چالشهای وزیر جدید ورزش/ از فاجعه زیرساختها تا مهاجرت گسترده و فساد!
برخی چالشهای پیش روی وزارت ورزش در چهار سال پیش رو به صورت مجتمع در یک بازه زمانی کوتاه عیان شدند.
علی ولیاللهی| روز گذشته در اعتمادآنلاین خبر دادیم که احمد دنیامالی به عنوان وزیر جدید ورزش و جوانان انتخاب شده است. احمد دنیامالی چه هر فرد دیگری که بخواهد تصدی وزارت ورزش را برعهده بگیرد با چالشهای بسیار سختی روبهرو است. در ادامه برخی از مهمترین چالشها را با هم مرور میکنیم.
به گزارش «اعتماد» لازم به ذکر است که برخی چالشهای پیش روی وزارت ورزش در چهار سال پیش رو به صورت مجتمع در یک بازه زمانی کوتاه عیان شدند. در همین فاصله دو هفتهای گذشته مشخص شد ما از نظر زیرساخت ورزشی در شرایط بد نه که فاجعهای قرار داریم، در المپیک هیچ پیشرفتی نداشتهایم، از نظر وضعیت دیپلماسی ورزشی و بحث مربوط به مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران همچنان در وضعیت قرمز هستیم و در حوزه سلامت ورزش هم بسیار عقب هستیم.
فاجعهای به نام زیرساخت ورزشی
آخر هفته لیگ برتر شروع میشود اما دو تیم استقلال و پرسپولیس مجبور هستند در شهرستان بازی کنند، چراکه بازسازی آزادی که از یک سال و نیم قبل آغاز شده بود، هنوز تمام نشده و معلوم نیست کی تمام میشود! همینطور ورزشگاه تختی هم که قرار بود جانشین آزادی شود در شرایط ناامیدکنندهای قرار دارد و حداقل یک ماه زمان میبرد تا حاضر شود. در بازی سپاهان و الاهلی هم متوجه شدیم ورزشگاه نقش جهان چه شرایطی دارد. آنقدر بد که مهدی تاج مجبور شد اعتراف کند این وضعیت «باعث آبروریزی» شد. سال گذشته دولت سیزدهم قول داد استادیوم جدیدی در اطراف تهران بسازد که هنوز کلید نخورده است. مشکل فقط فوتبال هم نیست. مثلا رضا علیپور، قهرمان سنگنوردی ایران که به خاطر صدم ثانیه دستش از مدال المپیک کوتاه ماند بعد از رقابتها گفت در یک «دخمه» تمرین میکرده! قهرمانان قایقران ایران میگویند مسیر استاندارد برای تمرین قایقرانی ندارند و الخ. ما نمیدانیم وزارت ورزش در چند سال گذشته چه کار کرده یا شرکت توسعه و زیرساخت چه گلی به سر ورزش ایران زده است اما وزیر ورزش و جوانان بداند وارث ویرانههایی به نام زیرساختهای ورزشی شده است. زیرساختهایی که اگر به آنها رسیدگی نشود تا پایان چهار سال آینده دیگر فرسوده که نه، غیر قابل استفاده خواهند بود.
پیشرفتی در حوزه ورزش قهرمانی نداشتیم
یک المپیک دیگر و یک روند تکراری دیگر! این چیزی است که ما در المپیک پاریس از کاروان ورزشی ایران دیدیم. نتایج کاروان ورزشی ایران همانند دورههای گذشته و حتی به شکل ضعیفتر بوده است. در 11 روز از شروع المپیک ایران نتوانست وارد جدول ردهبندی توزیع مدالی شود تا بالاخره در روز یازدهم با برنز امین میرزازاده در کشتی فرنگی ایران هم به جمع کشورهای مدالآور اضافه شد. از دست دادن دهها مدال در رشتههای مختلف و صبر برای فرارسیدن مسابقات کشتی و تکواندو و وزنهبرداری تبدیل به سرنوشت محتوم ورزش ایران شده است. تازه در دورههای قبل گاهی دوومیدانی و گاهی تیراندازی به داد ورزش ایران میرسید اما در دوره اخیر هیچ کدام از رشتهها موفق نبودند. شاید اگر درخشش کشتی فرنگی و تکواندو نبود، امسال فاجعه المپیک پکن تکرار میشد. اما یادمان نرود درخشش در این رشتهها را نمیشود پای وزارت ورزش و پیشرفت ورزش کشور گذاشت. این رشتهها به صورت سنتی در ایران با اقبال مواجه بودند و نجاتدهنده ورزش ایران. وزیر ورزش از روزی که سمت قبول میکند باید به فکر مدالآوری در رشتههای دیگر در المپیک بعدی باشد. دهها و صدها مدال در رشتههای دوومیدانی و ژیمناستیک و شنا و تیراندازی توزیع میشود اما سهم ما از این مدالها صفر مطلق است. فارغ از المپیک در حوزههای دیگر ورزش هم عقبگرد داشتهایم. افول والیبال و بسکتبال، شکستهای پیاپی تیمهای فوتبال ملی و باشگاهی در ردههای مختلف، همین باخت چهار بر یک تیم متمول ایران یعنی سپاهان در خانه مقابل تیم اماراتی همگی نشان میدهد حال ورزش قهرمانی در ایران خوب نیست.
در ورزش جهان منزوی شدهایم!
عدم صدور ویزا برای ورزشکاران ایرانی از سوی کشورهای میزبان تبدیل به یک رویه تکراری شده است با این تفاوت که علاوه بر کشورهای اروپایی که بعضا از لحاظ سیاسی با ایران مشکل دارند، حتی برخی کشورهای همسایه هم اذیت میکنند. از طرفی با حضور پررنگ و پرتعداد ورزشکاران اسراییلی در برخی رشتهها مخصوصا رشتههای انفرادی و مبارزهای برخی اعزامهای ورزشکاران ایران دچار اختلال شده اما تمهیدی برای حل این مشکل اندیشیده نمیشود. فشار روی فدراسیونها، تعلیق، محرومیت و برخی مشکلات دیگر نتیجه نبود دیپلماسی ورزشی در سالهای گذشته بوده است. از آن بدتر اتفاقی است که همین اواخر رخ داد. درحالی که قرار بود بازیهای آسیایی ناشنوایان در تهران برگزار شود و همه شرایط هم فراهم شده بود، به دلیل عدم حضور کشورهای دیگر رقابتها به تعطیلی کشانده شد. در همین زمینه رییس فدراسیون ناشنوایان به روزنامه اعتماد گفت حتی چین که دوست سیاسی ایران هست هم حاضر به ثبتنام در رقابتها نشده است! وزیر ورزش باید بداند منزوی شدن ورزش و ورزشکاران ایران تا چه میتواند به پیشرفت ما ضربه بزند.
سیل مهاجرت ورزشکاران
14 ورزشکار از تیم پناهندگان المپیک ایرانی هستند. بسیاری از ورزشکاران ایرانی زیر پرچم سایر کشورها در مسابقات حاضر میشوند. همین چند روز گذشته جنجال پیرامون مسابقه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده را به چشم دیدیم. در رقابتهای پارالمپیک پاریس هم چند ورزشکار ایرانی را خواهیم دید که برای سایر کشورها مسابقه خواهند داد. این مهاجرتها و پناهندگیها علاوه بر اینکه از ظرفیت و استعداد ورزش ایران کم میکند و لقمهای آماده برای کشورهای دیگر فراهم، از لحاظ روانی نیز روی جامعه به شدت تاثیر میگذارد. کافی است به واکنشهای مردم هنگام دیدن قهرمانانشان در سایر کشورها نگاه کنیم. آیا وزیر ورزش میتواند جلوی سیل مهاجرت ورزشکاران را بگیرد؟ کار بسیار سختی است.
مافیای ورزش و فساد فوتبال!
همانطور که گفته شد تمام موارد بالا در همین روزهای گذشته به صورت نمادین بروز کردند. مورد آخر بحث سلامت ورزش است. همین حالا که این متن را میخوانید فدراسیون فوتبال درگیر پرونده گسترده فساد است آنهم در شرایطی که لیگ جدید در حال آغاز شدن است. نزدیکان رییس فدراسیون، مدیران ارشد فدراسیون و اعضای هیاترییسه و چند مدیر باشگاه به همراه برخی نفرات دیگر بابت رشوه، شرطبندی، جعل سند و... احضار، بازجویی و بازداشت شدند. شرایط سایر رشتهها هم بهتر نیست. حتما آنجا هم تخلفاتی صورت میگیرد ولی به واسطه رسانهای نبودن دیده نمیشوند. وزیر ورزش باید با عزم راسخ مبارزه با فساد مخصوصا در حوزه فوتبال بیاید. مدیران فاسد فوتبال باید از ریشه زده شوند و به دست عدالت سپرده شوند. اما این کار مستلزم برخورد با اژدهای هفتسری است که در همه حوزهها نیرو دارد.
حرف و درد زیاد است اما اینها فهرستوار مواردی است که وزیر جدید ورزش باید مدنظر قرار داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید