بررسی عملکرد کاروان ورزشی ایران در بازی های آسیایی در گفتوگو با واعظآشتیانی؛
ورزش ما تلفیقی از سیستم گلخانهای و دیمی است
در دایره ورزش کشور اعم از کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و فدراسیونها افراد سر جای خودشان نیستند
نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی به پایان رسید و ایران با کسب 14 نشان طلا در جدول ردهبندی مدالی مسابقات در جایگاه هفتم قرار گرفت. این ضعیفترین عملکرد ورزش ایران در 21 سال گذشته بوده است. ایران در دو دوره قبلی مسابقات در سالهای 2014 و 2018؛ 21 و 20 طلا به دست آورده بود، اما اینبار نه تنها عملکرد دورههای قبل را بهبود نداد که در سراشیبی سقوط هم قرار گرفت. برای بررسی عملکرد کلی کاروان ورزش کشورمان در این مسابقات با امیررضا واعظآشتیانی، معاون اسبق سازمان تربیتبدنی که در کارنامهاش مدیرعاملی استقلال هم به چشم میخورد به گفتوگو پرداختیم.
واعظآشتیانی در خصوص وضعیت ورزش ایران به خبرنگار «اعتماد» گفت: نکتهای که وجود دارد ما باید ابتدا به سه یا چهار دوره قبل مراجعه کنیم و جدول را نگاه کنیم تا ببینیم در کجاها رشد داشتیم و کجاها افت داشتیم. تعداد طلاهایی که کسب کردیم رشد کرده یا تعداد نقرهها و برنزها. یک وقتهایی ما از نقره عبور کردیم و به طلا رسیدیم یا از برنز به سمت نقره آمدیم اینها باید مورد تحلیل قرار بگیرد. نکتهای که وجود دارد اگر تحلیل منطقی و کارشناسی صورت بگیرد پس از بررسی جدول و تعداد مدالها در رشتههای مختلف ورزشی باید احیانا پیشرفت برخی رشتهها و افول برخی رشتهها مورد تحلیل قرار بگیرد.
واعظآشتیانی ادامه داد: نکتهای که حایز اهمیت است اینکه سه روش در دنیا وجود دارد برای اینکه شاهد باشیم کشوری با برنامه جلو میرود یا خیر. یکی از آنها اقدامات سیستماتیک است. اینکه با برنامه ابتدا هدفگذاری کرده و بعد روی رشتههای مختلف ورزشی برنامهریزی و بعد تولید قهرمان میکنند. در ابتدا در سطح ملی و نهایتا در سطح قارهای و جهانی. یک مورد دیگر است که گلخانهای است، یعنی میگردند و یک عده افراد خاص را به صورت گلخانهای تربیت میکنند و به ظرفیتهای دیگر نگاه نمیکنند. یعنی قانع هستند به تعداد محدود در رشتههای مختلف ورزشی که این هم هدفگذاری منطقی در آن دیده نمیشود. اما مدل سوم که یکی از بدترین مدلهاست، دیمی عمل کردن است. اینکه به صورت بیهدف و بیبرنامه جلو بروند و دلخوش کنند به یکباره جرقه زدن برخی قهرمانان. این میتواند مدل دیگری باشد که خب برخی کشورها که هدفگذاری ندارند و روزمرّگی میکنند و دلشان به اتفاقات جرقهای خوش است پیش میگیرند.
مدیرعامل اسبق استقلال ادامه داد: کشورهایی هم هستند که این مدل را انتخاب میکنند، اگر هم نخواهند انتخاب کنند به دلیل ضعف مدیریت و برنامهریزی در حقیقت ناخودآگاه به سمت این مسیر میروند. اما نکتهای که نباید فراموش کنیم در این مدل گلخانهای است که مدل دوم بود. میبینیم مثلا در کشور ما برخی رشتهها میرویم در یک دوره المپیک مقامهای خوبی میآوریم، اما در دوره بعدی آن میبینیم نتیجه ضعیفتر میشود، دلیلش این است که ما پشتوانهسازی برای قهرمانان نداریم، چون آن قهرمانی که توانسته در مرحله اول به توفیقاتی برسد در دوران شکوفایی قرار داشته، اما در چهار سال بعد به افولش نزدیک میشود و متولیان امر هم پشتوانهسازی نکردند که برای این قهرمانی که امروز هست و احتمال افولش در دورههای بعد وجود دارد، پشتوانهسازی کنند و بتوانند در حقیقت این زنجیره تولید قهرمان را سیستماتیک و مرتب تعریف کنند. لذا افول قهرمانان در دورههای بعد یکی از موضوعاتی است که به یکباره شاهد آن هستیم که مثلا در بازیهای آسیایی از ۲۰ مدال طلا به 14 طلا میرسیم یا در المپیک از ۱۲ مدال طلا به ۶ مدال طلا میرسیم. بخشی از این برمیگردد به افول قهرمانان در دورههای بعد. اینجا نشان میدهد دوراندیشی انجام نشده و برنامهریزی نداریم و پشتوانهسازی را به خوبی انجام ندادیم. از ایشان سوال کردیم یک مثال که روی برنامه پیش میرود، چین است. برنامه سیستماتیک چینیها توقفناپذیر میشود. آنها چطور تا این حد موفق هستند؟
واعظآشتیانی پاسخ داد: بله، چین را مثال زدید به لحاظ آماری بگویم مثلا آنها در سال ۲۰۱۴؛ ۱۵۱ طلا داشتند و در دوره بعدی افت میکنند و به ۱۳۲ طلا میرسند در نقره هم همین اتفاق برای آنها میافتد. آنها میآیند و کار میکنند و در این دوره تعداد طلای آنها به ۲۰۱ میرسد و ۱۱۱ نقره و ۷۱ برنز هم میگیرند. ژاپن هم همینطور. نگاهی به عملکرد ژاپنیها در این سه دوره نشان داد آنها سال ۲۰۱۸ از سال ۲۰۱۴ بیشتر طلا گرفتند، اما در سال ۲۰۲۳ کمتر، چراکه چینیها در رقابت با ژاپن طلاها را از آنها گرفتند و نقرهها و برنزها هم همینطور. کرهایها هم همینطور . ازبکستان هم رشد قابل توجهی داشت. ازبکها در حال پیشرفت هستند. آنها از سال ۲۰۱۴ به این طرف رشد کردند و قزاقها و چینتایپه و هندیها همینطور.
مدیر ورزشی کشورمان در ادامه با اشاره به رقبای منطقهای ایران گفت: جالب اینکه بحرین ۱۲ طلا میآورد. جالبتر اینکه کشورهای آسیایی گامهای بلندی برمیدارند یعنی سرمایهگذاری میکنند، هدفگذاری دارند، برنامهریزی دارند و در عین حال مدیرانی را انتخاب کردند که برنامههایشان را اجرا کنند، چون برنامه به نوبه خودش برنامه و یک تکه کاغذ است. مهم مدیرانی هستند که بتوانند اینها را عملیاتی کنند. آنها در انتخاب مدیر درست عمل میکنند. امکانات سختافزاری و نرمافزاری را فراهم کردند. ببینید با اینکه بحرین محدودیت جمعیت دارد، اما تعداد طلاهایش قابل توجه است. بحرینی که سرزمینش یکسوم قشم ماست. این نشان میدهد دارند کار میکنند. حالا آنها یا قطریها از ملیتهای دیگر ورزشکار میآوردند چندان اهمیت ندارد. مهم توجه آنها به موضوع ورزش و برافراشته شدن پرچم کشورشان است. اینها نشان میدهد که سرمایهگذاری میکنند و اهمیت قائل هستند. آنها نیروی انسانی کارآمد در حوزه مدیریتی دارند و این به موفقیت نزدیکترشان میکند.
رییس اسبق فدراسیون دوچرخهسواری در خصوص اینکه ورزش ما به کدام از سه مدلی که ذکر کرده شباهت دارد، گفت: ما بین گلخانهای و دیمی هستیم. اینکه در برخی رشتهها که مدالآور بودیم، اما حالا نیستیم، برمیگردد به عدم پشتوانهسازی و برنامه نداشتن که همان مدل گلخانهای است. البته در برخی رشتهها هم اتفاقات خوبی افتاد که خلاقیت خود ورزشکاران بوده مثلا برادران عالمیان که خلاقیتهای خودشان بوده وگرنه فدراسیون آنها کار ویژهای نکرده یا دوچرخهسواری بانوان در کوهستان نقره میگیرد این از خلاقیت و زحمت خود آن فرد بوده است.
واعظآشتیانی در خصوص علت ناکامی ورزش ایران در بازیهای آسیایی به خبرنگار «اعتماد» گفت: وقتی که در دایره ورزش کشور اعم از کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و فدراسیونها افراد سر جای خودشان نیستند این اتفاق میافتد. ورزش ما روزمرّگی میکند و وقتی روزمرّگی میکند دیگر بیش از این انتظار نداشته باشید! ورزشی که در آن حواشی بیشتر نقش داشته باشد نسبت به متن دیگر بیش از این نباید انتظار داشته باشیم. ورزشی که هربار سر بودجه حرف و حدیث دارد و افراد هم در جای خودشان ننشسته باشند همین میشود، با اوضاع فعلی باز جای شکرش باقی است!
او با انتقاد از ابراهیم رییسی ادامه داد: چون گفتید مختصر جواب بدهم همین را بگویم افراد جای خودشان ننشستهاند. جان کلام این است. وقتی رییسی حکم برای فردی میزند به عنوان مشاور عالی اما معنی مشاور عالی را نمیداند و طرف در ورزش هیچ نقشی نداشته و حکم مشاور عالی میگیرد شما دیگر چه انتظاری دارید! این افراد نه در حوزه مدیریتی سابقه موفقی داشتند و نه در حوزه ورزش حضور داشتند. حتی در خارج از ورزش هم که بودند در حوزه کلان مدیریتی کار نکردند و وقتی افراد سرجای خودشان نباشند، مفهوم مشاور عالی هم نمیدانند. وقتی دبیرکل کمیته المپیک مصاحبه میکند و میگوید ما باید ارزیابی کنیم عملکرد فدراسیونها را این نشان میدهد که او هیچ جای ورزش نیست. ایشان نمیداند که ارزیابی فدراسیونها با وزارت ورزش است نه با کمیته المپیک یعنی او هنوز این را نمیداند و شما از همین یک قلم برو جلو! سوال کردیم آیا دولت نباید نگاه ویژهای به ورزش داشته باشد؟ وقتش نشده از شعار دادن به عمل برسیم؟
واعظآشتیانی در پاسخ اظهار داشت: اعتقاد دارم نه تنها این دولت بلکه ادوار دولتهای گذشته اصلا اعتقادی به ورزش به مفهوم آنکه امروز در دنیا مرسوم است، نداشتند یا کم داشتهاند. همینطور در استفادههای ابزاری از ورزش در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. ورزش را در حد مدال میبینند و در حد هیجانات زودگذر برای جامعه میدانند و در این حد و حدود! مثال ازبک و بحرین و قطر را زدم تا بگویم پولشان را دور نمیریزند و اگر دولت خرج میکند، میداند چطور هزینه کند و هر چند بخشهای خصوصی فعالی هم دارند. در دولتهای ما مثلا در دورهای رییسجمهور لباس فوتبال یا تکواندو برتنش میکند اینها نشاندهنده این نیست که دولت علاقهمند به ورزش است، علاقه به ورزش هدفگذاری کردن و برنامهریزی است. برنامه توسعه را ببینید. در ورزش ما کجا باید باشیم و چشمانداز ۲۰ ساله چه نشان میدهد؟
واعظآشتیانی در پاسخ به اینکه از ۲۰ نمره چه نمرهای به ورزش ما میدهد، افزود: مردم باید نمره بدهند، اما من با ارفاق نمره ۱۲ میدهم تا در درس نیفتند!
دیدگاه تان را بنویسید