مهندسی در انتخابات؟خنده دار است!
محمدرضا داورزنی، گفت: ما تعداد زیادی مجمع برگزار کردیم. خیلی از جاها مدیران و کارمندان وزارت ورزش احساس علاقه و توانایی کرده اند که کاندیدا شوند و هیچ اشکالی هم ندارد. اگر قرار باشد وزارتخانه مهندسی کند،برای کارمندانش مهندسی می کرد که رییس شوند.
اعتمادآنلاین| کمی به نسبت آخرین باری که با او گفت و گو کردم پیر شده اما با انرژی تر.هنوز هم انگیزه این را دارد که برای والیبال کار کند ولی این بار دور و برش خلوت تر است.زیاد رفت و آمدی در فدراسیون نیست و یک آرامش عجیبی آنجا مشاهده می شود.محمدرضا داورزنی پس از مدتی که به وزارت خانه رفت تا معاون وزیر ورزش و جوانان باشد دوباره به والیبال برگشت تا شاید خیلی از کارهای ناتمامی که داشت را انجام بدهد.او و فدراسیوناش به بهانه های مختلف سیبل انتقادات هستند.یک روز لیگ برتر،یک روز کباب برگ و انتخاب رییس اتحادیه کباب پزان برای سرپرستی تیم ملی و یک روز برجسته کردن مصاحبه با یک شبکه آنور آبی.با این حال وقتی از داورزنی درباره همه این حاشیه ها سوال می کنیم همان لبخند همیشگی اش را می زند و می گوید:«خودشان در فدراسیون نیستند،رفت و آمد ها قطع شده و چون باج نداده و نمی دهم حاشیه درست می کنند،قطار ما دارد می رود و آنهایی که پیاده هستند مدام سنگ می زنند.»
او نگرانی زیادی برای هجمه هایی که به وجود آمده ندارد.حرفش هم این است که اگر سوالی پیش می آید،اگر هر کسی می خواهد درباره اتفاقی که پیش آمده بداند تماس بگیرد،توضیحات را بشنود و اگر قانع نشد هر تصمیمی که خواست بگیرد.با این حال داورزنی یک حرف دیگر هم می زند؛اینکه:«همه این حاشیه ها را بریزید دور.تخته سفیدی که کنارم هست را ببینید.ریز به ریز برنامه های والیبال مشخص است.بودجه های هر سفر را ذخیره کرده ایم و دست مان هم مقابل کسی دراز نیست.ما هدف داریم و با هدف پیش می رویم.من نه به خاطر خودم که به خاطر والیبال ایران و تیم ملی ای که باید حواسم به همه چیزش باشد می جنگم.»
مهندسی در انتخابات؟خنده دار است!
نکته ای که اشاره می کنید را به عنوان کسی که سه سال معاون وزیر بوده ام و مجامع مختلفی را برگزار کرده ام،ندیده ام.ما تعداد زیادی مجمع برگزار کردیم. خیلی از جاها مدیران و کارمندان وزارت ورزش احساس علاقه و توانایی کرده اند که کاندیدا شوند و هیچ اشکالی هم ندارد. اگر قرار باشد وزارتخانه مهندسی کند،برای کارمندانش مهندسی می کرد که رییس شوند. به عنوان مثال در مجمعی 45 نفره، 31 نفر از استان می آیند و بقیه از تهران هستند که تعدادی شان نماینده دستگاه های دیگر هستند. رای همه هم مخفی است. مثلا مربیان و کاپیتان ها هم رای می دهند.گاهی این حرف ها خنده دار است که بعضی از دوستان از مهندسی انتخابات حرف می زنند.شایعات همیشه وجود داشته اند. مثلا ممکن است بگویند اگر فلان شخص رای بیاورد بهتر است اما اینکه مهندسی وجود داشته باشد اصلا امکان پذیر نیست. اگر اساسنامه جدید تصویب شود و ما از این بن بست دربیاییم، به جای 45 نفر 61 نفر حق رای دارند و این ها هم کسی نیستند که به حرف دولت بخواهند گوش بدهند. طبیعی است من رییس مجمع شاید دلم بخواهد آقای ایکس رای بیاورد ولی اینکه بگویم به چه کسی رای بدهید، در واقع خودم را مسخره کرده ام چون در شان وزیر یا معاون وزیر نیست چنین کاری.
به خودم در وزارت خانه نمره 16 می دهم
من فکر می کنم در حد توان و تلاشم کارهایی کردم اما مطلوب من نبود. من دلم می خواست همین موضوعاتی که باهم مطرح کردیم را پیش ببرم و بتوانم اصلاحاتی انجام بدهم تا گره ها باز شود. بنظرم ولی نمره 16-17 را می گیرم.
آلکنو و چالش های پیش روی والیبال
بعضی نقدهایی که از نحوه امضای قرارداد با آلکنو مطرح می شود از روی عدم اطلاع است و بعضی نقدها هم فقط برای مخالفت با فدراسیون است. وقتی فدراسیون در یک فرایند منطقی عمل می کند و در جلسات تخصصی نظرات همه را می گیرد، همین دوستان می گویند که این جلسات فرمالیته است و دوستان را سر کار گذاشته اند. اعضای کمیته فنی اما هریک نظر خود را گفته اند و صورت جلسه آن موجود است. اول مطرح کردیم برای المپیک پیش رو مربی ایرانی بیاوریم یا خارجی؟ جمع بندی دوستان این بود که مربی خارجی بیاید. سپس بحث کردیم که چه مربی خارجی ای بیاید. بسیاری از مربیان خوب دنیا در حال حاضر مشغول فعالیت باشگاهی و ملی خود هستند و نمی توانند به ایران بیایند. در ادامه گزینه هایی که می توانستند بیایند را بررسی کردیم. مثلا سه مربی در اولویت ما قرار گرفتند و سپس از مربیان برنامه گرفتیم و آن را در کمیته فنی بررسی کردیم و با توجه به سابقه افراد درنهایت وارد مذاکره شدیم. چنین فرایندی در فدراسیون طی شد و درنهایت با الکنو به توافق رسیدیم و قرارداد را امضا کردیم. ایشان در جریان ریز مسائل والیبال ما قرار دارد و هرهفته فیلم بازی های لیگ و آنالیز آن ها را برای ایشان می فرستیم. نکته دیگر این است بسیاری از بازیکنان ما در خارج از کشور مشغول بازی هستند و عملا حضور آقای آلکنو فایده چندانی ندارد. سیستم طوری تعریف شده که عملکرد بازیکنان برای ایشان ارسال می شود و ایشان هم نکاتشان را منتقل می کنند.
توقع رفتن روی سکوی المپیک؛زود نیست؟
والیبال 52 سال بود به المپیک نرفته بود حالا نمی شود که اینقدر زود توقع روی سکو رفتن داشت. صربستان طلای المپیک 2000 را داشت اما سهمیه این دوره را نگرفته است.ما اما فرایندی را طی کرده ایم که به این سهمیه برسیم. مکانیزم ما باید طوری باشد که تک تک بازیکنان رصد شود تا به لیست 12 نفره برای المپیک برسیم تا شایسته ترین ها راهی تیم ملی شوند.درحال حاضر اطلاعات بازیکنان به صورت آنلاین در اختیار کادرفنی است و به همین دلیل فعلا نیاز به حضور ایشان نیست. نکته دیگر این است که ما می توانستیم کرونا را بهانه کنیم و بگوییم همین که به المپیک رسیده ایم بس است و وضع ارز هم که خراب است پس بیخیال مربی خارجی شویم اما باید تلاش خود را به سمت موفقیت باید انجام دهیم. باید تلاش کنیم که به هدفمان برسیم.
گزینه ایرانی داشتیم که سرمربی تیم ملی شود؟
ببینید این چهار نفری که ما انتخاب کردیم جزو شایستهها هستند ولی دلیل بر این نیست که فقط اینها شایسته هستند. ما در داخل کشور مربیان خوبی داریم که میتوانند هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرند اما چه زمانی، چقدر فرصت داشته باشند؟ با چه نسلی؟ ما داریم راجعبه تیم ملی صحبت میکنیم که تعداد زیادی از بازیکنانش سابقه المپیکی داشتند و در سطح بالای والیبال جهان هستند. این تیم تیمی با تجربه و با کارنامه خوب است. مربیانی که در داخل کشور داریم مربیان شایستهای هستند؛ مثل آقای عطایی، پیمان اکبری، تندروان، رحمان رضایی و ... جا دارد از همه مربیان لیگ برتری تشکر کنم چون خوب کار میکنند. الان تیمهایی که در لیگ ما کار میکنند همین تیم هورسان رامسر آقای باقرزاده، آقای صادقیانی با تیم راهیاب ملل، آقای شهنازی با تیم سایپا، آقای عمده غیاثی در تیم شهداب یزد یا آقای تابشنژاد تیم ورامین که همه خوب کار میکنند و به جرات میتوانم بگویم لیگ ما با اینکه متمرکز هم برگزار میشود ولی شرایط خوبی دارد و مربیان خوب کار میکنند.
فعلا نایب رییس بانوان نداریم ولی امورات انجام می شود!
ببینید مهم این است که امورات بانوان انجام شود و زمین نماند. الان چرخ والیبال بانوان میچرخد. ما هم سعی میکنیم خیلی زود در خصوص نایب رییس بانوان انتخابمان را انجام دهیم. البته الان هم مجموعه فدراسیون در این حوزه کار را انجام میدهد. لیگ بانوان در حال برگزاری است و مسابقات دسته یک هم برگزار خواهد شد. خب مشاور بانوان فدراسیون کارش را با همکاری سایر کمیتهها انجام میدهد چون ما جنسیتی به مسئله نگاه نکردیم. کمیته مسابقات ما هم برای آقایان است هم خانمها و همچنین سایر کمیتهها. مجموعه فدراسیون ملی والیبال هم به آقایان هم بانوان کمک میکند. ورزش کشور ما و فدراسیونهای ما جنسیتی نیستند. در عرصه فدراسیون جهانی و آسیایی یک کمیته داوران، کمیته آموزش و ... داریم. چون کمیته داوران ما با کنفدراسیون و فدراسیون جهانی ارتباط برقرار میکنند. نمیتوانیم بگوییم یک بخش با آقایان ارتباط برقرار کنید، یک بخش با بانوان.برای تنظیم مسابقات کمیتهای داریم که دو خانم هم در آن هستند. جدول را هم برای بانوان و هم آقایان تنظیم میکنند. یک پل ارتباطی این وسط بود که این نقش را مشاور بانوان انجام میدهد. حالا این بحثی که وجود دارد به لحاظ ساختاری فدراسیونها باید براساس آنچه که در اساسنامه مصوب شده باید نایب رییس آقا و خانم داشته باشند هم این اتفاق در آینده نزدیک رخ خواهد داد.
نقش والیبال ایران در آینده کرسی های بین المللی
ما الان در چند رشته ورزشی در برد جهانی کرسی داریم.اما مدل تصمیمگیری در دنیا این شکلی نیست. صرف نشستن یک نفر در کمیته که نقشی ایفا نمیکند.خود این آدم باید توانایی داشته باشد. ضعف ما در اکثر رشتههای ورزشی این نقطه است. هرجا خود طرف توانسته نقشش را ایفا کند، در آن جایگاه رشد کرده ولی به صرف اینکه یک نفر را با توان ارتباطی عضو کمیته کنیم ولی در جلسات هیچ نقشی نداشته باشد، دردی از ما دوا نمیکند.ما اگر میخواهیم در آسیا صاحب کرسی باشیم باید توان تخصصی را تقویت کنیم. شما فرض کن یک ایرانی رییس کنفدراسیون شود. حالا تعاملات بینالمللی و مسائل پشت پرده را کنار میگذاریم؛ میخواهد از یک تعداد ایرانی در کمیتههای مختلف استفاده کند خب اینها باید توانایی داشته باشندو ما الان هم نیروهای خیلی خوبی داریم ولی نقطه ضعف ما زبان انگلیسی ضعیف است.
انتخاب مربی حاشیه ساز و یک سوء تفاهم؟
در ماجرای انتخاب آقای وکیلی ماجرا به این شکل نبود که مطرح شد. بعضی از دوستان نوشتند مربی اخراج شده و... ببینید ما تیم ملی نداشتیم که آقای وکیلی کار کند و برکنارش کنیم. یک بحثهایی مطرح شد که واقعا مربوط به آقای وکیلی نبود.یک بحث این است که شما می آیید و راجعبه شاخصها صحبت میکنید و میبینید کسی که روحیه معلمی داشته باشد! کسی که تعامل داشته باشد(چون تربیت نسل جوان کار سختتری نسبت به تیم بزرگسالان است) از استانهای مختلف با فرهنگهای مختلف بازیکن جمع کند و تبدیل به تیم نوجوانان کند.این ها را گفتم تا به توضیح سوال شما برسم.در همان زمان یک دفعه یک صحبت عمومیتر و مصداقی شد که یکی از دوستان پیشکسوت و خبرنگار برداشت خودشان را منتقل کردند و بعضی از دوستان هم در دفاع از آقای وکیلی بداخلاقی کردند که این خودش بدتر شد و عذر بدتر از گناه است. ما آقای وکیلی را در کمیته فنی داریم و به عنوان کسی که در 15 سال گذشته حمایت کردیم و قبولش داریم.
ماجرای کتک زدن چه بود؟
نه یک اتفاق بود.البته کتک زدنی در کار نبوده به آن شکل که آب و تاب داده اند. موضوعات هم نقل قولهایی بود که از درون بازیکنان و کادر بیرون آمده بود. بله خیلی از مربیان بزرگ دنیا این کار را کردند. میگویند چوب معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را! خیلی از مربیان دنیا نه اینکه کتک بزنند، یک جا شما تمرین میکنی میخواهی به بازیکنت فشار بیاوری که جدیتر کار کند و تلنگر بخورد و این در جهت تربیت و اصلاح و رشد بازیکن است. صحبت اصلا چیز دیگری بود و چیز دیگری مطرح شد و انعکاسش هم درست نبود. دوستانی هم دنبال بهانه میگشتند که نظری بدهند و دنبال این بودند که از این فرصت استفاده کنند این بحثها را مطرح کردند.
انتخاب رییس صنف کباب پزان به عنوان سرپرست تیم ملی!
همه ما ممکن است کنار شغلمان شغل دیگری هم داشته باشیم.ضمن اینکه مگر قرار است ایشان مربیگری کند؟ تحقیر کردن دیگران یکی از بدترین کارهایی است که در کشور ما انجام میشود.دوستان اگر با من مشکل دارید چرا یک آدم دیگر را میزنید؟ من تا وقتی هستم به این آدمها میدان نمیدهم که بگویند تا ما در فدراسیون نیستیم پس هر کاری فدراسیون کرد باید تخریب و تحقیر کنیم. من به وضوح بگویم باج به کسی نمیدهم. مسیر فدراسیون والیبال مسیر با برنامهای است و بعضی از افرادی که دور هم در مهمانی مینشینند و برای فدراسیون نقشه میکشند باید بدانند که اینجا ملک شخصی کسی نیست.من امروز هستم و فردا نیستم و نمیشود که یک نفر تهدید کنند که فلانی را بیاورید و آن یکی را نیاورید. مگر آقای عسگری چه گناهی مرتکب شده است؟ آدمی که کارش را بلد است و در این حوزه کار کرده است. سه سال سرپرست تیم والیبال شهرداری قزوین بوده است. قبلش در فوتسال و بقیه رشتهها بوده است. حدود 12 آدم برای کادرفنی کار میکنند و بحث فنی را بر عهده دارند. بحث هتلینگ و تدارکات را کسی باید انجام دهد که این را بلد باشد و ضرورتی ندارد که پاس دادن و دفاع کردن را بلد باشد. یکی میآید این کار را انجام دهد به مسخره میگوییم کباب کوبیده و برگ میدهی؟ شغل او را مسخره میکنیم؟ آدمی را که زحمت میکشد را مسخره میکنیم که به کجا برسیم؟ خیلی بد است آدم بعضی حرفها را بزند. ما دنبال چه چیزی هستیم؟
حرف های پایانی
والیبال میداند تا 1404 چه برنامهای دارد و مسابقات و لیگ همه برگزار میشود. یک وقتی هست فدراسیون کاری نمیکند خب هیچ حرفی نیست. درد دوستان ما این است که چرا خودشان نیستند. اگر باشند همه چیز خوب است. حالا تهدید هم کنند. سیاست کلی ما این است که برای منافع ملی کشور همه کار کنیم. من هزینه سال 1400 را از الان کامل ذخیره کرده ام چون امسال زمانی بود که نباید هزینه میکردم و اعزام و ... نداشتم. دولت هم اگر پول داد که خب داده اگر نه هم مهم نیست.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید