برای دیبروینه بهترین توپچی جزیره و خوابهای جدیدش
مواظب شاپرکها باش پسر!
خبر موجز بود؛ کوین دیبروینه از سوی اتحادیه حرفهای انگلیس به عنوان بهترین بازیکن فصل جزیره انتخاب شد. او توانست برای دومین فصل پیاپی این جایزه را از آن خود کند و از پلکان رستگاری بالا رود.
اعتمادآنلاین| این ستاره 29 ساله بلژیکی در 25 دیداری که برای سیتی انجام داد، 6 بار پاگشایی کرد و 12 پاس گل داد و بارها یکتنه سیتیزنها را به قلههای رفیع رهنمون کرد.
به گزارش اعتماد، گرچه این اولین و آخرین افتخار مرد بلژیکی نبود، اما او را در آن عصر بارانی به پرندهای پریده از قفس بدل کرد؛ پرندهای که برای جویبارها از ته دل میخواند. مبروک آقای دی بروین...مبروک!
2ـ چشمهایش، آخ چشمهایش. هزار سال هم که بگذرد محال است چشمهای سرخ و اشکآلود او در فینال چمپیونز لیگ از یادمان برود. وقتی کرگدن ژرمن آس کارزار را ناکاوت کرد صدای شکستن استخوان گونه توپچی شماره 17 در ورزشگاه پورتو به گوشها رسید. هرچند ساعتی بعد پزشکان او را مرخص کردند و همهچیز به خیر گذشت اما خروج او از آن فینال جهنمی منتج به شکست هولناک منسیتی و پریدن جام شد؛ اتفاقی که شاید پپ تا آخر عمر حسرتش را بخورد و به این بیندیشد که گاه یک پسر کمحرف و خجالتی میتواند کاری کند که دنیا بیمنت طعم بوسه و عسل بگیرد.
3ـ در صبح آخر بهار که پسر درونگن، در آینه ریشهایش را میتراشید خبری از رادیو شنید که موجب بال درآوردنش شد. منسیتی برای صید او از بوندسلیگا 54 میلیون پوند روی میز مدیران فولکسواگن گذاشت. بله کوین مزد جنگهای تن به تن در چمنزارهای کنار راین را دریافت کرد و با رقمی نجومی به شهر منچستر قدم گذاشت. اسکناسهای تانخوردهای که هرگز هرز نرفت و به حرمان و افسوس بدل نشد چرا که سوگلی فیروزهایها هر گاه اراده کرد سیمخاردارها و قفسبانان را در آتش قهر خود سوزاند و یکتنه پپ را به ابرهای بارانزا سنجاق کرد. حالا هولیگانهای عشقِ فوتبال تمام هویت خود را در ساقهای هافبک بیبدیلی جستوجو میکنند که قادر است در صعبترین شرایط فریادرس باشد و دشنه را در جسم حریفان شوربخت فرو کند. مردی که قیدها را از بند تاکتیکهای روحخراش برداشته. سلامتیاش...
4ـ محبوبیت او تنها مختص جزیره نیست. درست در شرق بروکسل سینهچاکان ارتش سرخ نام کوین دیبروینه را روی پرچمها حک کردهاند. سوگلی روبرتو مارتینز در تیم ملی بلژیک حالا که خسوف ادن هازارد در قاب چشمها نشسته، ماموریت سنگینی بر دوش خود حس میکند. او باید یکتنه سرزمین مادریاش را از مرزهای خوشبختی عبور دهد. برای بلژیک که سکوی سوم جام جهانی را زیر پای خود دیده تنها و تنها تسخیر گیتی میتواند لبالب از جذابیت باشد. آیا دیبروینه میتواند کاری کند که جهان با حضورش کفر مکرری شود و کابوسها را به رویاهای دیگر گلادیاتورهای الصاق کند. فتح جهان با بلژیک؟ کوین همچون شاعری که وطنش را در جیب پیراهنش گذاشته به سرودن چکامهها در کویر دوحه میاندیشد.
5 ـ «من این جایزه را به همتیمیهایم تقدیم میکنم و باور دارم تلاش سربازان منسیتی منجر به پیشتازیام در لیگ برتر شده.» این حرفها را کوین پس از دریافت جایزهاش بر زبان آورد تا فروتنیاش را به رخ بکشد و به یادمان بیاورد که فوتبال یک بازی گروهی است. نبردی که با طنازی یازده تفنگدار معنا میشود و در یک ستاره خلاصه نخواهد شد. حتی اگر آن ستاره همیشه فروزان کوین دیبروینه باشد. ممنون آقای شماره 17 که اینگونه به نعش نخوت و تکبر شلیک میکنی و چشمهایت را در چشمههای زلال شستوشو میدهی. صد باره ممنون.
6ـ اما ماموریت مردی که یک، دو جین افتخار در ویترین منسیتی جای داده هنوز تمام نشده است. برای همین در برابر ریزپرسیهای خبرنگاران از مستی کافههای منچستر در فصل بعد سخن میگوید. او میخواهد دوباره با فیروزهایها جزیره را به تسخیر خویش درآورد و البته تقاص خود را از فینال اکبیری اروپا بگیرد. همو که زیر بارانهای بیمحل منچستر از حالا برای چمپیونز لیگ خط و نشان میکشد و از انتقامی سخت در آیندهای نه چندان دور حرف میزند. آیا موفق به گرفتن عکس یادگاری با آن جام دلربا خواهد شد؟ گذر زمان همهچیز را روشن میکند.
7ـ بمبافکن دیروز وولفسبورگ و موشک نقطهزن امروزِ منسیتی این روزها دلش برای کوچهباغهای درونگن و خنت لک زده است. او میخواهد برای مدتی کوتاه هم که شده به کودکی برگردد و با بچههای قد و نیم قد آن محله قدیمی قایمموشک بازی کند. باور کنید دیبروینه هفت ستاره هم که باشی و سه فرزندت مدام تو را به تخته نرد دعوت کنند باز هم دلت برای پسکوچههای کودکی غنج خواهد زد. درونگن با نان خامهایهای معروفش طفل پاپتی دیروز و غول متمول امروز را صدا میزند. وقتی سوار بر مرسدس شکلاتیات به زادگاهت برمیگردی مواظب شاپرکها باش پسر!
دیدگاه تان را بنویسید