خصوصیسازی؛ کورس عجولانه یا جلوگیری از چاله به چاه افتادن پرسپولیس و استقلال؟
بحث خصوصیسازی 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس در حالی دوباره داغ شده که باید برای به نتیجه رساندن این امر مهم، به گذشته نگاه کرد و از آن درس گرفت.
اعتمادآنلاین| از سال 1388 با مصوبه مجلس شورای اسلامی، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس در دستور کار قرار گرفته و در این مدت طولانی بحث خصوصیسازی این باشگاهها به یکی از مسائل چالشی ورزش ایران تبدیل شده است. موضوعی که به غیر از وزارت ورزش؛ وزارت اقتصاد و یکی دو نهاد دیگر را هم مستقیماً درگیر خودش کرده اما با وجود تلاشهای صورت گرفته تاکنون اتفاق خاصی رخ نداده است. خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس در سال 93 و 94 حتی تا پای قیمتگذاری و مزایده هم پیش رفت, اما به سرانجام نرسید. در ادامه با روی کار آمدن مسعود سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش و جوانان در دولت قبلی، یک بار دیگر پروژه واگذاری این دو باشگاه با شیوهای جدید کلید خورد اما این دوره نیز با وجود وعدههای متعدد راه به جایی نبرد.
به گزارش تسنیم،طبق قانون خصوصیسازی این باشگاهها الزامی است و دیر یا زود باید انجام شود. طبق همین رویه، در دولت جدید نیز بحث خصوصیسازی مطرح شده است. با این وجود حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی در مصاحبه اخیر خود بابت خصوصیسازی عجولانه این باشگاهها ابراز نگرانی کرده و به نوعی هشدار داده که اگر این مسیر به درستی طی نشود، سرنوشت بنگاههای ورشکسته خصوصی در انتظار آنها نیز خواهد بود. موضوعی که درست است و در صورت واگذاری بدون مطالعه و عجولانه، سرنوشت بدی در انتظار پرسپولیس و استقلال خواهد بود.
هر چند در سالهای اخیر سعی شده با واگذاری ورزشگاه یا امتیازات ویژه دیگر به این باشگاهها تراز مالی آنها را سر و سامان داده شود - که درباره آن هم حرفوحدیثهایی مطرح است- اما یکی از موضوعاتی که باعث شده روند
خصوصیسازی تاکنون به مرحله نهایی نرسد، بحث زیانده بودن آنهاست. حق پخش تلویزیونی و تبلیغات محیطی از جمله منابع اصلی درآمدی باشگاهها در سراسر دنیا به حساب میآیند ولی استقلال و پرسپولیس مانند دیگر باشگاههای ایرانی از این منابع درآمدی یا محروم هستند یا سهمشان خیلی اندک است. مسلماً برای پرداخت سهم باشگاهها مخصوصاً در بحث حق پخش ابتدا باید تضمینهای لازم ارائه شود، چرا که در صورت خصوصیسازی دیگر خبری از حمایتهای دولتی نخواهد بود و باشگاهها باید گلیمشان را به تنهایی از آب بیرون بکشند.
دیگر مانعی که سد راه واگذاری سرخابیهاست، عدم شفافیت در صورتهای مالی و حسابرسی و وضعیت بدهکاریهای دراز و طویل این باشگاههاست که تعیین تکلیف آن کلاف سردرگمی برای هر نهاد نظارتی خواهد بود. با این حال دغدغه اصلی همان ارائه تضمینها و ایجاد اطمینان خاطر برای روزهای بعد از خصوصی شدن این باشگاههاست. استقلال و پرسپولیس هر کدام دهها میلیون هوادار دارند و اگر قرار باشد بعد از واگذاری حتی خدشهای به پیکره آنها وارد شود، تبعات اجتماعی و فرهنگی جبرانناپذیر به دنبال خواهد داشت.
در این میان مسئلهای که شاید از اصل موضوع، یعنی خصوصیسازی مهمتر است، نحوه اجرای آن است. در حالی که به نظر میرسد، پروسه خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس در دولت قبل به طور دستوری و به هر شکل ممکن، در دستور کار بود ولی حالا انتظار میرود نگاهها تغییر پیدا کند. خصوصیسازی این دو باشگاه به غیر از عزم جدی، نیاز به برنامه و حرکت در مسیر صحیح دارد، اگر کار به غیر از این باشد، متولیان امر راه را اشتباه رفتهاند و برای اینکه ابروی دو باشگاه را درست کنند، ممکن است چشمشان را هم کور کنند. تجربه نشان داده که این طلسم، با وعده و وعید بی پایه و اساس شکسته نخواهد شد. شاید مهمترین ابزارهای لازم برای برپایی جشن پیروزی و استقلال این دو باشگاه 3 اصل مهم باشد؛ عزم جدی، برنامه و صبر. فعلاً مهمترین دستور کار باید این باشد که از چاله به چاه افتادن سرخابیهای پایتخت جلوگیری شود نه اینکه باز هم شاهد کورس عجولانه و بیثمر در ماجرای خصوصیسازی سرخابیها که از پیش وجود داشته، باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید