چرا ایران در جام جهانی موفق نبود؟
نایبرئیس اسبق سازمان تربیتبدنی گفت: من فکر میکنم عدم موفقیت ما در جام جهانی به نوع کوچ کردن سرمربی تیم برمیگردد.
تیم ملی فوتبال ایران در حالی در مرحله گروهی جام جهانی قطر با یک برد مقابل ولز و دو شکست مقابل انگلیس و امریکا وداعی تلخ با مرحله گروهی داشت که پیش از اعزام به قطر همه از وعده صعود سخن میگفتند و همین باعث شد این تیم حسابی زیر ذرهبین باشد؛ از طرفی بازی با امریکا و هجمههای مختلف درباره بحث سیاسی این بازی هم باعث شد حساسیت این بازی بیشتر شود هر چند نهایتا ایران نتوانست در جام جهانی کاری از پیش ببرد و با حذف از دور گروهی، به خانه برگشت.
به گزارش روزنامه اعتماد، امیررضا واعظ آشتیانی، نایبرییس اسبق سازمان تربیتبدنی و مدیرعامل پیشین استقلال به بررسی این موضوعات پرداخت.
ابتدا سوال اول را درباره خود قطر بپرسیم؛ کشوری که شاید اندازه یکی از استانهای کوچک ماست اما میزبان جام جهانی شد و ما هنوز اندر خم یک کوچه ماندهایم.
این مطلب که عدهای چه در داخل یا خارج از جمله رییسجمهور کم عقل فرانسه میگوید که سیاست در ورزش دخالت ندارد حرفی کاملا بیربط است. امروز دنیای ورزش شامل سیاست، اقتصاد، فرهنگ، مسائل اجتماعی و... است. همانطور که اقتصاد به سیاست گره خورده، ورزش هم به سیاست گره خورده است. یعنی اگر در حوزه سیاست و اقتصاد سیاستورزی و ارتباطات بینالمللی نباشد، سرمایهگذاریها در کشور موردنظر انجام نمیشود یا کمتر است. در ورزش و سیاست هم همینطور است که لازم و ملزوم یکدیگرند به خصوص از زمانی که اقتصاد ورزش به عنوان صنعتی پولساز وارد عمل شد که مردم در جهان نسبت به آن اقبال دارند. در بازار امروز هیچ جایی بهتر از بازار ورزش پیدا نمیشود و این فرضیه فراموش شده است. در واقع به واسطه ورزش یکسری ارتباطات سیاسی برقرار میشود که باعث همدلی میشود و ارتباطات بینالمللی بین ملتها ایجاد میشود که این خود نیازمند رایزنی سیاسی و ورزشی است.
یعنی این کشور توانسته به خوبی لابیهای سیاسیاش را برقرار کند و این میزبانی ماحصل همان لابی است که ما از آن رنج میبریم؟
دقیقا؛ وقتی میبینید قطر میزبانی جام جهانی را میگیرد، اولین بازتابش این است که یک کشور مسلمان در خاورمیانه میزبان شده و تا حالا خیلی خوب جلو رفته؛ هرچند خیلیها میگویند قطر 220 میلیارد دلار هزینه کرده و روسیه ده میلیارد. اما باید توجه کرد روسیه زیرساخت قبلی داشته و بقیهاش را تکمیل کرده اما قطر زیرساخت جزیی را کامل کرده. من فکر کنم آنقدر که بحث سیاسی این میزبانی برای قطر مهم باشد، بخشهای دیگر مهم نباشد. امروز ملتهایی که نمیدانستند اصلا قطر در کجای نقطه دنیاست، این کشور را میشناسند و ظرفیتهایش را میشناسند. این یک اتفاق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... است و نمیتوان از آن چشم پوشید. قطریها در این جام جهانی میتوانند این ادعا را داشته باشند که اجرای یک جام جهانی را از نظر مدیریتی عملیاتی کنیم، هر چند در همه جامهای جهانی فقط کشور میزبان کار نمیکند و فیفا و... هم پای کار هستند اما مهم این است که یک کشور پروژهای به این بزرگی با مخاطبان میلیاردی را عملیاتی کند.
همانطور که گفتم مباحث سیاسی این میزبانی و مدیریتی آن خیلی مهم است که قطریها چندین سال قبل، بازیهای آسیایی را میزبانی کردند که من آن زمان رییس فدراسیون دوچرخهسواری بودم و سالنی ساخته بودند که متحرک و چندمنظوره بود که بعد از مسابقات همه آن جمع شد. قطریها چنین سرمایهگذاری کردند که بسیار هم خوب بود.
باتوجه به اشارهای که به بحث سیاسی بودن این جام و تورنمنتهای ورزشی داشتید، به نظر میرسد یکی از سیاسیترین بازیها، رقابت ایران و امریکا بود که از طرف رسانههای داخلی هم خیلی بولد شد.
بازی ایران و امریکا هم در قالب مسابقات دیگر بود که قرعه کشی حکم به این بازی داد؛ چه بسا 25 سال پیش بازی کردیم و موفق شدیم. آنها از آن موقع برنامهریزی کردند که فوتبال را مانند فوتبال امریکایی توسعه دهند، لیگشان را سازماندهی کرده و کارشناسان صاحبنظری را در این حوزه به کار گرفتند و بازیکنان تراز اول دنیا را به لیگ خود بردند. در هر جهت هم برنامهای و هم سیستمی کار کردند و این تصور که امریکا یا تیم دیگری جلوی ما دست بسته بازی کند، منطقی نیست. ما باید خود را مسلح به مسائل حرفهای و فنی کنیم تا بتوانیم برنده شویم. من فکر میکنم عدم موفقیت ما بخشی از آن به نوع کوچ کردن سرمربی تیم برمیگردد.
یعنی شما هم ریشه مشکل را در عملکرد کیروش میدانید؟
بله، شاید به این نظر من نقد وارد شود اما به عنوان یک کنشگر معتقدم بازی با انگلیس و امریکا، استراتژی تعریف شده منطقی نبود که صاحبنظران حوزه فنی میتوانند بهتر تحلیل کنند. در بازی با ولز هم خلاقیت بازیکنها نتیجه داد و این نبود که سرمربی کاری کرده باشد. آقای کیروش تمام شده است؛ ایشان وقتی بار اول از ایران رفت تمام شد چون نه در مصر و نه در کلمبیا موفق نشد و اخراج شد تا اینکه به ایران برگشت.
اما شاید بهتر است به جای خرده گرفتن به سرمربی، به دنبال منشا اصلی این اتفاق باشیم که رییس فدراسیون بلافاصله پس از حضور در راس کار، ایشان را به عنوان سرمربی انتخاب کرد.
اعضای جدید فدراسیون فوتبال که به نظر من وجودشان غیرقانونی است، ایشان را آوردند و براساس تحلیل رییس فدراسیون که در مصاحبهای گفته بود که من حس کردم در جام جهانی به مشکل میخوریم. یعنی رییسی که سیزده سال مدیریت داشته همه چیز را با حس خود تشخیص میدهد، نتیجهاش بهتر از این هم نمیشود. وقتی لیگ ما که 22 دوره از آن گذشته هیچ دستاوردی نداشته شرایط هم همینطور میشود. البته اینها باید در جای خود بررسی شود اما من نمیدانم آمدن ایشان چه رهاوردی میتوانست برای فوتبال کشور داشته باشد و میخواهند چه دانش جدیدی داشته باشند که 13 سال گذشته را پاک کنند. این تیم اصلا دنبال تحول نیست و تفکرشان به تحول نمیخورد و همین باعث شد متاسفانه در جام جهانی که میتوانستیم بهتر باشیم و شرایط بهتری را رقم بزنیم، چنین نتیجهای بگیریم و سرمربی تیم ملی هم برای پنهان کردن ضعف خود به حرفهایی متوسل شود که جنبههای پوپولیستی دارد.
به خدا آستانه تحمل مردم برای حضور ضعیف فوتبال ایران در بازی های جام جهانی لبریز شده. این بازی ها برای بهبود کیفیت زندگی مردم دنیا طراحی شده متاسفانه هجوم بی دلیل سیاست و سوء مدیریت ها در این حوزه باعث شده هر دوره اعصاب فوتبال دوستان متشنج شود.مگر حون کره ای ها و ژاپنی ها که بعد از ما شروع کردند رنگین تره که با توفیق به جلو می روند.در دنیا اقتصاد افسار تصمیم گیری سیاست مداران است در ایران سیاست افسار تصمیم گیری اقتصاد دانان شده است.مرحوم بیاتی تیم را در اوان تاریخ فوتبال ایران قهرمان آسیا کرد و به جام جهانی برد تا کی باید تحقیر شویم.