نگاهی به مدال تاریخی دختر وزنهبردار ایرانی
پیروزی در نبرد با پولاد سرد و عقاید کهنه
درباره دوی صد متر افسانهای هست که میگوید: مدتها رکورد 12 ثانیه برای دوی صدمتر رکوردی دست نیافتنی بود.
اعتمادآنلاین| سرانجام بعد از اینکه اولین نفر در این زمان یعنی 12 ثانیه توانست صدمتر را بدود، به فاصله کمتر از یک ماه این رکورد در مدارس دو و میدانی هم ثبت میشد.
به گزارش اعتماد، رکوردی که همان افسانهها میگویند چند ده سال طول کشیده بود تا شکسته شود. این داستان احتمالا غیرواقعی اما از یک بخش موجود در ذهن ما پرده برمیدارد؛ اینکه شکست باورها چقدر سریع میتواند عملکرد ما را دگرگون کند. حالا دیگر برای رسیدن به فینال المپیک، صد متر را باید زیر ده ثانیه بدوید.
این موضوع، بیشباهت به سرنوشت دختران و ورزشکاران زن در ایران نیست. همچون یکتا جمالی، دختر وزنهبردار ایرانی که طی روزهای گذشته توانست در مسابقات وزنهبرداری جوانان جهان برنز یکضرب، دوضرب و مجموع را کسب کند و اولین مدال تاریخ وزنهبرداری زنان را به دست بیاورد. جمالی در حالی این مدال را به دست آورد که فعالیت زنان در رشته وزنهبرداری تا همین سه سال گذشته در ایران ممنوع بود.
جمالی با کسب این مدال، نشان داد که زیر پوست ورزشِ این مرز و بوم چه استعدادهای نابی در بخش زنان نهفته است که با کمترین توجهی بالفعل میشوند و میتوانند در میادین مختلف پرچم ایران را سرافراز کنند. او در واقع تابوی عدم موفقیت زنان در گام آخر در مسابقات وزنهبرداری را شکست.
یکتا حالا پرچمدار یک نسل است؛ نسلی جدید از زنان و دختران ورزشکار که این سالها عزم خود را جزم کردهاند تا نشان دهند در شرایط سخت و نامساوی هم میتوانند بذر استعدادشان را بارور کنند؛ نسلی که نشان دادهاند در مصاف با رقبای خارجی که هرکدام از بهترین امکانات بهره میبرند پا پس نمیکشند و برای سرافرازی ورزش ایران از جان مایه میگذارند. او و امثال او حالا الماسهای تراش خوردهای هستند در دامان ورزش زنان؛ الماسهایی ناب که نیازمند توجه و فراهم کردن امکانات هستند تا بتوانند سالهای سال برای این سرزمین افتخارآفرینی کنند.
اوج شاهکار زنانی چون یکتا جمالی، پوپک بسامی، هانیه عاشوری، زهرا یزدانی، زهرا نعمتی و فرشته کریمی و غیره وقتی مشخص میشود که بدانیم آنها برای کسب موفقیت چه راه پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشتهاند. داستانی که شباهت زیادی به فیلمهای سینمایی دارد. همچون فیلم هندی دنگال با بازی آمِر خان در نقش پدر خانواده. مردی که به دنبال محقق کردن تحقق رویاهایش با پسر خود است اما وقتی پسری نصیبش نمیشود، یک روز به این فکر میکند که دختران او هم میتوانند رویایش را محقق کنند.
شاهبیت این فیلم را میتوان در این دیالوگ ماهاویر سینگ پوگات-آمرخان- خلاصه کرد که میگوید: «من همیشه با خودم فکر میکردم که اگر پسر میداشتم برای کشور در کشتی طلا میآورد. اما نمیدانستم طلا، طلا است؛ چه پسر آن را به دست بیاورد و چه دختر.» داستان فیلم و این دیالوگ پر معنی، درست داستان ورزش زنان و کشتی زنان در کشور ماست.
دخترانی که به همراه پدر خود، برای تحقق آرزوی دیرینه، افتخارآفرینی برای کشورشان و دست یافتن به آنچه در ذهن دارند، یک تنه با عقاید و خرافات قدیمی کشتی میگیرند و تابوها و ساختارهای نابخردانه را میشکنند و طعنه همه را به جان میخرند اما در آخر، «پیروزی از آن آنهاست». و روزی میرسد که همانهایی که به طعنه به آنها نگاه میکردند، آنها را تمامقد تشویق میکنند.
میتوان از این داستان که بر اساس واقعیتِ زندگی دو کشتیگیر پر افتخار هندی به نامهای گیتا و بابیتا نوشته شده، برای خود یک الگو درست کرد و آن را سرلوحه کار قرار داد؛ بذر تلاش را که بکاری و با تمامِ جان از آن محافظت کنی و در راه به ثمر نشاندن نهال موفقیت از خار و خس و خاشاک-تابوها، ساختارهای بیهوده، سیاستهای بدرد نخور و طعنههای دیگران- هراسی نداشته باشی، میتوانی از قلههای موفقیت بالا بروی و کاری کنی که همانها که به تو میخندیدند در مقابل موفقیت تو تعظیم کنند.
دقیقا همان راه پر پیچ و خمی که زنان ورزشکار ایرانی پیش رو دارند و باید نه تنها با حریفان خارجی، بلکه با یک لشکر حریف فرضی و سرسخت همچون خرافات و عقاید قدیمی، تابوها و ساختارهای ناهنجار و نظرات تندروها بجنگند، طعنهها و سخنان بیپایه و اساس افراد مختلف را بشنوند و در این بین امثال داریوش ارجمند هم به آنها طعنه بزنند، اما با جنگیدن به راهشان ادامه دهند تا به هدف خود برسند و نشان دهند طلا، طلا است و یک دختر هم میتواند آن را به دست آورد. نشان دهند پیروزی از آن آنهاست؛ از آن زنان ایرانی.
دیدگاه تان را بنویسید