عباس جدیدی، پیشکسوت کشتی ایران:
در انتخابات آسیا پشتم را خالی کردند
ادعای دخالت یک زن در رای نیاوردنم یک مشت مهملات بود
چهره شاخص و عنواندار کشتی جهان و المپیک، با بیان این که مسوولان فدراسیون بر خلاف وعدهشان از او در انتخابات شورای کشتی آسیا حمایت نکردند، گفت: این ادعا که یک زن که هیچ جایگاهی هم ندارد باعث رای نیاوردن من شده است، تنها توجیه است.
علیرضا دبیر مدتی پس از انتخاب به عنوان رییس فدراسیون کشتی، عباس جدیدی چهره شاخص و عنواندار کشتی جهان و المپیک را به عنوان کاندیدای ایران در انتخابات شورای کشتی آسیا معرفی کرد اما جدیدی در انتخابات ناکام ماند تا بازگشت او به کشتی با خاطره ای تلخ همراه شود.
به گزارش ایسنا، مدتی پس از وی نیز حمید سوریان که کاندیدای حضور در هیات رییسه اتحادیه جهانی کشتی بود، بدون انجام رایزنیهای لازم، انصراف خود را در میانه راه اعلام کرد تا کشتی ایران نتواند به کرسی های آسیایی و جهانی دست پیدا کند.
جدیدی ۹ ماه پس از ناکامی در انتخابات شورای کشتی آسیا، سکوت خود را شکست و گلایههایی را مطرح کرد.
گفت و گو با عباس جدیدی دارنده یک مدال نقره المپیک، یک طلا و ۳ برنز جهان، یک طلا و یک نقره بازیهای آسیایی و ۲ طلا و یک نقره آسیا را در ادامه میخوانید:
از بازگشت به کشتی پشیمانم
آدم یک وقتهایی جاهایی میرود که پشیمانی به بار میآورد اما ما باید برای کمک به کشتی هر کاری از دستمان برمیآید بکنیم و هر کجا که خواستند بدون توجه به مسائل دیگر به کشتی خدمت کنیم، حالا اینکه آخر کار چه میشود، هدف دیگران از دعوت ما چیست و یا اینکه این کار لایههای پنهان دارد یا نه، به ما ارتباطی ندارد. ما باید تکلیف خودمان را برای کمک به کشتی انجام دهیم و کاری به مسائل دیگر نداشته باشیم. اگر کشتی به ما احتیاج داشته باشد و ما خودمان را مخفی کنیم، مدیون کشتی می شویم.
بر اساس قول و قرارها با دبیر و سوریان جلو آمدم
وقتی با آقایان دبیر و سوریان یک قرار و بدعتی گذاشتیم، خط شکن شدیم و جلو رفتیم، انتظار حمایت داشتیم که بیایند و حمایت کنند. من بارها گفته بودم، رای آوردن و انتخاب شدن در مجامع بینالمللی ورزش کار بسیار سختی است و نیازمند برنامهریزی، دیپلماسی و حمایت همه جانبه است. من برای شورای کشتی آسیا معرفی شدم اما آیا به تنهایی میتوانستم کاری از پیش ببرم؟ خیر. حتما باید وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و مخصوصا فدراسیون کشتی به صورت ویژه حمایت می کردند. همیشه گفتم این یک کار تیمی و گروهی است و نه فردی. دولت، وزیر ورزش و کمیته ملی المپیک باید پرچمدار باشند و فدراسیون کشتی نیز حمایت صدبرابری داشته باشد تا بتوانیم در انتخابات مجامع بینالمللی موفق شویم.
وقتی به انتخابات شورای کشتی آسیا رفتم و فضا را دیدم، به من ثابت شد تمام قول و قرارها و وعده و وعیدها حقیقت نداشته است. سوریان هم قرار بود بعد من برای انتخابات هیات رییسه اتحادیه جهانی رایزنی کند.
پشت من را خالی کردند
من اگر جلو آمدم بخاطر این بود که بیشتر به حرف سوریان گوش دادم چرا که وعدههای توخالی را حس میکنم، ولی خب آقای سوریان با اصرار و سفت و سخت ایستاد و از من خواست که برای انتخابات وارد شوم. من هم بر روی او به عنوان فردی اخلاقمدار که قهرمان جهان و المپیک بود حساب کردم و جلو آمدم اما پشت من را خالی کردند.
من رفتم و رای هم نیاوردم، سوریان هم دو یا سه ماه بعد از من قرار بود در انتخابات هیات رییسه اتحادیه جهانی کشتی شرکت کند. از حمید سوریان فقط یک سوال دارم و اینکه چرا در انتخابات اتحادیه جهانی کشتی شرکت نکرد؟ این موضوع دو حالت دارد؛ یا اینکه من را درون آتش انداختند تا سوختن من را ببینند یا اینکه من را به عنوان سنگ محک سوریان به انتخابات شورای آسیا فرستادند تا ببینند اگر فضا خوب است سوریان در انتخابات اتحادیه جهانی شرکت کند، در غیر اینصورت قید حضور در انتخابات را بزند. این موضوع در هر ۲ حالت یک کار غیراخلاقی بود.
برخوردشان با من اخلاقی نبود
شاید سوریان هم احساس کرد اگر وارد شود از آنجا که فدراسیون ما جایگاهی در جهان ندارد و در دنیا کسی وقعی به فدراسیون کشتی ما قائل نیست، به موفقیت نمیرسد. نگاه چهارم هم این است که احساس کرده از سوی وزارت ورزش، کمیته المپیک حمایت نمی شود و آنها پشت این موضوعات نمیایستند. در هر صورت برخوردی که با من کردند اخلاقی نبود.
آقای سوریان؛ با قول و قرار تو ورود کردم
من از سوریان گله دارم، وگرنه دست فدراسیون و دیگران برای من رو شده است. سوریان باید همراه من به قزاقستان میآمد. آقای سوریان! من به حرف و قول و قرار تو ورود کردم و آمدم.
ادعای دخالت یک زن در رای نیاوردنم یک مشت مهملات بود
ادعای دخالت یک زن در رای نیاوردنم، یک مشت هجویات و مهملات بود تا کار خودشان را پوشش دهند. نمیخواهم پردهدری کنم. آنجا یک ذره شیطنت شد اما آیا واقعا فدراسیون کشتی ما با آن همه پتانسیل و افتخاری که کشتی جمهوری اسلامی ایران در جهان دارد، انقدر ضعیف باید باشد که یک خانم و یک زن بتواند بیاید زیر میز بزند و بازی را عوض کند؟ این خیلی ساده لوحانه است. البته که شیطنت شد. من شاهد بودم که یکسری مهملات و سیاهنماییها که باور هیچکس نمیشود، مطرح شد اما واقعا کشتی ایران با این همه ادعا کارش به اینجا رسیده است؟
واقعا آنقدر پتانسیل کشتی مملکت ما نه در جهان که در آسیا، انقدر ضعیف است که یک خانم که جایگاهی هم ندارد بیاید و زیر میز بزند؟ این ادعاها خیلی بد است. باید حقایق را و هر آنچه که درست است را به مردم بگوییم.
کشتی ایران هیچ جایگاهی در مجامع جهانی ندارد
هر چقدر هم سالن کشتی درست و تمیز کنیم، بنایی کنیم و سالنها را رنگ و لعاب کنیم، کارهای زیرساختی در کشتی است و خوب است اما یک پیمانکار ساختمانی هم میتواند این کارها را انجام بدهد. نگاه ما باید فراملی باشد. ما باید در مجامع بینالمللی پست داشته باشیم تا بتوانیم از حق و حقوق کشتی ایران دفاع کنیم. تا بتوانیم در تدوین قوانین و مقررات مسابقات جهانی و المپیک نقش داشته باشیم و صاحبنظر باشیم. الان سال به سال قوانین تغییر می کند، آیا خداوکیلی کشتی ایران جایگاهی دارد که در اینباره صاحبنظر باشد؟ نه به خدا. آنها هر چه میبرند ما باید الگوی آن را بدوزیم.
آیا در این ارکان کلان قانونگذاری اتحادیه جهانی کشتی با توجه به اینکه ایران یکی از ۳ رکن اصلی کشتی جهان است، توانستهایم دیپلماسی و جایگاهی داشته باشیم؟ اصلا ما را بازی میدهند؟ اصلا نظر ما برای آنها اهمیتی دارد؟ اینها درد کشتی ماست، وگرنه اینکه کشتی مازندران را علم کنیم و پشت چند مدال آنها پنهان شویم، آیا این درد کشتی ما را درمان میکند؟ اگر ما جایگاه داشته باشیم آیا داوران خارجی جرات میکنند حق بچههای ما را بخورند؟ خیر، چون میدانند تنزل درجه پیدا میکنند.
۹۰ درصد تیم ملی کشتی آزاد را مازندران تشکیل داده
من به عنوان کارشناس و حقوقدان که درس حقوق را خوانده صحبت میکنم. تحصیلات من اینها را به من یاد داده است. به خدا نگاه شخصی ندارم و تنها چیزی که برایم اهمیت دارد اهتزاز پرچم مملکت و موفقیت کشتی ما هم در ایران و هم در جهان است، این آرزوی قلبی من است. من در این مملکت هر پستی بگیرم اول خودم را کشتی گیر میدانم و به آن افتخار میکنم. به همین خاطر اولویت اول من کشتی این مملکت است. خیلی خوشحال شدم کشتی ما مدالهای رنگارنگی گرفت و به دلاوران مازندران و فارس و جاهای دیگر و همه مردم ایران تبریک میگویم اما ۹۰ درصد تیم ملی کشتی آزاد ما را مازندران تشکیل داده و از این ۹۰ درصد هم ۸۰ درصد تیم ملی برای یک شهر کوچک به نام جویبار است. این خیلی اتفاق خوبی است و واقعا به همه مازندرانی ها و جویباریها که با جان و دل کار میکنند خسته نباشید میگویم و معتقدم باید جویبار را به عنوان یک الگو مطرح کنیم، اما خداوکیلی آیا کشتی مملکت ما فقط باید متکی به یک شهر یا یک استان باشد؟ اگر مازندران را از کشتی ایران بگیریم، واقعا کشتی ما به چه حال و روزی در جهان میافتد؟ من درباره این موضوع حرف زدم و کارشناسی کردم اما دیدم به آقایان برخورده و در فضای مجازی یکسری صحبتهای غیرکارشناسی را عنوان میکنند.
کشتی در سطح کشور مرده است
مازندران پایتخت کشتی جهان است و واقعا زحمت میکشند. من با قاطعیت میگویم ما باید از مازندران و جویبار الگو بگیریم چرا که کارشان قابل تقدیر است اما زمانی نه چندان دور تهران، کرمانشاه، مشهد، لرستان،همدان و قزوین هم در تیم ملی کشتی گیر داشتند. چه اتفاقی برای کشتی مملکت افتاده است؟ کشتی در سطح کشور مرده و فقط در یک شهر کوچک مازندران به نام جویبار خلاصه شده است.
وقتی میتوانیم سرمان را بالا بگیریم که کشتی در همه ایران توسعه یابد
آقایان من کارشناسم و این کار را بلدم.من وقتی نظر میدهم و انتقاد میکنم یعنی باگ و نقص در سیستم وجود دارد. ما زمانی می توانیم ادعا کنیم که کشتی در تمام کشور بالا بیاید. این حرف بدی نیست و حسادت به کشتی مازندران تعبیر نشود. من در مازندران رفقای زیادی دارم، باز هم می گویم واقعا در مازندران و جویبار زحمت می کشند و به همه آنها خسته نباشید و تبریک میگویم اما کشتی مملکت ما به کجا رسیده و چه اتفاقی افتاده برایش است؟ مازندران جای خود، آنجا معدنی است که هر چه کشتی گیر استخراج کنیم باز هم پر از استعداد ناب است اما ما زمانی میتوانیم سرمان را بالا بگیریم که بتوانیم کشتی را در سراسر ایران بالا بیاوریم.
همه پشت مدال یزدانی و گرایی پنهان شدهاند
آقا در کشتی درد داریم. همه پشت مدال حسن یزدانی پنهان شدهاند و به به و چه چه میکنند. والله این نیست. داد میزنم این نیست. مدام پشت مدال یزدانی و گرایی پنهان میشوند.آخر یعنی چه؟ ما نباید سرمان را زیر برف کنیم و حقایق را نبینیم. مردم خوب قضاوت میکنند، مردم داوران خوبی هستند. مازندران اگر صبح اعتراض کند و نیاید، جایگاه کشتی ما در دنیا چه می شود؟
ریاضی و آمار من در مدرسه و دانشگاه خوب بود، علم آمار به شکلی است که میتوان آمار را تحریف کرد و طوری نشان داد که از خوشحالی بالا بپریم و به شکلی آمار را ارائه بدهیم که مثلا دو دو تا میشود ۹ تا. اما علم آمار واقعی زمانی ارائه میشود که واقعا هدفمان آسیبشناسی و رفع ایرادات باشد. یکی از شاخصههای علم آمار، آسیبشناسی است. آمار را هم میتوانی طوری نشان بدهی که مردم را گول بزنی و هم میشود واقعیات را به مردم ارائه بدهی و نظرخواهی کنی تا با آسیبشناسی، کشف حقیقت شود.
درستکار در اولین آزمون موفق بود
پژمان درستکار زحمت کشیده و وصله کشتی است، هم قهرمان بوده و هم تا پای سکوی جهانی رفته است و از نظر کشتی کسی نمیتواند به او خرده بگیرد. او چند سال هم در لیگ مربیگری کرده است. به نظر من او در آزمون نخست به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد نتایج خوب و درخشانی در مسابقات جهانی گرفت و عملکردش قابل قبول بوده است. به هر حال توانست کاراکتری را ایجاد و روابط خوبی را با بچههای تیم ملی برقرار کند و آنها را هدایت کند. این را بگویم هدایت تیم ملی واقعا کار آسانی نیست و یک حرکت نابجا میتواند مدال المپیک را از دستمان خارج کند. همان دعوایی که ما در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا دیدیم که به چه راحتی تیم ملی را که میتوانست قهرمان المپیک شود، اما پرپر شد. ما میتوانیم این تجربیات را به عنوان مدل در نظر بگیریم و دیگر آن کارها را انجام ندهیم.
من به آقای درستکار هم گفتم همیشه در تصمیماتت خدا را در نظر بگیر، دوم اینکه همیشه واقعیتهایی که به نفع تیم ملی است را بدون اینکه پا بر روی قانون و مقررات بگذاری انجام بده تا حقی از کسی ضایع نشود. این را به او توصیه کردم. او بچه حرف شنو و علاقمندی است. یادم میآید از ۲۰ سال پیش به این کار علاقه داشت. حضور اولش هم خوب بوده و ما باید سرمایههایمان را حفظ کنیم.
باید به مربیان سازنده بها بدهیم
ما باید به مربیان سازنده و باشگاههای کشتی که متاسفانه توجهی به آنها نمیشود و اوضاع خوبی ندارند نیز توجه کنیم، مربیانی زحمتکش که بدون بیمه و با کمترین دستمزد در استانهای مختلف زحمت میکشند. ما باید اینها را حفظ کنیم و به آنها انگیزه بدهیم تا کشتی ایران بالا برود.
سجادی از ورزشیها استفاده کند
وزیر ورزش آقای سجادی که دوست من است، در ۲ المپیک با من بوده و استاد دانشگاه هم هست و دوستش هم دارم، با تصمیم رییس جمهور برای تخصصگرایی و میدان دادن به اهالی ورزش، به عنوان وزیر ورزش انتخاب شد. یکی از تصمیمات آقای رییسی این بود که وزیر ورزش از جنس ورزش باشد که اتفاق خوبی بود اما آقای سجادی بداند همین الگو را باید در سطوح پایینتر وزارت ورزش نیز پیاده کند. اگر آقای رییس جمهور به طیف ورزشکاران اعتماد کرده تا وزیر ورزش خود را از میان آنها انتخاب کند، همین اعتماد نیز باید در عملکرد و نگاه آقای سجادی هم وجود داشته باشد و در ارکان وزارت ورزش پیاده شود تا پنجرهای باز شود و ورزشیها در سطوح مدیریتی مختلف فعالیت کنند. این ورزشیها هستند که درد ورزش را میفهمند.
دادن پستها به افراد غیرورزشی به ضرر ورزش است
این خوب نیست که رییس جمهور این نگاه را در کابینه خود پیاده کند اما وزرایش بر خلاف این مدل عمل کنند و پستها را افرادی غیر از بدنه ورزش در اختیار بگیرند چرا که این موضوع نقض غرض است و به ضرر ورزش است. از دکتر سجادی تقاضا دارم به این نکته مهم توجه کند تا مورد نقد قرار نگیرد. ما این موارد را ببینیم نقد میکنیم و ابایی هم نداریم.
امیدوارم او که دوست من است به وعدههای انتخاباتی خودش که در صحن مجلس اعلام کرد و رای اعتماد گرفت، عمل کند چرا که تمام این وعدهها و صحبتها که در صحن مجلس داده، همه ثبت و ضبط شده اند و اگر خلاف آن ثابت شود خیلی بد است. به عنوان عضو کوچک جامعه کشتی از او می خواهم به مربیان سازنده و باشگاههای کشتی نیز بها بدهد چرا که در غیر اینصورت پشتوانههای تیم ملی از دست میروند. پشتوانهسازی در تیم ملی به رسیدگی به مربیان سازنده و باشگاهها سنجاق شده است.
دیدگاه تان را بنویسید