در باب یک بازگشت جادویی:
یحیی گلمحمدی چطور پرسپولیس را احیا کرد؟
یحیی گل محمدی در یکی از عجیب ترین فصول فوتبالی ایران، پرسپولیس را به عنوان قهرمانی رساند.
بیستم اسفند ماه ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۷ غروب، دیگر کمتر کسی بود که شانسی برای قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر قائل باشد. پرسپولیس در تهران و مقابل دیدگاه هوادارانش بازی مهم، حیثیتی و 6 امتیازی را به سپاهان مدعی و رقیب جدیاش باخته بود. سپاهانی که ۱۷ روز پیش از آن در اصفهان و در یک بازی پرگل، مهم و حیثیتی دیگر در جام حذفی به پرسپولیس باخته بود. سپاهان جام حذفی را ازدست داده بود اما در لیگ با شتاب و دوموتوره پیش میراند و حریفان را از لب تیغ میگذراند.
به گزارش روزنامه اعتماد، پرسپولیس که تا پیش از این بازی و در پایان هفته بیست و دوم با ۴۵ امتیاز در رده دوم و فاصله یک امتیازی سپاهان صدرنشین و دو امتیاز بالاتر از استقلال قرار داشت حتی با تساوی در این بازی هم میتوانست همچنان چشم در چشم سپاهان و استقلال به رقابت با این دو تیم برای قهرمانی بیندیشد. اما این باخت، معادلات را دگرگون کرد و پرسپولیس در پایان هفته بیست و سوم سپاهان و استقلال را بالای سر خود در جدول دید و به استقبال تعطیلات نوروز رفت.
حسرت بازیکنان و هواداران پرسپولیس از این وضعیت آنجایی بیشتر میشد که کمتر از دو ماه پیش از آن و در پایان هفته شانزدهم با پنج امتیاز اختلاف نسبت به سپاهان و هشت امتیاز نسبت به استقلال در صدر جدول ایستاده بود. خود یحیی نیز در پایان آن بازی ضمن عذرخواهی از هواداران به این امر اذعان کرد که کار پرسپولیس برای قهرمانی بسیار دشوار شد. با این حال انگار در فکر یحیی، کار قهرمانی علیرغم دشواری هنوز تمام نشده بود.
این شکست در واقع آخرین اپیزود از سریال نتایج پرنوسان پرسپولیس پس از جام جهانی بود. پیش از آن و بهرغم حواشی متعددی که در پی وقایع اجتماعی شهریور تا آبان ۱۴۰۱، برخی بازیکنان و سرمربی پرسپولیس را احاطه کرده بود نتایج خوبی به دست آمده بود و پرسپولیس تنها در مقابل تراکتور یک باخت را تجربه کرده بود. پرسپولیس دور برگشت (پس از اتمام جام جهانی) را با دو تساوی برابر استقلال و پیکان آغاز کرد. تساوی برابر ون پارس لیگ یکی در جام حذفی، باخت در برابر فولاد جواد نکونام در آن بازی عجیب و جنجالی و متعاقب آن تساوی برابر آلومینیوم مهدی رحمتی و باخت برابر هوادار ساکت الهامی در ورزشگاه آزادی انتقادات را از یحیی و پرسپولیس به اوج رساند و باعث شد پرسپولیس پس از باخت به هوادار در پایان هفته بیستم با سه امتیاز کمتر از سپاهان و همامتیاز با استقلال در رده دوم قرار گیرد.
در همین مقطع، سپاهان هم برابر ملوان و پیکان و آلومینیوم امتیاز از دست داده بود اما توانسته بود امتیاز سایر بازیها را کسب کند. استقلال هم بهرغم امتیاز از دست دادن برابر پرسپولیس، تراکتور، مس رفسنجان و همین سپاهان بازیهای دیگر را با موفقیت پشتسر گذاشت. در واقع از هفته هفدهم تا بیست و سوم استقلال و سپاهان (هر کدام به جز یک تساوی) امتیازات باقی مسابقات را درو کردند و در مقابل پرسپولیس در همین مقطع سه باخت و یک تساوی به دست آورد. ملاحظه این روند و آمادگی و نتایج استقلال و سپاهان از یکسو، بازیهای
پیش روی این سه تیم که گواه از سادگی نسبی بازیهای سپاهان داشت، از دست رفتن فرصت جبران در بازی رودررو برابر سپاهان، مسائل داوری و اتفاقات حاشیهای و خیلی چیزهای دیگر بسیاری از تحلیلگران و هواداران پرسپولیس را به این نتیجه رسانده بود که قهرمانی لیگ عملا از دست رفته و امسال شاید تنها بتوان روی جام حذفی حساب کرد.
اما سال ۱۴۰۲ آبستن حوادث و نتایج دیگری برای لیگ برتر ایران بود. یحیی و کادر فنی و مدیریت پرسپولیس، تمرکز خود را برای ادامه مسابقات حفظ کردند و با استراتژی فتح سنگر به سنگر، هر بازی را به مثابه یک فینال نگریستند که باید پیروز شوند و راه دیگری وجود ندارد. پرسپولیس دقت داشت که در ادامه فصل وارد حاشیههای ناخواسته و دامهایی که از اطراف و اکناف برای اختلال در تمرکزش پهن میشد نشود و حتی ورودش به حاشیهها نیز آگاهانه و با برنامه بود (چیزی شبیه بگومگوی غیرمستقیم درویش و مورایس پیش از هفته پایانی).
یحیی و کادرش توانستند برخی بازیکنانی را که در طول فصل فروغ کافی نداشتند یا به دلایل مختلف از ترکیب و درخشش دور بودند بهموقع و در این مقطع به تیم برگردانند. عیسی آلکثیر پس از مصدومیت و غیبت چند ماهه و سعید صادقی پس از یک فصل نهچندان پرفروغ و متعاقب آن مصدومیتی طولانی در بهترین و آمادهترین فرمهایشان به ترکیب بازگشتند و به داد پرسپولیس رسیدند. سروش رفیعی و علی نعمتی با نقشهایی جدید در ترکیب قرار گرفتند و بسیار اثربخش ظاهر شدند. یحیی با پرورش و میدان دادن به جوان مستعدی مانند محمد عمری،
همْ آهنگی جدید به بازی تیم بخشید و هم چهرهای آیندهدار به فوتبال ایران و پرسپولیس عرضه کرد. مهدی ترابی بهرغم بازیهای انتقادبرانگیز و بیانگیزه در مقاطعی از فصل، درخشانترین بازیهایش را در هشت هفته پایانی ارایه داد و ۶ گل (با احتساب گل زده به گلگهر در جام حذفی) ارزشمند و زیبا به ثمر رساند. بازیکنانی مثل امید عالیشاه، مهدی عبدی، فرشاد فرجی و وحدت هنانوف نیز هر زمان به بازی آمدند حضور موثری در تیم داشتند و البته نباید از بازیهای کمنوسان و با کیفیت علیرضا بیرانوند، مرتضی پورعلی گنجی، گئورگی گولسیانی، وحید امیری و میلاد سرلک در طول کل این فصل نیز گذشت که ستونهایی قابل اتکا برای تیم یحیی بودند.
پرسپولیس با این میزان از تمرکز، ذهنیت برنده، بازی روان و بازیکنان باکیفیت بازیهای هشت هفته پایانی در سال ۱۴۰۲ را یک به یک فتح کرد و به پیش رفت و منتظر فرصتی برای لغزش حریفان ماند. فرصتی که در هفته بیست و هفتم پیش آمد و ستاره اقبال به پرسپولیس چشمک زد. پیروزی برابر استقلال در دربی 6 امتیازی و کمتر از بیست و چهار ساعت بعد تساوی سپاهان برابر ملوان در بازی خانگی لبخند خدا به پرسپولیس و هوادارانش بود. با این دو بازی ورق به نفع پرسپولیس برگشت و حالا تکلیف قهرمانی در دست سرخپوشان بود.
البته دو هفته قبل، شکست سپاهان در تبریز برابر تراکتور، هر دو تیم پرسپولیس و استقلال را به ادامه جدال برای قهرمانی امیدوار کرده بود. پرسپولیس با همان دست فرمان چهار هفته قبل، سه هفته پایانی لیگ را هم با پیروزی پشتسر گذاشت تا امید عالیشاه جام قهرمانی را در ورزشگاه شهر خسته بالای سر ببرد، یحیی از آتش حواشی و انتقادات و مشکلات این فصل بردا و سلاما بیرون آید و طرفداران پرسپولیس را در شهرهای مختلف با پرچم و بوق به جشن و شادی در خیابانها بفرستد.
لیگ امسال با حضور مربیانی همچون یحیی گلمحمدی، ساپینتو، مورایس و خمس لیگ بسیار جذاب و رقابتی و حساسی شد و قطعا تداوم حضور ایشان لیگ آینده را از همان ابتدا حساس و نفسگیر خواهد کرد. اما در این بین، مورد پرسپولیس مورد متفاوتی است. نه فقط از حیث قهرمان شدن، بلکه از منظر عملیات موفق احیای یحیی برای تیمی که دو ماه پیش کمتر کسی امیدی به قهرمانیاش داشت. کاش روزی از استراتژی موفقیتش در این عملیات غیرممکن پردهگشایی کند.
دیدگاه تان را بنویسید