کد خبر: 429381
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۹ ۱۰:۲۹:۵۱
| |

روایت جنجالی گلزن دربی ساکن تورنتو از پشت پرده فوتبال ایران

رضا عابدیان، بازیکن سابق پرسپولیس که در حال حاضر در کانادا زندگی می‌کند، درباره دربی گذشته و فوتبال این صحبت کرده است. او از دربی و حاشیه‎‌های فوتبال ایران سخن گفته است.

روایت جنجالی گلزن دربی ساکن تورنتو از پشت پرده فوتبال ایران
کد خبر: 429381
|
۱۳۹۹/۰۶/۰۹ ۱۰:۲۹:۵۱

اعتمادآنلاین| رضا عابدیان بازیکن سابق پرسپولیس است، او شاید در میان هواداران جوان این تیم شناخته‌شده نباشد، اما در سال 1368 گل برتری این تیم را در دربی به به ثمر رسانده است. او حالا در کانادا زندگی می‌کند و مشغول مربیگری است، اما هنوز بازی‌های تیم محبوبش را پیگیری می‌کند و بعد از دربی انتقادات تندی از شرایط بازی این تیم دارد.

البته دامنه انتقادات او به پرسپولیس محدود نمی‌شود و نسبت وضعیت نابسامان موجود در فوتبال ایران انتقاداتی دارد.

*دربی‌ای که طرفداران دو تیم مدت‌ها انتظارش را می‌کشیدند برگزار شد. توضیحاتتان درباره دربی و برنامه دو تیم در این مسابقه چیست؟

به‌نظر من ترکیبی که آقایحیی از اول چیده بود، ترکیبی بود که اصلاً به‌ درد این بازی نمی‌خورد. سیستم تیم 4-4-2 بود و دو مهاجم آن علیپور و وحید امیری بودند. وسط زمین خالی بود و در بیست دقیقه اول به غیر از گلی که زدند، می‌توانستند 2 یا 3 گل دیگر هم به پرسپولیس بزنند برای اینکه خط هافبک پرسپولیس مناسب نبود. بشار جز گلی که زد، انگار در زمین نبود. به راحتی از قایدی لایی خورد و او هم خیلی‌قشنگ توپ را وارد دروازه کرد. با آمدن کامیابی‌نیا، پرسپولیس یک مقدار جان گرفت و او با قدرت تخریبش ورق را به سمت پرسپولیس برگرداند. اما در پرسپولیس نبودن یک فوروارد شش‌دانگ و نبودن یک هافبک طراح را احساس می‌شد و دفاع‌های کناری پرسپولیس هم در حد پرسپولیس نیستند.

مهدی شیری بازیکنی نیست که در حد پرسپولیس باشد. اما در آن طرف استقلال با چیدمانی فوق‌العاده عالی بود و تیم فرهاد مجیدی خیلی‌خوب بازی کرد و تعویض‌هایش خیلی‌خوب بود. تعویض‌های پرسپولیس جز تعویض کامیابی‌نیا اصلاً خوب نبود و اوساگونا در حد تیم پرسپولیس نیست. یک جوان روی نیمکت داشتند که به استقلال گل زده بود و می‌توانست در این بازی از او استفاده کند. هیچ خلاقیت و هیچ طراحی در بازیکن‌های پرسپولیس ندیدیم جز گلی که علیپور کنترل سینه کرد و یک پاس قشنگ داد.

به غیر از این استقلال بارها نشان داد که تاکتیک تیمی دارند و مشغول کار هستند. آن‌ها یک‌ کار را پنج یا شش بار انجام می‌دادند و عملاً در نیمه اول در خط حمله‌مان کمبود نفر داشتیم، بعضی‌وقت‌ها توپ را برمی‌گرداندیم. یعنی یک علیپور بود و وحید امیری هم مهاجم شش‌دانگی نیست. وحید امیری هافبکی‌ است که به جلو اضافه می‌شود. بازی‌اش به شکلی است که از عقب می‎‌تواند فضاسازی و بازیسازی کند. بازیکنی که در خط حمله به کار برده می‌شود باید یک بازیکن سرعتی، دریبل‌‎زن و انفجاری باشد و بتواند از تمام توپ‌هایی که می‌آید استفاده کند. اما وحید امیری بازیکنی است که باید از دور صاحب توپ شود و کارهای نرم انجام دهد و بازیکن سرعتی نیست. پرسپولیس قهرمان شد و یحیی مربی بزرگی است، ولی من فکر می‌کنم در کل یحیی گل‌محمدی را در حد پرسپولیس نمی‌بینم. تیمی که قهرمان کرد، تیمی بود که از برانکو مانده بود و کالدرون تحویلش داده بود. امسال سالی است که باید ببینیم اندازه آقایحیی چقدر است، دستیارهای او، حمید مطهری در حد پرسپولیس نیست. بازیکن‌های خوبی بودند، اما در حد پرسپولیس نیستند. پرسپولیس تیم بسیار بزرگی است و مربی بسیار بزرگ می‌خواهد. یحیی آمده و خودش را جا انداخته و باید در کنارش دستیارهای خوبی استفاده کند، دستیارهایی که در حد و اندازه‌های تیم پرسپولیس باشند. من فکر می‌کنم بازی را به یحیی گل‌محمدی باختیم نه بازیکن‌های پرسپولیس.

ورزش

*پرسپولیس همیشه با تک‌مهاجم بازی می‌کرد، اما در دربی با دو مهاجم وارد زمین شد، علت این کار به نظر شما چه بود؟

تا حالا ندیده بودیم با دو تا مهاجم و چهار هافبکی که هافبک دفاعی نیستند وارد زمین شوند. ما ترابی، بشار، نوراللهی و نعمتی را در خط هافبک داشتیم و هافبک جنگنده‌ای نداشتیم، در حالی که در این بازی جنگ در میانه میدان است. موقعیت‌های استقلال در کل بازی خیلی‎ بیشتر از موقعیت‌های ما بود.

ما از دو موقعیتی که به‌دست آوردیم استفاده کردیم و یک ضربه کاشته هم زدیم، اما آن‌ها خیلی موقعیت خطرناک داشتند. خیلی‌ تاکتیکی‌تر بازی می‌کردند. فرهاد مجیدی با اینکه مربی جوانی است، اما من فکر می‎‌کنم مربی زیرک و باهوشی است اما در این بازی این موضوع را از آقایحیی ندیدیم.

*فوتبال ما ساختار مشخصی هم ندارد، مثلاً بحث آقای ویلموتس که به غرامت محکوم شدیم.

وقتی که قرارداد یک مربی توسط رئیس فدراسیون ابتدا در ترکیه و بعد در رستورانی در وین امضا می‎شود، این‌ جنبه یک قرارداد را ندارند. صحبت‎‌ها باید در ایران انجام شود. صحبت‌های مقدماتی را می‌توان در خارج از ایران انجام داد، اما درمورد خود قرارداد باید به ایران بیایند و نظارت داشته باشند. وگرنه آقای تاج همه‌چیزش برعکس شده. یک روز نشست و گفت من بهترین قرارداد را بستم، الان می‌گوید من اشتباه کردم.

مگر می‌شود آدمی که رئیس فدراسیون فوتبال است، اشتباه کند؟ ایشان پیشینه‌اش چه بوده که سال‌ها است که در فدراسیون فوتبال کار می‌کند بعد امثال محمد دادکان و حسین کلانی باید بیرون بشینند؟ این‌ها تحصیل‌کرده‌های ورزش هستند. محمد دادکان مدیر ورزشی است. شما کدام مدیر ورزشی را در فدراسیون گذاشتی؟ کفاشیان و تاج در فدراسیون بودند و در کنار آن‌ها آقای ساکت بوده است. کل فدراسیون را بگردی دو-سه مورد فوتبالی می‌بینید. وقتی مدیر فوتبالی باشد، فوتبال را می‌شناسد. ما باید از آدم متخصص استفاده کنیم. ما کی‌روش به آن خوبی را با لاابالیگری از دست دادیم، کی‌روش برای فوتبال ما بسیار مربی خوبی بود. با کی‌‍روش داشتیم پادشاهی می‌کردیم. او را از دست می‌دهیم، بعد یک مربی می‎‌آوریم که از او گران‌تر است؟

*فکر کنم خیلی از اهالی فوتبال متوجه شدند که برای این کارهای نقل‌وانتقالات یک مافیایی وجود دارد، این مافیا نشان می‌دهد که تسلط دارد.

شما نگاه کنید این آقای اوساگونا در کل فصل چندتا بازی کرده؟ من نمی‌خواهم درباره خود اوساگونا صحبت کنم و منظورم با او نیست. اما در فوتبال ما سفره‌ای وجود دارد و عده‌ای از آن استفاده می‌کنند. شما که دم از جوانگرایی می‌زنید، پرسپولیس یکی از پیرترین تیم‌هاست. سیدجلال، وحید امیری و بقیه مسن هستند. تیم پرسپولیس تازه و دونده نیست. یک هافبک طراح نداریم که با یک پاس مهاجم‌مان را صاحب توپ کند. در نیمه اول ما نتوانستیم یک توپ را به مهاجمان برسانیم.

ورزش

*بحث مشکل خرید بازیکن خارجی هم وجود دارد.

بهتر؛ چون این‌قدر دلال و دلالی قوی شده است و افراد زیادی در آن دخیل هستند. وقتی سفره‌ای پهن باشد، همه می‌خواهند بخورند. وقتی فشار رویت باشد که اگر فلان بازیکن را نگذارید، از مربیگری برکنارت می‌کنیم، باید بخورند.

*در بحث آقای ویلموتس هم پول‌شان را نقدی دادند که یعنی کنسول‌گری یا وزارت‌خانه بالای سر این برنامه بوده است.

صد درصد؛ همه موضوعات با هم دخیل بودند، اما چه قراردادی بسته شده است که یک وکیل حاذق نبوده است که درباره این قرارداد نظر بدهد. چه قراردادی بسته شده است، قبل از این می‌گفتید بسیار قرارداد خوبی است، اما الان گند آن در آمده است که اصلاً قرارداد خوبی نبوده است.

*پیشبینی شما درباره آینده فوتبال ایران چیست؟

من فکر می‌کنم با این مدیریت و این‌ وضعی که شرایط پیش می‌رود، ما سال به سال می‌گوییم دریغ از پارسال و رو به افول می‌رود. بازهم آقای کفاشیان برگشته فدراسیون فوتبال و همه‌شان آمدند و همان آش و همان کاسه است. کسی به فکر فوتبال نیست. فوتبالیست سه سال پیش از تیم استقلال رفته است و هنوز طلبکار است. دادگاه‌های فدراسیون فوتبال معلوم نیست به چه شکلی است. من فکر می‎‌کنم رو به عقب برویم. با کارلوس کی‌روش ما راحت به جام جهانی می‌رفتیم، اما الان با اما و اگر روبه‌رو هستیم. من فکر می‌کنم فوتبال ایران در حال پسرفت است. هیچ امیدی بهش نیست. برای اینکه سر تا پای آن را آدم‌های غیرفوتبالی، فساد و دلالی گرفته است. هرکسی باید در کار تخصصی خودش باشد. من فکر می‌کنم به‌زودی شاهد افول کل فوتبال ایران باشیم. در آسیا شما ببینید، نماینده‌های ما هر سال دارند، پسرفت می‌کنند.

*فوتبال کانادا تلاش می‌کند که پیشرفت کند و حتی در کنار ام‌ال‌اس لیگ خودشان را هم تشکیل دادند؛ نظر شما چیست؟

خیلی دارند تلاش می‌کنند فوتبال کانادا رو به جلو برود و پیشرفت کند. اما من فکر می‌کنم مشکل اصلی فوتبال کانادا، آب‌وهوای آن است. برای اینکه ما شش ماه از سال نمی‌توانیم فوتبال را در محیط باز به‌علت سرمای هوا برگزار کنیم و این خودش یکی از موانع بازدارنده است. من فکر می‌کنم این کشور در آمریکای شمالی است و ورزش‌های دیگری مثل هاکی و بسکتبال برای مردمان‌شان قوی است، نمی‌توانند آن بهای لازم را که در کشورهایی مثل دانمارک و سوئد-که شرایط آب‌وهوایی سختی دارند-می‌دهند را بدهند. دارند تلاش می‌کنند، آن چیزهایی که باید برای فوتبال باید هزینه شود، هزینه می‌شود، اما من فکر نمی‌کنم کانادا به سطح اول فوتبال دنیا برسد. چون امکانات ورزشی آن بسیار کم است. خیلی هزینه دارد که استادیوم‌های سرپوشیده بسازند که 10-15 هزار جمعیت را جذب کند و هر تیمی برای خود یک استادیوم بسازد.

*تیم بایرن مونیخ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد و بازیکن کانادایی به نام آلفونسو دیویس داشت؛ این بازیکن در کانادا رشد کرده و ستاره شده است.

می‌شود بازیکن‌هایی در اینجا رشد پیدا کنند که به کشورهای دیگر برود. من خودم در لیگ‌های متفاوت که مربیگری می‌کنم بازیکن‌هایی در سن 16-17 ساله مستعد می‌بینم، اما آینده‌ای در کانادا ندارند. یک تیم حرفه‌‎ای به اسم تورنتو اف‌سی در اینجا وجود دارد که بازیکن‌های آن بیشتر خارجی هستند و بازیکنان داخلی هم چندان جوان نیستند. شاید به یک یا دو جوان فرصت برسد. شرایط نسبت به کشورهایی که لیگ‌های یک، دو و سه دارند فرق دارد و اینجا تنها یک لیگ حرفه‌ای وجود دارد. هر تیمی می‌خواهد نتیجه بگیرد و از بازیکن‌های باتجربه‌تر استفاده کند. جوان جایی می‌تواند رشد کند که همه‌ شرایط برایش فراهم باشد. به‌‎نظر من سطح فوتبال بالاتر از کاناداست و من خودم از شانزده سالگی در تیم نوجوانان پرسپولیس بازی می‌کردم. دو سال در جوانان بازی کردم و بعد وارد تیم امیدهای پرسپولیس شد. در آخر وارد بزرگسالان پرسپولیس شدم. زمانی که در بزرگسالان پرسپولیس بازی کردم، حداقل 200-250 بازی در رده‌های باشگاهی جوانان داشتم و تجربه داشتم. اما بازیکن در کانادا چه تجربه‌ای دارد. شما ممکن است در تمرین یک بازیکن داشته باشید که بسیارعالی باشد، اما در مسابقه استرس و عوامل مختلف مانع شود. در کشورهایی که فوتبال دارند، بازیکن وقتی به تیم اصلی می‌رسد یک بازیکن آبدیده است. شما نباید تاکتیک‌ها را توضیح بدی چراکه مربی جوانان به او توضیح داده است. عوامل مختلفی در پیشرفت بازیکن و فوتبال یک کشور تاثیرگذار است و همان‌طور که گفتم آب‌وهوای کانادا عامل بازدارنده است.

*جالب است کانادا آخرین‌بار در سال 1986 در جام جهانی بود. آن موقع هم که به جام جهانی رفته بود، در هر شهری لیگ‌های حرفه‌ای داشتند. برای مثال تورنتو 16 تیم داشت، مونترآل و ونکوور هم تیم داشتند. یک لیگ سراسری هم داشتند که با یکدیگر بازی می‌کردند.

در حال حاضر چنین شرایطی نیست و به‌نظر می‌رسد فدراسیون فوتبال کانادا چند بخش است. حتی من بازیکنی داشتم که پارسال تا مرز قبول شدن در یکی از تیم‌های اسپانیایی رفت و بعد از کرونا قرار است برود تا ببینید چه خواهد شد. همین فرد پارسال برای تیم تورنتو اف‌سی همراه با دو نفر دیگر تست داد، اما او رد شد و بقیه پذیرفته شدند چراکه آن‌ها ایتالیایی بودند و پدر و مادر این بچه کانادایی بود. در اینجا نیز تبعیض وجود دارند، من مدرک مربیگری‌ای دارم که فکر می‌کنم در کانادا شخص دیگری آن را ندارد، اما وقتی به باشگاه‌ها می‌روی می‌خواهند کارت را کوچک کنند و ارزش کارت پایین بیاورند.

برای همین نمی‌توانم با باشگاه‌های دیگر جز آکادمی خودم کار کنم. البته اگر به باشگاه‌های دیگر بروم، خوب شارژشان می‌کنم و پول خوبی هم می‌گیرم. الان مربی‌های بزرگ ایرانی مثل کوروش تشت‌زر و نادر میراحمدیان دیگر ادامه نمی‌دهند.

چراکه می‌بینند، به آنها بها داده نمی‌شود. اگر به آن‌ها بها داده می‌شد و تیم‌های بزرگ به آن‌ها پیشنهاد می‌دادند حتماً در فوتبال می‌ماندند. کاری که ما بلدیم فوتبال است و چیزی که می‌توانیم یاد بدهیم فوتبال است. چرا باید به کارهای دیگر بروند که پول بیشتری بسازند و ببینید در کارهای دیگر پول بیشتری در می‌آورند؟ اما کسانی که هیچ تخصصی ندارند توسط دوستی و آشنایی و اهل کشور خاصی بودن پول خوبی می‌گیرند و سرمربی می‌شوند و حدود 200-300 هزار دلار درآمد دارند. این‌ها مشکلات فوتبال کانادا است.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها