کد خبر: 499174
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۵ ۱۰:۲۹:۱۰
| |

رونالدو ۱۰۹ گله شد، دایی تبریک گفت و همه دست زدند اما

اینها برای ما رکورد نمی‌شود

دقیقه 60 بازی فرانسه مقابل پرتغال داور به نفع تیم یاران رونالدو ضربه پنالتی اعلام کرد. سی‌آر سون پشت توپ ایستاد و با گل کردن پنالتی تعداد گل‌های ملی‌اش را به عدد 109 رساند. این خبر برای همه مردم دنیا یک معنی داشت و برای ما ایرانی‌ها معنای دیگری. همه دنیا از بالا رفتن رونالدو می‌گفتند و ما از شکسته شدن رکورد علی دایی. 

اینها برای ما رکورد نمی‌شود
کد خبر: 499174
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۵ ۱۰:۲۹:۱۰

اعتمادآنلاین| دایی بلافاصله پست گذاشت و خیلی جنتل‌منشانه به ابرستاره پرتغالی تبریک گفت. اتفاق عجیبی نبود. دایی پیش از این هم هر بار بحث شکستن رکوردش مطرح می‌شد با خونسردی و غرور می‌گفت چه بهتر که این رکورد به دست کسی مثل رونالدو شکسته شود. بعد از آن رونالدو هم علی دایی را توی استوری منشن کرد و او را قهرمان نامید.

به گزارش اعتماد، خبرگزاری‌های خارجی، پیج‌های معروف و پرمخاطب فوتبالی و چهره‌های سرشناس همه به رسیدن رونالدو به علی دایی پرداختند و خلاصه همه‌چیز گل‌ و بلبل جلو رفت؛ در بستری از احترام متقابل به شیوه آدم حسابی‌ها. ایرانی‌ها هم از دیالوگ رد و بدل شده بین اسطوره فوتبال کشورشان با اسطوره تاریخ فوتبال سر کیف آمدند. از رونالدو تشکر کردند و از دایی تمجید. من ولی نمی‌دانم چرا وسط این تبریک‌ها و دست‌خوش‌ها یاد شعر غم‌انگیز مرحوم شهریار که بعد از فوت مادرش سروده بود، افتادم، مخصوصا آنجا که می‌گوید: «یک ختم هم گرفته شد و پر بدک نبود/ بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند/ لطف شما زیاد/ اما ندای قلب به‌ گوشم همیشه گفت: این حرف‌ها برای تو مادر نمی‌شود.» حالا به جای ختم بگوییم جشن و به جای تسلیت بگوییم تبریک و احترام و درنهایت به جای مادر بگوییم رکورد! واقعیت این است که گرچه بعد از رسیدن رونالدو به رکورد دایی فضای خیلی خوبی حاکم شد، گرچه بهترین مهاجم تاریخ فوتبال آسیا دوباره نامش سر زبان‌ها افتاد و رفت کنار رونالدو و گرچه پیج 304 میلیونی ستاره پرتغالی علی دایی را تگ کرد و اعتبار شهریار فوتبال ایران به رخ دنیا کشیده شد، اما همه ایرانی‌ها می‌دانند که هیچ کدام از این حرف‌ها برای ما «رکورد» نمی‌شود.

رکورد دایی برای سال‌های طولانی تنها دستاورد بین‌المللی فوتبال ایران بود. فوتبال ایران از لحاظ افتخارات جهانی آن‌قدر بی‌دستاورد بوده که بعد از رکورد دایی مجبور می‌شویم برویم سراغ گرفتن پنالتی رونالدو توسط بیرانوند، لایی وحید امیری به جرارد پیکه یا تعداد کامنت‌های زیر پست استراماچونی! اشکالی هم ندارد. بیشتر کشورهای دنیا حسرت رکورد دایی را داشتند. رونالدو خودش را برای شکستن همین رکورد به زمین و زمان زد. کم چیزی نبود. مساله آنجاست که ما در تمام طول این سال‌ها مثل بابای «محمد بهمن بیگی» در داستان «بخارای من ایل من» که از تمام ‌دار دنیا به تصدیق لیسانس پسرش دلخوش کرده بود و آن را روی دیوار نگه می‌داشت تا همه ببینند، فقط همین رکورد دایی را داشتیم و چسبانده بودیمش به پیشانی فوتبال‌مان و به آن افتخار می‌کردیم.

«پدرم غصه می‌خورد. پیر و زمین‌گیر می‌شد... همه‌چیزش را از دست داده بود. فقط یک دلخوشی برایش مانده بود. پسرش با کوشش و تلاش درس می‌خواند. من درس می‌خواندم. ... شاگرد اول می‌شدم. تبعیدی‌ها، ماموران شهربانی و آشنایان کوچه و خیابان به پدرم تبریک می‌گفتند و از آینده درخشانم برایش خیال‌ها می‌بافتند... سرانجام تصدیق لیسانس گرفتم... پدرم لیسانسم را قاب گرفت و بر دیوار گچ فرو ریخته‌ اتاق‌مان آویخت و همه را به تماشا آورد. تصویر رتوش شده‌ام با چشم‌های خندان، کراوات عاریتی، موهای سیاه، در گوشه تصدیق می‌درخشید و قلب پدرم را از شادی و شعف لبریز می‌کرد. آشنایی در کوچه و محله نماند که تصدیق مرا نبیند و آفرین نگوید... پیرمرد، دلخوشی دیگری نداشت. روز و شب، با فخر و مباهات، با شادی و غرور به تصدیقم می‌نگریست و می‌گفت: جان و مالم و همه‌ چیزم را از دست دادم ولی تصدیق پسرم به همه آنها می‌ارزد.»
نمی‌خواهم از شکسته شدن رکورد علی دایی مرثیه بسازم. نمی‌خواهم همه تاریخ فوتبال ایران را زیر سوال ببرم، اما همین تکه از داستان بیگی شباهت جالبی به وضعیت ما دارد. فوتبال ورشکسته‌ای که ساختمانش را به حراج گذاشتند و تیم ملی‌اش با یک دو جین ستاره باید با سلام و صلوات از دور نخست مقدماتی جام جهانی برود بالا چندان تفاوتی با دیوار گچ‌ فرو ریخته اتاق راوی قصه ندارد. ما هم همان پیرمردی هستیم که فقط یک دلخوشی داشتیم که همان را هم دقیقه 60 بازی فرانسه و پرتغال، آقای کریستیانو رونالدو از ما گرفت.

رکوردها برای شکسته شدن هستند. هیچ رکوردی ابدی نیست. فوتبال است و همین چیزهایش. همه اینها درست اما رکورد دایی برای ما چیزی بیشتر از یک عدد بود. مطمئنا بعد از فروکش کردن اخبار، بعد از اینکه علی دایی از رتبه اول رفت دوم، دیگر هیچ کس از او مثل سابق نام نخواهد برد. همان‌طور که خیلی از ما و مردم دنیا تا قبل از بالا آمدن نام رونالدو و شروع رقابت شانه‌ به شانه‌اش با دایی توجه خاصی به نام نفر دوم جدول گلزنان ملی نمی‌کردیم. حالا باید بپذیریم که دیگر بهترین گلزن تاریخ فوتبال ملی دنیا یک ایرانی نیست و هیچ کدام از اتفاقاتی که در آینده رخ می‌دهد برای ما «رکورد» نخواهد شد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها