آغاز رسمی المپیک زیرسایه نگرانی های امنیتی؛ «پاریس»؛ شهر بی دفاع!
تامین امنیت سی و سومین دوره مسابقات المپیک پاریس. اولین ماموریت مقامات فرانسوی از امروز خواهد بود با یک هدف: تامین امنیت مراسم افتتاحیه المپیک پاریس.
مهران موسوی خوانساری| جایی در شرق پاریس در محوطهای که زمانی محل برگزاری نمایشگاه بود، بزرگترین اردوگاه نظامی در فرانسه از زمان جنگ جهانی دوم به این سو احداث شده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، در این اردوگاه هزاران سرباز فقط برای یک هدف مستقر شدهاند: تامین امنیت سی و سومین دوره مسابقات المپیک پاریس. اولین ماموریت آنها هم استقرار در امتداد شش کیلومتری رودخانه سن از امروز از ظهر فردا خواهد بود با یک هدف: تامین امنیت مراسم افتتاحیه المپیک پاریس.
پاریس؛ یک قرن بعد
درست یکصد سال بعد از میزبانی پاریس از المپیک تابستانی هشتم، فردا میلیون ها چشم در سراسر جهان به رود «سن» در قلب پایتخت فرانسه دوخته می شود. قرار است از غروب جمعه بیشتر از 10 هزار ورزشکار زن و مرد از 206 کشور جهان در طول 3 ساعت و 45 دقیقه با رژه شش کیلومتری از روی این رودخانه، سی و سومین دوره مسابقات المپیک را رسما افتتاح کنند.
پیش بینی شده است فردا 300 هزار نفر در دو سوی رودخانه حضور پیدا کنند تا استثناییترین رویداد افتتاحیه در تاریخ المپیک رقم بخورد. این نخستین آیین افتتاحیه بزرگ ترین تورنمنت ورزشی در جهان خواهد بود که جایی بیرون از یک ورزشگاه سرپوشیده برگزار می شود.
فرانسه از مدتها پیش در حال برنامهریزی برای بهتر برگزار کردن این رویداد است. برهمین اساس میلیونها نفر وارد این کشور شدهاند تا بازیهای المپیک را از نزدیک تماشا کنند و پیشبینی شده است فروش ۱۰ میلیون بلیت بازیها همه رکوردهای دورههای پیشین المپیک در تعداد تماشاگر را بشکند. همه میدانند پاریس 16 روز پرهیجان را از سر خواهد گذراند اما این همه چیز نیست.
المپیک 1924 و آغاز راستگرایی افراطی
سال 1924 که پاریس برای بار دوم میزبانی هشتمین دوره المپیک را برعهده گرفت، 24 سال از روزی که اولین المپیک تابستانی در این شهر برگزار شده بود میگذشت.
قرن بیستم برای فرانسه از 14 مه سال 1900 با میزبانی از المپیک دوم آغاز شد و بعد از گذر از جنگ ویرانگر اول، به المپیک هشتم رسید. حالا هم 24 سال بعد از آغاز قرن بیست و یکم، پاریس دلربا برای سومین بار پذیرای هزاران ورزشکار و میلیونها مهمان خارجی شده است تا المپیک سی و سوم در متفاوتترین شکل برگزار شود. المپیکی که بارقه رخدادهای سیاسی در آن به مراتب بر رخدادهای ورزشیاش میچربد. البته فرانسویها با چنین اختلاطی میان ورزش و سیاست بیگانه نیستند. آنها المپیک 1924 را هم درحالی برگزار کردند که سمت و سوی سیاست اروپا در حال چرخشی بزرگ به سمت پا گرفتن راستگرایی افراطی در آلمان و ایتالیا و نفوذش به کشورهای دیگر قاره سبز بود.
25 ژانویه 1924 اولین دوره مسابقات المپیک زمستانی در شامونی فرانسه در کوههای آلپ درحالی آغاز شد که مقدمات محاکمه آدولف هیتلر، رهبر جوان حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان به جرم انجام کودتای نافرجام در مونیخ در حال انجام بود. چند ماه بعد، از 4 مه تا 27 جولای سال1924 میلادی 3089 ورزشکار زن و مرد از ۴۴ کشور جهان در ۱۷ رشته ورزشی در پاریس مشغول برگزار کردن المپیک تابستانی هشتم بودند که هیتلردر زندان لاندسبرگ در حال تکمیل جلد اول کتاب «نبرد من» بود. او چند روز پیش تر به جرم انجام کودتا در مونیخ به زندان کوتاه مدت محکوم شده بود. هیتلر 8 ماه بعد از اتمام المپیک پاریس از زندان آزاد شد در حالی که راستگرایی افراطی از نوع نازیسم و فاشیسم در حال ریشه دواندن در آلمان و دیگر نقاط اروپا بود. 12 سال بعد المپیک یازدهم در برلین زیر پرچمهای برافراشته عظیم منقش به صلیب شکسته و فریادهای کرکننده نازیها بشارت جنگ ویرانگری را میداد که یکی از قربانیانش کشور فرانسه و شهر پاریس بود. پایتخت فرانسه هیچگاه حضور آدولف هیتلر و سایر رهبران دست راستی نازی را در پاریس اشغال شده در حال قدم زدن زیر برج ایفل فراموش نخواهد کرد.
از رخدادهای شرق تا بیدار شدن دوباره راستهای افراطی در غرب
ماههاست نگرانی از بروز مسائل امنیتی در روزهای برگزاری المپیک سی و سوم خواب و خوراک را از سران فرانسه گرفته است. نزدیک 60 هزار نیروی امنیتی و نظامی بسیج شدهاند تا از دل نگرانی سیاسیون فرانسه برای امنیت المپیک بکاهند. اما آیا پاریس و شهرهای دیگر فرانسه در طول بیشتر از دو هفته برگزاری مسابقات آرام خواهد ماند؟ فرانسه تا امروز دو دوره میزبان المپیک بوده و از هر دو دوره سربلند بیرون آمده است. اما سومین میزبانی فرانسویها از المپیک با دورههای پیشین آن متفاوت است. هراس از کشیده شدن دامنه درگیریهای اسراییل و حماس و روسیه و اوکراین به خیابانهای پاریس کابوس مقامات فرانسوی شده است. جدای از این، آنها نگران اقدامات احتمالی گروههای افراطی دست راستی هستند که چند هفتهای میشود از خواب سنگین چند ساله برخاستهاند و سودای نشستن بر کرسیهای ریاست در جمهوری پنجم را در سر میپرورانند. امروز اگر از هر فرانسوی بپرسید مهمترین دلمشغولیاش چیست، شک نکنید به آرزوی برگزاری المپیکی امن در کشورش اشاره میکند. اما هم مردم کوچه و خیابانهای پاریس و هم الیزهنشینها خوب میدانند بحرانهای جهانی تاثیرات بالقوهای بر شیوه برگزاری مسابقات المپیک امسال خواهد گذاشت. همین چند روز پیش وقتی وزارت کشور فرانسه خبرنگاران روس را از پوشش خبری بازیهای المپیک منع کرد، وزارت خارجه روسیه با خشمی غیرقابل تصور، امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه را فردی توصیف کرد که واژههایی مانند آزادی بیان و احترام به حقوق روزنامهنگاران برای او پوچ و بیمعناست. فرانسویها میدانند بار حقوقی عباراتی که روسها برای آنها به کار بردهاند میتواند معنایی فراتر از تشرهای دیپلماتیک معمول داشته باشد چنانکه وقتی سخنگوی کمیته ملی المپیک تحت کنترل طالبان اعلام کرده است که حکومت افغانستان تصمیم کمیته بینالمللی المپیک مبنی بر حضور سه ورزشکار زن افغان به عنوان نمایندگان آن کشور را به رسمیت نمیشناسد، معنایش فقط یک پیام ساده از جانب مقامات کشوری که سابقه تاریکی در کارنامهشان دارند تلقی نمیشود.
در کنار اینها سران الیزه میدانند وقتی کمیته المپیک فلسطین در همین هفته جاری برای چندمین بار درخواست جدیدی برای محروم کردن اسراییل از مسابقات را به کمیته بینالمللی المپیک فرستاد و با بی توجهی کمیته المپیک نسبت به خواست فلسطینیها مواجه شد، ممکن است این تنشها از حد و حدود نامهنگاریهای صرف خارج شده و شرایط متفاوتی را برای المپیکشان رقم بزند.
البته شاید رهبران فرانسه به لحاظ جغرافیایی خود را دور از تنشهای خاورمیانه تصور کنند اما هر چه باشد آنها با ویژگیهای اخلاقی «توما پورت»، نماینده چپگرای مجلس فرانسه از حزب «فرانسه تسلیمناپذیر» کاملا آشنا هستند و میدانند وقتی او رسما اعلام کرده است «هیات اسراییلی و ورزشکاران اسراییلی نه در پاریس و نه در بازیهای المپیک مورد استقبال قرار نخواهند گرفت» و همچنین خواستار «بسیج همگانی» شده است تا «دیپلماتهای فرانسه کمیته بینالمللی المپیک را تحت فشار قرار دهند تا اهتزاز پرچم و پخش سرود صهیونیستها در مسابقات المپیک ممانعت به عمل آید، اینها یعنی تبعات درگیریهای غزه تا بیخ گوش پاریسیها نفوذ پیدا کرده است. مقامات فرانسه به شدت نگران احتمال تکرار حادثه پنجم سپتامبر ۱۹۷۲ در المپیک مونیخ هستند گیرم این بار در قالبی دیگر و بدون نقشآفرینی اعضای گروه فلسطینی«سپتامبر سیاه». برای همین هم در اقدامی کمسابقه، کاروان اعزامی از سرزمینهای اشغالی را تحت نظارت 24 ساعته قرار دادهاند تا پاریس برای اسراییلیهای حاضر در المپیک عملا حکم یک زندان طلایی را پیدا کند.
از همه مهمتر مقامات فرانسه نگرانند دست راستی های کشور خودشان بعد از مغلوب شدن نسبی در انتخابات زودهنگام پارلمانی، روزهای برگزاری مسابقات المپیک را محمل مناسبی برای قدرتنمایی خیابانی بیابند. این درست که «نوماس باخ»، رییس کمیته بینالمللی المپیک پیش از برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی گفته بود نتیجه انتخابات روند مسابقات المپیک را مختل نخواهد کرد و همه از المپیک حمایت خواهند کرد اما هم باخ و هم مقامات فرانسوی میدانند اگر ائتلاف چپها در انتخابات مقابل راستهای افراطی نایستاده بود و راستها حالا اکثریت مطلق پارلمان را دراختیار گرفته بودند، این موضوع چه تبعاتی برای فرانسه و المپیک به بار میآورد.
در این باره همین بس که بدانیم اکثر کارشناسان فرانسوی اعتقاد داشتند اگر در انتخابات پارلمانی فرانسه راست افراطی به قدرت می رسید ممکن بود تظاهرات گروههای چپ و راست تندرو به خشونت کشیده شده و فضای سیاسی کشور در آستانه برگزاری المپیک دچار بیثباتی شود. به همین دلیل هم تصمیم ماکرون بارها مورد ملامت سیاسیون فرانسوی قرار گرفت که چرا با اعلام انتخابات زودهنگام آن هم فقط چند روز مانده به مسابقات المپیک بحران بزرگی برای آن کشور به وجود آورده است که میتواند تا روزهای برگزاری مسابقات هم ادامه داشته باشد. اما به هر حال آن انتخابات برگزار شد و راستها آنگونه که پیشبینی میشد نتوانستند بهطور مطلق کرسیهای پارلمان را از آن خود سازند. اما آیا این شکست نسبی باعث به خواب رفتن مجدد افراطیهای فرانسه خواهد شد؟ پاسخ منفی است و چه بسا رخدادهای احتمالی 16 روز برگزاری المپیک، اثبات مثبت بودن پاسخ همین سوال باشد.
بازیگران دو سوی برگزاری المپیک
پر بیراه نیست اگر گفته شود پاریس در این روزها به یک دژ نظامی تبدیل شده است. سایه وحشت از ناامنی حین برگزاری مسابقات المپیک به وضوح در اظهارات و رفتار مقامات فرانسوی مشهود است. الیزه هم نگران و شاید پشیمان از پذیرفتن میزبانی المپیک سی و سوم است.
در این سو اما میلیونها نفر در سودای تماشای مهمترین مسابقات ورزشی جهان به فرانسه هجوم بردهاند و میلیاردها نفر هم صفحات تلویزیون را برای پیگیری رویدادهای المپیک انتخاب کردهاند. برای اینها المپیکِ آمیخته با رخدادهای سیاسی معنایی ندارد و این فقط میادین ورزشی است که به تقابل بین خیر و شر صورت عملی میبخشد. در کنار این ورزشدوستان عالم، ورزشکاران 206 کشور هم در اندیشه افزودن بر مخزن طلای کشورهای متبوعشان حین برگزاری المپیک هستند. آنها هم چندان با اختلاط سیاست و ورزش کاری ندارند. از منظر اینها وقایع رخ داده در صحنههای بینالمللی مهم است اما ایستادن روی سکوی المپیک رویای هر ورزشکاری است و برای او مهمتر از هر واقعه ای در هر گوشه ای ازجهان. اصلا تصور کنید شما ورزشکار رشته «بریک دنس» هستید که قرار است برای نخستین بار در المپیک پاریس به رسمیت شناخته شوید. آیا به جز ایستادن بر سکوی اول تا سوم به چیز دیگری در این جهان میاندیشید؟!
دیدگاه تان را بنویسید