جزئیات جدید از مرگ دردناک فوتبالیست جوان از زبان مربی‌اش/ زیر شکم او پاره بود!

خبر ناگوار فوت  امیر شیرچی بازیکن جوان تیم فوتبال شهدای بابلسر فوتبال کشورمان را تحت تاثیر قرار داد. شیرچی در لیگ دسته دوم فوتبال کشور در پست مهاجم و وینگر برای شهدای بابلسر به میدان می‌رفت و در جریان یکی از بازی‌های تیمش دچار ایست قلبی شد و تلاش اورژانس برای نجات جان او هم مثمرثمر واقع نشد تا خانواده شیرچی در سوگ جوان ازدست‌داده خود رخت عزا بر تن کنند. همچنین جامعه فوتبال نیز در بهت فرو رود.

به گزارش اعتمادآنلاین، مصاحبه یکی از مربیان سابق این باشگاه در خصوص اشتباه کادرفنی فعلی در استفاده از این بازیکن که از قبل سابقه بیماری قلبی داشته با یکی از رسانه‌ها باعث شد اتفاق پیش‌آمده تا حدی جنجالی هم بشود! این مربی مدعی شد همه می‌دانستند شیرچی بیماری قلبی دارد اما سرمربی تیم توجهی به این موضوع نکرده بود. برای پیدا کردن فردی پاسخگو در  شهدای بابلسر که رکورددار تغییر و تحولات کادرفنی و مدیریت در لیگ دو هم به حساب می‌آید چندین تماس برقرار کردیم تا به عباس شکری رسیدیم، مربی‌ای که در اول فصل هم در کنار این تیم بود و هم‌اکنون نیز عضوی از کادرفنی تیم شمالی به شمار می‌آید.

شکری درباره این اتفاق تلخ و جزئیات لحظه وقوع آن به خبرنگار اعتمادآنلاین گفت: دقیقه ۱۶ بازی بود که امیر دچار ایست قلبی شد و فک او قفل شده بود. بعدش با تلاش پزشکان فک او باز شد و گفتند احیا شده. اگرچه خودم بالای سر او بودم و دیدم چشمانش باز نیست و به سختی نفس می‌کشید.

 او ادامه داد: بعد از حدود ۱۰ دقیقه به آمبولانسی که کنار زمین بود منتقلش کردند و به سمت بیمارستان حرکت کردند. ۱۰ دقیقه بازی متوقف شده بود چون‌ ناظر بازی تا زمان بازگشت آمبولانس اجازه شروع مجدد بازی را نمی‌داد. فکر می‌کنم آمبولانس که از درِ ورزشگاه خارج می‌شود امیر هم فوت می‌کند و به بیمارستان‌ نمی‌رسد!

دستیار میرقربانی در مورد مصاحبه مربی سابق شهدای بابل که از بازی دادن شیرچی توسط کادر فعلی شاکی بود به اعتمادآنلاین گفت: در اول فصل ایفمارک و تست پزشکی باید وضعیت بازیکن را مشخص کند. البته ما به ایفمارک نرفتیم و تست پزشکی ندادیم. فقط به شهر امیرکلا مراجعه کردیم و تست معمولی دادیم و حتی نوار قلب هم از ما نگرفتند! این مدارک مگر مفید نیست؟ زیر همین‌ امضا زدیم تا بازیکنان بازی کنند! این دوست ما اگر حرفی زده تعجب می‌کنم چون حرف زدن راحت است! نمی‌دانم چه بگویم.

شکری در ادامه در خصوص شرایط همکاری‌اش با شهدای بابلسر توضیحاتی داد: من از روز اول با این تیم ‌بودم تا هفته هشتم و بعد از تغییر و تحولات در مالکیت تیم من هم جدا شدم. در اولین جلسه تمرین حال امیر بد می‌شود. او به بیمارستان شهرستان مراجعه می‌کند و بعد از چند روز به بیمارستانی در تهران می‌رود. اگر اشتباه نکنم آنجا عمل می‌کند چون شکمش را پاره کردند و بعد بخیه زدند. در جریان جزئیات نیستم؛ بعد دوباره تست می‌دهد و فکر می‌کنم جواب مثبت می‌گیرد!

این مربی فوتبال تاکید کرد: چون با او در تماس بودم و ظاهراً به او گفته بودند بعد از دو سه ماه می‌تواند دوباره بازی کند!

شکری ادامه داد: من بعد دوباره برگشتم چون این تیم را خودم بسته بودم. امیر می‌گفت شرایط خوبی دارد. این را لازم است بگویم که تا قبل از حضور ما امیر با کادرفنی قبلی هم دو سه جلسه تمرین کرد و حتی در یک بازی تدارکاتی هم بازی کرد. بعد از سه چهار جلسه مالک جدید آمد و  ما را به عنوان کادر جدید معرفی کردند. امیر به لحاظ بدنی آماده نبود و تمرین زیادی نداشت. در بازی نوشهر دو تا سه دقیقه به او بازی دادیم و بعد از سه‌تا بازی این اتفاق ناگوار رخ داد.

از شکری پرسیدیم چرا از جانب باشگاه و با توجه به مشکلاتی که از قبل برای امیر پیش آمده بود، سلامت این بازیکن پیگیری نشد؟ او پاسخ داد: می‌گفتند دکتر به او اجازه فعالیت داده. نمی‌دانم! باشگاه سر و ته نداشت! امسال پنج شش گروه آمدند و رفتند. امیر چند ماه نیامده بود و قبل از ورود ما با کادر قبلی تمرین می‌کرد و به ما لیست بازیکنان را دادند و ما هم روی بازیکنان حساب کردیم. در مراسم او خانواده‌اش می‌گفتند مخالف بازی کردنش بودند اما نمی‌دانم چه بگویم.