سرمربی مستعفی تیم ملی تکواندو در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد»:
مقانلو: جایگاه ما در تکواندو تعریف شده است و به بعضی ها پاسخ نمی دهم/ به خاطر حفظ حرمت و جایگاهم با فدراسیون قطع همکاری کردم
سرمربی تیم ملی تکواندوی ایران که به تازگی همکاری خود را با فدراسیون قطع کرده است می گوید به خاطر خفظ حرمت، جایگاه و اعتبارش تصمیم گرفت با فدراسیون تکواندو قطع همکاری کند.
روزبه دلاور- تیم ملی تکواندوی کشورمان باوجود کسب 5 مدال نقره و برنز از بازیهای آسیایی دستش از مدال طلای این رشته کوتاه ماند تا انتقادات زیادی علیه کادر فنی تیم ملی تکواندو و رییس فدراسیون مطرح شود.
به گزارش روزنامه اعتماد، پس از بازیهای آسیایی، هفت نماینده اعزامی به رقابتهای گرندپری چین هم در کسب مدال ناکام بودند تا انتقادات از فدراسیون تکواندو و کادر فنی به اوج برسد و سرانجام مقانلو و فدراسیون در کمیته فنی فدراسیون تکواندو تصمیم به قطع همکاری با یکدیگر گرفتند. بیژن مقانلو کارنامه درخشانی در سمت مربیگری تکواندو دارد. او در دو تیم قهرمان ایران در مسابقات جهان نقش محوری داشت. در 2011 کنار رضا مهماندوست بود و در 2015 خودش بود با همکارانش. تیم در زمان مربیگری او در بازیهای آسیایی 2014 اینچئون 4 طلا گرفت. مقانلو در سالهای 2014 و 2015 بهترین مربی آسیا و جهان شد.
برخی منتقدان میگویند یکی از دلایل نتایج ضعیف تیم ملی جوانگرایی بود. اتفاقی که منجر شد مقانلو در مقابل بسیاری از ورزشکاران باسابقه این رشته قرار بگیرد و سرانجام آنهم به جدایی ختم شد؛ جدایی که حواشی آن پس از استعفای مقانلو هم تمام نشده است و بعضی از قدیمیهای تکواندو همچنان علیه این مربی اظهاراتی دارند. برای بررسی این صحبتها ترجیح دادیم سراغ مقانلو برویم و جواب وی را بشنویم. در ادامه گفتوگوی خبرنگار «اعتماد» با بیژن مقانلو را میخوانید.
درباره حواشی به وجود آمده صحبتی دارید؟
حواشی وجود ندارد! فراموش کنید. بالاخره هر کسی نظر خودش را میدهد و هر کسی میدانست چه کاره است. هر کدام از ما در جامعه تکواندو تعریف شدهایم و نیاز به صحبت نیست.
بعضیها درباره دوپینگ برخی تکواندوکاران، شما را هم مقصر معرفی کردند. در این باره هم صحبتی ندارید؟
والله من آنقدر درگیر مسائل عقب افتادهام هستم و اصلا به این موضوع اهمیت نمیدهم، اما تا آنجایی که همه میدانند اردو محلی است که تمام ورزشکاران در کنار هم هستند و با هم زندگی میکنند و این برمیگردد به ذهنیت آقایان که میخواهند برای خانواده تکواندو حاشیه درست کنند. همه ما در خانواده تکواندو تعریف شدهایم و جایگاهمان مشخص است و نیازی به صحبت کردن نیست، اما یکسری جزییات هست که اهمیت دارد. بعد از آمدن ما از چین آزمایشی که از کل بازیکنان گرفته شد، توسط فدراسیون پزشکی و نتایج هم به آلمان ارسال شد. تمام تستهای بازیکنان همراه با دو عزیز ما رضا کلهر و دانیال بزرگی منفی اعلام شده بود. پس عملا نتیجه میگیریم هدف فقط ۲ بازیکن ۶۸ کیلوگرم ما بوده و چه کسی و چگونه این کار را کرده هنوز این مساله مبهم مانده است. باتوجه به اینکه کلیه بازیکنان میدانند بعد از هر مسابقه از سکونشینها تست گرفته میشود بعضیها سفسطه میکنند در مورد هماتاقی شدن بازیکنان در اردو. کاملا مشخص است این اتفاقی که برای بازیکنان ما افتاد، اتفاقی بود که در چین افتاد. امیدوارم فدراسیون پیگیری کند. دو تا جوان ما که عملا میتوانستند الان در کوران رقابتهای کسب سهمیه المپیک باشند عملا حقشان ضایع شد. کاملا مشهود است این اتفاق در زمان برگزاری مسابقات رخ داد و باید بررسیهای لازم انجام شود تا حق این دو جوان آیندهدار ضایع نشود.
شما در تیم ملی انقلابی بهپا کردید و جوانگرایی را در دستور کار قرار دادید، اما نتیجه مناسبی نگرفتیم. نظر شما درباره نتایجی که با تیم ملی به دست آوردید، چیست؟
فکر نمیکنم نتایج ضعیفی کسب کرده باشیم. وقتی چندین مدال گرفتیم و در تورنمنتها شرکت میکنیم هدف اهمیت دادن به جوانان است. در بالاترین سطح مسابقات دنیا در سال ۲۰۲۳ ما سه طلا و دو نقره و یک برنز داشتیم. خدا را شکر همانقدر که جوانها به آن خودباوری میرسند که بتوانند در آینده برای کشورمان افتخار کسب کنند، خوشحال میشوم. وظیفه ما مربیان این است که خودمان را خرج این جوانان کنیم تا به خودباوری لازم برسند. بازیهای آسیایی 5 نماینده داشتیم که همه مدال گرفتند با توجه به شرایطی که داریم بهترین تیمها در گرندپری ازبکستان، کره، چین، ایران و اردن هستند. خوشبختانه بچههای ما باتوجه به جوانی که داشتند روبهروی حریفان نامدار خودشان به خاطر کمتجربگی واگذار کردند. ما در صدم ثانیه میتوانستیم نتیجه را تغییر بدهیم، ولی بچهها سعی و توان خودشان را انجام دادند و من فکر میکنم باتوجه به سنی که بچهها داشتند و حضورشان در اردوی بزرگسالان نتیجه، نتیجه بدی نبود. درست است مدال طلا نداشتیم ولی 5 نماینده 5 مدال نتیجه ارزشمندی بود برای یک تیم جوان. در حضور 15 ماهه من در رویدادها 78 مدال گرفتیم که 32 تا طلا بود و 20 نقره و 21 برنز. مسابقات از گرید دو به بالا بود که قهرمانان جوان ما حضور پیدا کردند. در سال 1401 و 1402 در مجموع 13 مرحله اردو داشتیم. بالاترین مسابقات گرندپری است و جوانان ما در سال 2013 در سه مرحله شرکت کردند که دو طلا، سه نقره و دو برنز کسب کردند. در مجموع رقابتهای گرندپری 11 طلا، 7 نقره و 19 برنز کسب کردیم. از سال 2013 تا 2016 هم که بودم 9 طلا، 4 نقره و 18 برنز به دست آوردیم.
کسب این نتایج به دلیل جوانگرایی بود؟
وقتی تیمی تحویل گرفتیم، وظیفهام این بود که ساختاری بسازیم با توجه به شرایط. فکر نمیکنم مربی باشد که بگوید در یک سال تیم را قهرمان جهان میکنم. در دوره قبلی تنها تیمی که دو بار در دنیا در یک سال قهرمان جهان شد، ایران بوده آن هم به واسط همکاری من و آقای مهماندوست و سایر دوستان یا تنها کادری بودیم که چهار طلا در بازیهای آسیایی برای ایران به دست آوردیم. اینها مشخص است، اما بعضی از دوستان مغلطه میکنند و برای همین میگویم ما در خانواده تکواندو تعریف شدهایم بعضیها اصرار دارند واقعیتها را درنظر نگیرند.
منتقدان اعتقاد دارند جوانگرایی میتوانست در کنار احیای بعضی از تکواندوکاران باسابقه باشد. آیا نمیشد مدالآوران باتجربه را به شرایط آرمانی رساند؟ جوانگرایی با قربانی شدن باسابقهها حاصلش این شد.
ما فضایی را فراهم کردیم که قهرمانان قدیم با جوانان به رقابت بپردازند و خوشبختانه انتخابیها شفاف بود و رسانهها هم حضور داشتند. هر مربی دوست دارد بازیکن خودش را داشته باشد، اما من معتقدم که باید بستری فراهم کرد تا جوانان به خودباوری برسند. من این ریسک را پذیرفتم و فکر نمیکنم میدانی را از تکواندوکاری گرفته باشم. به همه بها دادم و گفتم هر که مرد میدان است بیاید با این جوانان مبارزه کند. هدف شایستهسالاری بوده آنهم فقط در مسابقات رسمی. سعی کردیم از شایستهها بهترین استفاده را ببریم تا چه در حال حاضر و چه در آینده بتوانند بهترین عملکرد را برای کشورمان داشته باشند.
هماهنگی لازم یا آن بسترسازی که بنا بود بین کادرفنی و فدراسیون باشد، شکل گرفته بود؟
ما آن زمان هم که بودیم همین کار را کردیم. میگویم بستر باید فراهم باشد، اما ریسک خیلی بالایی دارد. مربی وظیفه دارد این ریسک را بپذیرد و با بستری که فراهم میکند جوانان را به آن آمادگی لازم برساند. من هر دورهای که آمدم اصل را بر شایستهسالاری گذاشتم.
با این نتایج کسب سهمیه المپیک در دسترس است؟
قهرمانان از سه طریق میتوانند وارد المپیک شوند. یکی رنکینگ که در طول مسیر ۴ ساله است و ۵ نفر مستقیم انتخاب میشوند و نفر ششم از طریق گرندپری میآید و بقیه هم که نمیتوانند به طور مستقیم جزو این 6تا باشند در مسابقات قارهای حضور پیدا میکنند. عملا وقتی نفراتی وارد مسابقات قارهای میشوند افراد باتجربهای هستند که در میادین مختلف حضور پیدا کردند اما جزو آن 6تا نبودند میآیند تا در قارهای سهمیه بگیرند. وقتی مسابقات را نگاه میکنیم ۹۵درصد قهرمانان المپیکی زیر رنکینگ 10 المپیک هستند یعنی اینها تجربه حضور در مسابقات را داشتند حالا باتوجه به محدودیتها که بر سر اعزام وجود داشت ما آمدیم از فرصت استفاده کردیم و در گام اول تیمی را تشکیل دادیم که بتواند در مسابقات المپیکی شرکت کنیم تاحدودی شرایط ایدهآل بود و الان هم شرایط خوب است. دو نفر شانس داشتند از طریق رنکینگ سهمیه بگیرند و بقیه هم این شانس را داشتند تا از طریق گرند سهمیه بگیرند و در مرحله سوم ما حداقل یک تیم قبراق داریم و الان با خودباوری که از طریق تقابل با رقبای صاحبنام به دست آوردند، میتوانند از طریق قارهای سهمیه بگیرند و بتوانند در المپیک افتخارآفرینی کنند.
سیاست شما معمولا اینطور است که میانهروی را درپیش میگیرید و معمولا با شرایط کنار میآیید، شاید برای همین هم باشد زمان بیشتری به شما داده نشد. اینطور نیست؟
همه چیز روی ورق مشخص است! با حرف زدن نمیتوانید بگویید منم! همه ما تعریف شدهایم چه در زمان قهرمانی و چه مربیگری، وقتی همه چیز مشخص است نیاز به توضیح دادن نیست. بعضیها که میآیند صحبت میکنند همیشه هستند! یک روز یک دانشجو رو به استادش میپرسد تا حالا درسی مانده که به من نداده باشی؟ استاد یک خط میکشد جلوی شاگردش و میگوید بدون آنکه به آن دست بزنی کوتاه کن. این دانشجو میرود پی کارش و بعد از یک سال میآید میگوید مگر میشود بدون دست زدن به خط آن را کوتاه کرد. استاد میگوید چرا نشود؟ یک خط بلند کنارش میکشد و یاد میدهد به جای خط کوتاه کشیدن آن را بزرگ کردن یعنی چه؟ یعنی باید انسان خودش را ارتقا دهد. یعنی خودت را بزرگتر کن و روی خودت بیشتر زحمت بکش نه اینکه با کوچک کردن این خط وقتت را الکی هدر بدهی. بازهم میگویم در تکواندو آدمها تعریف شدهاند.
برنامهتان برای آینده چیست؟
فعلا که دنبال کارهای عقبافتادهام هستم تا ببینم بعد چه اتفاقی رخ میدهد. در 6 سالی که زمان آقای پولادگر من کنار بودم در کشورهای مختلف حضور داشتم و سعی کردم تکواندوی ایران را آنطور که باید و شاید آموزش بدهم. علاوه بر این من مدیر منطقه ایران ایر در سه کشور آذربایجان، گرجستان و روسیه بودم. همینطور مدیرکل فرودگاه حضرت امام و مهرآباد. ولی چون همه میدانند من عاشق تکواندو هستم از هر فرصتی و از هر راهی استفاده میکنم تا بتوانم آنطوری که باید و شاید از تکواندو لذت ببرم. مکانش اصلا مهم نیست. لذت میبرم چون عاشق تکواندو هستم و سعی میکنم در هر مکانی آموزش داشته باشم.
اگر دوباره بیایند سراغ شما بازهم به تکواندو کمک میکنید؟
وظیفهام است تا تلاشم را کنم، اما تا آن زمان که نمیشود گفت چون نمیدانیم فردا زنده هستیم یا نه. فقط میدانم انسانها باید در زندگی تاثیرگذار باشند هر لحظه هم حضور دارند باید تاثیر نشان دهند. فلسفه مربیگری من این است تا زمانی که بودم براساس این فلسفه و شایستهسالاری کار خودم را انجام دادم.
این نسلی که شما ساختید در آینده موفق میشوند؟
شک نکنید موفق میشوند. همیشه گفتم سه نسل و این از همان نسل است، بیادعا و مقتدر و قوی. افرادی که انتخاب کرده بودم روی حساب و کتاب وارد شده بودند. جا دارد از تک تک آنها تشکر کنم. با تمام وجودشان تلاش میکردند. اگر بها داده شوند سالهای سال میتوانند افتخارآفرینی کنند.
باتوجه به اینکه رییس فدراسیون خودش هم تکواندوکار بوده، میتوانست بیشتر به شما زمان دهد.
مشکل خاصی با هم نداشتیم، اما بعضی وقتها در مسیر کاری که پیش میرویم همفکر بودن و همسو و همسلیقه بودن خیلی مهم است. دوران خوشی کنار هم بودیم آدم به خاطر جایگاه و اعتبارش باید تصمیماتی بگیرد، اما در هر صورت باهم دوست هستیم. باتوجه به صحبتهایی که در کمیته فنی داشتیم ،صحبتهایی داشتیم و یکی از شرایط من این بود که اختیار تام داشته باشم در تیم و به دنبال همسو نبودن تفکرات و سلیقه در انجام امور شرایط حفظ حرمت، جایگاه و اعتبارم انصرافم را اعلام کردم.
احساس میکردید به شما آن بهای لازم داده نشد؟
نه، سلیقهها در کار متفاوت است. هر که از یک راهی میخواهد به هدفش برسد.
مربی بعد این توانایی را دارد که تکواندو را به جایگاه اصلیاش برگرداند؟
آرزوی بهترینها را برای تکواندو دارم. افتخار تیم ملی افتخاری برای همه ماست.
دیدگاه تان را بنویسید