امیر عابدینی: آقای پزشکیان دل مردم را نشکن/ این آقا منفورترین آدم ایران است/ میخواستند استقلال و پرسپولیس را از بین ببرند
امیر عابدینی یک مصاحبه سیاسی فوتبالی متفاوت انجام داده است.
«امیر عابدینی» یکی از مهمترین مدیران پیشکسوت و باسابقه در فوتبال ایران است که البته در سیاست و مدیریت اجرایی دستگاههای دولتی گوناگون نیز کارنامه پرباری دارد. او در بین سالهای ۷۲ تا ۸۰ مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بوده و در این میان از اردیبهشت تا آبان ۷۳ به مدت حدود ۶ ماه نیز با حفظ سمت، ریاست فدراسیون فوتبال را هم برعهده داشته است.
به گزارش دیدهبان، عابدینی قبل و بعد از حضور در فوتبال، در بدنه دولت نیز حضور داشته، از جمله این که در فاصله سالهای ۶۰ تا ۶۸، استاندار استانهای لرستان، آذربایجان شرقی و خراسان بوده است و همچنین در کارنامه سیاسی و اجرایی او، عضویت در شورای شهر تهران، معاونت وزارت صنایع و معادن، معاونت مسکن بنیاد شهید، مدیرعاملی شرکت سهامی معادن ایران، مدیرعاملی شرکت مهندسی فرودگاههای کشور، مدیرعاملی شرکت اتکاء و ... دیده میشود.
از این لحاظ عابدینی یکی از مدیرانی است که اگرچه هواداران فوتبال، بیشتر او را به عنوان یک پرسپولیسی دوآتشه و مدیری باثبات و موفق میشناسند، ولی در عرصه اجرایی کشور نیز حضور فعالی داشته و اهالی سیاست نیز بهخوبی با او آشنا هستند. همچنین حضور عابدینی در بدنه مدیریتی دستگاههای اجرایی مختلف باعث شده است که او شناخت بالایی از ساز و کارهای مدیریتی و تصمیمسازی در کشورمان پیدا کند و بتواند تحلیل مناسبی را درباره نقاط ضعف و قوت عرصههای مدیریتی کشور بخصوص مدیریت ورزشی ارائه دهد.
عابدینی در همین راستا، سوءمدیریت را مشکل اصلی ورزش کشور میداند و معتقد است که سازماندهی و برنامهریزی نامناسب باعث شده است که ورزشکاران ایرانی نتوانند در بیشتر رشتههای ورزشی به افتخاراتی که شایسته آن هستند، دست پیدا کنند.
او همچنین تاکید دارد که مدیریت ورزشی کشور از معیارهایی که در گذشته براساس خرد جمعی برای این عرصه طراحی شده بود، فاصله گرفته است و به همین دلیل، مدیران ورزشی نه میتوانند ثبات داشته باشند و نه کارنامه خوبی را از خود بهجای بگذارند.
عابدینی که به واسطه سابقه حضور در دولت، نمیتواند از سیاست فاصله بگیرد، در انتخابات ۱۴۰۳ نیز از مسعود پزشکیان حمایت کرد و میگوید که او را صادقترین فرد در میان نامزدهای موجود میدید. عابدینی که صراحتا میگوید از رفتن کیومرث هاشمی، وزیر قبلی ورزش خوشحال است، نقدهایی را نیز به کارنامه احمد دنیا مالی، وزیر فعلی ورزش وارد میداند. او البته نقدهایی را هم نسبت به کلیت روند انتخاب وزیران توسط پزشکیان مطرح میکند و توصیههایی هم به رئیسجمهور کشورمان دارد.
دیدهبان ایران در همین راستا، گفتوگویی تفصیلی را با این مدیر ورزشی پیشکسوت درباره مشکلات موجود در حوزه مدیریت ورزشی بخصوص حوزه فوتبال و مسائل سیاسی و اجتماعی روز کشور انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
نباید با چند مدال المپیک در ۲ رشته ورزشی، جشن و سرور برپا کنیم
«امیر عابدینی» در ابتدای گفتوگویی خود با خبرنگار دیدهبان ایران، برخلاف بسیاری از تحلیلگران ورزشی، کارنامه کاروان ایران در المپیک پاریس را نسبتا ضعیف ارزیابی کرد و گفت: نباید با چند مدال المپیک در رشتههای کشتی و تکواندو در حالی که در بیشتر رشتههای ورزشی دچار ناکامی شدیم، جشن و سرور برپا کنیم، چون بضاعت ملت ما بیشتر از اینها است.
وی افزود: در المپیک نشان دادیم که از ورزش دنیا خیلی عقب ماندهایم و در خیلی از رشتهها اصلا حرفی برای گفتن نداریم. این در حالی است که اگر کار کنیم، حتی در رشتههایی مثل ژیمناستیک، تنیس و پینگپنگ هم میتوانیم به نتایج خوبی برسیم.
مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس با بیان این که ۴۸ سال است که تیم فوتبال ایران به المپیک راه پیدا نکرده است، اظهار داشت: سکوی المپیک قیمت ندارد و دولتها، میلیاردها دلار هزینه میکنند که ورزشکاران خود را روی سکوی المپیک بفرستند، ولی دولت ما در بسیاری از رشتههای ورزشی، هیچ تلاشی برای رسیدن به سکوی المپیک نمیکند.
وی همچنین با انتقاد از کارشناسان و رسانههایی که کارنامه ورزش ایران در المپیک پاریس را موفقیتآمیز میدانند، خاطرنشان کرد: بعضی رسانههای ورزشی درباره موفقیت ایران در المپیک پاریس شعار میدهند، البته همیشه افرادی هستند که میتوانند شعور را ذبح کنند و شعار بدهند، خرد را ذبح کنند و آیندهنگری و تفکر مدیریتی را نابود کنند، اما کسی که با چنین شرایطی کار میکند، کارنامهای هم ارائه نمیدهند. ممکن است این افراد شعار انقلابی بودن هم بدهد، در حالی که من از چنین افرادی انقلابیتر هستم.
انتقاد از بیتوجهی به کشف و پرورش استعدادهای ورزشی
عابدینی در بخش دیگری از صحبتهای خود نسبت به بیتوجهی به پرورش استعدادهای ورزشی در سطح کشور انتقاد کرد و گفت: وقتی مسابقات ورزشی آموزشگاهها و دانشگاهها در بسیاری از رشتههای ورزشی مثل دو میدانی و حتی فوتبال به صورت منظم برگزار نمیشود، بهترین منبع کشف و پرورش استعدادهای ورزشی نوجوان و جوان، از بین میرود. آموزش و پرورش و دانشگاهها مسئول برگزاری این مسابقات هستند و باید خیلی جدی پیگیری کنند.
مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس به مشکلات موجود در عرصه مدیریتی فوتبال ایران نیز اشاره کرد و اظهار داشت: در فوتبال ما سه آیتم سازماندهی، مدیریت و هدایت به جای این که در کنار یکدیگر قرار گیرد، در تقابل با همدیگر قرار گرفته است، این تقابل نیز ناشی از اختلافات فکری افراد نیست، بلکه ناشی از تقابل منیتها و خودخواهیهای افراد است. به همین دلیل است که سابقه نرسیدن ما به المپیک، به ۵ دهه رسیده است.
این پیشکسوت مدیریت ورزشی تاکید کرد: در والیبال هم شعار دادن، حریف خرد، برنامهریزی و سازماندهی شد و به همین دلیل، والیبال ما رو به افول گذاشت و در حالی که باید ثمره چندین سال پیشرفت را در المپیک میگرفتیم، در این دوره، خیلی راحت المپیک را از دست دادیم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: نباید در ورزش، خودمان را با عربستان سعودی مقایسه کنیم و بگوییم چون آنها در المپیک پاریس مدال نگرفتند، ولی ما ۱۲ مدال گرفتیم، پس ما موفقتر هستیم. ما باید خودمان را با گذشته خودمان مقایسه کنیم، باید ببینیم که ما چه فرهنگ و مدیریتی داشتیم، چه اساتید و نخبگانی داشتیم و عربستانیها در گذشته در کجا قرار داشتند.
بعضی مدیران، بیلیاقتی خود را گردن نسل جوان میاندازند
عابدینی به پرونده اخیر مطرحشده در زمینه فساد در فوتبال نیز اشاره کرد و گفت: وقتی نمیتوانیم مدیریت را در ورزش کنترل کنیم، پروندهای مانند فساد در فوتبال ایجاد میشود. این پرونده سالهاست باز و بسته میشود و برای امروز و دیروز نیست، اما هیچگاه به طور کامل بسته و مشکل ریشهکن نمیشود، چون معیارها و چارچوب حاکم بر مدیریت فوتبال مشکل دارد و روش برگزاری انتخابات ارکان ریاست فدراسیون دچار مشکل است. اما هیات دولت هیچگاه از وزارت ورزش نخواسته است که اساسنامه فدراسیونها را به شورای عالی ورزش بیاورد و مشکلات موجود در اساسنامهها را اصلاح کند.
این پیشکسوت مدیریت ورزشی ادامه داد: نباید از حرف زدن و انتقاد کردن بترسیم، بلکه باید بفهمیم که درد داریم و باید این دردها را برطرف کنیم. افراد دردمندی مثل محمد دادکان، این دردها را حس میکنند، چرا ایشان غصه میخورد و فریاد میزند؟ برای این که میبیند که در ورزش کشور بستر رشد وجود ندارد، اگر این بستر فراهم شود، دیگر به ۱۲ مدال المپیک نمینازیم، بلکه به پتانسیل ورزشی نهفته در نسل ایرانی مینازیم.
وی همچنین یادآور شد: بعضی مدیران، بیلیاقتی خود در مدیریت را گردن نسل جوان کشور میاندازند، این در حالی است که نسل جوان از ما طلبکار است. آنها از ازدواج و فرزندآوری گریزان هستند، چون نگران معیشت، سرپناه و اشتغال هستند و ما برای رفع این مشکلات جوانان، جز شعار و وعده چه کاری انجام دادهایم؟
وقتی یک ورزشکار مهاجرت میکند، بلافاصله او را از خودمان بیگانه میکنیم
عابدینی با اشاره به مهاجرت برخی ورزشکاران کشورمان نیز بیان کرد: هرکسی براساس تشخیص خود میتواند جایی را برای زندگی خودش انتخاب کند و این حق مسلم هر انسان است که خودش تعیین کند که تمایل دارد در کدام کشور زندگی کند. ولی وقتی کسی از کشورمان خارج میشود، به دلیل این که نتوانستیم شرایط را برای ماندگاری او در مملکت فراهم کنیم، بلافاصله آن شخص را از خودمان بیگانه میکنیم. در حالی که فرهنگ و زندگی او با اینجا پیوند خورده است، ولی مدیران ما کاری میکنند که چنین فردی نسبت به برگشتن ترس داشته باشد.
مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس ادامه داد: حتی اگر کسانی که از ممکلت خارج شدهاند را دعوت کنیم نیز شعارگونه برخورد میکنیم، نه این که یک چارچوب قانونی مشخص بگذاریم تا افرادی که از کشور خارج شدهاند، بتوانند به مملکت برگردند. کسانی را هم که در خارج نسبت به ما انتقاد کردهاند، از برگشتن ناامید میکنیم، در حالی که چه اشکالی دارد وقتی یک نفر از مملکت خارج شده است، بتواند به ما انتقاد کند و چرا باید مانع برگشت او شویم؟
وی در ادامه تصریح کرد: باید از خودمان بپرسیم چرا شرایط را طوری رقم زدیم که بسیاری از افراد از کشور خارج میشوند. باید آغوش خودمان را به روی اینها باز کنیم و بچههایی را که نسبت به وضعیت موجود انتقاد دارند، جذب کنیم و با کمک آنها، وضعیت را بهتر کنیم.
یک عده وقتی میخواهند از دبیر تعریف کنند، خادم را میکوبند
عابدینی به اخراج علیرضا حیدری، پیشکسوت کشتی از یک برنامه تلویزیونی بعد از صحبتهای او درباره کیمیا علیزاده نیز اشاره کرد و گفت: کاری کردهایم که اعتماد عمومی به صدا و سیما از بین رفته است. آقایان برنامههایی میگذارند که واقعا خندهدار است و حتی خودشان هم حاضر نیستند آن را دومرتبه ببینند. آن وقت میبینیم که در یک برنامه تلویزیون، طوری عذر یک اسطوره ورزشی را میخواهند که برای مردم سوال پیش میآید که چرا این کار را با این پهلوان انجام دادید؟ مگر شما میزبان ایشان نبودید؟ پس رسم مهماننوازی چه میشود؟
این پیشکسوت مدیریت ورزشی تاکید کرد: یک عده وقتی میخواهند از علیرضا دبیر تعریف کنند، رسول خادم را میکوبند، خب چه احساسی پیدا میکنید از این که یک اسطوره و پهلوان ملی را میکوبید؟ یا یک دختر من در تلویزیون جمهوری اسلانی میگوید هرکسی نمیخواهد، از این مملکت برود. خب تو برو! اینها وطن خود را دوست دارند، کجا بروند؟ وقتی مردم از کشور خارج میشوند، به آنها تهمت میزنید، وقتی هم که در کشور میمانند، به آنها میگویید برو!
وی در پاسخ به سوالی درباره ازریابی از وزیر ورزش جدید (احمد دنیامالی) عنوان کرد: وزیر ورزش باید با جامعه ورزش قرابت کارشناسی داشته باشد، قبل از وزیر شدن باید در عرصه ورزش محک خورده باشد و دیدگاههای او بروز و ظهور پیدا کرده باشد، ولی ایشان تا قبل از رسیدن به مقام وزارت، در عرصه فکری و کارشناسی حوزه ورزش، محک نخورده است. البته ایشان رئیس فدراسیون قایقرانی بوده، ولی در سطح کلان محک نخورده است؛ البته به هر حال در انتصاب مدیران از جمله مدیران ورزشی، لابیهای زیادی وجود دارد.
کسی که قول داده بود تا آخر بماند ولی نماند، منفورترین آدم ایران است!
عابدینی درباره علت حمایت خود از مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز گفت: من شخصا گیر کرده بودم که به چه کسی رای بدهم. فکر میکردم کسی که میخواهد رئیسجمهور شود، باید تراز مدیریتی بالا داشته باشد. بین نامزدها که نگاه کردم، دیدم که تراز مدیریتی آقای قالیباف بالاتر است. اما دیدم که او را ترور شخصیتی میکنند. البته میدانم خیلیها مخالف صحبت من هستند که آنها هم حق دارند مخالفت کنند، ولی احساس کردم که وقتی مطالبی را علیه قالیباف مطرح میکنند، ایشان رأی نمیآورد.
این مدیر باسابقه دولتی و ورزشی با بیان این که ترور شخصیتی علیه قالیباف از یک سال قبل از انتخابات شروع شده بود، یادآور شد: از یکی از کاندیداها پرسیدند که چرا دختر شما در خارج تحصیل میکند که پاسخ داد رشتهای که ایشان میخواست در آن تحصیل کند، در ایران وجود نداشت. چطور دختر شما در خارج درس بخواند، ولی دختر یک نفر دیگر، سیسمونی خود را از خارج وارد نکند؟ خب او هم تمناهایی دارد!
وی در ادامه بیان کرد: اگر میخواستند بین 6 نامزد ریاست جمهوری، منفورترین آدم ایران را انتخاب کنند، معلوم است چه کسی رأی میآورد. همان شخص که آنچنان با اعتماد به نفس در دوربین نگاه میکرد که میگفت شما با رئیسجمهور آینده ایران صحبت میکنید. در حالی که قول داده بود تا آخر میماند، ولی نماند. همینها کاری کردهاند که مردم احساس میکنند مسئولان صداقت ندارند.
آقای پزشکیان، دل مردم را نشکن!
عابدینی با تاکید بر این که پزشکیان را فردی صادق میداند، گفت: در بین همه کاندیداها، صداقت آقای پزشکیان به دل من نشست. البته ایشان سابقه مدیرتی هم دارد، هم رئیس دانشگاه بوده است، هم وزیر بوده و هم چهار دوره نماینده مجلس بوده است. بنابراین از سطحی از تراز مدیریتی برخوردار است. احساس کردم که ما وظیفه داریم که بین نامزدهای موجود یکی را انتخاب کنیم. میدانستم که آقای قالیباف رای نمیآورد و به رئیس ستاد ایشان هم این موضوع را گفتم، بنابراین طبیعی بود که از آقای پزشکیان که دیدگاههای من به او نسبت به نامزد رقیب ایشان، نزدیکتر بود، حمایت کنم.
وی همچنین خطاب به رئیسجمهور گفت: آقای پزشکیان! من، امیر عابدینی، از شما خواهش میکنم که دل مردم را نشکن، باور مردم را نابود نکن. اعتقاد مردم برای این که در این ممکلت بمانند و رشد و شکوفایی را ببینند، راسخ است. انقدر نگو من کارهای نیستم یا نمیتوانم، باید بتوانی. آدمهایی را انتخاب کن که بتوانند در این قایق پارو بزنند، نگذار این قایق را سوراخ کنند تا همه ما نابود شویم.
ورزشگاههایی که در دوره احمدینژاد ساخته شد، استادیوم فوتبال نبود
عابدینی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا در طول دهههای اخیر، بهندرت شاهد ساخت ورزشگاههای مناسب در کشور بودهایم، توضیح داد: در طول دهههای گذشته، در بعضی مواقع، اراده برای این که زیرساختها را تقویت کنیم، وجود داشته است، اما زمانهایی که این اراده وجود داشت، پول کافی نداشتیم. مملکت در جنگ بود، امکانات بهسختی به دست میآمد، هزینهها بالا بود، درآمدها کم بود و با دست خالی در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح میجنگیدیم. آن زمان اراده بود، ولی بعد از جنگ، ارادهها به هوسها و تمایلات شخصی افراد تبدیل شد.
مدیر اسبق باشگاه پرسپولیس با اشاره به ساخت تعدادی ورزشگاه در شهرستانها در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، گفت: زمانی یک رئیسجمهور بود که دلش میخواست به استانها برود و سخنرانی کند. به همین دلیل، تعدادی استادیوم 15هزار نفری ساخت. البته این ورزشگاهها، استادیوم فوتبال نبود، یعنی نه جهت استادیوم درست بود، نه باد محاسبه شده بود، نه لوکس نور محاسبه شده بود. اما بهسرعت آنها را ساختند و به همان سرعت هم چمن استادیومها خراب شد و امکانات دیگر آنها هم فرسوده شد.
وی در همین راستا خاطرنشان کرد: وقتی میخواهیم ورزشگاه بسازیم، باید فکر اولیه دقیقی داشته باشیم، سپس سازماندهی و مدیریت لازم را شکل بدهیم و بعد هم بانی و مجری طرح را مشخص کنیم. به نظرم در ساخت ورزشگاهها، وزارت مسکن و شهرسازی باید مجری باشد و وزارت ورزش و جوانان، کارفرما. برای ساخت ورزشگاههای خوب حتما بودجه داریم و کسی نمیتواند بگوید که پول نداریم. اگر بخشی از ریختوپاشهایی که در کشور وجود دارد را کم کنیم، حتما میشود زیرساختها را تقویت کرد و توسعه داد.
اصلاح زیرساختهای ورزشی کشور اراده میخواهد
عابدینی از طولانی شدن روند آمادهسازی ورزشگاه آزادی و انجام عملیات بازسازی نیز انتقاد کرد و اظهار داشت: اواخر دهه ۷۰ که آقای هاشمیطبا رئیس سازمان تربیت بدنی بود، ایشان به من گفت که تریبونهای ورزشگاه آزادی مشکل دارد و باید بازسازی کنیم که ناگهان ریزش نکند. یعنی از حدود ۲۵ سال پیش، دغدغه بازسازی ورزشگاه آزادی وجود داشت. البته تجربه نشان داده است که هر زمان که کار کنند، میشود کار کرد، مثل زمانی که سرویسهای بهداشتی استادیوم را درست کردند و جالب این که همان زمان، انبارهای پنهانی را در دل ورزشگاه کشف کردند!
این پیشکسوت مدیریت ورزشی ادامه داد: اصلاح زیرساختهای ورزشی کشور اراده میخواهد، اگر بگویند که پول نداریم، من قبول ندارم، اما اگر بگویند که برنامه نداریم، من قبول میکنم. از همان شروع عملیات بازسازی ورزشگاه آزادی، پیمانکار باید برنامه زمانی دقیق ارائه میداد، نه این که مدام، زمان تحویل استادیوم را عقب بیندازند.
مشکل اصلی ورزش ایران، مدیریت ضعیف است
عابدینی با تاکید بر این که ورزش کشورمان نیاز به مدیران شجاع، با دل و جرات، تصمیمگیر و کارکن دارد، یادآور شد: چنین مدیرانی هستند که میتوانند در ورزش ایران تحول ایجاد کنند. این در حالی است که بسیاری از مدیران قوی کنار رفتهاند و دل آدم از این شرایط میسوزد. کسانی هم که وارد گود میشوند، حرفهای خوبی میزنند، اما کارنامه خوبی ندارند. اشکال اصلی موجود در ورزش ما، اول مدیریت ضعیف و بعد سازماندهی و برنامهریزی ضعیف است، وگرنه بودجه هست و کسی نمیتواند بگوید که ورزش ما پول ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: در حال حاضر مدیریت ورزشی در کشورمان لوث شده، چون تغییرات زیاد شده است؛ مثلا آقای کیومرث هاشمی فقط کمی بیشتر از یک سال وزیر ورزش بود. البته من خوشحال هستم که ایشان رفت! چون دیدم که ایشان تازه یادش افتاده است که مثل اول انقلاب صحبت کند، در حالی که همه ما امتحانها را پس دادهایم و میدانیم که کجای کار هستیم.
باید کسانی که آبروی فوتبال هستند، برای ریاست فدراسیون کاندیدا شوند
عابدینی همچنین درباره پیشبینی خود از انتخابات بعدی فدراسیون فوتبال، گفت: نهادهای نظارتی در انتخابات بعدی فدراسیون فوتبال حتما خیلی سختگیری خواهند کرد، چون نمیشود که این همه ایراد و حادثه در فوتبال به وجود بیاید و نتوانیم درباره آنها به افکار عمومی پاسخ دهیم. باید به مردم توضیح دهیم که در فوتبال ما چه خبر است؟ چرا وقتی یک زنگوله (درباره فساد در فوتبال) به صدا درآمده، دهها زنگوله دیگر هم دور و نزدیک به آن، به صدا درآمده است؟
مدیر اسبق باشگاه پرسپولیس ادامه داد: فکر میکنم که اینبار نهادهای نظارتی، شدید و باقدرت برخورد کنند تا نامزدها درست گزینش شوند. امیدوارم خود مجمع هم برای حفظ آبروی خود و حفظ آبروی فوتبال، سختگیرانهتر کار کند. مجمع حتما باید این کار را انجام دهد تا کسانی که میخواهند انتخاب شوند، بدانند که قرار است از یک مجمع سختگیر و مقتدر رأی بیاورند. اینبار باید کسانی که بضاعت مدیریتی دارند و آبروی فوتبال هستند، برای ریاست فدراسیون کاندیدا شوند.
این پیشکسوت مدیریت ورزشی با تاکید بر این که نمیخواهد در این زمینه از کسی نام ببرد، یادآور شد: چرا یکی از مجریان تلویزیونی که خیلی فوتبال را میفهمد و مدیریت هم سرش میشود و دکتری دارد و فردی متخصص است و زبان میداند، نباید رئیس فدراسیون شود؟ چرا دکتر دادکان نباید نامزد ریاست فدراسیون شود؟ ریاست فدراسیون فوتبال، مسئولیت بسیار سنگینی است و میطلبد که آدمهای سنگین داوطلب قبول این مسئولیت شوند. حتما دیگران هم افتخار میکنند که با ایشان کار کنند.
وی به هیاترئیسه دوره قبلی فدراسیون فوتبال نیز کنایه زد و گفت: یک روز عدهای وارد مجمع و بعد هم وارد هیاترئیسه شدند که من هرچه سبک و سنگین کردم، دیدم وزن فوتبال پایین آمد. البته همه آن عزیزان، بچههای زحمتکشی هستند، ولی وزن فوتبال را بالا نبردند. باید هیاترئیسهای قوی در فدراسیون شکل بگیرد و وزارت ورزش از بعضی افراد تاثیرگذار خواهش کند که کاندید شوند. درباره سایر فدراسیونها هم همینطور است و وزارت ورزش باید شرایطی را فراهم کند که در فدراسیونهای والیبال، کشتی، دو میدانی و ... هم مدیران قوی وارد هیاترئیسهها شوند.
عدهای فکر میکردند که اگر دوقطبی از بین برود، فوتبال کشور پیشرفت میکند
عابدینی در بخش پایانی صحبتهای خود در پاسخ به این سوال که آیا نتایج دربیها، هماهنگ میشود یا خیر، توضیح داد: روزی قرار بود که در این مملکت نه استقلالی بماند، نه پرسپولیسی. یک گروه تصمیم گرفتند که این دو تیم را از بین ببرند. البته امروز آن گروه دیگر در فوتبال حضور ندارند، اما تصمیم آنها در سال ۷۳ حادثه آفرید. وقتی در سال ۷۲ تمام برنامههای اینها به هم خورد و استقلال به دسته اول بازگشت و پرسپولیس به دسته سوم نیفتاد، جنگ سال ۷۳ را شروع کردند که این دو تیم را نابود کنند.
مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس ادامه داد: آنها به زعم خود خیال میکردند که باید دوقطبی از بین برود تا فوتبال کشور پیشرفت کند. همه آنها هم باشگاهدار شده بودند و به قدرت وصل بودند، اما امروز نه باشگاههای آنها در فوتبال کشور حضور دارد و نه خودشان. این نشان میدهد هرکسی که میخواست به جامعه فوتبال یا دیگر جوامع اجتماعی و کانونهای فکری منطقی ضربه بزند، در نهایت خودش ضربه خورد.
وی در پایان تصریح کرد: حیثیت یک مدیر یا سیستم از بین میرود که مثلا بخواهد به فرشاد پیوس بگوید که توپ را داخل دروازه نزن، یا به مرفاوی یا حسن روشن بگوید که گل نزن. از زمانهای دور تا امروز اصلا چنین چیزی وجود نداشته است؛ یعنی هیچوقت نتیجه دربی هماهنگ نشده است.
دیدگاه تان را بنویسید