بررسی ناکامی تیم ملی امید در گفتوگو با پیشکسوت تیم ملی و پرسپولیس؛
تصمیمات فدراسیون یکی از یکی غلطتر بود/ مایلی کهن درست می گوید، انتخاب عنایتی با رابطه بازی بود!
پیشکسوت فوتبال ایران می گوید در مورد تیم ملی امید با محمد مایلی کهن موافق است!
تیم ملی امید کشورمان پس از حذف از مرحله مقدماتی انتخابی المپیک در بازیهای آسیایی هم به توفیقی دست نیافت تا با ناکامی محض این دوره از مسابقات را هم به پایان برسانیم.
به گزارش روزنامه اعتماد، ناکامیهای پیدرپیای که ناشی از عدم برنامهریزی مناسب و تصمیمگیریهای نادرست است و سالهای سال هم تکرار میشود. عدم مدیریت صحیح در خصوص امیدها باعث شده حسرت نرسیدن به بازیهای المپیک از نیم قرن بگذرد و برای کسب مدال از بازیهای آسیایی هم دو دهه است که در انتظار بودهایم! نکته جالب اینکه پس از هر دوره ناکامی در موفقیت هم جمله کلیشهای از حالا به فکر دوره بعدی بازیها باشیم را تکرار میکنیم، اما باز هم زمان را از دست میدهیم تا در نزدیکیهای بازیهای مقدماتی المپیک یادمان بیفتد که یکتیم امید هم داریم و باید به فکر سر و سامان دادن به آن باشیم! اما برای بررسی ناکامی تیم ملی امید با اسماعیل حلالی که چند سالی است سابقه کار در سطح پایهها را دارد، گفتوگو کردیم که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
برگردیم به قبل از بازیهای انتخابی المپیک! برای هدایت تیم ملی امید با شما هم صحبتی شده بود؟
نه، با من صحبتی نشده بود.
از این جهت پرسیدیمکه آن زمان تقریبا از هر فردی به عنوان کاندیدا نام برده میشد.
خب ما مربیان خودمان را میسوزانیم. همه مربیان دوست دارند مربی تیم ملی امید شوند اما خب در این سطح خیلیها کار نکردند و این مربیان را میآورند. ما هم زمان را از دست میدهیم هم آدمی را که به عنوان مربی مدنظر قرار میدهند را میسوزانیم. همه اینها برمیگردد به فدراسیون فوتبال ما که تصمیمات خیلی غلطی میگیرد. تصمیماتی که نهایتش میشود ظلم در حق این بچهها. بچههایی که میتوانند خیلی خوب رشد کنند و همین رده امید میتواند برای آنها پله ترقی باشد اما به راحتی از دستشان میدهیم و واقعا متاسفم که این اتفاق افتاده است.
اگر به شما پیشنهاد میدادند قبول نمیکردید؟
نه، من دو ماه مانده به مسابقات به هیچ عنوان قبول نمیکردم، چون خودم را خوب میشناسم و کاری که میخواهم انجام بدهم و با آن وضعیت هیچ کمکی نمیتوانستم به مجموعه کنم برای همین هم قبول نمیکردم. این ضعف فدراسیون و تصمیمگیرندگان فوتبال است که هیچ سررشتهای در این کار ندارند. ما همیشه میگوییم امیدواریم به آینده و حالا بیش از نیم قرن است که نتوانستیم کمکی به این بچهها کنیم و دنبال اسمها میگردیم و دنبال روابط هستیم و روابط را دیکته میکنند به فدراسیون فوتبال و مربی خودشان را میچینند و این خیلی بد است!
عجیب اینکه اینبار حتی به مرحله گروهی انتخابی هم صعود نکردیم!
شخصی که کار را قبول کرد نباید میپذیرفت و الان هم آسیبش را میبیند. به شما گفتم که هم مربی را میسوزانیم و هم این جوانان را.
قبل از اینکه بازیها شروع شود بین کمیته المپیک و فدراسیون برای انتخاب مربی دعواست اما بعد از ناکامی هم هیچ خبری از دو طرف نمیشود!
تیم ملی امید یا کلا همه ردههای ما مثل گوشت قربانی میماند. وقتی سر تیم را میبرند هیچکس نمیگوید من بریدم!
بعد از عدم صعود به المپیک تصمیم گرفتند با تغییرات در بین اکثریت بازیکنان در بازیهای آسیایی مدال بگیرند که باز هم ناکام ماندند. درباره این تغییرات بیثمر چه نظری دارید؟
این هم تصمیم غلط دیگری بود. به نظر من باید با تیم ملی امید به این مسابقات میرفتیم و اگر قرار بود اوت شویم حداقل بچههای جوان میرفتند چهار، پنج تا بازی میکردند. در کل باشگاهها هم کمک به تیم ملی نمیکنند و بازیکنان را در زمان خودش در اختیار قرار نمیدهند و همه این مشکلات هست. نمیدانم چطور میخواهند حل کنند اما مربی که این مشکلات را میدانست نباید قبول میکرد.
اما عنایتی گفته من شهامت داشتم که این کار را قبول کردم. آیا پذیرفتن هدایت امیدها در این شرایط را شهامت تعبیر میکنید؟
نه این شهامت نیست و معنیاش چیز دیگری است که آن را نمیگویم! وقتی میدانم دارم در چاه میافتم هیچوقت آن راه را نمیروم. قبلا که صحبت بود سرمربی بزرگسال انتخاب میکند و الان زیر آن میزنند! خیلی جالب است! حتی اگر این اتفاق افتاده باید با شهامت میآمدند و میگفتند.
تعطیلی لیگ هم تصمیم نادرستی بود؟
این هم تصمیم غلطی بود. بازیهایمان را به هیچ عنوان نباید به دلیل امیدها تعطیل کنیم. بچهها باید در شرایط مسابقه باشند و هر هفته بازی کنند و این تصمیم از تصمیمات دیگر غلطتر بود! نمیدانم از کدام مشکل بگویم!
در ماجرای بازیکنان پرسپولیس و ترک اردوی امیدها حق را به کدام طرف میدهید؟
مگر نمیدانستند پرسپولیس در آسیا بازی دارد؟ خب چرا از این تیم بازیکن گرفتند؟ مگر در کشور ما بازیکن در رده امید کم داریم؟ پرسپولیس هم حق داشت بازیکنان خودش را بخواهد اما مگر در کشور ما فقط بازیکنان پرسپولیس و استقلال هستند؟
با تمام این شرایط باز هم هضم شکست در مقابل تیمی مثل هنگکنگ دشوار است.
ما ورزش را بازیچه یکسری اهدافمان قرار دادیم. فقط فوتبال هم نه تمام ورزشها. الان والیبال ما دارد به قهقرا میرود و بسیار پسرفت کرده و بسکتبال هم همینطور است. اصلا نمیدانیم برنامه ما برای فدراسیونها چیست. همین هنگکنگ در برنامهریزی از ما جلو زده.
علت چیست؟
ما یک مربی خوب میآوریم بعد از آن میرویم سراغ مربی بومی. مثلا کیروش را آوردیم و ده سال به او کار را سپردیم بعد میرویم سراغ قلعهنویی. خب چرا ده سال پیش قلعهنویی را نیاوردیم و حفظ نکردیم؟ کیروش آمد کمی ساختار ما را درست کرد کمی رفتار بازیکنان را درست کرد بعد دوباره قلعهنویی را آوردیم، خب این غلط است. من خودم حامی مربی بومی هستم اما این رفتار غلط است که در والیبال هم تکرار شد.
فکر میکنید عنایتی باید به کارش ادامه دهد؟
به هیچ عنوان. اصلا! از الان باید یک مربی بیاوریم و بستر را برایش فراهم کنیم با دو، سه شکست دنبال تغییر نباشیم. فقط در یک رده تصمیم درست گرفتند و آن حضور آقای عبدی بود و سودش را دیدید. در کل روابط را کنار بگذارند مشکل حل میشود.
همین انتخاب آقای عنایتی هم میگویند بر اساس روابط بوده.
بله!
شما تایید میکنید؟
بله، قطعا همینطور بود.
روابط با آقای قلعهنویی؟
نمیدانم اما روابطی بوده که یک این فرد در یک ماه مانده به مسابقات انتخاب شده.
آقای مایلی کهن هم در این رابطه صحبت کرده بود شما موافق صحبتهای او هستید؟
قسمت اعظم حرفهای او درست بود. ما به قهقرا داریم میرویم و خیلی از چهرهها را میسوزانیم.
فعلا بچسب به گلی که لنگ خورد