در تیمهای پایه و چه در تیمهای بزرگسالان، پیشرفت چشمگیری داشتیم. بعد از آن یکمرتبه در این پیشرفت توقف ایجاد شد. خیلی از دوستداران هندبال، کسانی که خودشان بازی کردند، میگویند در حال حاضر در دوره افت و افول هندبال هستیم. چه اتفاقی افتاد که یک دورهای اوج گرفتیم و حالا شاهد این سقوط هستیم؟
باید در ابتدا یک سرمایهگذاری شود- بحث من روی منابع انسانی است- شما یک سرمایهگذاری میکنید و یک جایی برداشت میکنید. وقتی هندبال در یک مقطعی، مثلا قبل از سال 82 و 83، در بخش پایه، سرمایهگذاری خوبی انجام میدهد و یکسری بازیکنان خوب در ردههای پایه تربیت میکند، بعد از همان بچهها استفاده میکند. همان بازیکنانی که در حال حاضر- حتی در لیگهای اروپا- مشغول هستند ثمره همان سرمایهگذاری گذشته است. روی آن بازیکنان کار میشود، بچهها در رده پایه مدال میگیرند، در ردههای پایه به مسابقات جهانی میروند، بعد وارد تیم ملی بزرگسالان میشوند، بعد مدال میگیرند... همان بچهها با هم جلوتر میآیند و در همان مسیر حرکت خودشان مدال میگیرند. ما در یک مقعطی اصلاً هیچگونه پشتوانهسازی برای تیم ملی انجام نمیدهیم.
*چرا چنین اتفاقی میافتد؟
همانطور که عرض کردم یک وقفه هفت، هشت ساله در هندبال به خاطر تعدد مدیر در فدراسیون است.
عدم ثبات در مدیریت باعث ضعف هندبال ایران شده است
*یعنی عدم ثبات باعث چنین چیزی شد؟
بله. وقتی یک مدیر یک طرحی را میدهد، بعد تغییر میکند، آن طرح که انجام نمیشود هیچ، یک طرح جدید دوباره روی کار میآید. آن کاری که انجام شده شاید ادامه داشته باشد شاید نداشته باشد... همهچیز با شاید و اما و اگر میشود. ولی وقتی یک مدیر روی کار میآید، مثلاً آقای رحیمی حدود 16، 17 سال در فدراسیون بوده که یکسری کارها روی برنامه انجام میشود. بعد آقای رحیمی هم در فدراسیون در 6، هفت سال اول نتیجهای نمیگیرد، بعد از 6، هفت سال نتایج کارهای گذشته را میگیرد و در ردههای پایه همه مدال میگیرند، تیم ملی بزرگسالان مدال میگیرند، تیم ملی در بازیهای آسیایی مدال میگیرد... تمام اولینهایی که در آن سنوات باید مدال میگرفتند مدال گرفتند. همان بچهها به تیم ملی بزرگسالان میآیند، هنوز هم همان بچهها را داریم. ولی در ردههای پایه هنوز طی هفت، هشت سال گذشته مدال نگرفتیم. این برای هندبال خوب نیست!
ولی الان چند سال است که روی ردههای پایه کار میشود. یعنی از بچههای خردسال کار میکنند. این بچهها به مرور زمان به نونهالان و بعد به نوجوانان میآیند و قاعدتاً ثمره اینها را در سنوات آینده خواهیم دید. یعنی میتوان یک نسلی دوباره ساخت. یعنی باید یک نسلسازی دوباره انجام دهیم. شاید در تیم ملی نیاز به پوستاندازی باشد، ولی در حال حاضر آن پتانسیل و آن نفرات را در خیلی از پستها نداریم. چرا؟ چون یکسری از بازیکنها میداندیده هستند، بازی کردند، مسابقات جهانی دیدند، چه در رههای پایه چه در بزرگسالان. بازیکن تا بخواهد به آن تجربه برسد زمانبر است. بازیکن خوب و جوان داریم و این بچهها باید میدان ببینند تا به یک سطحی برسند که بتوانند به تیم ملی کمک کنند یا کنار دوستان باتجربه باشند تا بتوانند از تجربه آنها استفاده کنند و بتوانند بیایند جا پای بزرگان قرار دهند. مطمئناً کمی سخت و زمانبر است، ولی باید این زمان را داد تا بتوانیم نتیجه اوج هندبال، حتی فراتر از آن را ببینیم.
*هندبال دورهای که اوج پیدا کرد تقریباً در ورزش ایران با اوج والیبال و بسکتبال همزمان بود. اما میتوان گفت والیبال اوج خود را حفظ کرد و خود را در آن بالا نگه داشت و همچنین بسکتبال تا حدودی توانست این کار را انجام دهد، اما در مورد هندبال این اتفاق رخ نداد و نتوانست موقعیت خود را نگه دارد. حالا با این برنامهای که شما دارید، فکر میکنید طبق صحبتی که کردید دوباره زیرساختی در رشته هندبال در حال شکلگیری است؟ چقدر فکر میکنید میتوانید این زیرساخت را نگه دارید و این بدنه اوج هندبال را بالا نگه دارید و اجازه سقوط و افت دوباره را ندهید؟
ما در گذشته سیر صعودی- نمیگویم خیلی سریع- ولی ملایمی داشتیم.
*این خیلی خوب است که ملایم و مداوم باشد.
بحثی هم که وجود داشت این بود که از سال 90 به این طرف، تیم ملی پایهها دیگر مدال نمیگرفت. تیم ملی بزرگسالان هنوز آن سیر را دارد تا یک مقطعی بالا میآید ولی دوباره میآید پایین، چون برایش هیچ پشتوانهای درست نمیشود.
ما با والیبال و بسکتبال بالا آمدیم حتی در بازیهای آسیایی، تیم ملی هندبال و تیم ملی والیبال به فینال بازیهای آسیایی میروند حتی بسکتبال هم به فینال نمیرود. در بازیهای 2016، هندبال و بسکتبال مدال سوم میگیرند ولی والیبال در یک چهارم حذف میشود.
هندبال در رده ملی باید بیش از 50 نخبه داشته باشد
همانطور که عرض کردم ثبات مدیریتی در بحث برنامهریزی بسیار مهم است و بحث حمایت و پشتیبانی از طرحی که انجام میشود. کاری که خدا را شکر از یکی، 2 سال گذشته شروع شده و همچنان هم در فدراسیون جدید ادامه میدهند. مطمئناً در آینده اگر بتوانیم همین بچهها را حفظ کنیم، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که در ردههای پایه دوباره بتوانیم نتایج گذشته را بگیریم که این بچهها تجربه کافی را کسب کنند و بتوانند در تیم ملی بزرگسالان بازی کنند. ما باید بازیکنانی مثل پوریا نوروزی و دروازهبانهای دیگر مثل سیدموسوی داشته باشیم. باید بازیکنهای اینچنینی پرورش دهیم که وقتی تیم ملی به اردو میآید بالغ بر حداقل 50، 60 نخبه خوب در تیم ملی وجود داشته باشد. یعنی بازیکنی که هم در رده پایه بازی کرده، هم تجربه کسب کرده و به آن پختگی کامل رسیده باشد و بعد در آن سطح بالا در تیم ملی بازی کند.
در حال حاضر چنین چیزی نداریم. باید قبول کنیم پشتوانهسازی خوبی در سنوات گذشته به آن شایستگی و بایستگی انجام ندادیم. بیشترین آسیبی هم که هندبال دیده، عدم ثبات مدیریت است. اگر طی هشت سال گذشته مدیریت فدراسیون ثابت بود، مطمئناً الان درباره نتایج بازی و مدالهایی که کسب کردیم صحبت میکردیم.
در هندبال ساحلی جهش خوبی داشتیم، کار شد، کارهایی خوبی هم انجام شد، 2 دورِ قبلی 2 مدال گرفتیم. مطمئناً خبرهای خوبی هم از هندبال ساحلی میشنویم. در بخش هندبال زنان هم در سطوح پایه کار میکنند. مطمئنا در سنوات آینده در بخش زنان هم [خبرهای خوبی خواهیم شنید].
هندبال زنان، در سالهای آینده به سطح اول آسیا میرسد
*میخواستم در مورد هندبال زنان هم بپرسم. برای لیگ و تیم ملی هندبال زنان چه برنامهای دارید؟
در بحث تیم ملی زنان، چند دوره در مسابقات شرکت کرده. با توجه به داشته آن زمان خودمان، یکسری دوستان و افرادی را که نخبه زمان خودشان بودند انتخاب کردیم و آوردیم. در بحث هندبال زنان، مخصوصاً از لحاظ فیزیکی و قدی، نسبت به تیمهای حریف در آسیا یکسری خلاء داریم. تیمهای شرق آسیایی زنانی که نسبتاً قد فیزیکی کوچکتری دارند ولی از فاکتور سرعت استفاده میکنند که ما آن فاکتور را نداریم. قاعدتاً ما باید از یک فاکتور مقابل آنها استفاده کنیم که بتوانیم بر آنها غلبه کنیم.
با توجه به بررسیها و مطالعاتی که در این زمینه داشتیم و بحث علمی- پژوهشی و تحقیقاتی که انجام شده باید یک نسلی را درست کنیم تا بتوانیم با تیمهای مطرح آسیا مقابله کنیم. البته کارهای خوبی هم در حال انجام است. در بحث استعدادهای برتر، خروجیهای خوبی داشتیم و اردوهای خوبی در حال برگزاری است. قاعدتاً در بخش زنان هم در سنوات آینده حرفهایی برای گفتن داریم و مطمئنا شروع کار باید از ردههای پایه باشد که بچهها بتوانند همین سلسلهمراتب را رعایت کنند تا بتوانیم آن سیر صعودیِ ملایمی را که باید داشته باشیم داشته باشیم. شاید اگر الان یک مدال بگیریم ولی پشتوانهسازی نکنیم به صورت مقطعی بتوانیم یک مدال بگیریم، ولی دوباره مداوم نباشد و تداوم پیدا نکند.
هندبال ایران نیاز به زمان دارد
*اگر صحبت خاصی در مورد هندبال است یا خبری درباره هندبال دارید بفرمایید.
ممنون از اینکه به هندبال توجه میکنید. امیدواریم بتوانیم با تمام پتانسیل در مسابقات مختلف شرکت کنیم و نتایج خوبی کسب کنیم. ما در این مقطع به نتیجه نیاز داریم تا بتوانیم هندبال را در یکسری مقاطع احیا کنیم.
البته هندبال در آینده روزهای خوبی خواهد داشت چون در سنوات گذشته برنامهریزی انجام شده و همین برنامه را جلو میبریم. فدراسیون جدید هم منسجم کار میکند تا بتواند زیرساختها را خوب کند که نیروی خوبی داشته باشد تا بتواند در همه مقاطع از آنها استفاده کند، چه در بحث مردان چه در بحث زنان، چه هندبال ساحلی و چه هندبال سالنی.
به امید خدا ذهن و دلم برای آینده روشن است ولی زمانبر است. این نیست که امروز صحبت کنیم و بگوییم فردا این کار را انجام میدهیم چون دور از واقعیت است. ما باید کار کنیم و سرمایهگذاری کنیم تا نتیجه بگیریم. در حال حاضر اگر در تیم ملی به 2 دور قبل برگردیم تیم هفتم، هشتم نوجوانان و جوانان آسیا میشود، بعد دور بعد پنجم میشود، گفتند نتیجه نگرفتیم! چرا نتیجه نگرفتیم؟! ما سه پله صعود کردیم. سال بعد یک پله، 2 پله صعود کنیم نزدیک مدال میشویم. ما اگر بتوانیم سیر را نگه داریم برندهایم، نه اینکه الان یک مقطع قهرمان آسیا شویم، دوباره چند مقطع هیچ مدالی نگیریم. ولی اگر بتوانیم تیمها را حفظ کنیم، یک پله، 2 پله به همین شکل بالا برویم، مطمئناً در سنوات آینده مدال میگیریم و قاعدتاً اگر بتوانیم آن مدال را حفظ کنیم، مهمتر از این است که بخواهیم ارتقا دهیم. باید این سیر را نگه داریم و به مسابقات جهانی برویم. حضور و کسب تجربه در مسابقات جهانی، مطمئناً در ردههای پایه میتواند به بزرگسالان هم کمک کند.
صحبت دیگری ندارم. هندبال خدا را شکر کار میکند. بچههای فدراسیون کار میکنند. تشکر میکنم از تمام دوستان در هیاتهای استانی که پابهپای ما کمکمان میکنند. مربیهای زحمتکشی که در ردههای پایه و در بحث کادر فنی بزرگسالان خالصانه کار میکنند و دوستان دیگری که حمایتمان میکنند و در بخش هندبال با دلشان کار میکنند. شاید منابع خیلی خوبی در آن نباشد، ولی به خاطر عشق و علاقهای که دارند کار میکنند. دست همگیشان درد نکند. بچههای فدراسیون و ریاست محترم فدراسیون و دیگر دوستانی که کمک میکنند.
فقط بحث رسانههاست که امیدوارم ما را بیشتر ببینند. هندبال آنقدر خوبی و هیجان دارد و آنقدر بانشاط و مفرح است که اگر اینها دیده شود، مطمئناً مخاطب بیشتر نسبت به قبل پیدا میکند ( بیشتر بخوانیم ).
*امیدوارم هر چه که خیر است برای تیم ملی پیش آید. امیدوارم بتواند در بازیهای پیش رو موفق باشد. مرسی از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. امیدوارم شما هم در فدراسیون بتوانید شرایط تیمهای پایه را کمی بهتر کنید. امیدوارم وضعیت اقتصادی بهتر شود تا شرایط برای ورزش کمی مناسبتر شود. مرسی از شما.
ممنون از شما و تشکر از شما و همه همکارانتان.
دیدگاه تان را بنویسید