علی ولیاللهی- چیزی تا شروع جام جهانی باقی نمانده و اوضاع تیم ملی از لحاظ امکاناتی اصلا خوب نیست. بازیکنان و کادرفنی از اردوی قطر و تعداد بازیهای تدارکاتی رضایت نداشتند. انتقادات از اسکوچیچ هم بالا گرفته و جایگاهش متزلزل شده. چند روز پیش یکی از نمایندگان مجلس گفت برخی از نمایندهها دنبال عوض کردن سرمربی تیم ملی هستند که همین نشان میدهد وضعیت از چه قرار است. با این حال ابراهیم قاسمپور سخنگوی کمیته فنی فدراسیون فوتبال میگوید زمان تغییر سرمربی گذشته و اگر اتفاق خارقالعادهای رخ ندهد اسکوچیچ سرمربی ایران در جام جهانی قطر است. ایشان همچنین به شائبهها در مورد انتخاب سرمربیان تیمهای ملی رده سنی و حضور برادر سرپرست فدراسیون در کادرفنی تیم ملی جوانان پاسخ داد.
*شرایط فعلی چطور است؟ مردم نگران وضعیت تیم ملی هستند.
شرایط خیلی حاد است. به دلیل مشکلات زیادی که وجود دارد و شما اطلاع دارید. اعضای کمیته فنی از جمله خود من که یکی از مخالفین آقای اسکوچیچ بودم و کماکان هم هستم معتقدیم که ایشان آن چیزی که ما انتظار داریم یا میخواهیم نیست. ولی شرایط به سمتی پیش رفت که ما هم زمان را از دست دادیم. ما به این نتیجه رسیدیم که بهترین و حاضرترین چیزی که فعلا در دسترس است خود آقای اسکوچیچ است. به دلیل اینکه مدتی میشود ایشان در ایران کار کرده و هم اینکه در شروع کار با تیم ملی نتایج خوبی هم به دست آورد. البته من خودم معتقدم در این نتایج به دست آمده گرچه خود ایشان هم سهم داشته ولی سهم بسزایی از آن مربوط به مسائل دیگر بوده نه توان فنی آقای اسکوچیچ.
*در جلسات کمیته فنی درباره جایگزینی ایشان بحثی مطرح شده؟
حتی منی که مخالفم یا دیگران به این جمعبندی رسیدیم که مطرح کردن حضور یا عدم حضور ایشان بیمعنی است. چون فعلا که هست و قرارداد دارد و نبودنش هم ضرورتی ندارد. ما امروز باید وقتمان را بگذاریم روی حل مشکلاتی که وجود دارد تا بتوانیم تیم ملی را به یک سرانجامی برسانیم.
*با اینکه شما و سرپرست فدراسیون میگویید ایشان سرمربی تیم ملی است آن حمایت لازم از ایشان صورت نمیگیرد.
من عقیدهام را همین جا گفتم و باز هم میگویم دیگر زمان تغییر نیست و خیلی از دوستان هم موافق هستند. آقای ماجدی هم با قاطعیت گفت ایشان مربی ماست.
*یک اما ته صحبتهای ایشان بود.
ببینید در مملکت ما اتفاقاتی میافتد که غیر قابل پیشبینی است. امروز اعلام میکنند تخممرغ اینقدر. گوشت و مرغ اینقدر اما دو ساعت بعد تغییر میکند. پس شما انتظار نداشته باشید در فوتبال هم یک حرفی زده شود که روی آن بشود حساب کرد. با این حال هر کس که مسوول است توی انتخاب از فدراسیون و هیات رییسه تا وزارت ورزش باید نشستی با هم داشته باشند و تصمیم قاطعی بگیرند. اسکوچیچ حق دارد حس کند جایش محکم نیست و روی صندلی لرزان است. این نه از نظر اخلاقی درست است و نه از نظر عرف انسانی و حرفهایگری.
*به نظر میرسد آقای ماجدی چندان با اسکوچیچ حال نمیکند.
انتخاب آقای اسکوچیچ برمیگردد به قبل از آمدن آقای ماجدی. مطمئنا وقتی در کمیته فنی هفت هشت نفر مخالف هستند یا نظرات مخالفی دارند و بعضا جامعه هم نمیپذیرد و ارباب رسانه هم انتقاد میکند، ایشان هم به همین شکل است. البته نه با آن قاطعیت ولی همه ما به این نتیجه رسیدیم که زمان، زمان مناسبی برای این بحثها نیست.
*آیا در نشست خصوصی حرفی در این زمینه به شما نزده؟
نشست خصوصی نداشتیم. ولی توی حرفهای آقای ماجدی شاید یک رگههایی از علاقهمند نبودن ایشان به سرمربی تیم ملی دیده شود. البته این نظر من است و شاید خیلی هم درست نباشد.
*در جلسات این احساس را داشتید؟
توی حرف با هر کسی که حرف بزنید و یک چیزی را سوال کنید که مثلا از فلان چیز خوشت میآید شاید نخواهد با قاطعیت جواب بدهد ولی توی حرفهایش یک مقدار احساس شک و تردید وجود دارد. شاید هم من اشتباه برداشت کردم.
*آیا درصدی احتمال دارد که ایشان سرمربی تیم ملی نباشد؟
این نظر شخصی من است و نه.
*آیا شما در جریان جلسات خصوصی بازیکنان تیم ملی با وزیر ورزش یا ملاقات آقایان طارمی و جهانبخش با رییسجمهور بودید؟
اصلا. ما نه توی جزییات و نه در نحوه برقراری ارتباط قرار نگرفتیم. شاید یک چیزی شخصی بوده یا تصمیمی که خودسرانه گرفته شده برای رفع یکسری مشکلات. شاید احساس کردند در آن زمان بروند پیش آقای رییسجمهور یا با وزیر حرف بزنند تا بتوانند یکسری مشکلات تیم را برطرف کنند. اگر هم رفتند من حمایت میکنم به عنوان عضو کمیته فنی و کسی که مشکلات را درک میکند.
*آیا این کنار گذاشتن سلسله مراتب چند دستگی ایجاد نمیکند؟
متاسفانه در کشور ما خیلی از مواقع سلسله مراتب که رعایت نمیشود هیچ هرج و مرج هم به راه میافتد. من فکر میکنم این دوستان میخواستند زمان را از دست ندهند. چون اگر قرار بود به صورت سلسله مراتبی انتقال داده شود پیدا کردن وزیر ورزش و دسترسی به آقای رییسجمهور سخت میشد. فکر میکنم اینها تصور کردند تا دست به نقد است باید کارشان را میکردند و شاید دیدند در گذشته مواردی پیش آمده بوده و آنها سعی کردند با کسانی که مسوول بودند جلسه برگزار کنند و نشده اینبار تصمیم گرفتند سریع انجام بدهند. و الا من هم معتقدم اگر قرار است کاری انجام شود باید سلسله مراتبی باشد و به صورت پله پله صورت بگیرد.
*آیا در مورد حضور آقای کیروش در جلسات کمیته فنی بحث شده؟ بعضیها گفتند نهاد بالاتر از فدراسیون دنبال آوردن کیروش است.
اصلا. البته خیلی گذرا یکی از دوستان سوال کردند و آقای ماجدی رد کردند. ایشان هم فعلا سرپرست هستند و جوابگو. رده بالاتر از فدراسیون را خبر ندارم.
*نظر شخصی شما در مورد کیروش چیست؟
من همان موقع هم منتقد ایشان بودم. خیلیها به من میگویند تو چرا هر کس میآید انتقاد میکنی. چون من دیدگاه خودم را دارم و فوتبال را از دیدگاه خودم نگاه میکنم. سوال این است که کیروش چه چیزی به فوتبال ما داد؟ با بیشترین پولی که میشد به او داد و بیشترین زمانی که میشد در اختیارش قرار داد هیچ جامی به دست نیاورد. بله یک نظم و انضباطی به تیم داد و این غیر قابل انکار است. ولی چیز خاص دیگری ندیدم. جدا از این مساله رفتار ایشان با فدراسیون فوتبال و خیلی از رسانهها بود. نوع برخوردش ارباب رعیتی بود. یعنی احترامی برای مدیران خودش نداشت و از موضع قدرت حرف میزد. در حالی که ایشان زیر مجموعه فدراسیون و حقوقبگیر وزارت ورزش بود. ولی برعکس شده بود. ایشان دستور میداد و آنها عمل میکردند. پیشنهاد نمیداد بلکه دستور میداد. گاهی سوال هم پیش میآمد و البته نمیشود با قطعیت گفت ولی خیلی گفته شده که ایشان یک جورهایی با دلالها در ارتباط بوده. البته من شخصا تایید نمیکنم ولی خیلی گفتند و از قدیم هم گفته شده که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. اردوهایی که برگزار میکرد و جاهایی که تیم را میبرد شائبهبرانگیز بود. من یکی از مخالفین ایشان بودم. البته ایشان مربی شناخته شدهای بود و رزومه خوبی هم داشت. ولی امروز میشود سوال کرد که ایشان با تیم کلمبیا هم کار کرد. تیم ما قویتر از کلمبیاست؟ توانایی فنی ما بالاتر از کلمبیاست؟ از نظر فنی کلمبیا تیم بهتری از ماست. چرا نتیجه نگرفت؟ با مصری که خود من در آن فوتبال بازی کردم و میدانم بضاعت بیشتری از فوتبال ما دارد چرا نتیجه نگرفت؟ اینهاست که من معتقدم کاری که کیروش کرد در مقابل چیزی که به او دادند ناچیز بود.
*همین مساله تحکم کیروش امروز نقطه انتقاد به آقای اسکوچیچ شده.
من هم معتقدم نه به آن شوری شور نه به این بینمکی. اینکه شما با رییس فدراسیون و مدیران که ارباب شما هستند مثل زیر دستت صحبت کنی خوب نیست. اینکه شما آنقدر سست و بیاراده باشی که نتوانی حرفت را بزنی هم خوب نیست. البته من نمیگویم اسکوچیچ به این شکل است. شاید مساله حجب و حیا مطرح است و این هم قابل احترام. ولی ایشان حتما باید بیاید مشکلات و مسائلی که هست را عنوان کند. پیگیری کند و قاطع هم بایستد. فکر میکنم ایشان درک کرده که شرایط فدراسیون خیلی خوب نیست. جابهجاییها و انتخابها و نفراتی که برداشته شدند باعث شده کسی الان نتواند جوابگو باشد. تا جایی که من میدانم آقای ماجدی و آنهایی که هستند صبح تا شب دارند تلاش میکنند. از همین حالا دارند برای فیفادی بعدی پیگیری میکنند. حالا اینکه تا چه حد میتوانند موفق باشند معلوم نیست. ولی برنامهریزی میکنند. واقعا یکسری معضلات هست که زمان آقای کیروش و قبلیها هم بود. حالا یک مقدار شدتش بیشتر شده. یکسری مسائلی هم هست مثل مسائل سیاسی که باعث میشود بازیهایی که هماهنگ شده یهو کنسل شود. مساله مالی فدراسیون هم هست. من میگویم آقای اسکوچیچ اگر مشکلی هست عنوان کند. نه مثل کیروش که محترمانه. البته ایشان از لحاظ شخصیتی اگر بخواهیم با آقای کیروش مقایسه کنیم قابل مقایسه نیست. ایشان واقعا باشخصیت و بامرام است.
*در مورد لیستهای آقای اسکوچیچ هم شایعاتی در مورد همکاری با دلالها هست.
من شاید از برخی انتخابها انتقاد کنم که چرا بازیکنی که در لیست بیست و دو نفرهات بوده استفاده نشده. این هم برمیگردد به سلیقه مربیگری. من الان بشوم سرمربی تیم ملی خیلیها به لیست من انتقاد میکنند که فلانی باید باشد و فلانی نباشد. این در حیطه سرمربی است. من هم البته شنیدم که چنین چیزی هست ولی کسی نه سندی ارایه کرده نه مدرکی رو کرده. ولی اعتقاد دارم که چنین چیزی نیست. مثلا در مورد بازی با الجزایر خودم انتقاد داشتم که چرا فلان بازیکن بود؟ چرا فلان بازیکن در فلان پست استفاده شده؟ چرا یکی انتخاب شد و دیگری نشد؟ دلایل خودم را هم دارم و فنی است. مثلا عارف غلامی که مصدوم بود و یک سال بازی نمیکرد و یهو آوردش گذاشت در پست غیرتخصصی. شما میآیی بازیکنی که یک سال مصدوم بوده و تازه آمده در کوران مسابقات را میبری در پست غیرتخصصی. انگار پتک برداشتی زدی توی سر بازیکن یعنی خرابش میکنی. بعد یک بازیکن غیرتخصصی دیگر نظیر امید نورافکن که بازیکن رونده است و قدرت ارسال و شوت و تعویض بازی دارد و آزادی عمل بیشتری میخواهد را میگذاری در دفاع وسط. بازیکنی که جنگنده است و تقریبا متمایل به خشونت بازی میکند. دیدیم که دو تا اشتباه هم داشت. اینهاست که باعث انتقاد است و جوابی هم داده نشده. قرار بوده ایشان بیاید گزارش کار بدهد ولی نمیدانم چرا نیامد. یکسری انتقادات هست که البته به خاطر کمک به تیم ملی و ایشان است. ما که نمیخواهیم جای ایشان را بگیریم. همه هم اعلام کردیم مربی ما در جام جهانی ایشان است. حالا ممکن است فردا بگویند پول داریم و آقای فلانی هم بیاید. چون در شرایط فعلی ما هیچ چیزی ثبات ندارد.
*جلسه با اسکوچیچ نداشتید؟
خیر. عرض کردم ما کمیته فنی جدیدی هستیم. ما خواستیم که ایشان بیاید گزارش بدهد و یکسری انتقادات فنی که هست مطرح کنیم. متاسفانه تا امروز نشده.
*عجیب است که برای مصاحبه با آقای فردوسیپور وقت دارد برای حضور در کمیته فنی نه...
بله دیگر...
*در مورد انتخاب سرمربی برای تیمهای پایه هم انتقاداتی هست. مثلا آقای حلالی گفتند شما چرا مرا ندیدید!
هر کسی حق دارد انتقاد کند. نفراتی که کمیته فنی روی آنها اشراف داشت و بررسی کرد، ما انتخاب نکردیم. کمیته جوانان لیست میدهد به ما. چند وقت پیش ۵ نفر به ما لیست دادند و ما رزومهها و برنامههایشان را بررسی کردیم و گفتیم تعداد کم است و کمیته ۵ تای دیگر هم لیست بدهد تا ما آنها را هم بررسی کنیم. در نهایت آقای مرفاوی انتخاب شد. گله ایشان در واقع از کمیته جوانان باید باشد نه کمیته فنی. یک بحث دیگر هم هست. از زمانی که من انتخاب شدم صدها و هزاران تلفن به ما شد. همه هم حق داشتند. مثلا آقای ایکس که از شاگردان خود من هم بود و در ردههای پایه کار کرده و مقام هم آورده. یعنی اگر بخواهیم لیست را بگذاریم جلومان واجد شرایط زیاد هست. اتفاقا یک بحثی داشتیم و خود من هم انتقاد کردم. گفتم یک جایی ما میرویم زیر سوال چرا که شاید این گزینههایی که به ما میدهند بعضا شرایط کسی که بیرون است را ندارند و آن بیرونی به مراتب قویتر باشد. من گفتم یکسری آیتمها و شاخصهایی در نظر بگیریم و دوستان هم تایید کردند. گفتم این معیارها را بگذاریم تا هر کسی نتواند بیاید در لیست. یکی پارتی دارد و با داشتن سه تا از آن شاخص میآید و دیگری با داشتن هشت، نه تا از شاخصها بیرون میماند. یکی هم با شاخص پول و پارتی و دلال و زور وارد میشود. الان داریم فشار میآوریم یکسری شاخصها و معیارها گذاشته شود تا کسانی که توانایی و لیاقت دارند انتخاب شوند. حالا تا چه حد میتوانیم موفق باشیم؟ من امیدوارم که این اتفاق بیفتد. یک زمانی تیم امید دست من بود و داشتیم توی کمپ تیم ملی تمرین میکردیم. یک گروه آمدند برای تست مربیگری. آقای محصص آمد و به او گفتم واقعا دارد به ما توهین میشود. پرسید چرا؟ گفتم آدمهایی هستند با شکمهای بزرگ. باسنهای بزرگ. گفتم مثلا روی باسن آن آقا میشود یخچال سایدبایساید گذاشت. روی شکمش تلویزیون ۸۰ اینچ. خب این کجای فوتبال میتواند جا بگیرد؟ در رابطه با همین گزینهها خود ما الان اعتراض و انتقاد داریم. یا چیزی که آقای حلالی گفته و ممکن است حق هم داشته باشد. میخواهم بگویم از آقای حلالی قویتر هم بیرون ماندند. شک نکنید.
*پس چرا آقای مرفاوی انتخاب شد؟
مثال میزنم. شاید بگویید همشهریاش است. عبدالرضا برزگری. اسم هم بردم در کمیته. ۱۸ سال در العین تمام ردههای پایه را طی کرده و با مربیهای بزرگ کار کرده. اصلا جزو گزینههای ما نبود. مثل ایشان زیاد است. سوال من این است حلالی قویتر است یا برزگری؟ اصلا برای من قابل قیاس نیست. با تمام احترامی که به حلالی میگذارم و میدانم زحمت میکشد. انتقاد میکنند و درست هم میگویند که چرا فقط ما انگشت میگذاریم روی کسی که بازیکن تیم ملی است؟ اگر ملاک فقط این باشد پله و مارادونا باید میشدند بهترین مربی. ما معتقدیم یک سری معیارها و شاخصهها را باید بگذاریم. مثلا ۱۵ آیتم بگذاریم و بگوییم هر کس بیشترین امتیازات را آورد بیاید گزینه شود. بعد ما توی گزینهها انتخاب کنیم.
*آقای مرفاوی براساس شاخصهها انتخاب شد؟
نه! ببینید ما این گزینهها را نداشتیم. البته یکسری معیارها داشتیم. در مجموع ببینید در هر انتخاب یکسری موافق هست یکسری مخالف.
*شما موافق ایشان بودید؟
ما گفتیم مشخص نشود کی موافق بوده کی مخالف. درست هم نیست. وقتی در کمیته تصمیمی گرفته میشود هر مخالفی هم سهیم است. الان ما باید حمایت کنیم. فرض کنید آقای حلالی انتخاب میشد. انتقاد نمیشد؟ مهدویکیا را که ما انتخاب نکردیم. گرچه شاید خود ما هم بودیم انتخاب میکردیم. اگر میگفتیم میخواهیم مهدویکیا را انتخاب کنیم مخالفت میکردید؟ بهترین بازیکن بوده. آلمان بالاترین سطح فوتبال بازی کرده. دانشش بهروز است. تیمهای پایه آلمان کار کرده. اینجا آکادمی فوتبال دارد. ولی همین آقای مهدویکیا در مسابقات قهرمانی آسیا یکسری ایرادات داشته. گفتیم بیاید گزارش بدهد و ما هم یک سری انتقاد داریم. خود من کسی هستم که نمیگویم حتما آقای مهدویکیا باشد ولی ثبات بیشترین تاثیر را دارد. متاسفانه ما اسطورهسوزی کردیم. نمونهاش علی دایی و کسان دیگر. اگر انتخابشان میکنیم باید پشتشان بایستیم. نه اینکه تا یک نتیجه بد میگیرند اینها را چنان بکوبیم زمین که دیگر بلند نشوند. باید به دایی فرصت میدادیم ولی ندادیم.
*احمدینژاد ایشان را برکنار کرد.
این هم یک مشکل است. متاسفانه مسائل سیاسی در هر چیزی وجود دارد. مسوولان سیاسی باید بروند مشکلات مردم را حل کنند. تخممرغی که صبح یک قیمت است و ظهر یک قیمت دیگر را درست کنید. شما اگر ادعاتان میشود سیاسی هستید و اقتصاد بلدید وضعیت معیشت مردم را حل کنید. چه کار به فوتبال دارید؟ علاقه دارید بیایید کمک کنید. بودجهاش را بدهید. آدمهای سالم در راس کار بگذارید.
*آقای حلالی نکتهای گفتند در مورد اینکه کسانی که تلفن میکردند و پشت در کمیته میایستادند و اینها برنده شدند. منظور ارتباطات خارج از عرف...
کمیته فنی ۲۴ ساعت آنجا نیست که کسی بیاید پشت درش بایستد. ما زوری به صورت تلفنی یک جلسه میگذاریم. حالا چطور کسانی پشت در کمیته بودند من نمیدانم. در مورد ارتباط تلفنی هم به آن خدایی که بالای سر است از کسانی که میگفتند ما هم میتوانیم انتخاب شویم و ارتباط با من داشتند یا کسانی که انتخاب شدند برای اینکه بیایند زیرمجموعه باشند به عنوان دستیار یک دانهشان را من قاسمپور معرفی کرده باشم یا من با یکی یا دو تا از اعضا هماهنگ کرده باشیم به فلانی رای بدهیم، چنین چیزی نبوده. پسرم موقعی که من مربیگری میکردم فوتبال بازی میکرد. فوتبالش هم بینهایت خوب بود. از جاهایی که میشناسند بپرسید. شما اسم پسر مرا در تیمهایی که مربیگری کردم پیدا نخواهید کرد. شاید یک بار ایشان با من آمده باشد سر تمرین ولی یک بار نمیبینید کسی به نام پدرام قاسمپور در لیستهای من وجود داشته باشد. همیشه هم به من میگوید من چوب تو را خوردم. من یکبار نرفتم جایی بگویم فلانی پسر من است تستش کن. یک بار نرفتم بازیهایش را ببینم. فقط یک بار رفتم شیرودی آن هم چون سر راهم بود و خانمم غر میزد که این بچه گناه دارد رفتم یک نیمه بازیاش را دیدم و رفتم. چطور من الان میتوانم چنین کارهایی کنم. پسر خودم که میتوانستم میلیاردها تومان پول به او برسانم را کمک نکردم. خیلیها گفتند فلانی پسرش را بازی داده من میگفتم اخلاق هر کس فرق میکند. مطمئن باشید در این چیزها من نیستم.
*بحث علی دایی شد. اسم ایشان در جلسات کمیته فنی مطرح شده؟
اصلا
*در مورد حضور فرشاد ماجدی برادر سرپرست فدراسیون در تیم ملی جوانان بحث است. شما در جریان بودید؟
بله
*از ایشان دفاع میکنید؟
بله
*مدتی قبل که شایعه شده بود ایشان قرار است در کادرفنی تیم ملی جوانان باشد آقای میرشاد ماجدی تلویحا گفت برادرم رزومه ندارد.
ایشان بازیکن بوده. در جوانان با خود آقای مرفاوی کار کرده. ما به مربیان گفتیم شما یک لیست میدهید به ما. ما نمیتوانیم فشار بیاوریم به یک مربی که زیرمجموعه تو را ما انتخاب کنیم. ما تنها کاری که توانستیم کنیم این بود که گفتیم برای هر پست سه تا اسم بدهید. سه تا دستیار و سه تا مربی گلر و سه تا بدنساز و... همراه با رزومه. بعد انتخاب بشوند. آقای مرفاوی دستیارانش را خودش انتخاب کرده. اینکه ما الان بگوییم فلانی باشد و فلانی نباشد فردا نتیجه نگیرد میگوید شما اجازه ندادید. ما در انتخاب دستیار مربیان را مختار میگذاریم. این دست ما نیست. ایشان گزینههایش را معرفی کرده و ما دیدیم و خودش باید پاسخگو باشد.
*برای انتخابات پیش رو سراغ گزینههای امتحان پسداده مثل آقایان دادکان و صفایی فراهانی برویم؟
شما مسائل سیاسی هم میتوانید عنوان کنید؟
*چرا که نه!
ما توانستیم در این چهل و چند سال مدیرانی بیاوریم که کشور را درست اداره کنند؟ اگر میگویند میتوانیم چرا نکردیم؟ که الان دلار بشود سی و خردهای. تخممرغ بشود این. گوشت بشود آن. ماشین بیکیفیت بشود فلان. پژو بشود ۶۰۰ میلیون. پس نکردیم. میشود فوتبال درست شود اگر آدمهای سالمی بیایند برای رای دادن. آدمهایی بدون وابستگی به چپ و راست و رنگ آبی و قرمز و زرد و سیاه و... نیت خیری داشته باشند. نیتی باشد که آدم سالم با هدف خدمت کردن بیاید. دغدغهاش توسعه فوتبال باشد. حالا نه فوتبال. هر جا. ولی باور کنید سخت است. امروز یک چیز را نگاه میکنم و فردا یک چیز بدتر و پس فردا یک چیز بدتر. این است که من خیلی بدبین شدم که ما بتوانیم چیزی را درست کنیم. قبل از عید آقای ماجدی زنگ زد گفت بیا فدراسیون. میخواستم بگویم نمیآیم. پسرم بغل دستم بود اشاره کرد گفت بگو فکر میکنم. به آقای ماجدی گفتم فکر میکنم خبر میدهم. بعد از تماس از پسرم پرسیدم چی میخواستی بگویی؟ گفت ببین بابا تو میروی بیرون یک نفر دیگر میرود. تو اگر میخواهی چیزی را درست کنی باید بروی داخلش. گفتم اگر زورم نرسید چی؟ تمام بحث همین زور رسیدن است. بعد با اصرار پسرم رفتم و به آقای ماجدی گفتم اگر دیدم مثمر ثمر هستم و میتوانم خدمت کنم میمانم و اگر دیدم نمیتوانم میروم. کما اینکه خیلی جاها این کار را کردم. پول خوبی هم میگرفتم ولی نماندم. حال اینجا که پولی هم نمیگیریم و وقت هم میگذاریم. بله آقای صفایی فراهانی بود که من با ایشان کار کردم ولی باز هم استعفا دادم چون هر جایی نمیتوانم کار کنم. ولی آدم قویای بود. ورزشی نبود ولی قوی بود. آقای دادکان نشان داده سالم است و ورزشی است. تحصیلات آکادمی و مدیریت دارد. معتقدم آقای ماجدی نمیخواهم تعریف کنم ولی ایشان یک سری فاکتورها برای کار کردن دارد. ولی نیاز دارد که قویتر از اینی که هست باشد. کسانی که در کنارش میآیند سالم باشند. چون شما قویترین آدم باشید ولی اطرافتان آدمهای ثناگویی باشند زمینت میزنند. امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد. نه فقط فوتبال که در همه جا. در هر جایی کسانی بیایند که شایسته باشند ولی خیلی نمیبینیم کسانی که بتوانند سنگی از جلوی پای ما بردارند. خیلی امیدوار نیستم. واقعا ما بریدیم. من قاسمپور که جلوی شما نشستم به هر چیزی بدبینانه نگاه میکنم.
چکیده گفتوگو
*اسکوچیچ با کیروش قابل مقایسه نیست، دراگان واقعاً با شخصیت است
*ماجدی از اسکوچیچ خوشش نمیآید
*اگر ادعایتان میشود قیمت تخممرغ را ثابت نگه دارید، چه کار به فوتبال دارید
*انتظار نداشته باشید در فوتبال یک حرفی زده شود که روی آن بشود حساب کرد
*شنیدم که کیروش با دلالها همکاری میکرد
*رفتاری که با اسکوچیچ میشود غیراخلاقی است
*فدراسیون و کمیته فنی در جریان ملاقات طارمی و جهانبخش با آقای رییسی نبود
*بحث حضور کیروش در تیم ملی در کمیته فنی مطرح شد
*کیروش چیز خاصی به فوتبال ایران اضافه نکرد
*شنیدم که کیروش با دلالها همکاری میکرد
*اسکوچیچ برای مصاحبه با فردوسیپور وقت دارد برای شرکت در کمیته فنی نه!
*تا عضو کمیته فنی شدم صدها نفر با من تماس گرفتند برای سرمربیگری در تیمهای پایه
*کسی که میشود روی باسنش یخچال سایدبایساید گذاشت را چه به فوتبال؟
*پسرم همیشه میگوید من چوب تو را خوردم!
*میتوانیم از آقایان دادکان یا صفایی فراهانی برای ریاست فدراسیون استفاده کنیم
تصویر: مهرداد آلادین، بهنام افشاری
تدوین: بهنام افشاری
دیدگاه تان را بنویسید