سارا خادم الشریعه از خرافات در شطرنج میگوید
سارا خادم الشریعه استاد بزرگ شطرنج ایران، گفت: خیلی از شطرنج بازان خرافاتی هستند که بگویند اگر یک کار خاص را انجام بدهند مثلا بازی را می برند. اینها بیشتر ذهنی است.خودم خیلی از مواقع با یک خودکار خاص می نوشتم.فکر می کردم خودکار شانس است که اگر نمی نوشت بازی را می باختم!
اعتمادآنلاین| انتشار سریال the queen's gambit و جذب مخاطبان بسیار در سراسر جهان. طوری که که طبق آمار، این سریال تا الان رکورد خیلی از سریال ها را زده است و این روند همچنان ادامه دارد.داستان،مربوط به دختری نابغه است که به صورت خیلی اتفاقی استعدادی که دارد کشف می شود.همه چیز از یک تنبیه ساده،پاک کردن گچ های تخته پاک کن در زیرزمین و یک نگاه کنجکاوانه به صفحه شطرنجی آغاز می شود که فقط یک بازیکن دارد! آقای شایبل.سرایدار مدرسه دخترانه که تنهایی با خودش شطرنج بازی می کرد و نقش بسیار پررنگی را در معرفی یک نابغه به دنیای شطرنج در این سریال خیالی داشت.به همین بهانه و با توجه به شخصیت اصلی داستان که یک دختر است به سراغ سارا خادم الشریعه استاد بزرگ شطرنج ایران رفتیم تا او که این سریال را تماشا کرده است درباره آن حرف بزند و نکاتی که لازم است را بیان کند.
به عنوان یک بیننده این فیلم تا چه اندازه روی شما تاثیر داشت؟هیجان داشت برای شما؟
این فیلم برای کسانی که غیر شطرنجی هستند واقعی به نظر می رسد اما برای من به عنوان یک شطرنج باز حرفه ای اتفاق مثبتی بود.به نظرم خیلی زیاد علاقمندان به شطرنج را در سراسر جهان بیشتر کرد.همین یک اتفاق خوب بود.
به عنوان یک شطرنج باز چطور؟تا چه اندازه می تونست این فیلم به واقعیت نزدیک باشد؟
تصویری که از شطرنج و این بازی در این سریال به نمایش گذاشته شد به واقعیت نزدیک بود.دلیل آن هم این بود که مشاور فنی این سریال استاد بزرگ و قهرمان گری کاسپاروف معروف بود.همه نکات ریز در این سریال رعایت شده بود.فیلم ها،سریال ها و کارتون های زیادی ساخته شده که در آنها شطرنج هم بوده است اما در تولیدات کمپانی های بزرگ هم مشاهده شده که جای شاه و وزیر را اشتباه چیده اند!مشاوره دادن آقای کاسپاروف یکی از دلایلی بود که ایران سریال را تماشا کردم.تمام بازی ها در این سریال واقعی بود و خوشبختانه اشتباهات دیگر فیلم و سریال ها را نداشت.
جایی از سریال بود که شما با هارمن(شخصیت اصلی سریال) همزاد پنداری کنید؟مثلا آن سرایدار در مدرسه چه کسی می تواند در زندگی شما باشد که الفبای شطرنج را یاد شما داد؟
من در کانون استاد هرندی شطرنج را شروع کردم که واقعا تاثیر زیادی داشت.اما اگر بخواهم چیزی بگویم که شبیه به سریال باشد علاقه به شطرنج در سن کم بود.دیوانه وار دوستش داشتم.سر کلاس کنار دفتر و کتاب هایم را شطرنجی می کردم و مدام نقاشی های شطرنجی می کشیدم.طوری علاقمند شده بودم که نمی شد به چیز دیگری فکر کرد.
جایی از سریال همه از حضور هارمن در محل مسابقات تعجب می کردند.انگار آن اوایل شطرنج مختص به آقایان بود.
روایت این سریال شبیه به داستان بابی فیشر،قهرمان آمریکایی شطرنج جهان است.همان کتابی که نوشته شده و این سریال را ساخته اند.خب شخصیت هارمن ساختگی و خیالی است اما چیزی که جالب است این بود که شطرنج تا سال ها مختص به آقایان بود و هنوز هم که هنوز است خیلی ها می خواهند این خلا بین آقایان و خانم ها را پر کنند.در خیلی از مسابقات که یک خانم حضور دارد نگاه ها متفاوت است.حتی میزان توجهی که برای پیروزی یک خانم مقابل یک آقا می شود هم بیشتر است و شگفتی ها را بیشتر می کند.خوشبختانه فیده اقداماتی را انجام داده تا این خلا را پر کنند.
اولین باری که یک استاد بزرگ در بخش آقایان رو بردید شباهتی داشت به این سریال؟چه حسی داشتید؟
اگر بخواهم یک بازی خودم را به بازی های دور آخر هارمن شبیه سازی کنم به مسابقاتی برمی گردد که در جبل الطارق انجام دادم.هرچند آن مسابقه را خوب تمام نکردم اما در 5 دوراول که خیلی از بزرگان شطرنج حضور داشتند در صدر جدول بودم.آنجا توجهات زیاد شده بود چون اسم یک خانم آن بالا نوشته شده بود.من در آن رقابت ها با لوون آرنیان بازی کردم که جز 5 شطرنج باز جهان است.جدا از اینکه بازی کردن با ایشان افتخار بزرگی بود وقتی که بازی مساوی شد حس خوبی داشتم.خوشحال بودم.
آنجایی که همه فکر می کردند هارمن باید بازی ها را ببرد می باخت.این صحنه چقدر در واقعیت شطرنج برای شما رقم خورده است؟
اینکه نتیجه بر خلاف پیش بینی ها رقم بخورد بارها و بارها نه فقط برای من،بلکه برای خیلی از ورزشکاران در هر رشته ای پیش آمده است.این طبیعی است.خیلی مواقع مثلا توقع خیلی ها این است که حریف پیش رو آسان است و می شود به راحتی شکست اش داد اما در جریان بازی اتفاقات دیگری رقم می خورد.
هارمن از لحاظ ذهنی متکی به قرص های آرام بخش بود.هر کسی در هر رشته ای یک کار خاصی انجام می دهد برای اینکه تمرکز بیشتری بگیرد.رزمی ها فریاد می زنند،وزنه برداران معمولا به یک نقطه خیره می شوند و ...شما چه کاری انجام می دهید برای اینکه تمرکز بگیرید؟
در کل خیلی از شطرنج بازان خرافاتی هستند که بگویند اگر یک کار خاص را انجام بدهند مثلا بازی را می برند.اینها بیشتر ذهنی است.خودم خیلی از مواقع با یک خودکار خاص می نوشتم.فکر می کردم خودکار شانس است که اگر نمی نوشت بازی را می باختم!گاهی لباس هایی هست که مثلا اگر یک بار آن را بپوشی و ببازی دیگر به سمتش نمی روی.هنوز هم خیلی ها این تفکر را دارند.هارمن در این سریال قرص مصرف می کرد و تصویرسازی می کرد.همه شطرنج بازان این تصویرسازی را دارند اما در بازی آخر او قرص ها را نخورد و نشان داد که می تواند بدون اتکا به قرص ها هم برنده باشد.یعنی بدون نیاز به عوامل بیرونی.مثلا گردنبدنی داشتم که انرژی فوق العاده ای به من می داد و این در هر مسابقه متفاوت بود.اگر در مسابقه ای می باختم آن وسیله را کنار می گذاشتم اما الان سعی می کنم روی ذهن آرامم کار کنم.
درباره گامبی وزیر هم حرف می زنید؟شیوه هارمن بود در این سریال.شما خودتان شیوه خاصی برای بازی کردن دارید یا نه؟
شروع بازی ها در شطرنج مختلف است و هر کدام اسامی خاصی دارند.گامبی وزیر هم یکی از این روش هاست که مهره پیاده جلوی وزیر را حرکت می دهیم.حرکت مخصوص خودم هم گامبی وزیر است و به همین دلیل تماشای این سریال برای من واقعا جذاب بود.
منبع: خبرورزشی
دیدگاه تان را بنویسید