آیا فوتبال ایران به لجن کشیده شده است؟
اگر تا همین چند وقت «دستهای پشتپرده» کلیدواژه غالب برای نشاندادن آلودگیها در فوتبال ایران بوده حالا «لجن» جایش را گرفته و وارد ادبیات مربیان، مدیران باشگاهی و بازیکنان شده است.
اعتمادآنلاین| فوتبال ایران بهواسطه مدیریت نهچندان توانمندی که در دهه اخیر داشته، همواره آبستن اتفاقات ریزودرشت است؛ از آنجا که اتفاقات در فوتبال، غالبا با حواشی همراه بوده، «متن» مغلوب شده و دستآخر «جنجال» پررنگتر میشود؛ اگر تا همین چند وقت «دستهای پشتپرده» کلیدواژه غالب برای نشاندادن آلودگیها در فوتبال ایران بوده حالا «لجن» جایش را گرفته و وارد ادبیات مربیان، مدیران باشگاهی و بازیکنان شده است. «فوتبال ایران به لجن کشیده شده است»، «سرتاپایتان را لجن گرفته» و «لجنزاری به اسم فوتبال»، عبارتهای پرکاربردی بودهاند که اخیرا شنیده شده است. البته هرکسی مخاطب خاصی برای بهکاربردن چنین عبارتی داشته که با کنار هم قراردادن این طیف میشود به جمعبندی بهتری رسید.
داوری
تازهترین رخدادی که باعث شده فوتبال ایران به لجنزار تبدیل شود، مربوط به اشتباهات داوری در بازیهای لیگ و جام حذفی است؛ سعید آذری، مدیرعامل باشگاه فولاد دلیل توقف تیمش مقابل پارس جنوبی را اشتباهات داوری قلمداد کرد و گفت: «وقتی میگویند «فوتبال به لجن کشیده شده است» ابتدا آدم به فکر فرو میرود و نمیخواهد بدبینانه به موضوع نگاه کند اما عملکردها باعث میشود فکر کنیم که این فرضیه درست است. مشکل با سعید آذری است و میخواهند تلاشهای ما را از بین ببرند. برایشان سخت بود که فولاد جزء چهار تیم برتر باشد ولی من حق و حقوق باشگاهم را میگیرم، چون این ظلم به سعید آذری نیست و ظلم به مردم محروم خوزستان است. خیلیها به دنبال تسویهحساب شخصی با من هستند و اجازه نمیدهند تیمم امتیازهای لازم را بگیرد». اشاره آذری به اینکه میگوید «وقتی میگویند...» احتمالا به صحبتهای امیر قلعهنویی، سرمربی سابق سپاهان برمیگردد که هفته پیش، پس از شکست مقابل استقلال، از این تیم استعفا داد و رفت. قلعهنویی اما در آن بازی حسابی از داوران شاکی بود و بین دو نیمه شکایتش را با زبان تندی خطاب به آنها بیان کرد. در فیلمی که از او منتشر شده،
قلعهنویی در رختکن راهرو خطاب به داوران میگوید «شرف ندارید... گند زدهاید به فوتبال و لجن سرتاپایتان را گرفته است». اشتباهات داوری و کاربرد کلمه لجن برای آن، مربوط به امروز و دیروز نیست؛ ابراهیم قاسمپور، یکی از سرشناسان فوتبال ایران، چند سال پیش، زمانی که هنوز در لیگ تیمداری میکرد، با توجه به اشتباهات داوری، از لجن حرف زد؛ در واقع شهریور 86، او هدایت صنعت نفت را بر عهده داشت که بعد از شکست برابر ابومسلم حسابی عصبانی شد و انتقادات تندوتیزی را مطرح کرد. «فوتبال ایران به لجن کشیده شده است، دیگر ارزشی ندارد و در این فوتبال به لجن کشیدهشده اگر بازی نکنیم، بهتر است. فوتبال ایران بهواسطه باج، رشوه و فساد به گند کشیده شده و دارند در این فوتبال حق ما را میخورند».
فرزاد حاتمی، مهاجم سابق تراکتور هم پیشتر و بعد از شکست تیمش برابر پرسپولیس با اشاره به اشتباهات داوری حرفهای مشابهی به زبان آورد: «من از آن طرف زمین دیدم که بازیکن حریف از بازیکن ما جلوتر بود اما کمکداور آن را ندید. از طرفی بیرانوند با مشت به سینه من کوبید و پنالتی بود اما داور آن را نیز نادیده گرفت. همه تلاش میکنند پرسپولیس قهرمان شود. این فوتبال را لجن گرفته و باید آب بیاید تا این لجنها را بشوید».
مدیریت
انتقادها از مدیریت فوتبال ایران در دهه اخیر آنقدر زیاد بوده که نیاز به نوشتن چندانی نیست؛ بااینحال کمترکسی، مدیریت کلان فوتبال ایران را مستقیما با کلمه «لجن» خطاب قرار داده است. این اتفاق البته با پست اینستاگرامی علی کریمی محقق شد! او که روزگاری کمکمربی کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیم ملی بود، بعد از قطع همکاری با تیم ملی و در پاسخ به این شایعه که او به دلیل نوع بلیتهای رزروشده هواپیمایش ناراحت است، پستی جنجالی گذاشت و نوشت: «آدمکوتولهها فوتبال ایران را به لجن کشیدهاند!». او با اشاره به اینکه هرچه دارد از هواداران است، اینطور ادامه داد: «شیرینی عشقتان با آدمکوتولههایی که امروز آمدند و فردا نیستند و کمشمار نبودند از این دست، که استاد بهلجنکشیدن فوتبال این مرز و بوم هستند ذرهای کم نمیشود...».
خودشان!
سوم شهریور 1398 هم دوباره از عبارت لجن در فوتبال استفاده شد ولی اینبار مخاطب خاصی نداشت؛ در عین اینکه مخاطب خاصی نداشت میتوانست شامل بسیاری شود. ماجرا مربوط به سردادن شعار «رئیس مافیا کیه» علیه امیر قلعهنویی، سرمربی وقت سپاهان بود و مهدی کیانی، کاپیتان و هافبک کلیدی سپاهان اما آن روز به دفاع از سرمربیاش پرداخت؛ «ما تا جایی که توانستهایم به همه احترام گذاشتهایم. برای مردم خوب بوشهر هم احترام قائلیم و به نظر من این افراد هواداران بوشهری نبودند. آنها تماشاگرنماهایی بودند که از جای دیگری خط گرفته بودند و ما سرچشمه آن را میدانیم از کجاست. امیر قلعهنویی آدم بزرگی است که با این چیزها کوچک نمیشود. مافیا خودشان هستند که واقعا فوتبال را به لجن کشیدهاند و دلالبازی و کارهای دیگر میکنند و به گردن دیگران میاندازند!».
دلالان
طیف دیگری که همیشه در فوتبال ایران متهم به لجنکشیدن آن است، دلالان یا ایجنتها هستند؛ مدیربرنامههایی که بارها برای تیمها و بازیکنان باشگاهها حاشیه درست کردهاند، البته این ادعایی است که تعدادی از مدیران و مربیان دارند. دیماه 98 بود که رضا مهاجری، سرمربی وقت نساجی با اشاره به فعالیت ایجنتها، به آنها تاخت و گفت:«: به نظرم دلالها فوتبال ما را به لجن کشیدهاند و در حال ازبینبردن آن هستند. آنها زیر پای بازیکنان مینشینند و هواییشان میکنند. کمیته اخلاق باید به این ماجرا ورود کند. دلیل نمیشود چون برخی از این افراد مجوزی گرفتهاند و شدهاند ایجنت یا مدیر برنامه، هر کاری انجام دهند و چهره دیگر افرادی که در این بخش کار میکنند را خراب کنند. نباید بحث فیرپلی را زیر سؤال ببریم. دلالها به خاطر نفع شخصی خود بازیکنان را تطمیع میکنند و این اتفاقات را به وجود میآورند».
عادل فردوسیپور!
شاید اولینباری که بهطور جدی واژه لجن وارد ادبیات فوتبالیها شد، مربوط به بیستوپنجم شهریور 1393 است؛ آن روزها کارلوس کیروش هنوز سرمربی تیم ملی بود و برنامه 90 و عادل فردوسیپور هم تحریم نشده بودند! البته که پای اصلی آن برنامه داغ محمد مایلیکهن، سرمربی سابق تیم ملی بود؛ او در صحبت های عجیبوغریبی به کیروش، عادل فردوسیپور، علی دایی و علیرضا رحیمی، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس تاخت و دست آخر، عادل فردوسیپور را متهم به این کرد که فوتبال ایران را با دارودستهاش به لجن کشیده است! همان شب بود که مایلیکهن، عادل را «کیروشیپور» صدا زد و بعد با لحنی که نشان از عصبانیت داشت، به هرکسی که به ذهنش رسید، حمله کلامی کرد.
مایلیکهن ابتدا به علی دایی اشاره کرد و گفت: «سرمربی تیم (علی دایی) هم دشمن خودش بود، هم دشمن طرفداران. ما کجا از فوتبال حرفهای صحبت میکنیم. پرسپولیس میلیونها هوادار دارد، آنوقت سرمربی با لباس شخصی سر تمرین میرود». او اما یکباره بحث را عوض کرد و گفت: «الان فوتبال ما با این همه استعداد باید جای والیبال باشد. ما باید در فوتبال جزء 10 تیم اول دنیا باشیم. ولی همین شما فوتبال این مملکت را به لجن کشیدید!». او در ادامه بدون نامبردن از علی دایی گفت: «آقایان میخواستند با قلدری در پرسپولیس بمانند. اگر روز چهارشنبه هفته گذشته (حضور همزمان دایی و درخشان در تمرین پرسپولیس) یک نفر از تماشاگران کشته میشد، چه کسی جوابگو میبود؟ چرا هواداران را به جان هم میاندازید؟ فیلم صحبتهایشان هم هست که آقایان گفتند باید وضعیت قرارداد ما مشخص شود. آنها فقط به فکر پول هستند». مایلیکهن با اشاره به صحبتهای دایی که گفته بود انتخابش بهعنوان سرمربی تیم ملی با دستور علیآبادی (رئیس وقت سازمان تربیت بدنی) بوده است نه محمود احمدینژاد، گفت: «مگر علیآبادی معاون اوباما بوده است؟! او معاون احمدینژاد بوده و دستورات او را اجرا
میکرده. چرا سیاهنمایی میکنید. همان سال من که گفته بودم احمدینژادی هستم، سرمربی پرسپولیس هم نشدم. بعد میگویند من در مصلی التماس میکردم تا سرمربی شوم». سرمربی پیشین تیم ملی که صدایش هر لحظه بلندتر میشد، گفت: «آنوقت یکی هم مثل اخوی ایشان (برادر علی دایی) درباره من حرف میزند!». در آن لحظه، عادل فردوسیپور به وقت کم برنامهاش اشاره کرد و از مایلیکهن خواست صحبتهای پایانیاش را انجام دهد. این درخواست با واکنش شدید مایلیکهن روبهرو شد: «چرا فرصت کم است؟ چرا شما همیشه طلبکاری؟ چطور کیروش تیم ملی را در گروه چهارتیمی در جام جهانی پنجم کرده ولی این اهانت نیست! آنوقت زمانی که من تلفن میزنم، شما میگویی من نژادپرستم. این مملکت را شما چه کار میخواهی بکنی؟ این همه استعداد در فوتبال داریم ولی شما اجازه نمیدهی...». فردوسیپور در تلاش بود تا این تماس تلفنی را قطع کند ولی مایلیکهن ادامه داد: «اصلا مرا بگیرند و اعدام کنند. من از هیچکس ترسی ندارم. ولی شما هدایتشده کار میکنید! 15 سال است که آنتن دست شماست و روزبهروز...».
آیا فوتبال ایران به لجن کشیده شده است؟
مسئولیت درستی ادعایی که در بالا از زبان آدمهای مختلف بیان شده، با خودشان، ولی در یک مرور سریع میشود حداقل به این نتیجه رسید که فوتبالیها طیفهای متنوعی را در این رشته درگیر موضوعات جنجالی میدانند و پای آنها را به لجنزاری به اسم فوتبال میکشند؛ داوری، مدیریت، دلالی.
منبع: روزناه شرق
دیدگاه تان را بنویسید