علی ولیاللهی- رقابتهای قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا برای تیم ملی ایران و مهدی مهدویکیا سرمربی تیم خوب پیش نرفت. حذف در دور گروهی چیزی نبود که فوتبالدوستان ایرانی انتظارش را میکشیدند. تیم ایران در این رقابتها با دو تساوی مقابل قطر و ازبکستان و شکست مقابل ترکمنستان حذف شد. تیمی که در آن به گفته مهدویکیا بیشتر از بازیکنان ۲۰ و ۲۱ ساله استفاده شد تا به نوعی برای المپیکی ۲۰۲۴ سرمایهگذاری شده باشد و بالاخره طلسم عدم راهیابی ایران به المپیک شکسته شود. یکی از این بازیکنان آروین جواد (علی جواد کالمرزی ثابت) است که از فوتبال هلند به تیم ملی دعوت شده. آروین سابقه بازی در تیمهای نایمخن و روداکرکراد هلند را در کارنامه دارد. او با اینکه بیشتر عمرش را در هلند گذرانده همیشه آرزو داشت برای تیم ملی فوتبال ایران بازی کند که این اتفاق بالاخره رخ داد. دقایقی با این مهاجم ۱۹۱ سانتیمتری در مورد مسابقات، شکل مربیگری مهدویکیا و شرایط خودش همکلام شدیم. جوانی که دستش را مثل کریم بنزما باندپیچی میکند و اعتقاد دارد این باند مثل دستمال قدرت برایش عمل میکند.
*مسابقات قهرمانی آسیا چطور بود؟
با سه تا بازی که انجام دادیم معلوم شد چه چیزی میخواستیم. ما تیمی هستیم که خیلی فوتبال بازی میکنیم. پرس از بالا انجام میدهیم. ولی چیزی که از بازیها معلوم شد این بود که ما آماده ۱۰۰ درصد نبودیم و این برمیگردد به اردوهای خیلی کمی که داشتیم. من خودم یک اردو با تیم بودم. اگر نگاه کنید به تیمهای دیگر مثل قطر آنها ۶ یا ۷ بازی تدارکاتی داشتند و این مساله ما را اذیت کرد و روی نتایج تیم خیلی تاثیر گذاشت و دیگر نتوانستیم نتیجه بگیریم.
*به نظر بازی با ترکمنستان کار ما را گره زد چون میتوانستیم آنها را شکست دهیم.
درست است. در بازی با ترکمنستان خیلی خوب شروع کردیم و در ده دقیقه یک - هیچ جلو افتادیم. بعد از آن شانسهای خیلی خوبی داشتیم برای گل زدن. خود من هم میتوانستم در آن بازی گل بزنم اما نشد. ولی بعد یک پنالتی از دست دادیم و گل خوردیم و تیم از همان موقع به هم ریخت. این هم برمیگردد به بیتجربگی ما و بازیهای خیلی کمی که کردیم و در نهایت همین باعث شد بازی را ببازیم.
*یک موقعیت دو به تک هم داشتیم که به تو پاس ندادند...
درست است. من توی آن صحنه جایگیری خیلی خوبی داشتم ولی همتیمیام یک چیز دیگر دیده بود و ضربه زد که البته همان توپ هم میشد گل بشود که نشد. فوتبال همین است دیگر.
*از آقای مهدی مهدویکیا زیاد انتقاد میشود. نظرت در مورد سبک سرمربیگری ایشان چیست؟
من اولینبار که در اردوی تیم ملی امید حاضر شدم و اولین تمرین را با تیم انجام دادم با خودم گفتم واو! چه تمریناتی! این همان تمریناتی است که ما توی اروپا و هلند هم انجام میدهیم. فکر کنم نباید اینقدر سریع در مورد آقای مهدویکیا قضاوت کنیم که تیم اینجا نتیجه نگرفته و همهچیز را سر سرمربی خالی کنیم. این تیم تایم نیاز دارد. ما تیم خیلی جوانی داریم و من مطمئنم که اگر به این تیم تایم بدهند ما میتوانیم نتایج خیلی خوبی بگیریم.
*این اولین تجربه جدی آقای مهدویکیا بود. واکنش ایشان به باخت چطور بود؟ سرزنش کرد شما را یا نه؟
بعد از بازی با ترکمنستان که باید میبردیم و نبردیم آقای مهدویکیا خیلی با ما صحبت کرد. عین یک مربی اروپایی واکنش نشان داد. نه داد و بیدادی نه سرزنشی. ایشان سعی میکرد به ما کمک کند. به ما موتیویشن میداد که برویم بازی بعد را ببریم. سعی میکرد کاری کنیم که باخت مقابل ترکمنستان را فراموش کنیم و برویم برای بازی بعد. ایشان زیاد صحبت میکند با بچهها و فکر میکنم این خیلی خوب است و میتواند روی بازیکنان تاثیر بگذارد.
*شایعه شد که در اردو به عنوان صبحانه به شما نان و پنیر میدادند. درست است؟
اینکه صبحانه فقط به ما نان و پنیر دادند درست نیست. صبحانههای ما کامل بود. زمین اوکی بود. هتلی که در آن اسکان داشتیم اوکی بود. شرایط ما بیرون از زمین فوتبال خوب بود. میتوانست بهتر باشد ولی اوکی بود. چیزی نبود که بخواهد روی بازی تاثیر بگذارد.
*در اردوی عراق امکانات چطور بود؟
بله اردوی عراق خیلی مناسب بود. عراقیها خیلی از ما پذیرایی کردند و همهچیز اوکی بود.
*سوال اساسی امروز این است که آیا این تیم میتواند به المپیک برسد؟
این تیم میتواند تیم خیلی خوبی باشد. ما در بازیها دیدیم که از لحاظ سنی دو، سه سال کوچکتر بودیم. ما فقط اردو کم داشتیم. اگر در آینده بتوانیم بیشتر کنار هم باشیم و بیشتر باهم تمرین کنیم و بیشتر بازی کنیم فکر میکنم بتوانیم یک تیم خیلی خوب باشیم و نتیجههای خیلی خوبی بگیریم و به امید خدا همراه با آقای مهدویکیا به المپیک صعود کنیم.
*دفعه پیش که باهم حرف زدیم گفتی هدفت این است که به تیم ملی امید دعوت شوی. حالا که این اتفاق افتاده چه حسی داری؟
واقعا یک افتخار بزرگی برای من بود که بتوانم برای کشورم بازی کنم. از بازی اول که در عراق انجام دادیم تا بازی آخر خیلی لذت بردم. چیزی که هست این است که تو برای کشورت داری بازی میکنی و موقعی که بازی میکنی یا نمیکنی مهم نیست. مهم این است که تیم نتیجه بگیرد. احساس خیلی خوبی داشتم و امیدوارم بتوانم بیشتر این احساس را تجربه کنم.
*اکثر بچههای تیم امید در ایران هستند و همدیگر را میشناسند اما تو از اروپا آمدی و بچهها چندان با تو آشنا نبودند. استقبال بچهها از تو چطور بود؟
استقبال بچهها خیلی خوب بود. من یکسری بچهها را میشناختم از اردوی جوانان که بودم. یاسین سلمانی و حسین زواری، مهدی هاشمینژاد را میشناختم. از روز اولی که من به کمپ آمدم بچهها استقبال خیلی خوبی کردند و سریع به سمتم آمدند و سوال میکردند چیزی کم و کسر نداشته باشم. این حس خیلی خوبی داد به من.
*از تو برای رفتن به اروپا سوال نکردند؟
چرا این سوالها زیاد بود (با خنده) این سوال را میپرسیدند و من هم آنها را راهنمایی کردم.
*به نظرت بچهها این امکان را دارند که به اروپا بروند؟
صد در صد. بازیکنان تیم امید پتانسیل خیلی بالایی دارند. آن جوری که ما فوتبال بازی میکنیم و آن شکلی که آقا مهدی میخواهد ما فوتبال بازی کنیم همان نوعی است که در فوتبال اروپا بازی میکنند. تیم ما در همان سطح است و پتانسیل خیلی بالایی دارد.
*از نظر خودت نمایش خوبی در مسابقات آسیا داشتی؟ آقای مهدویکیا با تو در این رابطه صحبت کرد؟
بله من با آقا مهدی صحبت کردم ولی صحبتهایی که کردم را نمیتوانم بگویم ولی زیاد حرف زدیم. در بازیهایی که انجام دادم، میتوانستم بهتر باشم و میتوانستم برای تیم ملی ایران گل بزنم ولی نشد. به امید خدا برای اردوهای بعدی تلاش میکنم. من اولینبار بود که با تیم بودم و یک راست هم رفتیم به بازیها و بعضی وقتها هماهنگی سریع خیلی سخت است. من با این بچهها تا به حال بازی نکرده بودم. این در بازی معلوم میشد. به امید خدا در بازیهای بعدی این شرایط بهتر میشود.
*مثل کریم بنزما همیشه دور دستت باند میبندی؟ آیا دستت مشکلی دارد؟
بله از بچگی میبندم این باند را (با خنده). دستم مشکلی ندارد. بنزما برای من الگو است و من از بچگی دستم را تیپ میکردم. الان که به این سن رسیدم هم اگر روی دستم تیپ نباشد احساس بدی میگیرم. ولی مشکلی در دستم ندارم.
دیدگاه تان را بنویسید