کد خبر: 635105
|
۱۴۰۲/۰۷/۱۶ ۰۸:۲۰:۳۷
| |

بگذارید یزدانی دوباره یزدانی شود/ شیرشاه تعمیرکار می‌خواهد نه تعویض‌کار

اینکه یزدانی در مبارزه با تیلور باید تغییر تاکتیک و تکنیک داده و حرکت اضافه کند را دیگر همه می‌دانند و یک بار هم این موضوع جواب داد و حسن در جهانی بعد از المپیک دیوید را شکست داد

بگذارید یزدانی دوباره یزدانی شود/ شیرشاه تعمیرکار می‌خواهد نه تعویض‌کار
کد خبر: 635105
|
۱۴۰۲/۰۷/۱۶ ۰۸:۲۰:۳۷

وحید جعفری- وقتی حسن یزدانی و دیوید تیلور آن‌طور رقبای خود را با اقتدار و حداکثر اختلاف امتیاز شکست می‌دهند، آدم تصور می‌کند که این دو قهرمان بزرگ تاریخ کشتی، ورای انسان بوده و به ماشینی می‌مانند که برای تحمیل شکست یک‌طرفه به حریفان ساخته شده‌اند؛ اما چه می‌شود که یزدانی، با تمام قابلیت‌هایش در مصاف با تیلور به نتیجه مطلوب دست نیافته و شکست می‌خورد؟ در حالی که توان غلبه بر رقیب قدرتمند خود را دارد! آیا «شیرشاه» با جادوی «شعبده‌باز»ِ  امریکایی‌ها طلسم شده؟! یعنی جادو وجنبل تاثیر بیشتری از آن همه دعا  -که  همواره پشت سر حسن بوده - دارد؟

به گزارش روزنامه اعتماد، من که به خرافه و حرف‌های بی‌اساس باور ندارم، آن هم در این دوره زمانه که به کمک علم، بساط این‌جور حرف و حدیث‌ها تا حدود زیادی جمع شده است. امروزِ روز فرمول‌های زیادی برای رسیدن به پاسخ‌هایی که پیش روی ما قرار می‌گیرد، وجود دارد؛منتها ابتدا باید به درستی متوجه صورت مساله شد و بعد فرمول مناسب برای رسیدن به جواب را به کار  برد. 

اینکه ما به درستی ندانیم مساله چیست و مشکل کدام است و از کجا آب می‌خورد، خود مساله بزرگی است که تا به آن اشراف پیدا نکنیم، به پاسخ مناسب نیز  دست نخواهیم  یافت. 

اینکه یزدانی در مبارزه با تیلور باید تغییر تاکتیک و تکنیک داده و حرکت اضافه کند را دیگر همه می‌دانند و یک بار هم این موضوع جواب داد و حسن در جهانی بعد از المپیک دیوید را شکست داد؛ اما وقتی که به نظر می‌رسید دیگر آن کابوس‌ها تمام شده، تیلور در جهانی سال ۲۰۲۲ روی بیستِ یزدانی، بیست و یک کشید تا شیرشاه از شعبده‌باز، رو دست بخورد و باز ببازد و این موضوع آن‌قدر شیرشاه را تحت فشار قرار داد که نتوانست در جنگ آخر، تمرکز خود را حفظ کند و با ضربه فنی مغلوب حریف شد. البته برای قهرمانان بزرگی چون حسن، بردن مهم است و وقتی قرار نیست دست‌‌شان مقابل حریف بالا برود، دیگر اهمیتی ندارد که شکست‌شان با یک اختلاف امتیاز باشد یا ضربه فنی؛ اما چرا باید کار به اینجا کشیده شود وقتی یزدانی لیاقت و توان غلبه بر تیلور را دارد؟

چند احتمال وجود دارد؛ یا ما صورت مساله را متوجه شده‌ایم اما راه‌حل درستی اتخاذ نکرده‌ایم، یا اصلا صورت مساله را درست متوجه نشده‌ایم و بر حسب آن راه‌حلی اتخاذ کرده‌ایم که در این صورت احتمال اینکه به پاسخ درست برسیم یک در میلیون است. شاید هم به کل صورت مساله را پاک کرده و نادیده گرفته‌ایم! که در این صورت برای رسیدن به واقعیت باید دست کم یک‌بار به همه‌چیز شک کرد و به نقطه آغاز بازگشت، چراکه آن وقت حقیقت نمایان شده و واقعیت روشن خواهد  شد. 

نقطه آغاز داستان حماسی یزدانی/تیلور به جام جهانی ۲۰۱۷ کرمانشاه باز می‌گردد؛ جایی که کشتی‌گیر کم‌نام و نشانی چون دیوید تیلور با غلبه بر قهرمان بزرگ المپیک ۲۰۱۶ که به تازگی تغییر وزن داده و از ۷۴ کیلو به ۸۶ کیلو آمده و با وجود سرماخوردگی راهی میدان شده بود تا دل کشتی دوستان را شاد کند؛ اما درست جایی که باید نقطه استارت یزدانی در وزن جدید می‌شد و تضمینی برای موفقیت‌های آینده، تبدیل به توقف‌گاهی شد که حسن و اهل فن آرزو کنند، ای‌ کاش اصلا جام جهانی‌ای وجود نداشت، تا تیلور نامی پا به آن بگذارد و بتواند با پیروزی ضربه ‌فنی بر چهره شکست‌ناپذیری چون یزدانی، یک شبه تبدیل به ستاره‌ای نوظهور در کشتی جهان شود و پارازیتی بی‌اندازد وسط افسانه «حسن یزدانی». 

شما را نمی‌دانم؛ اما من آن‌قدرها هم به بخت و اقبال اعتقاد ندارم و آن را حاصل ذهن مثبت و آماده افراد می‌دانم، با این حال نمی‌توانم اعتراف نکنم که در مصاف یزدانی و تیلور همواره شانس با آزادکار امریکایی‌ها یار نبوده است. در واقع دیوید همیشه خوش شانس‌تر از حسن بوده، چراکه وقتی در جهانی ۲۰۱۸ بوداپست در همان دور نخست روز اول مسابقات، یزدانی و تیلور، پنجه در پنجه هم انداختند تا مشخص شود که ماجرای کرمانشاه اتفاقی بیش نبوده، اتفاقی دیگر رخ داد و درحالی که حسن کوبنده شروع کرده بود و از حریف پیش بود و می‌رفت تا او را یک‌طرفه شکست دهد، گویا داوران جادو شده بودند که پای تیلور را که به بیرون تشک رفت ندیدند تا به جای امتیاز دادن به یزدانی و توقف کشتی، مبارزه ادامه پیدا کند و در کمال ناباوری این تیلور باشد که چون مار به شیرشاه بپیچد و امتیاز بگیرد و در تایم دوم ورق را به نفع خود بگرداند. سردار تیم که در روز اول زمین‌گیر شد، سربازهای تیم هم یکی پس از دیگری بد باختند. با اینکه حسن خود را برخلاف تصورات جمع و جور کرد و به نشان برنز رسید؛ اما تیم ایران نتوانست انتظارات را برآورده کند. در جهانی ۲۰۱۹ تیلور مصدوم بود و به قزاقستان نیامد تا یزدانی در نورسلطان طلای دیگری به سینه برند.

راند بعدی المپیک ۲۰۲۰ توکیو بود که به خاطر بیماری کرونا با تاخیر یک ساله برگزار شد تا تیلور مصدوم، خوب استراحت و تمرین کند و با قدرت به روی تشک برگردد. در ژاپن هم حسن تا ۱۷ ثانیه پایانی از حریف پیش بود؛ اما در لحظات پایانی تیلور به پاهای یزدانی رسید و کشتی را به نفع خود تمام کرد. جهانی ۲۰۲۱ با فاصله دو ماهه نسبت به المپیک در اسلو برگزار شد. این‌بار حسن برخلاف تیلور آماده آماده بود. آمده بود تا انتقام بگیرد. همه‌چیز دست به دست هم داده بود تا شیرشاه از جادوی شعبده‌باز عبور کند. در نروژ برخلاف تیلور این‌بار یزدانی بود که در ثانیه‌های پایانی به پای حریف رسید و اختلاف امتیاز را افزایش داد و پیروز شد تا طلای دیگری در کارنامه ثبت کند. اینکه چه عواملی دست به دست هم داد تا حسن یزدانی موفق به شکست دیوید تیلور شود، هدف اصلی ما از نوشتن این تحلیل است. در واقع آمادگی روحی، روانی و جسمی -که البته آسان به دست نیامده و عوامل متعددی در کسب آن دخیل هستند- به همراه آنالیز تخصصی -که منجر به اتخاذ تاکتیکی درست و اجرای تکنیک مناسب می‌شود-  از مهم‌ترین دلایل غلبه یزدانی بر تیلور در جهانی ۲۰۲۱ است. اینکه چرا حسن در دو جهانی ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ موفق به شکست تیلور نشد را باید در نبود عوامل بالا جست‌وجو کرد. حسن در دو جهانی قبل که هر دو در بلگراد صربستان برگزار شد به کل قافیه را به حریف خود باخت. در اولی بر خلاف دفعات قبل تایم نخست را هم به حریف واگذار کرد و‌ در پایان ۷ امتیاز از دست داد و شکست خورد و در آخرین مصاف همچون اولین دیدارش با تیلور که بیمار بود و ضربه فنی شد، با ضربه فنی باخت تا راند ششم را به بدترین شکل ممکن به دیوید واگذار کند. آیا حسن باز بیمار شده بود که به این شکل مغلوب  شد؟! 

اجازه بدهید برای اینکه موضوع راحت‌تر بیان و درک شود با مثالی ساده به آن بپردازیم. این دو ماشین که در ابتدای به توانایی‌های آنها اشاره کردیم، هر دو بی‌رقیب هستند و همه‌ چیز برای آنها در مسابقه فینال که رو در روی هم قرار می‌گیرند، خلاصه می‌شود. هر دو آمادگی بدنی بالایی دارند، برای همین اولین اشتباه حریف که منجر به از دست رفتن امتیاز درشت شود، می‌تواند آخرین اشتباه او باشد، پس در این شرایط سخت و نفسگیر، آنالیز بسیار می‌تواند کمک حال هر دو نفر باشد و‌چه بسا هر زمان فردی که آنالیز بهتر داشته و توانسته با تکیه بر این مهم تاکتیک خود را پیش برده و تکنیک مناسب را به نمایش بگذارد، پیروز شده است؛ با این حال وقتی داشته‌ها، لیاقت و اعتبار این دو را کنار هم می‌گذاریم، متوجه می‌شویم که یزدانی قهرمان بزرگ‌تری است و می‌تواند، برنده این دوئل باشد و نگارنده می‌توانم ادعا کنم که اگر مشکل یزدانی حل شود، آزادکار ایرانی به راحتی می‌تواند از سد تیلور عبور کند؛ اما مشکل کجاست؟ در واقع مشکل از آنجایی آب می‌خورد که ما با نگاه به صورت مساله به فکر تعویض قطعات که همانا روش مسابقه است، می‌افتیم که نتیجه نداده است. واقعیت را بخواهید یزدانی از نظر سخت‌افزار چیزی از تیلور کم ندارد که هیچ، بلکه زیاد هم دارد و به گواه خود حسن، زورش از تیلور بیشتر است. مشکل شیرشاه در مصاف با شعبده‌باز نرم‌افزاری و مغزافزاری است! حسن باید با تکیه بر مغز آماده خود، برنامه‌ای که در نظر دارد را روی تشک پیاده کند؛ اما موفق به این کار نمی‌شود، چراکه نرم‌افزار او که همان روحیه جنگنده و سلحشورگونه حسن است، در مقابل تیلور تضعیف شده و برای اینکه به حسن واقعی بازگردد، باید به خویشتن خویش، به آن ذات برنده رجوع کند که بازگشت به آن وضعیت ابتدای کارخانه، مستلزم وجود چند فاکتور است. ابتدا اینکه فردی که یزدانی تمام و کمال او را باور و قبول دارد، همچون یک «مراد» در کنارش قرار گرفته و در امر آنالیز و آماده‌سازی، او را همراهی کند تا یک‌بار دیگر این باور واقعی در حسن ایجاد شود که می‌تواند تیلور را نیز همچون سایر رقبا شکست بدهد و در طول مسابقه فرامینِ مراد خود را بدون از دست رفتن تمرکز یکی پس از دیگری پیاده کند و در صورتی که اتفاقی رخ داد، از هم نپاشد و به رقابت تا لحظه آخر ادامه بدهد و بداند که همچون فینال المپیک ۲۰۱۶ ریو -که انور گدوئف را در لحظات پایانی شکست داد- می‌تواند، این‌بار نیز پیروز شود و این مهم علاوه بر رابطه مرید و مرادی، بستگی مستقیم با روحیه یزدانی دارد؛ روحیه‌ای که حسن همواره از مردم گرفته، چنانچه دیدیم بعد از شکست در المپیک وقتی مردم را تمام قد کنار خود دید، دوباره کمر راست کرد و روی پا ایستاد و تیلور را به زیبایی شکست داد. واقعیت اینکه قطعه‌ای که در این ماشین برنده، خراب است، قطعه‌ای نیست که بتوان پیدا کرده و تعویض کرد، این قطعه باید توسط آن مراد، آن متخصص، آن مرشد تعمیر شود. این شیر آن شاهی نیست که در قفس، صلابت دوران رهایی را حفظ کند. او با این محیط غریبه است.نفس او به نفس مردم؛ به ملت -که در روزهای سخت کنارش بودند و نام‌اش را بلندتر از هر زمانی دیگری فریاد زدند- بند است، پس وقتی خود را کنار آنها ببیند، روحیه از دست رفته، باز خواهد گشت، باز غرش کرده و شعبده‌باز را با تمام جادوها و طلسم‌هایش، شکار خواهد کرد. اگر طلای المپیک می‌خواهید  بگذارید این یزدانی دوباره یزدانی شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها