گفتوگوی اختصاصی «اعتماد» با آندرس گارسیا، مربی اسپانیایی؛
گاریدو در اسپانیا شناخته شده است/ نکونام ذهن مدیران اسپانیایی را باز کرد و باید بازیکنان جدید از او سپاسگزار باشند!
آندرس گارسیا مربی اسپانیایی که سال ها در فوتبال و رسانه های این کشور مشغول به کار بوده در مورد قهرمانی اسپانیا در یورو و لالیگایی های ایران صحبت کرده است.
روزبه دلاور| بعد از قهرمانی تیم ملی اسپانیا در رقابتهای یورو دنیای فوتبال باز هم به ماتادورها تعظیم کرد. اسپانیاییها در تمام بازیهای یورو نمایش چشمنوازی داشتند و توانستند برتری خود را به حریفان دیکته کنند. در فوتبال ما هم گاریدو که یک سرمربی اسپانیایی است هدایت پرسپولیس را برعهده دارد که باید دید این مربی میتواند در لیگ ما دوام بیاورد یا خیر؟ قهرمانی اسپانیا و مربیگری گاریدو در پرسپولیس بهانهای شد تا با آندرس خسوس گارسیا تبار، مربی کهنهکار اسپانیایی که در حال حاضر به عنوان مدیر تیمهای فوتبال در آفریقا، پروژه کشف و شکوفایی استعدادهای آفریقایی را دنبال میکند تماس بگیریم و با او در خصوص مسائل مختلف فوتبال گو و گفت کنیم. در ادامه ماحصل صحبتهای خبرنگار «اعتماد» با این مربی اسپانیایی را میخوانید.
در ابتدا از خودتان برای ما بگویید. از کجا شروع کردید و چه کار میکنید؟
خب مدارک من به عنوان مربی U.E.F.A PRO A است که حداکثر امتیازی است که میتوان به یک مربی در فوتبال اروپا اعطا کرد اما به عنوان یک بازیکن دوران حرفهای من خیلی کوتاه بود چون در 21 سالگی به دلیل مصدومیت مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم. در دوران جوانی در قابل اعتناترین تیمی که در آن بازی میکردم و در عین حال شهر من به حساب میآید آلباسته بالومپی بود. تیمی که چندین بار در لیگ دسته اول فوتبال اسپانیا حضور داشته است. و در حال حاضر در دسته دوم فوتبال اسپانیا بازی میکند.
در مربیگری سالهای طولانی در سطوح مختلف کار کردید. از تجربه خود در مربیگری در تیمهای مختلف بگویید؟
خب به عنوان مربی تیمهای زیادی هستند که من این شانس را داشتهام که با آنها کار کنم و میتوانید آنها را در ویکیپدیا یا transfer markt جستوجو کنید. تقریبا همیشه در دسته سوم فوتبال اسپانیا کار کردم و در حال حاضر هم با فدراسیون گینه کار میکنم. اگر بخواهم به برخی از آن تیمها اشاره میکنم، لورکا، مریدا، باداخوز، خرز، جائن، الخسیراس و در فوتبال حرفهای با باشگاه ورزشی تنریف همکاری داشتم. در خارج از اسپانیا در مالزی در تیم جوهور بودم؛ تیمی که در دهه گذشته بر فوتبال مالزی مسلط بوده است و مدام به رسیدن به اهداف بزرگ در آسیا نزدیک میشود. ضمن اینکه من در دو تیم عمانی حضور داشتهام؛ یکی عمان است، تیمی که به لیگ دسته اول صعود کرده بود و در حال حاضر در این رده به خوبی تثبیت شده است. در نیمه نهایی جام سلطان در عمان تیمم را هدایت کردم و سپس به تیم DHOFAR که موفقترین و بزرگترین تیم عمان است رفتم، فینال جام سلطان را بازی کردیم و با توجه به موفقیتهای ورزشیام قهرمان لیگ شدیم. من 5 تیم دارم که آنها را از دستههای پایینتر به سطح بالاتر در فوتبال اسپانیا رساندم؛ تجربه چندین پلیآف و صعود و خوشبختانه هم در مالزی، عمان و فصل گذشته در گینه با تیمهایی کار کردم که همیشه قهرمان شدند. اما در حال حاضر نزدیک به دو سال است که در گینه استوایی هستم؛ در پایتخت آن مالابو، یک تیم دسته اول را در اختیار دارم آکادمی کانو اسپورت را در اختیار دارم و یک تیم بزرگ در آکادمی کشور گینه را آموزش میدهم. همچنین با فدراسیون این کشور در ردههای مختلف همکاری میکنم. فوتبال گینه بیشترین بازیکن را به اروپا و به ویژه اسپانیا صادر میکند و تنها کشور آفریقایی است که زبان رسمی آن اسپانیایی است و من هم در این راه با آنها هستم.
از فوتبال اسپانیا صحبت کنید؛ از نظر من این فصل خیرونا برخلاف انتظار ظاهر شد. اینطور نیست؟
میتوان گفت که این لیگ با هیجان کمی بود، زیرا رئال مادرید برتری زیادی نسبت به بارسلونا در لیگ نشان داد. اما خیرونا شگفتی خوشایندی بود. شکی نیست که خیرونا تنور لیگ را داغ نگه داشت و من معتقدم که آنها بهترین فوتبال را انجام میدهند و این به آنها اجازه میدهد در فصل آینده در لیگ قهرمانان اروپا بازی کنند و همه را شگفتزده کنند.
درباره قهرمانی اسپانیا در اروپا صحبت کنید؛ این تیم شایستگی قهرمانی در این دوره از بازیها را داشت؟
البته! من معتقدم که به ندرت در یک تورنمنت بینالمللی، مثل مسابقات قهرمانی جهان و قهرمانی اروپا، یک تیم تمام بازیها را میبرد. فقط برزیل در دهه 70 توانسته بود. حال هم اسپانیا توانست این کار را انجام بدهد، اما در عین حال بهترین فوتبال را هم بازی کند. آنها فرانسه، ایتالیا، آلمان، انگلیس - که سابقه قهرمانی جام جهانی را داشتند - شکست دادند. اسپانیا حالا تنها تیمی هست که 4 جام یورو را برده است، خلاصه اینکه بهتر بود، برتر بود و شایسته برنده شدن بودند!
چطور مربیان اسپانیایی این حد ریسک میکنند و از جوانان کم سن و سال در بازیهای حساس استفاده میکنند؟
مربیان، اگر لیگی بدون تولید داشته باشند قطعا دوست دارند محافظهکار باشند. ما مربیان تمایل داریم کاملا محافظهکار باشیم و گاهی اوقات شرط بندی روی پسران جوان برای ما سخت است! البته سبک کار خودم این طور نیست؛ زیرا اگر خودم را به خاطر چیزی متمایز کرده باشم، همین ریسک روی جوانان است. از سن و سال مهمتر استعداد یک بازیکن است. اسپانیا به خیلی از پسرها کمک کرد که در لیگ دسته اول بازی کنند و برخی از آنها بینالمللی باشند. البته لمین یامال بازیکنی خارقالعاده محسوب میشود؛ پسری که هنوز 17 ساله نشده بود، برای اولین بار گلزنی در یک تورنمنت بینالمللی آن هم مقابل فرانسه را تجربه کرد. نه برای آن گل بلکه یکی از بهترینها برای رسیدن اسپانیا به قهرمانی بود. کار او را فقط با کار پله در جام جهانی سوئد با برزیل که در سال 58 به قهرمانی رسیدند، میتوان مقایسه کرد. اما فعلا باید صبر کرد و خوب از او مراقبت کرد تا تکامل آن را دید و نباید حالا او را وارد مقایسه کرد. جالب اینکه مادر لامین اهل گینه استوایی است.
برسیم به فوتبال ایران؛ از فوتبال ایران چه شناختی دارید؟
ایران یکی از قدرتمندترین تیمهای آسیاست. میدانم که سه بار قهرمان شده، 6 بار در جام جهانی حضور داشته و در جامجهانی گاهی هم باعث وحشت تیمهای بزرگ شده است اما بدشانس بودید. در دو دوره قبلتر باکسب چهار امتیاز هم به مرحله حذفی صعود نکردید. با این حال فوتبال ایران یک قدرت جهانی است، در حال حاضر در رده بندی F.I.F.A در بین 20 تیم برتر قرار دارد. فوتبال ایران، قدرت بدنی بالایی دارد و بازیکنان کیفیت فنی بسیار خوبی دارند و بسیاری از بازیکنانش میتوانستند در تیمهای مهم اروپا بازی کنند اما بدون شک مهمترین بازیکن آن در حال حاضر که من این فرصت را داشتهام که او را در تیمهای مختلف ببینم، مهدی طارمی است، بازیکنی که تفاوت را در تیمش ایجاد میکند. او قبلا این کار را در پورتو انجام داده بود. او سقف شیشهاش را شکست و از لیگ قطر به پرتغال آمد و حالا هم به ایتالیا رفته است!
از شجاعی و نکونام که قبلا در لالیگا بازی میکردند، شناختی دارید؟
راستش در مورد شجاعی چیز زیادی ندارم که به شما بگویم. خاطرهای که دارم مربوط به یک بازیکن تاکتیکی است که بخش فیزیکی، فنی و در قالب تاکتیکی کامل است درباره نکونام حرف میزنم! در اوساسونا بازیکن بسیار مهمی بود و خودش را به خوبی نشان داد. در یک دوره که یک تفاوت را در این تیم ایجاد کرد، او یک مرجع واقعی بود و من هم از نزدیک او را میشناسم. فردی که او را به اسپانیا آورد؛ دوست خوب من است. او و خانوادهاش خیلی خوب با اسپانیا سازگار شدند و او کاری کرد که بسیار مهم است. او ذهن بسیاری از مدیران ورزشی را باز کرد که جرات نداشتند بازیکنانی از لیگهای کمتر شناخته شده را به اسپانیا و اروپا بیاورند. بسیاری از بازیکنانی که از این موضوع بی اطلاع هستند باید بسیار سپاسگزار نکونام باشند! او بازیکنی است که بیشترین بازی ملی را برای ایران انجام داده است، اسطورهای برای فوتبال ایران است که در اینجا در اسپانیا اثری از خود بر جای گذاشته است.
گاریدو سرمربی پرسپولیس در ایران شده؛ او چطور مربی است؟
گاریدو یک مربی شناخته شده در اسپانیا است؛ جایی که او در تیمهای سطح بالایی مانند ویارئال، بتیس، کاستلون مربیگری کرده است. اما مهمتر از همه او حرفه خود را در خارج از اسپانیا انجام داده است. جایی که اعتبار شناخته شدهای دارد؛ الجزایر، مصر و مخصوصا مراکش و الان در کشورش مربی با سابقه بینالمللی طولانی است و از نظر من که او مفاهیم فنی و تاکتیکی را بسیار خوب درک میکند و بازیکنانی که او را به عنوان مربی در تیمهایشان داشتهاند درباره گاریدو به من گفتهاند که برای آنها کار کردن با این مربی بزرگترین افتخار بوده است! او میتواند بازیکنانش را به سطح بالاتری برساند.
فکر میکنید او در فوتبال ایران دوام میآورد؟
خوان کارلوس گاریدو یا هر مربی دیگری باشد الان خیلی از مدیران عجولانه تصمیم میگیرند. انگار زمانه تغییر مداوم مربی است! در حال حاضر بیشتر مدیران صبر ندارند؛ حتی انگلیسیها هم ندارند! این یک اشتباه بزرگ است؛ اگر با یک تکنیسین قرارداد امضا میکنید به این دلیل است که قرار است به اندازه کافی جایگاه او را درک کرده باشید و باید به او اعتماد داشته باشید. اگر ندارید نباید با مربی قرارداد امضا نکنید! اگر این فرصت را به او ندهید و خیلی زود او را اخراج کنید اشتباه بزرگی است. باید به این مربی همزمان بدهید. معمولا یک مدیر ورزشی یا مدیرانی هستند که معتقدند بیشتر میدانند اما آنها از چینش ترکیب هم چیزی نمیدانند! در خیلی از کشورها به جای آنکه مدیر را برکنار کنند مربی را کنار میگذارند!
دیدگاه تان را بنویسید