آن از ثبت نام انتخابات ریاستجمهوری این هم از پایان لیگ!
وقتی «ثبتنام شرکت در انتخابات ریاستجمهوری» تبدیل به آن نمایش عجیب و غریب می شود چرا لیگ ما این شکلی نباشد؟
بیست و سومین دوره لیگ برتر شنبه شب با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید اما حواشی آن بعد از گذشت چند روز هنوز ادامه دارد و به نظر میرسد بیشتر هم ادامه خواهد داشت.
به گزارش روزنامه اعتماد، چند روز قبل از اتمام لیگ در یادداشتی نوشتیم بسیار خوشحال هستیم که این لیگ سراسر حواشی با بار فنی بسیار پایینش رو به اتمام است و اتفاقا پیش بینی هم کرده بودیم که ممکن است حواشی آن فعلا تمام نشود اما فکرش را هم نمیکردیم که شرایط به این سمت کشیده شود که دو مدیرعامل باشگاه در یک برنامه تلویزیونی مثل هواداران تینیجر به هم بپرند. اما این مورد نادر هم توسط لیگ فوتبال ایران اصطلاحا «آنلاک» شد تا دیگر هیچ حرمتی در فوتبال مملکت باقی نمانده باشد.
بارها نوشتیم که شرایط فوتبال ایران متاثر از شرایط کلی کشور و در یک مقیاس پایینتر متاثر از نحوه مدیریت کلان فوتبال است. وقتی طبق گفته کارشناسان سیاسی مقوله بسیار حساسی به اسم «ثبتنام شرکت در انتخابات ریاستجمهوری» تبدیل به آن نمایش عجیب و غریب میشود چرا لیگ ما که اتفاقا پایانش مقارن شد با روزهای شلوغ وزارت کشور این شکلی نباشد؟ مگر نباید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید؟ فدراسیون فوتبال ایران در مظان اتهام است و تحت فشار افکار عمومی قرار دارد چرا مدیران باشگاههای ما رفتار درستی داشته باشند؟ وقتی پرونده فساد گسترده چند ماهی است که باز شده و پای بسیاری از مدیران ارشد فوتبال از جمله رییس کمیته داوران فدراسیون را درگیر کرده ولی فدراسیون خواب است، چرا هواداران باید بپذیرند که همه چیز در بستری از رقابت سالم جریان دارد؟ چرا از آنها انتظار داشته باشیم که در شبکههای اجتماعی بالا تا پایین رقیب و نفراتشان را زیر سوال نبرند؟
امروز که همه فریاد VAR سر میدهند و از رییس فدراسیون فوتبال «خواهش» میکنند زودتر این تکنولوژی را وارد کشور کنند باید یاد روزهایی بیفتند که همین آقای رییس در مصاحبههای رسانهای خود قبل از بازگشت به فدراسیون فوتبال در تابستان سال 1401 قول آوردن کمک داور ویدیویی را داده بود. حالا مدیران استقلال که مدام قهرمانی رقیب را زیر سوال میبرند باید پاسخ بدهند چرا از رییس فدراسیون فوتبال و رییس سازمان لیگ نمیپرسند آن وعدهها چه شد؟ البته ما میدانیم چرا نمیپرسند! به هر حال زدن حرفهای عوامانه و مردود خواندن قهرمانی رقیب بسیار کم هزینهتر و مخاطب پسندتر است تا سرشاخ شدن با مدیران فدراسیون و پذیرفتن اشتباهات خودی!
بعد وقتی ردهبندی لیگهای باشگاهی آسیا منتشر میشود عدهای تعجب میکنند که چرا لیگ برتر جام خلیج فارس به رده ششم آسیا سقوط کرده و پایینتر از لیگهای امارات و قطر ایستاده است! فوتبالی با این همه استعداد و نیروی انسانی زیر کشورهایی قرار میگیرد که جمعیتشان اندازه یک استان ایران نیست و تعداد فوتبالیستهایشان یکهزارم ایران هم نمیشود. دلیلش چیست؟ چیزی به جز مدیران نالایق و برنامهریزیهای اشتباه به ذهن شما میرسد؟
لیگ بیست و سوم تمام شد و پرسپولیس جام قهرمانی را بالای سر برد. اما خروجی این لیگ برای فوتبال کشور چه بود؟ چند بازیکن جدید به فوتبال ایران اضافه شدند؟ تیم ملی ما از لیگی که برگزار شد چه سودی برد؟ مردم چه لذتی بردند؟ پاسخ این سوالات همانند بیشتر نتیجههای لیگ ایران است: صفر - صفر، صفر - صفر!
نمی شود همه چیز را در یک جدول ردهبندی پایان فصل خلاصه کرد. امروز تمام کسانی که سال گذشته دست اندرکار فوتبال ایران بودند باید مورد پرسشگری قرار بگیرند که چه دستاوردی داشتند؟ باید به تمام آنها نمره داد و هر کس در این امتیازدهی رد شد به دستههای پایینتر سقوط کند؛ یعنی برکنار شود. آنها که قانون سقف بودجه را گذاشتند بگویند چطور اجرایش کردند که هنوز محل دعوای تیمهاست؟ آنها که باید کمک داور ویدیویی میآوردند بگویند چرا هر سال وعده سال بعد و نیم فصل آینده را میدهند؟ آنها که مدیریت داوران را برعهده داشتند، توضیح بدهند چرا این همه اشتباه داوری تاثیرگذار در طول فصل داشتیم؟ آنها که برای برگزاری مسابقات لیگ برنامه ریختند، بگویند چرا مسابقات این همه طول کشید و برای فصل بعد قرار است چطور برنامهریزی کنند تا این همه مصدوم ندهیم؟ آنهایی که مسابقات را پخش کردند و باز هم سهمی به فوتبال ندادند بگویند کی قرار است دست از انحصار بردارند و بگذارند این فوتبال بدبخت کمی نفس بکشد؟
و از همه مهمتر! این حجم بزرگ حاشیه که همه چیز را به درون خود میکشد و جا برای هیچ بحث دیگری باقی نمیگذارد چه زمانی تمام میشود؟ وقتی یک سری مدیر نالایق از فوتبال کنار بروند؟ وقتی تکنولوژی روز دنیا به ایران برسد؟ وقتی باندهای فاسد که در همه جا از فدراسیون تا سازمان لیگ و تیمها و رسانهها ریشه دواندهاند، متلاشی شدند؟ مشخص نیست! آنچه امروز به شکل واضح میتوان گفت این است که با این دست فرمان سال بعد و سالهای بعد شرایط به همین منوال خواهد بود. شاید هم بدتر!
دیدگاه تان را بنویسید