رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
شکایت عزیزی خادم از هیاترئیسه، آزمونی است بین حق و باطل!/ او لُر است و آدم پاکی است!
داریوش مصطفوی در مورد اتفاقات سال 1401، از جمله برکناری شهابالدین عزیزی خادم و شکایت او از اعضای هیاترئیسه در دادسرا گفتوگو کرده است.
داریوش مصطفوی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در مورد اتفاقات سال 1401 مصاحبه مفصلی با اعتمادآنلاین انجام داده است. او در بخشی از این گفتوگو به عزل رئیس سابق فدراسیون فوتبال و همچنین شکایت عزیزی خادم از اعضای هیئت رئیسه در دادسرا اشاره کرد.
به گزارش اعتمادآنلاین، مصطفوی در این رابطه گفت: «یکی دیگر از اتفاقات بد سال 1401 اتفاقاتی بود که برای عزیزی خادم افتاد. یک آدمی که گناهی نکرده بود به جز خدمت، آمدند و برنامهریزی کردند که باید برود. ما هرچه داد زدیم التماس کردیم که الان موقع چنین کارهایی نیست. من حتم دارم که اگر عزیزی خادم میبود ما چنین نتایجی در جام جهانی نمیگرفتیم. چون عزیزی خادم ممکن است که فوتبالیست درجه یکی نباشد ولی مدیر صنعتی اقتصادی قوی بود. نه اینکه خدای نکرده من بد این آدمهایی که الان هستند را بگویم. من با آدمهای فعلی کاری ندارم. ولی اینکه عزیزی خادم آمد در آن برهه سریعترین، ارزانترین صعود را رقم زد مهم است. 14 تا بازی کرد تیم ملی 13 تا را برد یکی مساوی. یعنی من در عمرم که در فوتبال بودم و الان میشود بالای 70 سال هیچوقت اینقدر آسایش نداشتم در راه رسیدن تیم به جام جهانی. حالا تصمیم گرفتند و انجام شد. البته به من گفتند این تصمیم خارج از فوتبال بوده. گفتم بابا مسوولان بروند نان مردم را درست کنند. نرخ تورم نزدیک به 50 درصد شده. اینها نشاندهنده شکست در منطقه رفاه برای مردم است.»
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال ادامه داد: «من اگر از عزیزی خادم میگویم از حقیقت میگویم وگرنه ایشان بارها در زمان ریاستش به من گفت قائممقام شوم ولی من قبول نکردم. گفتم کمک میکنم اما پست قبول نمیکنم. مهمترین کار عزیزی خادم علاوه بر اینکه فوتبال زنان و تیم بزرگسالان مردان را موفق کرد تصویب اساسنامه در فیفا بود. یکی از مشکلات ایشان این بود که اساسنامه را نمایندگان مجلس گرو گرفته بودند ولی عزیزی خادم با مدیر حقوقی حرف زد و اساسنامه را فیفا تایید کرد. آنها بهانهشان این بود که تو نکردی و او را کنار گذاشتند ولی وقتی فدراسیون جدید آمد دیگر اسمی از اساسنامه به میان نیامد. چون کارش تمام شده بود. خود من روزی که عزیزی خادم رییس شد مصاحبه کردم گفتم ایشان بلد نیست. گفتم او لیاقت ندارد. ولی بعد نشستم کارهایش را دیدم و متوجه شدم خیلی خوب کار میکند و میتواند. من از آدم موفق دفاع کردم. من از هر کسی دفاع نمیکنم. اما بعضیها منافعشان در دفاع از ناموفقهاست. مشکل مملکت ما این است که حسودیم. اگر شما میتوانی و موفق میشوی یک تیم را ببری جام جهانی و من نمیتوانم، من سعی میکنم سنگ بیندازم جلوی پات. این حسادت در کل مملکت است. حسادت آفت است.»
مصطفوی در ادامه به شرایطی که در آن عزیزی خادم کنار گذاشته شد اشاره کرد و اظهار داشت: «آن موقع ترکیبی از مقامات و برخی نمایندههای مجلس جو شدید روحی- روانی برای عزیزی خادم و فوتبال راه انداختند. مساله هم تماما سر این بود که این کار برنامهریزی شده بود. اینها فکر نمیکردند یک آدمی خارج از فوتبال و فدراسیون بیاید دفاع کند. من از نفس کار دفاع کردم. هر کس دیگری هم بود دفاع میکردم. میدانید مملکت ما گرفتاریاش چیست؟ مملکت ما دست کاردانها نیست. در همه جای دنیا سه اصل مطرود است. هیچ کشوری که سرش به تنش بیارزد با ریا و ربا و دروغ موافق نیست. از اول انقلاب مطالعه کنید برای گرفتن یک پست، از وزیر و مدیرکل گرفته تا آدمهای حزبی ملاکها چه بوده. رییس کل مملکت باید راجع به نیروهای متعهدنما تصمیمگیری کند. کسانی که متخصص نیستند. 44 سال دادید دست متعهدین. ده سال هم بدهید دست متخصصها. اینکه در مسائل دینی میگوییم خانم روسری سر کن یک قسمت جزیی از مملکت ماست. شما چرا دنبال دزدها نمیروید؟ مسوولان بهجای اینکه دنبال عوض کردن عزیزی خادم باشند بروند دزدها را بگیرند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا عزیزی خادم میتوانست از اعضای هیئت رئیسه در دادسرا شکایت کند به «اعتمادآنلاین» گفت: «چطور نمیتوانست؟ میتوانست. اگر حرف شما را در مجامع فوتبالی نشنوند و با شما مخالفت کنند. وقتی فدراسیون و کمیته اخلاق توجه نکند طرف میرود بیرون. این کمیتهها رایهای بدی دادند. رایهای غیرقانونی دادند. رایهای بدون مدرک دادند. پس ایشان حق دارد برود یک جای دیگر شکایت کند. پس کجا دادش را ببرد؟ اسمش دادگستری است. شما میگویی اول فدراسیون ملی. خب در فدراسیون ملی چه کسی رسیدگی میکند؟ بهشان دستور میدهند این حکم را صادر کن. با چه مدرکی عزیزی خادم را محروم کردند؟ اینها گفتند پاداش زیاد داده. کدام پاداش؟ بیایید مقایسه کنید. با پاداشهای دوره کفاشیان. مقایسه کنید با پاداشهایی که اعضای هیاترییسه و نایبرییس و دبیرکل گرفتند. ببینید عزیزی خادم یک صدم آنها پاداش گرفته؟ به قرآن من با عزیزی خادم کاری ندارم. من دارم حق صحبت میکنم.»
مصطفوی در پاسخ به این سوال به کجا میرسد این شکایت تصریح کرد: «این شکایت یک آزمایشی است بین آرایی که کمیتههای فدراسیون داده با آرای دادگستری. اینها که این شکلی رای دادند. حوزههای فوتبال خیلی خشن و بیاحساس و بیمدرک رای دادند. عزیزی خادم یکی بود در مقابل صدتا. صدتا مخالف داشت. شما باورتان نمیشود من چه میگویم چون نمیدانید چه گذشت. من اگر دفاع کردم نه میخواهم علیه تاج و نبی و بهاروند و آدمهای کشوری و لشگری صحبت کنم. نه میخواهم علیه این اعضای هیاترییسه و سخنگو حرف بزنم. خیلی از اعضای هیاترییسه را من در خیابان ببینم، نمیشناسم! اینها خیلی بالاتر از ما هستند. پست و مقام و نزدیکی به مقامات بالای کشور دارند. ما کی را داریم؟ من اگر میگویم حق عزیزی خادم ضایع شد به خاطر حق و فوتبال است. رویه اشتباهی است که راه افتاد. وگرنه عزیزی خادم چه گلی به سر من زده؟ اگر مدارک کامل باشد دادگستری رسیدگی میکند. هیچ هم از اهمیت و شخصیت حقوقی رییس فعلی فدراسیون کم نمیشود. چون ایشان در آن رایها نبوده. بعد رفتند از ایشان خواستند بیاید و دم جام جهانی بود و او هم آمد. به من هم میگفتند میآمدم. فوتبال علاقه خاصی در آدمها ایجاد میکند. خلاصه این نبردی است بین حق و غیر حق. بین یک شعبه دادگاه و مدارکی که عزیزی خادم دارد در مقابل ارکان قضایی فدراسیون و اعضای هیاترییسه و کسانی که پشت این ماجرا بودند به اضافه عوامل امنیتی. اصلا غیر قابل باور است چنین تقابلی. ولی خب عزیزی خادم لر است و آدم پاکی است و گفت من میروم جلو. از او پرسیدم چرا شکایت کردی؟ گفت من جایی نداشتم. من فقط خدا را دارم و دادگستری. گفت رفتم دردم را بگویم. گفت من از پیشگاه مردم خجالت میکشم که این کار را با من کردند. باز هم میگویم این ربطی به مدیریت الان فدراسیون ندارد. درگیری با کمیته اخلاق و فدراسیون و فشارهایی که آوردند و آدمهای پشت ماجرا است.»
مصطفوی در پایان گفت: «این جریانات مال امروز نیست. آن زمان من هم تیم را بردم جام جهانی آقای خاتمی دستور داد مرا عوض کنند. دستورات از بالا میرسد دیگر. این دفعه هم عزیزی خادم. دو بار با دستور از بالا رییس فدراسیون برکنار شده. دو بارش هم به زشتترین شکل ممکن. با چه مدرکی ایشان را برداشتند؟ مرا برداشتند؟ آخرش هم سال 2002 با مدیر منتخب آقای خاتمی نرفتیم جام جهانی.»
دیدگاه تان را بنویسید