احمد فیضکریملو:
امیدوارم محکومیت علی اکبریان هم تمام شود
احمد فیضکریملو، هافبک دهه 80 آبیپوشان پایتخت گفت: شاید باورتان نشود ولی پس از آزادی خیلیها به من گفتند که انگار کارهایت خودش خودبهخود جور میشد و افرادی برای کمک پای کار آمدند که اصلاً توقعش را نداشتم و واقعاً ممنون همه آنها هستم. برای مثال وقتی شنیدم مهدی رحمتی و رضا شاهرودی برای کمک به من وارد عرصه شدهاند، واقعاً شوکه شدم.
اعتمادآنلاین| از سال گذشته پیگیر حل مشکل بازیکن اسبق استقلال شد که به دلیل مسائل مالی گرفتار شده بود. اوایل امسال هم با هماهنگی خودش نام او را رسانهای کردیم و نوشتیم احمد فیضکریملو، هافبک دهه 80 آبیپوشان پایتخت به دلیل مشکلات ناشی از چک در بند شده است. خوشبختانه گزارش ما و البته پیگیریهای بسیار جدی طیف قابل ملاحظهای از دوستان وفادار و پیشکسوتان با معرفت فوتبال کشور در کنار تلاشهای تعدادی از بازیگران موجب شد این چهره ورزشی بدشانس سهشنبهشب هفته گذشته از زندان آزاد شود و در کنار خانوادهاش قرار بگیرد. ساعاتی پس از آزادی احمد با او همکلام شدیم تا ببینیم بر این بازیکن کم حرف طی سالهای گذشته و بهویژه در دوران گرفتاری چه گذشته است.
آزادیتان مبارک احمدآقا. دقیقاً چند وقت در بند بودید؟
ممنون از لطف و توجه شما و همه دوستان. من 26 ماه گرفتار بودم. روزهای بسیار سختی بود. واقعاً سخت. مشکلی که به صورت اتفاقی رخ داد و دردسر بزرگی برایم درست کرد. البته قبول دارم خودم هم بیاحتیاطی کردم و باید پیش از وقوع چنین اتفاقی تمام مسائل حقوقی و مالی را با مشاوران خبره در میان میگذاشتم ولی این نکته را به شما بگویم که نگاه مردم نسبت به زندانیان مالی باید عوض شود. از ته دل میگویم 80 درصد از زندانیان مالی که من در زندان دیدم نه خلافکار بودند و نه کلاهبردار بلکه خودشان قربانی ناآگاهی نسبت به قوانین و اعتماد نابجا شده بودند. یکی از مواردی که برای خود من دردسر ایجاد کرد، ضمانت یک فقره چک بود. ضمانتی که بابت آن حتی یک ریال هم گیرم نمیآمد ولی تاوان سنگینی برایش پرداختم. باور کنید در زندان حتی کارخانهدارهایی دیدم که به خاطر عدم اشراف بر قانون دچار مشکل شده بودند.
کارکنان زندان شما را میشناختند؟
بله. تعدادی از آنها فوتبالی بودند و انصافاً هم تا جایی که قوانین اجازه میداد کمکم میکردند. سالن و سایر امکانات ورزشی هم بود. شاید باورتان نشود ولی آنجا هم کرکری استقلال و پرسپولیس میان همه وجود دارد.
وقتی به خاطر این مشکل به زندان افتادی، چقدر فکر میکردی قضیه حل خواهد شد؟
برای کسی که در بند شده، تنها مسئلهای که به او بابت تحمل مشکلات انگیزه میدهد، فقط امید است و بس. آنجا فقط میتوانی گاهی اوقات تلفن بزنی و امیدوار باشی که آن طرف خط جوابت را بدهند. که خوشبختانه یک رفیق بامعرفت به نام ناصر صرافان در بیرون از زندان حضور داشت که پا به پای خانوادهام ماجرا را دنبال کرد. واقعاً باید از او و همه عزیزانی که پیگیر داستان شدند صادقانه تشکر کنم. شاید باورتان نشود ولی در روزهای اولی که گرفتار شده بودم، به من پیشنهاد دادند مقابل دوربین تلویزیون مشکل خودم را بیان کنم تا شاید پس از پخش این برنامه عدهای برای کمک به من وارد عرصه بشوند ولی حاضر نشدم برای پول جمع کردن جلوی دوربین قرار بگیرم. تا زمانی که با هماهنگی خودم، اسمم در خبرورزشی چاپ شد نیز به هیچ عنوان مسئله را رسانهای نکرده بودم.
در میان افرادی که برای حل مشکلت وارد عرصه شدند، کسانی را میبینیم که اصلاً با شما همبازی یا حتی همدوره هم نبودهاند. برای خودت چنین مسئلهای جای تعجب نداشت؟
شاید باورتان نشود ولی پس از آزادی خیلیها به من گفتند که انگار کارهایت خودش خودبهخود جور میشد و افرادی برای کمک پای کار آمدند که اصلاً توقعش را نداشتم و واقعاً ممنون همه آنها هستم. برای مثال وقتی شنیدم مهدی رحمتی و رضا شاهرودی برای کمک به من وارد عرصه شدهاند، واقعاً شوکه شدم، چون کوچکترین توقعی از این بزرگواران نداشتم. همچنین حمید استیلی و دکتر نوروزی بهمعنای واقعی کلمه معرفت به خرج دادند و همراه با ناصر صرافان برای ملاقات من به زندان آمدند. اواسط دهه 70 با حمیدخان در بهمن همبازی بودیم، اما انتظار نداشتم چنین معرفتی از خودش به خرج بدهد. در مورد خیلیهای دیگر هم همینطور. آقا بهتاش فریبا، حمیدخان بابازاده، آقای امیر غفارمنش و خیلیهای دیگر که تأکید کردهاند تحت هیچ شرایطی نامشان را نبرم، اما محبت آنها را هرگز فراموش نمیکنم
ظاهراً در روز آزادیات مشکلات کامپیوتری هم پیش آمده بود و...
بله. از شانس من، سیستمهای کامپیوتری از ساعت 11 صبح دچار مشکل شده بود به همین خاطر برادرم همراه با امیر غفارمنش و ناصر صرافان نامه آزادیام را به صورت دستی آوردند. باور کنید تمام آن دو سال یک طرف و این دو روز آخر یک طرف. این دو روز برایم به اندازه دو سال گذشت. شما فکرش را بکن، بالغ بر 2 سال فقط تلویزیون، میل و دیوار میدیدم. گاهی اوقات وقتی داخل حیاط زندان به آسمان نگاه میکردم، حتی یک پرنده هم پر نمیزد، اما خوشحالم به لطف بزرگان حالا دوباره آزاد شدهام.
دلت میخواهد دوباره به فوتبال برگردی؟
بله حتماً. تمام تلاش خودم را میکنم تا به عنوان مربی دوباره وارد عرصه فوتبال شوم.
در جریان این مسئله هستی که علی اکبریان بازیکن اسبق استقلال و پرسپولیس هم دربند است؟
بله. شاید باورتان نشود، اما از ته دل آرزو میکنم دوران محکومیت علی اکبریان هم تمام شده و این بازیکن خوب دهه 70 بتواند مثل من طعم آزادی را بچشد. آزادی واقعاً نعمت بسیار بزرگی است.
میدانی که فرهاد مجیدی، همبازی سابقات در بهمن حالا به عنوان سرمربی استقلال تهران انتخاب شده است؟
خبرش را شنیدم. با فرهاد همبازی بودهام. او هم خودش بازیکن بزرگی بود و هم اینکه در کنار بازیکنان بسیار بزرگی فوتبال بازی کرد. با مربیان ارزشمندی همچون ناصر حجازی، منصور پورحیدری و... نیز کار کرده است. حتماً توانایی خاصی داشته که به عنوان سرمربی استقلال انتخاب شده است. به نظرم اگر زمان کافی بدهند، فرهاد در استقلال موفق خواهد شد.
راستی، خبرداری پس از کسب اجازه از خودت و انتشار نامت، عدهای در فضای مجازی به ما حمله کرده و انواع تهمتها را نثار ما میکردند؟
صراحتاً میگویم چاپ شدن نام من به عنوان زندانی مالی در خبرورزشی با اجازه خودم بود. اتفاقاً گزارشی که خبرورزشی چاپ کرد واقعاً کمک حالم شد و موجب آن شد افراد بیشتری برای حل مشکلم آستین بالا بزنند. از این بابت واقعاً از خبرورزشی و همه رسانههای دیگر که پیگیر مشکلم بودند، سپاسگزارم. دوباره تکرار میکنم گزارش خبرورزشی خیلی به من کمک کرد.
... و حرف آخر؟
باز هم از همه دوستان، پیشکسوتان و خانوادهام تشکر میکنم و به تمام افرادی که کار اقتصادی میکنند به ویژه جوانترها که تجربه کمتری دارند، تأکید میکنم قبل از عقد هر قراردادی پیرامون آن به طور کامل با مشاوران حقوقی مجرب گفتگو کنند. از طرف دیگر، من نمیگویم ضمانت کسی را نکنند ولی تأکید میکنم هر کس خواست ضامن دیگران شود حواسش باشد برای چه کسی ضمانت میکند.
منبع: خبرورزشی
دیدگاه تان را بنویسید