گزارش اختصاصی «اعتماد»؛
شرطبندی، جادوگری و مشکلات اخلاقی/ روایتهایی تکاندهنده از فساد زیر پوست فوتبال از زبان یک شاهد عینی
یک شاهد عینی که 18 سال در فوتبال و در باشگاه های مختلف رده های سنی و زیرگروه کار کرده روایت هایی تکان دهنده از فساد در فوتبال را بی پرده مطرح کرده است.
علی ولی اللهی| در سالنامه 1402 «اعتماد» پروندهای داشتیم با عنوان فساد در فوتبال پایه. گزارش مفصل و تکاندهندهای منتشر کردیم در مورد آنچه در لیگهای پایین و زیرگروه و ردههای سنی در جریان است.
به گزارش روزنامه اعتماد، حالا با توجه به اینکه بحث پرونده فساد در فوتبال باز شده ما بر آن شدیم خلاصهای از آن گزارش را در صفحه ورزش روزنامه اعتماد بیاوریم. شما میتوانید برای دستیابی به متن اصلی که شامل جزییات بیشتر است به سالنامه مراجعه کنید. امیدواریم این گزارش به نهادهای ذیربط در خشکاندن ریشه فساد در فوتبال کمک کند.
بازیکن مالی یا اصطلاحا «ملیپوش» کیست؟
خیلی عجیب است که یک نفر حاضر شده چنین حرفهایی را به زبان بیاورد. میگوید دلم میسوزد به حال فوتبال و بچههای مردم. برای همین تصمیم گرفتم آنچه در فوتبال زیرگروه و ردههای سنی جریان دارد را بازگو کنم. میپرسم اول بگو در چه پوزیشنی قرار داری؟ جواب میدهد: «نزدیک 18 سال است مربیگری میکنم. همه آنچه باید میدیدم را دیدم. همه جای فوتبال بودم. از حوزه که پایینترین سطح است و قبلش مدرسه فوتبال تا لیگ برتر. من هم تیمدار هستم هم مربی. در همه تیمها تقریبا چرخیدم.»
بحث اول در مورد پول درآوردن از مربیگری در ردههای پایه از راهی به جز قرارداد رسمی با باشگاه است. میگوید: «کلیشه مربیانی که میخواهند پول بگیرند این است که به پدر بچه که میآید و میگوید بچهام میخواهد فوتبالیست شود میگویند فوقالعاده است! در منطقه ما مربی هست که در ترهبار یک بچه را میبیند و به خانوادهاش الکی میگوید من بچهات را مثلا میبرم بارسلونا! وعده الکی میدهد. برای اینکه به آن پول برسد.»
کدام پول؟ چطور؟ «او را میآورد توی آکادمی و شهریه میگیرد. رنج قیمت فرق دارد. از مدرسه فوتبال به حوزه تا لیگ دو، لیگ یک، لیگ برتر رنج قیمت متفاوتی داریم. یک مدرسه فوتبال متوسط باید ماهی یک میلیون بدهی. اگر بیایی حوزه سالی قرارداد بخواهی ببندی سالی 20 تا 25 میلیون باید پول بدهی.»
باید پول بدهی؟ «بله. البته این توجیه دارد. میگوید میخواهم بچهام بازی کند و برود در شرایط مسابقه. تیمدار هم که نمیآید هزینه کند بچهای که ضعیف است را بازی بدهد. خانواده هم راضی است. میگوید من مقدار بیشتری هزینه میکنم ولی بچهام مسابقه میدهد.»
تیم حوزه اگر بیفتد چه میشود؟ «امتیازش سوخت میشود. شما اگر بخواهید تیم حوزه داشته باشید 40، 50 میلیون باید پول بدهید.»
برای مدرسه فوتبال چطور؟ «اگر بخواهی مجوز بگیری باید ثبت شرکت کنی و بعد ماده پنج نامه بگیری بعد از هیات فوتبال مجوز بگیری. میآیند مدرسه فوتبالت را میبینند و دو، سه تومن پول میدهی. یا خیلی خوب یا خوب یا متوسط.»
حوزه؟ «میروی هیات فوتبال یا توی این گروهها هستند کسانی که بخواهند امتیاز تیمشان را بفروشند. 40 میلیون تومان میدهی و امتیاز را میگیری. قیمت امتیاز لیگ دو حدود 250 میلیون است. یک سری تیمدارها هستند که بچههای مستعد را میبرند در مسابقات حوزه محک میزنند. لیگ دو اگر بخواهی بازیکن بیاوری دو مدل دارد. یک مدل فنی است. بازیکن خوب است. ممکن است باز هم پول بگیری از خانواده ولی گاهی مجبوری پول هم بدهی چون بازیکن خوبی است. بعضیها هم از ابتدا مالی هستند. رنج قیمتی که میگیری 40 تا 50 میلیون است. به اینها میگویند بازیکن مالی.»
میگویم اصطلاح بازیکن مالی را توضیح بدهد. «بازیکنی که ضعیف است ولی به خاطر پولی که خانوادهاش میدهند میآید بازی میکند. یک بازیکنی هم داریم فنی- مالی. البته تیمدارها به بازیکنان مالی میگویند ملی! مثلا از هم میپرسند چند تا ملیپوش داری؟ (با خنده) .»
برخی مربیان به دلار از خانواده ها پول میگیرند
آیا فسادی هم در کار هست؟ جواب میدهد «فساد هم دارد.» بعد ادامه حرفش را میگیرد «ایراد اول به هیات فوتبال و فدراسیون وارد است. چرا؟ هر کسی میتواند الان بیاید تیم بخرد. داشتیم بابای بچه توی کار ساخت و ساز بوده و میخواسته بچهاش فوتبالیست شود امتیاز یک تیم را خریده است. مثلا طرف در هیات فوتبال امتیاز تیم لیگ برتری دارد. خب 16 تیم هم که بیشتر نیست. تیمدار یا مربی به بابای بچه میگوید بیا امتیاز بخر تا دیگر خودش مجبور نشود سرمایهگذاری کند. در فوتبال ایران سرمایهگذاری کردن قمار است. الان هفتاد، هشتاد درصد تیمها در همه ردهها را باباها
خریدند.» با چه هزینهای؟ «لیگ دو 250 تومان است. سود سرمایهگذاری در لیگ دسته دو بسیار بالاست. برای همین جنجال دارد. چون از لیگ دو، سه تیم میآیند بالا و امتیاز میشود 3 میلیارد. بیشتر از دو و نیم میلیارد سودش است در سه ماه. ردههای مختلف قیمتهایش متفاوت است.»
دوباره تاکید میکنم فسادی ندارد این؟یعنی شاید کار خوبی نباشد اما فساد تعریف مشخصی دارد. جواب میدهد: «از اولش ناعدالتی هست. به مرور که میروی جلو ، بابا خوشش میآید. توی چرخه جلو میرود و میگوید چرا من همه پول را خودم بدهم؟ هزینه تیمداری را بگذار از راه دیگری در بیاورم. مثلا یک بابا با بیامو میآید سر زمین و بلافاصله پچپچها شروع میشود که آقا خدا را شکر روزی رسید! مربیان شروع میکنند صحبت کردن که بچهات را فوتبالیست میکنیم و ال و بل! همه هم الکی. بابا هم میآید پول میگذارد وسط چون بحث بچهاش است و وضع خوبی هم دارند. اینجا فساد شروع میشود. مثلا شما لیست ثابتی داری. 27 تا بازیکن میتوانی رد کنی. از آن طرف دوست داری تیمت هم بماند. پس 15، 16 تا بازیکن فنی میآوری که باید پول هم بدهی. اینجا با خودت میگویی دهتا بازیکن مالی رد بکنم؟ نه بگذارد 11 تا رد بکنم! اینجاست که میگویی فلان بازیکن مالی را اصلا اسمش را رد نکنم. پولش را میگیری اما اسمش را رد نمیکنی. طرف هم نمیفهمد. با خودت میگویی نیمفصل که میتوانم هفت تا بازیکن بیاورم، جایگزین میکنم.»
از او مثال میخواهم؛ «مورد داشتیم 5 هزار دلار گرفته ولی اسم بچه را رد نکرده. جدیدا هم دلار میگیرند. رنج قیمت دارند مربیان بین خودشان. میگویند بازیکن مالی آمد 100 بگیریم خوب است. بعد میآیی میبینی هزینهها زیاد است. طرف هم بازیکن ضعیفی است چون اگر ضعیف نبود که پول نمیدادند. خانوادهها هم شناخت ندارند.»
گرفتن رضایتنامه از مربی باشگاه با کلاشینکف!
بعد قبل از اینکه من بروم وسط حرفش با حرکت دست اشاره میکند که بگذار حرف تمام شود. «بازیکن جذب کردن خودش داستانی است. فرض کن طرف مربی سایپا است. یا پیکان و استقلال و پرسپولیس. همه بازیکنان اول کجا میروند تست میدهند؟ استقلال و پرسپولیس. خط بخورند میروند سایپا و پیکان. بعد همینطور پایینتر. من مثلا سرمربی استقلالم 200 تا بازیکن خوب برایم آمده. همه بازیکنان را نگه میدارم تا روز آخر. زنگ میزنم به یک مربی دیگر میگویم 5 تا بازیکن خوب دارم 100 بده بفرستم برای تو. تیمدار هم میترسد تیمش بیفتد بازیکن را میگیرد. فسادش کجاست؟ اینکه مربی دارد در این تیمها
حقوق میگیرد.»
ادامه میدهد «یا فساد دیگر اینکه شما مربی استقلال و پرسپولیسی. 200 تا بازیکن داری. همه را نگه میداری. 100تاش را میدهی به تیمهای دیگر. بقیه را نگه میداری. به آن بازیکنان میگویی برو فلان تیم دسته دو بازی کن نیمفصل میآورمت استقلال یا پرسپولیس. بچه را میفرستی دسته دو آن تیم میآید بالا دو میلیارد میگذاری جیبت ولی بچه فوتبالش در لیگ پایین تمام میشود. بازیکن داشتم الان لیگ برتر است. پیش یک مربی بوده رضایتش را نمیداده که بیاید یک تیم بهتر. فیلم این داستان را نشانم داد. گفت توی جلسه رفتم به مربی گفتم رضایتنامه بده! نداد! بابام و داییم با کلاشینکف رفتند بالای سرش! رفتند توی اتاق و اسلحه را گذاشته بودند روی سرش و رضایتنامه را گرفتند! حالا این توانسته با اسلحه بگیرد بقیه چی؟»
در مدراس فوتبال فساد اخلاقی بیداد میکند
همینطور وسط حرف زدن چیزهای تازهتری به ذهنش میرسد «مربی بازیکن مالی را در اینستا پیدا میکند، مربیان زیاد در اینستا میزنند معرفی بازیکن به فلان تیم. بازیکن مالی گیرشان میآید 200 میدهد. زنگ میزند به تیمدار میگوید بازیکن دارم 100 میدهد. 100 هم میگذارد جیب خودش. خیلیها هستند در این مسیر بیشتر از حتی تیمدار پول در میآورد.» میپرسم فساد فقط مالی است؟ «فساد اخلاقی هم داریم. سر همین داستان این بنده خدا که سال قبل میخواستند اعدام کنند بابت تجاوز. به جرات میتوانم بگویم این یک موردش است. من زیاد شنیدم. در مدارس فوتبال فساد اخلاقی بیداد میکند. خانوادهها به خاطر آبرو یا عدم پیگیری بیخیال میشوند.»
میخواهم بیشتر در مورد مسائل غیر اخلاقی حرف بزند. «میدانم هست. فقط یک نفرشان آمد به من گفت گذاشتم کنار! یعنی قبلا این کار را میکرده. سه، چهار نفر را میشناسم. بازیکن داشتم فرستادمش یک تیم سرشناس. اردوی شمال بودند که بعد از یک هفته باباش به من زنگ زد. من هم به او گفته بودم نرو آن تیم! خلاصه پدرش تماس گرفت که آدرس خانه مربی تیم کجاست میخواهم با قمه بروم سر وقتش. گفتم چی شده؟ گفت توی شمال توی اتاق میخواستند پسرم را خفت کنند! یا یکی دیگر از مربیان تعریف میکرد برایم که با فلانی کار میکردم و بعضی وقتها که میخواستم بروم توی اتاقش صداهایی میآمده و من نمیرفتم داخل. خیلی دردناک است اینها. بعضی بچهها زبانشان بند میآید. شاید نتوانند بگویند. بعضیها میترسند و برخی حجب و حیا دارند.»
کمی تامل میکند و میگوید «فقط بچهها هم نیستند.»
با نگاهم میپرسم یعنی چه؟
یواش میگوید: «مامان بچهها!»
واقعا؟ «بله! مامان بچه با مربی میریزد روی هم تا بچهاش بازی کند. در مدرسه فوتبالها از این داستانها زیاد داشتیم.»
برخی تیمدارها با فاکتورسازی پولشویی میکنند
پولشویی هم میکنند؟ «فاکتورسازی میکنند. شما یک پولی از جایی که درست نیست میآوری در فوتبال و میاندازی در چرخه فوتبال. یک میلیارد هزینه کردی ولی فاکتور میکنی 20 میلیارد هزینه کردم. کسی کاری ندارد که. آن پول را گم میکنی.»
چه کسی باید بررسی کند؟ «هیچ کس بررسی نمیکند. مرجعش در تهران مثلا هیات فوتبال است. همین آقای ماجدی گفتند اگر بیاید قیمتها میآید پایین.»
قیمت چی؟ «قیمت امتیازات تیمها. گفتند بالاست و اگر شیرازی برود میآید پایین. اصلا سر همین، شیرازی را برکنار کردند که قیمت بیاید پایین.»
مگر شیرازی قیمت تعیین میکرد؟ «همین دیگر. این داستانها را برای او علم کردند. کاری به تخلفاتش ندارم ولی این بحث که قیمت تیمها میرود بالا دست شیرازی نبود. 16 تا تیم هستند که همهاش دست هیات فوتبال نیست و تیمدار میگوید من فلان قدر میخواهم بفروشم. الان جوانان لیگ برتر شده 5 میلیارد. بعد یک امتیاز هم بیشتر نمیفروشد. در حالی که قیمتش شاید 3 میلیارد باشد. عرضه و تقاضاست. یک موقع است از 16 تا تیم 7تا میخواهند بفروشند قیمت میآید پایین. یک موقع است فقط یکی فروشنده است و خریدار باید بخرد چون رفتند یک نفر را آورده اند و طرف حاضر شده پول بدهد و اگر نخرد از دستشان میرود.»
اینها که تیم میخرند امکاناتی که ندارند؟ «هیچی! فقط یک امتیاز است. یک اسم است. اسمش در هیات فوتبال عوض میشود. از ایکس میشود ایگرگ و 500 میلیون جابهجا میشود. 5 میلیارد جابهجا میشود. 10 درصد هم هیات میگیرد. یعنی یک تیم 5 میلیاردی جابهجا میشود 500 میلیون هیات فوتبال میگیرد.»
از او میخواهم بیشتر در مورد مدرسه فوتبال حرف بزند. میگویم شنیدهام خیلی از مدارس فوتبال مجوز ندارند. جواب میدهد: « هی میگویند برخورد میکنیم. مدارس فوتبال هیچ کدام مجوز ندارند. سامانه هیات فوتبال برو و مدارس فوتبال مجوزدار را بزن کلا 100 تاست. در یک زمین فوتبال دهتا مدرسه فوتبال است. بعد در تهران به این عظمت ما فقط 100 تا داریم؟ 90درصد مدارس مجوز ندارند. خانوادهها آگاهی ندارند. خیلیها مدرسه فوتبال میزنند بعد یادشان میآید که مدرک مربیگری بگیرند!»
یک تیم 100 میلیون گرفت و باخت تا یک تیم دیگر در لیگ بماند!
بحث را میکشانم به سمت یک موضوع بسیار حساس: شرط بندی. جواب میدهد: «شرطبندی تا سه سال پیش در امیدها بود. شدید! خیلیها به خاطر همین شرطبندی وارد شدند و برد هم کردند و تیم را فروختند و رفتند. یک سری داستانها شد و سایتهای شرطبندی دیدند دارند ضرر میکنند. توی فوتبال پایه همه مربیان با هم رفیقند. یک دفعه توی یک بازی مربیان با هم هماهنگ میکنند یکی ببازد و ضریبش مثلا زیاد است. اندازه کل فصل پول برمیدارند. سایتهای شرطبندی دیدند اصلا نظارتی در فوتبال نیست و شرطهاشان را از روی فوتبال امید برداشتند. توی پایه پوشش نمیدهند.»
میپرسم یعنی دیگر شرطبندی نیست؟ «صد در صد هست. توی سایت نیست ولی به شکلهای دیگر هست. فت و فراوان! مثلا هفته آخر است. یک تیم باید ببرد و بماند. اگر بماند امتیازش 5 میلیارد است ولی بیفتد امتیازش میشود 2 میلیارد. شمای تیمدار نمیآیی 200 میلیون بدهی مربی حریف یا داور که بازی در بیاید؟ قطعا میکنی! یادم هست در رده جوانان هفته آخر هفت تا هشت تا تیم شانس سقوط داشتند. یک تیم سقوطش قطعی شده بود. به مربی یک تیم در حال سقوط گفتند زنگ بزن به آن تیم سقوط کرده 10 میلیون بده جای 6 ، 7 گل 10 تا بزنید! طرف نپذیرفت و گفت تیم ما میماند! غافل از اینکه شش تا تیم بالای سرش همه بسته بودند. یک تیم 100 میلیون گرفت و به یک تیم باخت. دیگری تا دقیقه 90 جلو بود و در عرض چند دقیقه 3 تا خورد. یکی از مربیان که تیمش مانده بود پول پرت میکرد در زمین. آخرش همان تیمی که زیر بار شرطبندی نرفت، افتاد! یعنی اصلا فکرش را نمیکرد وگرنه خیلی هم بحث سالم کار کردن نبود. سال بعدش همان آدم تیم داشت و هفته آخر با تجربهای که به دست آورده بود پول داد و ماند! اینها همه فساد است.»
داور بازی شب قبل از مسابقه علنا میبندد
متعجب از این شرایط سوال میکنم از جایی آمدند برای بررسی؟ «از هیچ جا! آقا داور بازی علنا میبندد. همه را میشناسم. شب بازی میبندند. فیلم بازی را میبرند هیات فوتبال دو هفته محروم میشود. داور 100 میلیون گرفته. برای بازی چقدر میگیرد؟ 200 هزار تومان! نه 500 هزار تومان! میگوید مگر دیوانهام! پارسال بازی بود من خودم چک 300 میلیونیاش را دیدم. داور چند تا پنالتی گرفت. بازیکنان البته خراب کردند و تیم هم افتاد! چرا؟ چون مربی اول فصل 17تا بازیکن مالی گرفته بود و هیچ کدام نمیتوانستند یک پنالتی بزنند! شما میخواهی تیمت نتیجه بگیرد باید دو، سه تا بازیکن مالی بگیری. من نمیگویم نگیرند ولی به خانوادهها هم
بگویند.»
سر تکان میدهد و میگوید وضعیت خراب است. مثال میزند: «مربی زنگ میزد میگفت نیمفصل اول من میبازم نیمفصل دوم تو. این شکلی هر دو تیم حداقل سه امتیاز داریم دیگر.»
خودکشی کسی که با پول طلاهای مادرش میخواست فوتبالیست شود
ادامه میدهد: «یکی از همبازیانم یک بار مرا دید کنار زمین و گفت فلانی یک بازیکن مالی دارم تو را به خدا این را یک جوری توی تیمت جا کن. گفتم من از این کارها نمیکنم. یکی دیگر از همبازیانم که مکالمه ما را شنید آمد سمتم و گفت حواست به فلانی باشد هفته قبل یک نفر خودکشی کرده ولی این عین خیالش نیست. بعد برایم تعریف کرد بازیکن طلاهای مادرش را فروخته و طرف رفته پول را از او گرفته، ولی هیچ جا معرفیاش نکرده و بچه هم رویش فشار آمده رفته خودکشی کرده. همه دنبال طرف هستند. من شوکه شدم!»
باز هم مثال میزند: «پارسال یک نفر با سمند سفید با همسرش آمد سر زمین. گفت من میخواهم ماشینم را بفروشم. مادرش گفت من طلا دارم میفروشم. فقط بچه ما بازی کند. گریهام گرفته بود گفتم هیچوقت این کار را نکنید! گفتم بیاید تست بدهد اگر خوب باشد برش میدارم. ولی اگر گیر کس دیگری میافتاد میگفتند بله برو بفروش و پول را از طرف میگرفتند. ما یک موقع است میبینیم وضع مالی بابای طرف خیلی خوب است و میگوییم اشکالی ندارد. ولی یکی هست چیزی ندارد. بچه بدبخت را میآورند و پولش را میگیرند و بیگاری میکشند از طرف و بازی هم نمیدهند به او و اسمش را رد نمیکنند. خانواده هم فکر میکنند بچهاش در لاماسیاست. نمیدانند که چه خبر است. از شهرستان بچهشان را فرستادند تهران به این امید که فوتبالیست شود.»
پدر یکی از بازیکنان 30 میلیون داد تا پسرش در دربی فیکس باشد
میپرسم اگر یک نفر استعداد خیلی بزرگی نباشد و در حال رشد باشد بدون کمک مالی نمیتواند موفق شود؟ جواب میدهد: «قطعا در تیمهای دولتی که هزینه نمیکنند بازیکنان فنی خوب میآیند و بازیکنان مالی با فنی خوب میروند. یکی دو تا فنی مالی خوب میگیرند. آنجا 500 - 400 میلیون میدهند و مثلا میگویند بچهام پیراهن تیم پیکان را میپوشد. قیمت در تیمهای مختلف متفاوت است. فلان تیم رده پایین 100 میدهند. تیم سرشناس 500 - 400 میلیون. من خودم در جریانم در دربی برای اینکه یک گلر بایستد توی دروازه 30میلیون داده بود. بازیکن فنی هم بودهها! ولی برای اینکه در آن بازی خاص فیکس باشد پدرش 30 میلیون داد. این را از خود مربی طرف شنیدم.»
پرسپولیس و استقلال هم بازیکن مالی میگیرند؟ «صد در صد!»
قیمت؟ «یک میلیارد. 500 میلیون، 600 میلیون. من مدرسه فوتبال استقلال و پرسپولیس بودهام.»
مساله بعدی جادوگری است. میخندد و میگوید: «من که اعتقاد ندارم؛ در بزرگسالان هست. خودم هم دیدم. جادوگر هم دارند. ف ح میدانم جادوگر دارد. دعا میخواند و به مربی میگفتند این بازیکن را دقیقه فلان بفرست داخل یا فلان لباس را بپوش. برخی مربیان هم ضد جادوگر داشتند.»
شب قبل از مسابقه آمدند سراغم که فلان قدر میدهیم شل بگیرید!
خودش برمیگردد به بحث اصلی و فوتبال پایه. «فوتبال پایه خراب شده. اگر بخواهی سالم کار کنی، سود ندارد. من خودم پارسال سالم کار کردم. در مجموع دو میلیارد و خردهای هزینه کردم. تازه بازیکن مالی هم گرفتم. ولی تهش دیدم هیچ سودی ندارد برایم. فروختم واحد خریدم و الان بیشتر سود کردم. ولی اگر دزدی بخواهی بکنی راحت است. میتوانی بروی تیم حوزه بگیری 27 تا بازیکن به اضافه10تا بگیری همه هم مالی. آخرش هم بگویی تیمم افتاد که افتاد! یکی از دوستانم بود تیمش افتاد گفتم نابود شدی که! گفت از دید شما نابود شدم. در واقعیت من قهرمان شدم. پرسیدم چطور؟ گفت دو میلیارد درآوردم! 500 میلیون میگذارم سهمیه جدید میخرم!»
گفتم از مواجهه مستقیم خودت با تبانی و شرطبندی بگو؟ جواب داد: «توی یک دوره نه چندان دور تیم ما نه میافتاد نه قهرمان میشد. از چند هفته مانده به پایان مسابقات این معلوم شده بود. از همان موقع هر شب یک نفر جلوی در خانه ما بود. فلانی تو را به خدا فلان قدر پول میدهم این بازی آن بازی، یک امتیاز، سه امتیاز. اصلا زیر بار نرفتم. به مربی تیم هم گفتم دیوانه نشوی وا بدهی! رزومهات را خراب نکنی! آبروی مرا نبری.
رسیدیم به یک تیمی که داشت میافتاد. زنگ زد و گفت ببینمت. از آن سمت یک داوری داریم که همه بازیهای رده را او میبندد. شب قبل از اینکه بازی برگزار شود یک نفر به من اطلاع داد که بازی تیم تو بسته شده (یعنی تبانی انجام شده) رفتم به مربی تیم گفتم فکر کردی من از این دوزاریها هستم که مرا بپیچانی؟ بهش گفتم موافق بستن نیستم ولی اگر قرار است ببندی من صاحب تیمم و باید باشم! جلسه گذاشتیم و قرار شد جای تبانی، آن تیمی که نیاز به برد ما داشت در صورت بردن ما پاداش بدهد که حلال هم باشد. در نهایت این شد که ما برویم یک تیم را ببریم تیم پایینی آنها فلان قدر به ما پاداش بدهد. مربی تیمم گفت نصف - نصف! گفتم چرا نصف - نصف؟ تو چه کارهای؟ حقوقت را کامل گرفتی. در نهایت گفتم راضی نیستم ولی باشد چرا؟ چون میدانستم اگر قبول نکنم میرود تبانی میکند و میبازیم و بدتر میشود و پول هم گیرمان نمیآید. (باخنده) سر بازی تازه فهمیدم اینها داور را هم خریده بودند که مطمئن شوند ما میبریم. بازی را بردیم و نصف پول آمد به حسابم بعد تازه متوجه شدم مربی تیم خودش 10 میلیون جداگانه گرفته بوده!»
میزند روی پایش و میگوید:«پارسال به جرات میگویم فلانی که توی فلان تیم است کل لیگ را مهندسی کرد که تیمش بماند. خیلی خرج کرد؛ آنقدر که اگر تیمش میافتاد به صرفهتر بود.»
ادامه داد: «فصل قبل تا نیم فصل آنقدر امتیاز جمع کرده بودیم که مطمئن بودم نمیافتیم اما باز هم استرس داشتم که فلان بازی را نبندند یا داور را نبینند یا فلان نتیجه علیه ما رقم نخورد. کار به جایی رسید که سرنوشت خیلی تیمها دست ما بود. آنقدر زنگ میزدند که راحت میگویم اگر میخواستم میلیاردی پول به جیب میزدم. یک تیم دیگر این کار را کرد. 300 میلیون فقط برای یک بازی گرفت و به داور هم پول داده بودند.»
دیدگاه تان را بنویسید