کد خبر: 600246
|
۱۴۰۱/۱۲/۱۲ ۱۰:۱۱:۵۹
| |

اعتراف دیرهنگام یک پرسپولیسی:

بله با مدیرعامل استقلال مذاکره حضوری داشتم/ مقابل علی دایی قالب تهی نکردم!

علیرضا حقیقی بازیکن سابق پرسپولیس می‌گوید: علی دایی افتخار فوتبال ایران است و هر کسی مقابلش باشد، قالب تهی می‌کند اما مقابل او اتفاق ویژه‌ای برای من افتاد.

بله با مدیرعامل استقلال مذاکره حضوری داشتم/ مقابل علی دایی قالب تهی نکردم!
کد خبر: 600246
|
۱۴۰۱/۱۲/۱۲ ۱۰:۱۱:۵۹

علیرضا حقیقی اگرچه این روزها در قائمشهر و درون دروازه نساجی کار خود را دنبال می‌کند، اما همچنان پسر پرسپولیس است؛ بازیکنی که فعالیت خود را از تیم‌های پایه سرخ‌پوشان آغاز کرد و در اولین بازی خود در لیگ برتر، پس از اخراج فرشید کریمی، وارد زمین شد و پنالتی علی دایی را مهار کرد تا این آغازی برای دوران حرفه‌ای او باشد.

حقیقی پس از درخشش در ترکیب پرسپولیس، به روبین کازان روسیه رفت و بعد از یک دوره حضور قرضی در جمع سرخ‌ها، سفر طولانی خود را در اروپا از سر گرفت و پس از بازی در کشورهای پرتغال و سوئد، در سال ۹۸ به ایران بازگشت و به نساجی پیوست.

دروازه‌بان تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴، در پایان لیگ نوزدهم و در شرایطی که اخباری پیرامون حضور او در پرسپولیس و حتی استقلال وجود داشت، به گل‌گهر رفت، اما مدت حضورش در این تیم هم طولانی نشد و حقیقی به قائمشهر بازگشت.

به گزارش ورزش سه، حقیقی در هفته بیست و یکم لیگ برتر سنگربان نساجی در تقابل با استقلال بود و همین مسئله باعث شد تا گفت‌وگویی مفصل با او انجام شود. این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم:

 

در نساجی به ثبات خوبی رسیدی و عملکرد خوبی داری. درباره شرایطت صحبت کن.

خدا را شکر اینجا آرامش دارم و تمام سعی و تلاشم را می‌کنم تا برای تیم و تماشاگران خوب قائمشهری بهترین عملکرد را داشته باشم. تا اینجا هم سال قبل توانستیم یک قهرمانی جام حذفی بیاوریم و امسال هم شرایط بدی نداریم؛ هم در جام حذفی حضور داریم و می‌توانیم به مراحل بالاتر برویم و در لیگ هم درست است که در رتبه یازدهم هستیم، اما فاصله‌مان با تیم‌های بالایی بیشتر از یکی، دو امتیاز نیست و ان‌شاالله بتوانیم در هفته‌های باقی‌مانده، امتیازاتی را که از دست دادیم، جبران کنیم و به رتبه‌های بالاتر صعود کنیم.

 

نساجی امسال با حضور کادر فنی جدیدش چه تغییراتی کرد؟

هر کادر فنی جدیدی که وارد تیمی می‌شود، احتیاج به زمان دارد که طرز تفکرش را در تیم جا بیندازد و با تیم آشنا شود و تیم هم آشنایی لازم را با آن‌ها پیدا کند. آقای مطهری هم نیاز به زمان دارند. البته الان بیشتر از نیم فصل است که در تیم هستند و کار می‌کنند و باید ببینیم دستاورد ایشان و کادر فنی‌شان با تیم نساجی چه خواهد بود.

 

 ارتباطت با هواداران نساجی و سایر هم‌تیمی‌هایت چطور است؟

در تیم همه چیز خوب است و جو دوستانه‌ای حاکم است؛ البته شاید گاهی مشکلاتی پیش بیاید که طبیعی است و در هر تیم و هر خانواده‌ای چنین مسائلی رخ می‌دهد. در مورد تماشاگران هم روز اولی که من به ایران برگشتم، با چند پیشنهاد مواجه شدم که یکی از آن‌ها نساجی بود. یکی از دلایل انتخابم وجود تماشاگران پرشمار و خونگرم قائمشهری و مازندرانی بود و آن‌ها هم در هر موقعیتی هم نسبت به من و هم نسبت به تیم لطف داشتند. امیدوارم حمایت‌هایشان هم امسال‌ و هم سال آینده که در آسیا هستیم، پشتوانه تیم باشد.

 

درباره بازی با استقلال هم صحبت کن که تساوی نتیجه نسبتا خوبی محسوب می‌شد.

بازی خوبی بود و با توجه به نتیجه دور رفت که ما ۳-۱ باختیم، همین که توانستیم یک امتیاز را بگیریم، برایمان بد نبود. آمده بودیم که بازی را ببریم و سه امتیاز را بگیریم که این طبیعی است و هر تیمی برای گرفتن سه امتیاز وارد مسابقات می‌شود و فقط تیم ما این‌طور نیست. آن‌ها هم تیم خوب و قابل احترامی هستند و آمده بودند سه امتیاز را بگیرند و خوب هم ظاهر شدند و اگر قرار بود تیمی برنده بازی شود، استقلال بود ولی تساوی برابر تیم پرمهره استقلال هم نتیجه بدی برای ما نبود.

 

 سال‌ها از حضورت در پرسپولیس گذشته، اما همچنان تو به عنوان پسر پرسپولیس مقابل استقلال قرار می‌گیری و تقابلت با این تیم همیشه جذاب است. این مسابقه برای خودت چه حسی دارد؟

بازی مقابل پرسپولیس و استقلال همیشه شرایط خاص خودش را دارد و انگیزه‌ها چند برابر می‌شود. زمانی که من در پرسپولیس بودم، می‌گفتند تیم‌های مقابل همه توان‌شان را می‌گذارند و واقعا الان به همین نتیجه رسیده‌ام. استقلال تیم بزرگ، پرتماشاگر و باشخصیتی است که همه برایش ارزش قائل هستند. من هم همیشه، نه فقط در تقابل با استقلال، همه سعی و تلاشم را می‌کنم اما با توجه به اینکه بازی با استقلال و پرسپولیس پخش مستقیم دارد، سیوها دیده می‌شود و شاید عملکردم بیشتر به چشم بیاید، اما شاید من در سایر بازی‌ها بیشتر هم سیو داشته باشم. در هر صورت من همیشه همه تلاشم را کرده‌ام و این بازی هم مثل بازی‌های دیگر، خدا کمک کرد و توانستم عملکرد خوبی داشته باشم.

 

 یعنی اینکه پرسپولیسی هستی، باعث نمی‌شود که تقابل با استقلال برایت متفاوت باشد و انگیزه بالاتری داشته باشی؟

اصلا. من همان توانی را که در همه مسابقات می‌گذارم، در بازی با استقلال هم می‌گذارم؛ نه چیزی کمتر می‌گذارم و نه چیزی مضاعف. من ۱۰-۱۲ سال در اروپا بودم و یاد گرفتم که در همه مسابقات با یک انگیزه حضور پیدا کنم که این طرز تفکر روی عملکردم در طول یک فصل تأثیر می‌گذارد، اما مقابل تیم‌های بزرگ مثل استقلال و پرسپولیس بیشتر دیده می‌شویم.

 

 سال‌های زیادی در اروپا بازی کردی. فکر می‌کنی دوران موفقی را پشت سر گذاشتی؟

صد درصد موفق بود. بخش عمده چیزهایی که من یاد گرفتم، در اروپا بود و از طرفی ۱۰-۱۲ سال ماندن در اروپا، کار ساده‌ای نیست. ما دروازه‌بان‌های زیادی داشتیم که رفتند و بلافاصله به لیگ خودمان برگشتند و نتوانستند دوام بیاورند اما حضور مداوم در فوتبال اروپا یک کار خیلی سخت است. من همیشه که به عقب برمی‌گردم، افتخار می‌کنم که این‌همه سال در فوتبال اروپا حضور داشتم.

 

 جابه‌جایی زیادی در بین تیم‌های اروپایی داشتی. دلیل این اتفاق چه بود و فکر نمی‌کنی که اگر ثبات داشتی، بهتر هم می‌شد؟ 

شرایط هر کشور و هر تیمی متفاوت بود. من سال اولی که ترانسفر شدم، به روبین کازان رفتم و این تیم هم دروازه‌بان تیم ملی روسیه را در اختیار داشت و فضا هم طوری نبود که دروازه‌بان ۳۲ ساله و اول و گاها دوم تیم ملی روسیه را بیرون بگذارند و به یک جوان ۱۹ ساله را در ترکیب بگذارند. شرایط خیلی سخت بود و من در روسیه بیشتر دروازه‌بانی یاد گرفتم و فهمیدم دروازه‌بانی یعنی چه؟ از طرفی اینکه تیم عوض می‌کردم، به این دلیل بود که به ثبات برسم. بازی کردن در اروپا به عنوان یک آسیایی و به خصوص ایرانی، کار سختی است ولی در فوتبال پرتغال توانستم چیزهایی را که از روسیه یاد گرفته بودم، پیاده کنم و ۳-۴ فصل آنجا بازی کردم، اما پس از جام جهانی مصدوم شدم و به سوئد رفتم و مشغول بازی شدم که خدا را شکر توانستم در این دو کشور ثبات خوبی داشته باشم.

 

 گفتی در روسیه دروازه‌بانی را یاد گرفتی. اگر بخواهی جزئی‌تر بگویی، آنجا چه چیزی به تو اضافه شد؟

هر آنچه که یک فوتبالیست باید از لحاظ حرفه‌ای یاد بگیرد. تیم روبین کازان یک تیم بزرگ و حرفه‌ای است و آن زمان با توجه به بودجه خوب و اسپانسرهای بزرگی که باشگاه داشت، بازیکنان بزرگ و تراز اول به این تیم می‌آمدند و اگر از هر کدام از آن‌ها یک چیز یاد می‌گرفتی، برای کل دوران فوتبالت کافی بود. علاوه بر این فکر می‌کنم مهد دروازه‌بانی، روسیه باشد؛ لو یاشین افسانه‌ای و داسایف و ... . آنجا تکنیک‌های دروازه‌بانی و خیلی چیزهای دیگر را به من یاد دادند و واقعا هر آنچه باید یاد می‌گرفتم، در روسیه یاد گرفتم.

 

اگر باز هم به عقب‌تر برگردیم، به دوران حضورت در پرسپولیس می‌رسیم. تو دوران خوبی را در این تیم داشتی که از یک بازی درخشان و مهار پنالتی علی دایی آغاز شد. واقعا جذاب است که یک بازیکن جوان در اولین بازی خود پنالتی علی دایی را بگیرد...

من از وقتی چشم باز کردم، در نونهالان و تیم‌های پایه پرسپولیس بودم. ۱۶ ساله بودم که اولین بازی لیگم را انجام دادم و همیشه هم گفته‌ام که به این لحظه و این کار افتخار می‌کنم؛ پنالتی آقای گل جهان را گرفتم و جزو معدود آدم‌ها و حتی شاید تنها آدمی بودم که پنالتی علی دایی را گرفته است. من افتخار می‌کنم. دوران خیلی خوبی بود و من از پرسپولیس به اروپا ترانسفر شدم. هر دورانی خاطرات خاص خودش را دارد و شاید کلیشه‌ای هم شده باشد، اما واقعا پرسپولیس خانه من است و هر چیزی که دارم، از این تیم و هوادارانش است.

 

زمانی که داشتی وارد بازی می‌شدی و قرار بود مقابل دایی بایستی، فکر می‌کردی بتوانی پنالتی را مهار کنی؟

نه. علی دایی اسطوره فوتبال ایران هستند و آن زمان هم بازی می‌کردند و کاپیتان تیم ملی و آقای گل جهان و مثل همیشه افتخار فوتبال ایران بودند و آدم وقتی ایشان را می‌بیند، قالب تهی می‌کند. من هم یک جوان ۱۶ ساله بودم که هیچوقت در لیگ بازی نکرده بودم و واقعا سخت بود که بخواهم قد علم کنم ولی خدا کمک کرد؛ نمی‌دانم اسمش را می‌توان گذاشت شانس یا اقبال یا تجربه و یا هرچیزی که شما می‌گویید. به هر حال خدا کمک کرد که توانستم آن مهار را بکنم و می‌توانیم بگوییم زندگی فوتبالی من با آن پنالتی، یک شبه عوض شد.

 

 آن فصل با آقای دنیزلی کار کردی. برخی می‌گویند ایشان این اخلاق را داشت که اگر بازیکنی اشتباه می‌کرد، در بازی بعدی نیمکت‌نشین می‌شد و به مرور تحت تأثیر این مسئله قرار می‌گرفت. این‌طور بود؟

ما چنین چیزی ندیدیم. آقای دنیزلی همیشه جو تیم را دوستانه نگه می‌داشت. نمی‌دانم... شاید در پست‌های دیگر این‌طور بود اما در دروازه‌بانی این‌طور نبود. البته اواخر فصل که من شروع به بیشتر بازی کردن کردم یک‌سری کم‌لطفی‌ها از طرف دروازه‌بان‌های دیگر برای من ایجاد شد.‌ آن زمان هم فضای مجازی نبود و فقط روزنامه و مجله بود و این بندگان خدا هم می‌دیدند که من بازی می‌کنم و خوب هم ظاهر می‌شوم و داشتند جایگاه‌شان را از دست می‌دادند و متأسفانه مصاحبه‌هایی از طرف من بر علیه تیم انجام دادند که هیچکدام هم صحت نداشت اما به این شکلی جایگاه من را متزلزل کردند. وگرنه من چیزی جز خوبی از آقای دنیزلی یادم نیست و خیلی چیزها هم از ایشان یاد گرفتم و هر جا که هستند، برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم، چون جزو مربیانی هستند که من چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم.

 

درباره مصاحبه‌هایی که صورت گرفت، بیشتر صحبت کن. دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

در همین حد کافی است. چیزی که گذشته، گذشته و تمام شده است. این قضیه برای بیشتر از ۱۰-۱۵ سال گذشته است و اگر بیشتر صحبت کنم وارد حاشیه می‌شود و من هم در حال حاضر در مرحله‌ای از فوتبال و زندگی نیستم که بخواهم حاشیه درست کنم. آن هم یک تجربه‌ای بود که گذشت و رفت و به خاطرات پیوست.

 

پس از آن یک فصل سخت را روی نیمکت گذراندی. 

آقای قطبی تشریف آوردند و آقای رودباریان را که آن زمان دروازه‌بان اول تیم ملی ایران بودند، جذب کردند. شرایط در پرسپولیس سخت بود و سخت‌تر هم شد و فکر نمی‌کنم بیشتر از یکی دو بازی در آن فصل کرده باشم. البته که آن زمان من همزمان در تیم ملی جوان و امید بودم و اکثر مواقع در اردوهای تیم ملی بودم ولی سخت بود. اینکه یک جوان که سال قبل ۵-۶ بازی کرده و پنالتی آقای گل جهان را گرفته و شروع به بازی کرده، یک‌باره این شرایط را تجربه ‌کند واقعا سخت است اما خدا را شکر سال بعد که ۱۸ ساله شدم، توانستم دروازه‌بان اول پرسپولیس شوم و در اکثر بازی‌ها بازی می‌کردم.

 

آن فصل فکر نمی‌کردی که حق تو است که به عنوان دروازه‌بان اول بازی کنی؟

آقای رودباریان دروازه‌بان اول تیم ملی بودند و مسلما تجربه و سبقه ایشان در فوتبال خیلی بیشتر از من بود و سخت بود که کار را از ایشان بگیری‌. من در آن دوره از آقای رودباریان خیلی چیزها یاد گرفتم و یادم می‌آید روز اولی که آمدند، فهمیدند که من ناراحت هستم و با من صحبت کردند و گفتند علیرضا می‌دانم که دوست داری بازی کنی ولی فوتبال حرفه‌ای همین است و فقط می‌خواهم بگویم که درکت می‌کنم. واقعا همیشه این جمله حسن آقا در گوش من هست. ایشان واقعا آدم باشخصیتی هستند و برای ایشان هم بهترین‌ها را آرزو دارم، چون دروازه‌بان‌های دیگری هم در پرسپولیس بودند که سال قبل برعکس ایشان رفتار کرده بودند و بر علیه من کارهای زیادی انجام دادند. حسن آقا واقعا شخصیت بزرگی داشتند.

 

 فکر می‌کنی در مقطع مناسبی از پرسپولیس جدا شدی؟

صد درصد. حتی فکر می‌کنم دیر هم بود و اگر یکی، دو سال زودتر به اروپا می‌رفتم، خیلی بیشتر کمک می‌کرد، چون هر چه سن کمتر باشد، قدرت یادگیری بیشتر است، اما باز هم همین که توانستم در ۱۹ سالگی ترانسفر بشوم، خیلی اتفاق خوب و مثبتی برایم بود.

 

و چه شد که بعد از یک دوره خوب در اروپا، تصمیم به بازگشت گرفتی؟ فکر می‌کردی وقت برگشت به ایران است؟

اصلا وقتش نبود. برای من در اروپا مشکل مالیاتی پیش آمد و متاسفانه مجوز کار من را در کل اروپا لغو کردند. من یا باید صبر می‌کردم که مشکل مالیاتم حل می‌شد که زمان‌بر بود، اوایل کرونا بود و شاید یک پروسه یک ساله می‌شد، چون این‌طور نیست که وقتی مشکلی پیش می‌آید، بلافاصله وقت دادگاه بدهند و دادگاه من یکی، دو سال بعد بود. می‌توانستم آن مدت را از فوتبال دور باشم و یا به ایران برگردم و کارم را دنبال کنم و بعدها دوباره ترانسفر شوم و من هم گزینه دوم را انتخاب کردم و حالا هم در خدمت نساجی هستم.

 

هنوز هم به این فکر می‌کنی که دوباره بروی؟

در حال حاضر شرایط خیلی در اروپا سخت شده است، اما اگر پیشنهاد باشد، چرا که نه؟ من همیشه از فوتبال اروپا استقبال می‌کنم، اما فعلا در خدمت تیم نساجی هستم تا آخر سال که ببینیم چه اتفاقی رخ می‌دهد.

 

تو گلر تیم ملی بودی و در جام جهانی و جام ملت‌ها خوب ظاهر شدی اما نهایتا این دوره برای تو هم در مقطعی به پایان رسید و دروازه‌بان‌های جدیدی وارد تیم ملی شدند. آن دوره که دیدی کم کم از جمع ملی‌پوشان کنار گذاشته شدی، چطور گذشت؟

برای من مصدومیت پیش آمد و کشاله ران جلوی پایم سه بار پاره شد که آخرین پارگی آن منجر به عمل جراحی سنگینی در آلمان شد و همان هم مسبب این شد که جام جهانی ۲۰۱۸ را از دست بدهم و اصلا همراه تیم نباشم. دو بار هم قبلا در  مقدماتی پاره شد که دو، سه بازی را از دست دادم. به هر حال سخت است اما آدم همیشه باید به این فکر کند که مصدومیت هم جزئی از کار ما و فوتبال است و خیلی از بازیکنان یک هفته قبل از جام جهانی به دلیل مصدومیت رقابت‌ها را از دست دادند و نمونه بارز آن هم کریم بنزما در همین جام جهانی اخیر. برای هر فوتبالیستی سخت است اما آخر دنیا نیست. من هم کنار آمدم و این بخشی از فوتبال است. آن مصدومیت خیلی من را عقب انداخت و از تیم ملی دورتر و دورتر کرد ولی خدا را شکر می‌کنم که به اندازه‌ کافی در تیم ملی حضور داشتم، اما می‌توانست بیشتر هم باشد. من از ۱۹-۲۰ سالگی به عنوان دروازه‌بان دوم در اردوی تیم ملی بودم و ۳-۴ سال هم دروازه‌بان اول بودم و توانستم در جام جهانی و جام ملت‌ها بازی کنم ولی مصدومیت پیش آمد و این اتفاق افتاد.

 

با توجه به اینکه هنوز هم روزهای خوبی را می‌گذرانی، خودت فکر می‌کنی هنوز استحقاق حضور در تیم ملی را داری؟ سطح خودت را در مقایسه با کسانی که در حال حاضر دعوت می‌شوند، چطور می‌بینی؟

عملکرد من مشخص است، اما این مسائل به نظر سرمربی تیم ملی برمی‌گردد. من از هر لحاظ آماده هستم و هر زمانی که دعوت شوم، مثل سرباز در خدمت تیم ملی هستم. سال قبل نساجی بین این‌همه تیم قهرمان جام حذفی شد اما اسکوچیچ دعوت نکرد. من هم‌ گله‌ای ندارم و سرمربی می‌داند که چه دروازه‌بان و چه سیستمی به کارش می‌آید. الان هم همین‌طور است؛ من همه سعی و تلاشم را برای تیم باشگاهی‌ام انجام می‌دهم و اگر صلاح بدانند در خدمت تیم ملی هم هستم. در هر صورت هیچ گلایه‌ای نیست و سرمربی باید تشخیص بدهد که می‌تواند با علیرضا حقیقی نامی کار کند یا خیر. سرباز هیچوقت از فرمانده‌اش گله نمی‌کند و باید هر زمانی که دعوت می‌شود، با جان و دل بیاید و اگر هم دعوت نمی‌شود، دعا کند.

 

 با مربی‌ دروازه‌بان‌های زیادی کار کردی. فکر می‌کنی کدام یک از مربیانت باعث شدند که تو به اوج برسی و دوران خوبی را پشت سر بگذاری؟

مربیان زیادی داشتم اما حقیقتا مربی‌ام در روسیه، آقای کاپانف، نقش به‌سزایی داشتند. قبل از آن هم در ایران مربیان زیادی داشتم اما ایشان نقش مهمی در یادگیری من داشتند و زمانی هم که به ایران برگشتم هاروت آبراهامیان واقعا به من هم از لحاظ روحی و هم بدنی کمک زیادی کرد؛ من سال قبل و امسال مصدومیت‌های زیادی را تجربه کردم اما او توانست شرایط روحی و روانی و بدنی من را حفظ کند و این واقعا کار هر کسی نیست و از او خیلی تشکر می‌کنم. مربیان دیگری هم بودند که اگر بخواهم نام ببرم، اسامی آن‌ها جا نمی‌شود، اما این دو نفر نقش به‌سزایی در موفقیت و یادگیری من داشتند.

 

یکی از جنجالی‌ترین کارهایی که در سال‌های اخیر کردی و صحبتی هم درباره آن نداشتی، واکنشت به حضور حامد لک در پرسپولیس بود. یک استوری منتشر کردی که خیلی سر و صدا کرد؛ چرا آن واکنش را نشان دادی؟

من هیچ استوری برای هیچ شخصی نگذاشتم. اصلا و ابدا. شاید این برداشت رسانه‌ها و بسیاری از هواداران بود، اما من هیچ استوری برای هیچ‌کسی نگذاشتم و این یک سوءتفاهم بود.

 

 صادقانه آن زمان منتظر پیشنهاد پرسپولیس نبودی؟

چرا.‌ چرا نبودم؟ من بعد از ۱۰-۱۲ سال از اروپا برگشتم و نیم فصل به نساجی رفتم و عملکرد فوق‌العاده‌ای داشتم‌ و هم پرسپولیس جسته و گریخته با من صحبت کرد و هم یک جلسه حضوری با آقای سعادتمند برای استقلال داشتم که به توافق نرسیدم که البته اصلا شدنی هم نبود که به عنوان یک پرسپولیسی به استقلال بروم و فقط به این خاطر به جلسه رفتم که به ایشان و باشگاه استقلال بی‌احترامی نکرده باشم ولی حقیقتا چرا؛ پرسپولیس تیم بزرگی است و هر کسی دوست دارد در این تیم بازی کند، به خصوص کسی مثل من که هر چیزی که دارد از پرسپولیس است. این را واقعا می‌گویم و البته یک چیز دو طرفه هم بود؛ روزی که من به روبین کازان رفتم آن باشگاه مبلغ بسیار زیادی را به یورو به خاطر مبلغ رضایت‌نامه‌ من به پرسپولیس داد که آن زمان آقای رویانیان مدیرعامل بودند و دو فصل بعد هم که من در دوران آقای دایی به پرسپولیس برگشتم، گفتند ما هنوز داریم پول‌های تو را خرج می‌کنیم، خدا پدر و مادرت را بیامرزد. در واقع می‌خواهم بگویم یک چیز دو طرفه بود و هیچ منتی هم نیست. در هر صورت من همیشه دوست داشتم که دوباره به تیم خودم، پرسپولیس برگردم، اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد و دلیل آن بیرونی بود یا درونی که این اتفاق رخ نداد. به هر حال آقای گل‌محمدی در آن زمان در پرسپولیس بودند و هنوز هم هستند و شاید دوست نداشتند با علیرضا حقیقی نامی کار کنند و من هم به تصمیم ایشان احترام می‌گذارم و هیچ گله و شکایتی هم نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند در فوتبال و زندگی، چیزی را زوری به دست بیاورد. شاید اگر عمری باقی بود و فرصتی پیش آمد، ما هم یک روز به پرسپولیس برگشتیم.

 

یعنی در ابتدا با تو صحبت شد اما در نهایت این انتقال صورت نگرفت؟

صحبت رسمی نبود و در واقع ایجنت با من صحبت کرد و از طرف باشگاه صحبتی با من نشد.

 

کدام گل در طول دوران فوتبالت بوده که خورده باشی و هنوز هم از ذهنت پاک نشده باشد و حسرتش را بخوری؟

حسرت ندارد. کار دروازه‌بان گل گرفتن و گل خوردن است و نمی‌شود حسرت خورد و من هم این‌طور هستم که از هر گلی، یاد می‌گیرم و تجربه کسب می‌کنم اما گلی که ناراحت‌کننده باشد، شاید گل دقیقه ۹۱ لیونل مسی باشد و فکر نمی‌کنم گل دیگری تا این حد ناراحت‌کننده باشد، چون ما خیلی خوب بازی و دفاع می‌کردیم و من هم چند سیو داشتم، اما دقیقه ۹۱ بود که ایشان لطف کردند و توپ را به جایی زدند که نباید می‌زدند. آن گل نه تنها برای من، برای ۸۰ میلیون ایرانی ناراحت‌کننده بود.

 

و یک سوپرواکنش که در ذهنت مانده باشد؟

چنین واکنش‌هایی هم زیاد داشتم، اما به هر حال جام جهانی محفلی است که همه دنیا می‌بیند و من هم مقابل تیم بزرگ آرژانتین سیوهای زیادی داشتم ولی واقعا سیو هم مثل گل خوردن است و مکمل گل خوردن محسوب می‌شود و در نهایت همین‌ها باعث می‌شود که یک دروازه‌بان پخته و باتجربه شود. واقعا سوپرواکنش‌های زیادی هم داشتم، مثل گل‌هایی که خوردم.

 

 صحبت از جام جهانی شد. فکر می‌کنی آن نسل هم پتانسیل صعود داشت یا اصلا چنین تفکری در تیم نبود؟

واقعا سخت بود. گروه خیلی سختی داشتیم. نیجریه، آرژانتین و حتی بوسنی که همه بازیکنانش در اروپا بودند و از بگوویچ در خط دروازه تا خط حمله یک تیم پرستاره بودند. علاوه بر این ما بعد از یک دوره غیبت در جام جهانی، به مسابقات رفتیم و این پروسه هشت سال زمان برده بود. نمی‌گویم شدنی نبود اما مقداری سخت بود. اگر می‌توانستیم بازی اول‌مان را ببریم، این شانس را داشتیم که صعود کنیم. اما به هر حال ما مقابل نیجریه‌ای صفر صفر کردیم که پر از ستاره بود.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها