کد خبر: 612826
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۴ ۱۳:۰۳:۵۱
| |

به بهانه جدایی بوسکتس از نیوکمپ؛

استعداد بی نظیری که بارسلونا و فوتبال را تغییر داد

سرخیو بوسکتس در پایان فصل از بارسلونا جدا خواهد شد.

استعداد بی نظیری که بارسلونا و فوتبال را تغییر داد
کد خبر: 612826
|
۱۴۰۲/۰۲/۲۴ ۱۳:۰۳:۵۱

این هافبک به عنوان یک مهره کلیدی که محور اصلی تیم به حساب می‌آید به‌رغم اینکه کارش اغلب مورد توجه قرار نمی‌گیرد، در پایان فصل بارسلونا را ترک می‌کند.

به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردین، زمانبندی همیشه بزرگ‌ترین استعداد سرخیو بوسکتس بود و اکنون او تصمیم به رفتن گرفته است. کاپیتان بارسلونا گفت: «تصمیم آسانی نبود اما لحظه آن فرا رسیده است.» بوسکتس دو ماه دیگر 35 ساله می‌شود. امشب او تیمش را در دربی مقابل اسپانیول هدایت می‌کند، زیرا می‌داند که یک برد دیگر آنها را دوباره قهرمان لالیگا می‌کند. نهمین قهرمانی لالیگا در دوران حرفه‌ای‌اش آخرین قهرمانی او خواهد بود. در پایان این فصل، پانزدهمین فصل او، سرخیو نیوکمپ و باشگاهی که او از آن با عنوان «زندگی من» یاد کرده را ترک خواهد کرد. این یک دوران است که با او به پایان می‌رسد.

ژاوی هرناندز که زمانی هم‌تیمی بوسکتس بود و اکنون مربی او، از او خواسته بود که بماند، همان‌طور که لوئیس انریکه از او می‌خواست در تیم ملی ادامه دهد. اما بوسکتس پس از جام جهانی قطر از فوتبال بین‌المللی کناره‌‌گیری کرد و بارسلونا را نیز ترک خواهد کرد. آن هم به مقصدی که هنوز مشخص نیست، زیرا مذاکرات بر سر قرارداد جدید به نتیجه نرسیده است. حالا دیگر هیچ کس از تیم اسپانیا که جام جهانی را برد، در کاتالونیا و از تیمی که قهرمان شد، همان نسلی که همه‌ چیز از جمله خود فوتبال را تغییر داد، باقی نمانده است.

زمان زیادی گذشته است. بوسکتس در سال 2005 به بارسلونا پیوست و در سپتامبر 2008، 719 بازی پیش، اولین بازی خود را در برابر راسینگ سانتاندر در تیم اول انجام داد. مربی ریسینگ بعدا اعتراف کرد که چیز زیادی در مورد او نمی‌دانست. تقریبا هیچ کس نمی‌دانست. هیچ کس جز پپ گواردیولا!

بوسکتس یک بچه قد بلند و لاغر، پسر دروازه‌بان سابق بارسا کارلوس بود. بوسکتس زیر نظر گواردیولا با تیم B بارسلونا در لیگ‌های زیرگروه لالیگا بازی کرد. تعداد کمی می‌توانستند بفهمند که چرا او اینقدر پیشرفت کرده است. اما او به سرعت برنده سه‌گانه شد، فصلی که در سانتا اولالیا شروع شد و با فینال لیگ قهرمانان اروپا در رم به پایان رسید. تنها یک‌سال پس از آن، او قهرمان جهان شد. یک لیگ قهرمانان دیگر و پشت سرش قهرمانی یورو از راه رسید. او با 9 قهرمانی لیگ، هفت جام حذفی، سه جام قهرمانی اروپا و در مجموع 34 جام از بارسا خواهد رفت. او 864 بازی انجام داده است و پنج بازی دیگر نیز وجود خواهد داشت.

نه اینکه همه ‌چیز در مورد اعداد باشد. بوسکتس تقریبا ضد آمار است. فوتبالیستی که نمی‌توان آن را اندازه‌گیری یا به این راحتی رمزگشایی کرد. او به عنوان یک مهاجم کارش را شروع کرد و در اولین بازی خود برای بارسلونا B به میدان رفت، اما به عنوان یک بازیکن چشمگیر شروع به دریبل‌زنی نکرد و گلی هم به ثمر نرساند (او در مجموع 20 گل زد) و پاس گلی هم به ثبت نرساند، نداد. او یک هافبک تدافعی بود که «دفاع خوبی» هم نمی‌کرد. او تکل‌های قهرمانانه‌ای هم نداشت. در واقع ترجیح می‌داد از درگیری بیرون بیاید تا به داخل آن شیرجه بزند. او ورزشکار بزرگی نبود یا به نظر نمی‌رسید. کیلومترهای بی‌شماری را طی نکرد و سریع جابه‌جا نمی‌شد. با این حال، با نظر او توپ زمانی که قرار بود سرعت بگیرد، می‌گرفت و زمانی هم که قرار بود کند شود، کند می‌شد. فکر بوسکتس هم همین‌طور. بوسکتس فقط می‌دید و می‌دانست.

او پستی که در آن بازی می‌کرد را دوباره تعریف کرد. او پارادایم ایده هافبک دفاعی را تغییر داد. ژاوی گفت: «او یکی از بهترین هافبک‌های فوتبال جهان و بهترین هافبک دفاعی تاریخ اسپانیاست.» البته واژه هافبک دفاعی یک توصیف ناکافی و نادرست برای اوست. «Pivot» کلمه بهتری است؛ آن قطعه‌ای در سیستم که همه‌ چیز به آن بستگی دارد. بازیکنی که سرعتش در ذهن و چیزی است که باید به توپ تحمیل شود: «کسی که می‌داند چه زمانی باید مکث کند، چه زمانی نگه دارد و مهم‌تر از همه چه زمانی رها کند. کسی که بی‌سر و صدا باعث می‌شود همه‌ چیز در اطراف او کار کند.» و درست هم کار کرد: «حضور او در کنار ژاوی و آندرس اینیستا را می‌توان تعریف خط هافبک دانست.»

البته کل تیم برای باشگاه و کشور بود. در تیمی با اینیستا و ژاوی، با لیونل مسی و داوید ویا، فرناندو تورس و سرخیو راموس، با جرارد پیکه و کارلوس پویول. ممکن بود حضور او در تیم‌هایی که تیری آنری و ساموئل اتوئو، یا و زلاتان ابراهیموویچ، لوئیس سوارز و نیمار را داشتند، دیگر هیجان‌انگیز به نظر نرسد. آن زمان برخی می‌خواستند بوسکتس نباشد. اما ویسنته دل بوسکه در جام جهانی آفریقای جنوبی، زمانی که بسیاری از حضور بوسکتس در تیم سوال می‌کردند، اظهار داشت: «اگر می‌توانستم اکنون بازیکن شوم، دوست دارم مانند بوسکتس باشم.» مربیان و هم‌تیمی‌ها او را در آغوش گرفتند، یوهان کرایف او را هدیه خواند. گواردیولا به یاد می‌آورد که مسی درست پس از شروع تمرین بوسکتس با تیم اصلی به سمت او برگشت و به سادگی گفت: «او می‌تواند بازی کند.»

بوسکتس گفت: «من نمی‌خواهم مردم درباره من صحبت کنند. من مصاحبه‌های زیادی انجام نمی‌دهم. توییتر ندارم. در فوتبال مهاجمان مورد تحسین قرار می‌گیرند، اما من این‌طور خودخواه نیستم، من مشتاق ستایش یا نقش اصلی نیستم. من ترجیح می‌دهم مهاجمان گل بزنند. آنها با گل زدن زندگی می‌کنند. من اهمیتی نمی‌دهم اگر این کار را می‌کردم یا در این پست بازی نمی‌کردم. من نقشم را دوست دارم، عاشق کارم هستم.» او این کار را بر خلاف هر کس دیگری انجام داد، ناشناس ماندن مناسب او بود. جمله‌ای منسوب به دل بوسکه وجود دارد که حتی ممکن است واقعی نباشد اما کاملا کار می‌کند. جمله‌ای که بوسکتس را این‌گونه خلاصه می‌کند: «بازی را تماشا می‌کنی و بوسکتس را نمی‌بینی.» او ادامه می‌دهد: «بوسکتس را تماشا می‌کنی و بازی را می‌بینی.»

لوئیس انریکه، سرمربی سابق اسپانیا چندی پیش گفت: «او منحصر‌به‌فرد است.» و این کلمه مناسبی است. به گذشته فکر کنید. فکر کردن به بازیکنی مانند بوسکتس سخت است، فوتبالیستی که نحوه دیده شدن پستی که او در آن حضور دارد را تغییر داده است. او این کار را به گونه‌ای متفاوت با دیگران انجام داد و به تعریف جدیدی هم رسید. او ضد فرهنگ جا افتاده به نظر می‌رسید. اما به تجسم یک فرهنگ جدید مسلط به بازی دست یافت. او گفت: «محور بودن بیشتر به این است که از نظر تاکتیکی زیرک باشیم تا از نظر فیزیکی مسلط باشیم: فکر کردن، محاسبه کردن، ارایه راه‌حل‌ها، تدافعی و تهاجمی، کنترل همه ‌چیز.» برای مدت طولانی، او همه‌ چیز را منطقی کرد.

در سن و سال او، طبیعی بود که برخی در مورد ادامه حضور او تردید داشته باشند که هنوز هم همین‌طور است، از جمله خودش. روزهای بدی نیز وجود داشت. هزینه حفظ او در میان بحران مالی بارسلونا بالا بود. وقتی جام جهانی به پایان رسید، لوئیز انریکه وظیفه خود دانست تا او را متقاعد کند که تا سال 2026 به کار خود ادامه دهد و به این امر اصرار ورزید. «من فکر می‌کنم او اشتباه گرفته شده است، شاید به این دلیل که سال‌ها در اطراف بوده و مردم اکنون به اندازه کافی او را دیده‌اند.» در همین حال، ژاوی همچنان او را بازیکنی «بنیادی» خطاب می‌کرد و سعی داشت او را متقاعد کند که تا انتها ادامه دهد. اما اگر یک چیز وجود داشته باشد که بوسکتس همیشه می‌دانست، این بود: زمانی بود که باید رها کرد و رفت. 

منبع: گاردین

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها