محمدرضا اورعی در گفتوگوی اختصاصی با «اعتمادآنلاین»:
پاداشهای درست و حسابی مال فوتبالیستهاست نه ما!/ تنهایی به ایران برگشتم!
ستاره هندبال ایران میگوید منی که رفتم داخل مسابقات به این فکر نمیکردم چند تا قرار است گل بزنم. فقط میخواستم عملکرد خوبی به نمایش بگذارم.
یک برد و پنج باخت روی کاغذ نتیجهای ناامید کننده به حساب میآید اما در واقعیت این نتیجهای است تاریخی و قابل توجه برای هندبال ایران.
به گزارش اعتمادآنلاین، تیم ملی هندبال کشورمان سهشنبه شب از رقابتهای قهرمانی جهان که در لهستان و سوئد به صورت مشترک برگزار میشد بازگشتند. هندبالیستهای ایران دومین دوره حضورشان در این سطح را تجربه میکردند و در همین مسابقات دو اتفاق تاریخی را رقم زدند. اول کسب نخستین برد در تاریخ هندبال ایران در مسابقات جهانی و دوم صعود از گروه برای اولین بار. در این تاریخسازی و مخصوصا در دور نخست یکی از ستارههای تیم ملی نقش به سزایی داشت. چپ دستی که توانست 16 گل برای ایران به ثمر برساند و علاوه بر کسب عنوان بهترین گلزن تیم در دور نخست در جمع بهترین گلزنان دور اول مسابقات هم در رده شانزدهم قرار بگیرد. اورعی در دور دوم و مقابل غولهای جهان هم 14 جگل زد. جالب اینجاست که اورعی به دلیل مشکل صدور ویزا نزدیک بود از حضور در مسابقات قهرمانی جهان باز بماند اما به هر ترتیبی بود 20 ساعت قبل از اولین بازی با شیلی خودش را به لهستان رساند و در ترکیب تیم هم به میدان رفت. با محمدرضا اورعی جوان اول و ستاره تیم ملی هندبال ایران در مسابقات جهانی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
اول از همه از مسابقات بگو. حضور در مسابقات چطور بود؟
این اتفاق خیلی خوبی بود. هم برای جامعه هندبالی و هم برای تیم ملی. اینکه رفتیم آنجا اتفاق بزرگی بود. به خاطر اینکه اکثر ما بازیکنان جوانی بودیم و بعد از اینکه از مرحله اول صعود کردیم با تیمهای خوب و بزرگی بازی کردیم. این شانس خیلی خوبی برای ما و بازیکنان جوان بود. سطح مسابقات تا جایی که ما بازی کردیم خیلی بالا بود. دستاورد خیلی بزرگی بود برای تیم و توانستیم تجربیات قابل توجهی به دست آوریم.
از بازی شیلی بگو. بازی نفسگیری بود و در نهایت برنده شدیم و یک اتفاق تاریخی رقم خورد.
آن بازی برای ما بازی مرگ و زندگی بود. خیلی مهم بود که آن بازی را ببریم. خدا را شکر توانستیم در دقایقی از بازی کنترل بازی را دست بگیریم. هرچند متاسفانه در دقایق دیگری به خاطر بیتجربگی ما جوانترها با دو، سه گل عقب افتادیم. ما بازی را در 4، 5 دقیقه آخر به دست گرفتیم و در نهایت توانستم با اختلاف یک امتیاز برنده شویم.
قبل شروع مسابقات هم همین استراتژی را داشتیم که شیلی را حتما ببریم؟
بله آقای وویوویچ روی این بازی خیلی تاکید داشت و برای همه اهمیت داشت که این بازی را ببریم. ولی بیشتر هدف ما این بود که بازی خوبی ارائه بدهیم. یعنی خوب بازی کردن بیشتر برای ما ملاک بود. خود آقای وویوویچ تاکید داشت که بازی خوبی به نمایش بگذاریم.
اسم آقای وویوویچ آمد. از سرمربی تیم بگو.
آقای وویوویچ نیاز به تعریف بنده ندارد. رزومه ایشان کاملا بیانگر همه چیز هست. چه زمانی که بازیکن بود و چه زمانی که مربی شد. آقای وویوویچ مربی خیلی خوبی است، خیلی تلاش کرد برای تیم، خیلی ارق داشت روی بازیکنان. چیز زیاد دیگری نمیتوانم در مورد ایشان بگویم. چون ایشان در یک جایگاهی هستند که اگر کسی بخواهد در مورد ایشان حرف بزند باید سطح خیلی بالایی داشته باشد.
منظورم این است که چه تیپ آدمی است؟ سختگیر است؟ دوستانه رفتار میکند؟
آدمی است که نظم و انضباط خیلی برایش مهم است. خودش هم همیشه میگفت چه قبل تمرین و چه بعد تمرین میتوانید با من شوخی کنید. ولی موقع تمرین باید کاملا جدی باشید. تمرین برایش خیلی مهم است. من خودم 15 الی 20 ساعت قبل از بازی با شیلی رسیدم. یعنی یک روز قبل از بازی رسیدم. به من میگفت حالا که آمدی اینجا تو هم عضوی از تیمی و باید به نظم و انضباط تیم احترام بگذاری. من از ایشان خواستم استراحت کنم ولی ایشان...
اجازه استراحت نداد به شما؟
نه نه! مربی است که اگر به او بگویی خستهام و احتیاج به استراحت دارم و تمرین نمیکنم میگوید مشکلی ندارد. آدمی نیست که بخواهد با تو بحث کند یا اذیتت کند. اگر بگویی نمیتوانم فشار نمیآورد، چطور بگویم...
یعنی تعامل داشت؟
بله تعامل داشت با بازیکنان. اگر میگفتی شرایطش را ندارم میپذیرفت. ولی اگر میرفتی سر تمرین و کمکاری میکردی خیلی بدش میآمد. تمرین برایش خیلی مهم بود.
تو در مرحله گروهی بهترین گلزن ایران شدی. از شرایط خودت تعریف کن.
بالاخره ما هم جوانیم. من خودم را یک بازیکن جوان میبینم. منی که رفتم داخل مسابقات به این فکر نمیکردم چند تا قرار است گل بزنم. فقط میخواستم عملکرد خوبی به نمایش بگذارم. از خودم راضی باشم که بعدا که از مسابقات برگشتیم با خودم بگویم تمام تلاشم را کردم. توانستم به تیم کمک کنم. بیشتر هدفم کمک به تیم بود تا کسب موفقیت شخصی.
ولی به هر حال موفقیت شخصی هم به دست آمد!
اگر هم به دست آوردم به لطف دوستان بود. بچههای تیم خیلی کمک کردند. زحمات آنها بود و من به ثمر رساندم.
در مرحله دوم با غولهای دنیا روبرو شدید و شرایط سخت شد.
این تجربه خیلی بزرگی بود. ما با اسلوونی بازی کردیم که تیم سوم دنیاست. با فرانسهای بازی کردیم که چندین بار قهرمان جهان و المپیک شده. همه ستارههای هندبال دنیا در این دو تیم هستند. این خیلی برای ما خوب بود که توانستیم تنه به تنه تیمهای بزرگ بشویم. واقعا چنین چیزی برای ما نیاز بود. والیبال چطور پیشرفت کرد؟ در والیبال یک مربی بزرگ و تاپ لول آوردند و چند سال بالای سر تیم بود و از آن طرف با تیمهای بزرگ دنیا بازی کردند و در نهایت با اعتماد به نفس به آن خودباوری رسیدند که ما هم میتوانیم جزو تیمهای بزرگ دنیا باشیم. این اتفاقی که برای تیم ملی هندبال رخ داد تازه شروع کار است. ما سال بعد 3 تا تورنمنت داریم. انتخابی المپیک، انتخابی قهرمانی جهان و المپیک آسیایی. قاعدتا باید اردوهای خارجی را داشته باشیم. مربی خارجیمان باشد. امکانات خوب باید باشد که بتوان شرایط خوبی را برای آینده رقم زد. نمیشود با حرف کار را جلو برد. شرایط خوب لازم است. تنه به تنه شدن با تیمهای بزرگ لازم است. ما در طول سال حداقل باید دو، سه بار با تیمهای بزرگ بازی کینم. کف ماجرا را بخواهی بگیری باید چنین شرایطی فراهم شود که پیشرفت کنیم.
بخشی از فراهم کردن شرایط ساپورت مالی است. آیا پاداش خوبی بابت صعود به جام جهانی گرفتید؟
موقعی که جواز حضور در مسابقات جهانی را به دست آوردیم آن طور که یادم است خود فدراسیون یک مبلغی را به حساب شخصی بازیکنان واریز کرد
حواله ماشین ندادند به شما؟
اگر به شما چیزی دادند به ما هم دادند (با خنده). این چیزها برای فوتبالیستهاست برادر. برای ما نیست. خود فدراسیون در حد بضاعتش موقعی که رفتیم مسابقات جهانی یک رقمی داد
وزارت ورزش پاداش نداد؟
من یادم نمیآید
بعد از برد اول چی؟ پاداشی گرفتید؟
یک مبلغی را خود فدراسیون قول داد که آن هم قرار است واریز شود
از مدیریت آقای پاکدل در فدراسیون بگو. به نظر موفقیتهای خوبی در هندبال به دست آمده.
آقای پاکدل یک مدیر جوان و پیگیر کار است. خیلی برایش مهم است که چه اتفاقی دارد میافتد یا چه کاری انجام میشود. حواسشان به کار است. من نمیتوانم حقیقتش زیاد را جع به ایشان نظر بدهم. اگر بخواهم خلاصه و عامیانه به شما بگویم آدم پیگیری است. آدمی است که بابت یک چیزی پیگیری درست انجام میدهد و پشت گوش نمیاندازد.
برای حضور در مسابقات امکانات کافی برای تیم فراهم شده بود؟
ببینید اگر چیزی در فدراسیون بوده از قبیل امکانات و این چیزها در حد بضاعتش بوده. اگر اسپانسر پولی داده یا امکاناتی فراهم شده فدراسیون توانش همین قدر بوده که برای ما گذاشته. ما به یک سری چیزهای دیگر نیاز داریم. حمایت مالی از طرف وزارت ورزش نیاز داریم. اگر قرار باشد هندبال ایران پیشرفت کند نیاز به کمکهای بیشتر است. فدراسیون تا جایی که بتواند از اسپانسر یا جای دیگر رقمی را تهیه میکند ولی کمک بیشتری لازم است. تیمی که به مسابقات جهانی رفت 8، 9 بازیکن جوان دارد از جمله خود من. ما حداقل 10، 12 سال دیگر میتوانیم در تیم ملی بازی کنیم. نباید دلمان را به اینکه به مسابقات جهانی رفتیم یا شیلی را بردیم خوش کنیم. نباید سطح توقعمان را بیاوریم پایین. نباید دلخوش به یک برد باشیم. اتفاقات بزرگتری جلوی راهمان هست و میتوانیم موفقیتهای دیگری را به دست آوریم. اینها تمامش نیاز به پشتوانه و امکانات دارد.
سرمربی برمیگردد تیم همراه شما به ایران نیامد. ایشان برمیگردد؟
نمیدانم اطلاعی ندارم.
خداحافظی خاصی نکرد با شما؟
نه روز آخر همه را بغل کرد و گفت سفر خوبی داشته باشید
برای پیشواز مقامات به فرودگاه آمدند؟
من چون ویزایم از همه دیرتر آمده بود بلیط برگشتم زودتر رزرو شد. برای همین تکی برگشتم
چقد غریبانه!
اتفاقات وقتی برگشتم دو نفر از فدراسیون آمدند پیشوازم. غریبانه نبود. تنهایم نگذاشتند. گفتم که آقای پاکدل آدم پیگیری است و حواسش بود که من تنها داشتم برمیگشتم.
دیدگاه تان را بنویسید