کد خبر: 675075
|
۱۴۰۳/۰۶/۲۹ ۱۲:۴۷:۵۸
| |

حامد حق‌شناس در گفت و گو با اعتماد؛

مدال‌آور پارالمپیک: با 30 سال سن، پدرم کمک خرجی ام را می دهد/ فارغ‌التحصیل عمران هستم، اما بیکارم

دارنده مدال برنز پارالمپیک پاریس می گوید نیاز دارد از لحاظ استخدامی کمکی به او انجام شود.

مدال‌آور پارالمپیک: با 30 سال سن، پدرم کمک خرجی ام را می دهد/ فارغ‌التحصیل عمران هستم، اما بیکارم
کد خبر: 675075
|
۱۴۰۳/۰۶/۲۹ ۱۲:۴۷:۵۸

روزبه دلاور| حامد حق‌شناس، پاراتکواندوکار تیم ملی کشورمان با وجود آسیب‌دیدگی شدید از ناحیه دست راست در بازی‌های پارالمپیک پاریس عملکرد موفقیت‌آمیزی داشت و موفق به کسب نشان برنز این بازی‌ها شد.

به گزارش روزنامه اعتماد، او در مبارزه رده‌بندی به مصاف حریفی از قزاقستان رفت و با پیروزی برابر این حریف روی سکوی سوم قرار گرفت. حق‌شناس دو سال در مسابقات مختلف بدون شکست بود و اعتقاد دارد اگر مصدوم نمی‌شد، می‌توانست مدال خوشرنگ‌تری برای کاروان کشورمان به دست بیاورد. در ادامه گفت‌وگوی اختصاصی خبرنگار «اعتماد» با این پاراتکواندوکار را می‌خوانید.

    ‌از کسب مدال در بازی‌های پارالمپیک بگو .

خدا را شکر می‌کنم که توانستم از این مسابقات دست پر برگردم، اما آنچه باب میلم بود، اتفاق نیفتاد و نتیجه که مدنظرم بود، نشد.

   ‌چرا؟

متاسفانه دستم آسیب دید و عملکردم را کاهش داد و یکسری مسائل دیگر هم اتفاق افتاد که نتوانستم آن عملکردی که باید را داشته باشم.

   ‌مسائل چی بود؟

مسائلی بود که برای‌ خودم اتفاق افتاد! همان شکستگی دست راندمان کارم را پایین آورد و اجازه نداد بهتر کار کنم. اتفاق خاصی رخ نداد و فدراسیون از ما حمایت کرد و کمیته پارالمپیک هم تمام تلاش خودش را کرد تا با بهترین شرایط حضور پیدا کنیم همین‌جور هم‌ بود، اما قسمت من برنز بود!

   ‌فکر می‌کنی اگر مصدوم نمی‌شدی، می‌توانستی مدال طلا را کسب کنی؟

خب من دو سال بود که نباخته بودم و در هفت رویداد مختلف طلا گرفته بودم. در پاریس هم‌ طلا می‌خواستم‌که قسمتم برنز شد.

   ‌فدراسیون به پاراتکواندو اهمیت لازم را می‌دهد؟

خدا را شکر آقای ساعی چون خودش قهرمان تکواندو بوده به خوبی ما را درک می‌کند و به اندازه کافی به ما رسیدگی می‌کند که جا دارد از ایشان قدردانی و تشکر کنم که تا این حد به ورزشکارانش اهمیت می‌دهد. در پارالمپیک در کنار ما حضور داشت که انرژی مثبتی برای ما بود.

   ‌اول که با شما تماس گرفتیم، گفتید پشت موتور نشستی. امکان رانندگی با ماشین را نداری؟ 

چرا می‌توانم. اما جاده ترافیک بود و با موتور می‌خواهم بروم ترمینال و بعد برگردم‌ شهر خودم، چون دیروز دیدار با آقا بودیم و حالا در حال بازگشت‌ هستم.

   ‌از دیدار با رهبر انقلاب هم‌ می‌خواهی صحبت کنی؟

دیدار عالی بود و آقا به ما خیلی حال دادند که می‌بینند مسابقات را و رصد می‌کنند. این باعث ‌خوشحالی و دلگرمی برای جامعه ورزش است . امیدوارم بقیه مسوولان هم ببینند و از ورزشکارها حمایت کنند همان‌طور که ایشان می‌بینند و تشکر می‌کنند، امیدوارم ‌بقیه مسوولان هم به نحو خودشان انجام دهند.

   ‌پاداشی هم برای‌تان در نظر گرفتند؟

ما هر وقت خدمت ایشان رسیدیم بعدش برای‌مان هدیه‌ای فرستادند، امیدواریم این‌بار هم این کار تکرار شود.

   بعد از پایان مسابقات از مسوولان دولت هم پاداشی گرفتی؟

از مسوولان ورزش و جوانان استان‌مان تشکر می‌کنم، اما فعلا برای من کاری انجام ‌ندادند، امیدوارم در هفته‌های آینده این اتفاق بیفتد. امیدوارم مثل استان‌های دیگر استان اصفهان هم از ورزشکارانش حمایت کند.

   ‌یک سوال متفاوت. چرا بین پاراتکواندوکارها و تکواندوکارها فرق گذاشته می‌شود؟

تفاوت که وجود دارد حتی در سطح‌بندی، اما آقای ساعی تفاوتی قائل نمی‌شود، چون شرایط ما تقریبا یکسان است.

   ‌به مبینا نعمت‌زاده گفته شده بدون کنکور می‌تواند وارد دانشگاه دولتی شود، اما به هاجر صفرزاده این اجازه را ندادند. البته صفرزاده در رشته پارادوومیدانی است. برخی می‌گویند نگاه‌های تبعیض‌آمیزی وجود دارد. آیا موافق هستی؟‌

حالا ایشان یک درخواستی داشتند که مسوولان باید به آن رسیدگی کنند. خودم ۳۰ سال سن دارم فارغ‌التحصیل کارشناسی عمران هستم و بزرگ‌ترین درخواستم از مسوولان این است که آقا! من این همه زحمت کشیدم و از خودم مایه گذاشته برای کشورم و حالا کشورم بیاید برای من کاری انجام دهد! فکر نمی‌کنم‌ خواسته بزرگی باشد. الان من برگشتم باید زانوی خودم را تا چند وقت دیگر عمل کنم مثل سلیمی که دستش شکست یا یزدانی که کتفش درآمد یعنی ورزشکار با جانش می‌جنگد. به فرموده مقام معظم رهبری، ورزشکار جنگجوی ‌زمان صلح است. ما می‌جنگیم که اسم کشورمان بالا برود پس کوچک‌ترین کاری که می‌توانند برای ما انجام ‌دهند، ایجاد شغل و تهیه مسکن است. اگر مسوولان حمایت  کرده و شغل را از حالت قانونی به دستوری تبدیل کنند. مثلا فلان ارگان! موظفی فلان ورزشکار را به کار بگیری! اگر این‌طور باشد بار مسوولیت از شانه‌های‌مان برداشته می‌شود و به آینده امیدوارتر و دلگرم‌تر می‌شویم. امیدوارم به قلم ریاست محترم جمهور یا حضرت آقا یا مسوولان استانی این مشکلات حل شود!

   ‌ غیر از ورزش شغل دیگری داری؟

اگر کارمند در هفته دو روزش را استراحت می‌کند یک ورزشکار حرفه‌ای همان دو روز هم ‌استراحت ندارد! ما در اردوی ملی تقریبا روزی ۵ ساعت تمرین فشرده داریم و در زمان ریکاوری ۲۴ ساعت‌مان ‌درگیر است و از خیلی از مسائل دیگر زندگی هم می‌مانیم! نه پدر و مادر را می‌توانیم ببینیم و نه کنار خانواده هستیم مثل یک مامور! و برای همین اگر گامی برای ورزشکار برداشته شود هم دل خدا‌ شاد می‌شود و هم دل پیغمبرش!

   ‌بدون شغل دیگر از پس هزینه‌های زندگی برمی‌آیی؟

نه، در ورزش‌های انفرادی نه توپی اوضاع هیچ کسی خوب نیست مگر اینکه‌ مدال درشتی در جایی بگیرد. شاید آن وقت بتواند زندگی خودش را اداره کند. ما تا الان دست‌مان در جیب پدرمان بوده و ایشان لطف کردند و هزینه‌های ما را تامین کردند.

   ‌پس پسر پولدار محسوب می‌شوی؟

نه آقا! تکواندو که یک دست لباس می‌خواهد و با یکسری لوازم که آنهایی که نیاز بود فدراسیون قبل از مسابقات به ما دادند و بقیه هم‌ کمی هزینه بوده که پدر کمک می‌کرده ماهی ۳ یا ۴ تا ۵ میلیون به من کمک می‌کرد تا اموراتم بگذرد که در سن 30 سالگی برای من زشت است! خیلی‌ها فکر می‌کنند ورزشکاران n تومان قرار است پاداش پای سکو بگیرند. آقا من ۳۰ سال سن دارم ۲۴ سال است که ورزش می‌کنم ماحصلش شد این المپیک که آنچه می‌خواستم نشد . یکی بیاید بگوید من اگر ۲۴ سال سر کار می‌رفتم به کجاها می‌رسیدم، اما ورزش کردم برای مملکت خودم تا دل مردم را شاد کنم

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها