«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
ورود زنان به ورزشگاهها؛ مطالبهای فراموششده یا قدمی رو به جلو؟
سال 98 به پایان رسیده و زخمها و دردهای آن با ویروسی موذی تا بهار کشیده شده، اما این روزها که بگذرد و ترس و وحشت اپیدمی جای خود را به سکوت و سکون پس از توفان بدهد، خواهیم دید آیا زنان ایرانی مطالبه ورود به ورزشگاه را فراموش کردهاند یا همچون دهههای گذشته از پس جنگ و بیماری و درد همچنان بر از میان برداشتن تبعیض پافشاری خواهند کرد.
اعتمادآنلاین| منیژه موذن- سال 98 آنقدر اتفاقات بزرگ و عجیب و تلخ در دل خود داشت که ورود زنان به ورزشگاهها در روز 18 مهر و قیلوقالهای قبل و بعد از آن شاید به اندازه 2 خط کمرنگ در تاریخ این سال ثبت شوند، اما تلخی 98 که بگذرد و آشوبها که تهنشین شود، آنگاه خواهیم دید که مساله ورود زنان به ورزشگاهها و آنچه بر آنها در راه رسیدن به این مطالبه گذشت فراموش شده یا نه. اما قبل از گردش ایام و دل بستن به قضا و قدر شاید بد نباشد نگاهی بیندازیم به آنچه بر مطالبه «ورود زنان به ورزشگاهها» در سال 98 گذشت.
تغییر قوانین فیفا بازی را عوض کرد
6 ماه ابتدایی سال به همان زمزمهها و تلاشهای همیشگی گذشت که آیا زنان میتوانند یا باید یا نباید به ورزشگاهها بروند. حرف و حدیثهایی که در این نزدیک به 2 دهه تلاش و چهار دهه ممنوعیت ورود به ورزشگاههای فوتبال مدام و مستمر شنیده میشد، اما تاثیر چندانی بر واقعیت امر که ممنوعیتی عجیب بود نداشت.
هنوز زمان زیادی از شگفتی جام جهانی نگذشته بود که در ایران دختری جوان در زمینی که تماشاگری نداشت همچون بازیکنان فوتبال زنان از تبعیض گفت، اما این بار به زبانی که همه جهان را متوجه حرکت خود کرد.
اما آنچه 98 را در این مورد خاص از سالهای قبل و شاید حتی بعد از آن متمایز میکرد نه کم شدن تلاش زنان برای از بین بردن این ممنوعیت یا تغییری در خواستههایشان، بلکه تغییر قوانین فیفا به نفع از میان برداشتن تبعیض جنسیتی و نژادی در فوتبال بود.
در اوایل تابستان این سال جهان شگفتزده از جام جهانی زنان، ارتقای سطح فنی فوتبال آنان، بالا رفتن تعداد بینندگان و هواداران و همچنین صدای بلند و رسای بازیکنانی بود که همچون سربازانی وظیفهشناس درون زمین گل میزدند و در بیرون زمین پرچم برابریخواهی به دست گرفته بودند ( بیشتر بخوانیم ).
هنوز زمان زیادی از شگفتی جامجهانی نگذشته بود که در ایران دختری جوان در زمینی که تماشاگری نداشت همچون بازیکنان فوتبال زنان از تبعیض گفت، اما این بار به زبانی که همه جهان را متوجه حرکت خود کرد.
مرگی که جهانی شد
سحر خدایاری دختر هوادار فوتبال در یکی از روزهای گرم شهریور تهران خودسوزی کرد. خودسوزی او جهان را بار دیگر متوجه این نکته کرد که کشوری در دنیا هست که زنان در آن اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند. «تنها کشوری در جهان که زنان در آن اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند.»
مرگ دردناک او با همه تلخی موجب شد فیفا و نهادهای بینالمللی فوتبال برای یک بار هم که شده بر قوانین خود پافشاری کنند و بدین سان بود که خبر رسید فیفا در نامهای به فدراسیون فوتبال ایران 18 مهرماه روز بازی ایران و کامبوج را اولین روز حضور زنان ایرانی در ورزشگاهها پس از چهار دهه نامگذاری کرده است. حضوری که هرچند همچون همیشه با محدودیت همراه بود، اما برخلاف دفعات قبل نمایشی و سفارشی نبود. زنان (3500 نفر از آنان) موفق شدند با نام و شماره ملی خود بلیت ورزشگاه آزادی را بخرند و برای بازیای که اهمیت چندانی از نظر فنی و فوتبالی نداشت به ورزشگاه بروند تا صبح روز بعد تیتر یک بسیاری از رسانههای جهان باشند ( بیشتر بخوانیم ).
قدم بزرگی بود. اتفاقی که نوید روزهای بهتر را میداد. نوید باز شدن درها در بازیهای داخلی و پر شدن ورزشگاهها از دختران هوادار فوتبال در بازیهای حساسی همچون دربی. اما این قدم بزرگ و امید بزرگتر نیز همچون بسیاری از امیدهای دیگر در توفان ماههای بعد از آن به محاق رفت.
سال 98 به پایان رسیده و زخمها و دردهای آن با ویروسی موذی تا بهار کشیده شده، اما این روزها که بگذرد و ترس و وحشت اپیدمی جای خود را به سکوت و سکون پس از توفان که بدهد، خواهیم دید آیا زنان ایرانی مطالبه ورود به ورزشگاه را فراموش کردهاند یا همچون دهههای گذشته از پس جنگ و بیماری و درد همچنان بر از میان برداشتن تبعیض پافشاری خواهند کرد.
درهای ورزشگاهها هنوز منتظر قدمهای زنان برای گشوده شدن است.
دیدگاه تان را بنویسید