فوتبال و معادله عرضه-تقاضا/ ریسک بزرگ یوفا با تغییر فرمت لیگ قهرمانان
یک پرفسور اقتصاددان از دیدگاه اقتصادی فرمت جدید یوس ال را زیر ذرهبین برده و هشدار داده افزایش تعداد بازی های لیگ قهرمانان الزاما به درآمد و موفقیت بیشتر منجر نمی شود.
دیشب و امشب هفته چهارم لیگ قهرمانان اروپا در فرمت جدید پیگیری میشود. در این هفته بازیهای مهمی همچون تقابل رئال مادرید با میلان و همینطور دیدار اینتر با آرسنال را داریم. به بهانه ادامه این رقابتها یک پرفسور اقتصاددان از دیدگاه اقتصادی فرمت جدید یوسیال را زیر ذرهبین برده و هشدار داده افزایش تعداد بازیهای لیگ قهرمانان الزاما به درآمد و موفقیت بیشتر منجر نمیشود.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردین، یوفا با افزایش عرضه، محبوبیت لیگ قهرمانان اروپا را به خطر انداخته است.
تصمیم سران فوتبال اروپا برای افزایش 51 درصدی تعداد بازیها در رقابت لیگ قهرمانان اروپا، استراتژی مازاد تقاضا و مزایای بلندمدت آن را نادیده میگیرد.
سال 1991 است. مکان، دانشگاه شیکاگو. شخصی به نام گری بکر که کمتر از یکسال بعد برنده جایزه نوبل در اقتصاد شد در یک مقاله دانشگاهی معروف صحبتهای جالبی مطرح کرد. او خاطرنشان میکند: «یک رستوران محبوب غذاهای دریایی در پالو آلتوی ایالت کالیفرنیا سیستم رزرو ندارد. هر روز در ساعات شلوغی صفهای طولانی برای میزها مقابل رستوران به چشم میخورد. تقریبا در آن طرف خیابان، رستوران غذاهای دریایی دیگری با غذاهای مشابه، قیمتهای کمی بالاتر و خدمات مشابه و امکانات دیگر وجود دارد. با این حال، این رستوران در بیشتر مواقع با تعداد زیادی صندلی خالی روبهرو است.»
سوال اینجاست که چرا؟ چرا رستوران محبوب قیمتها را افزایش نمیدهد؟ تا باعث کاهش صفها برای صندلیها شود؟ چرا عرضه را افزایش نمیدهد؟ یعنی ظرفیت را توسعه نمیدهد تا تقاضای مازاد را کاهش دهد و از محبوبیتش برای سرمایهگذاری استفاده نمیکند؟ پاسخ این است که انجام این کارها احتمالا بهینه نخواهد بود، چون ممکن است برای کسب و کار بسیار مضر باشد.
ما همه جا کالاها و موقعیتهای زیادی مانند این رستوران را میبینیم. نمایشهای موفق در لندن، رویدادهای ورزشی پرطرفدار، کلوپهای شبانه شلوغ، کفشهای ورزشی با تولید محدود، نمایشگاههای هنری و سایر مشاغل و فعالیتها؛ در تمام اینها صاحبان مشاغل عرضه را به حدی افزایش نمیدهند که با تقاضای بیشتر مواجه شوند. بسیاری بر استراتژی نگهداشتن تقاضای مازاد پافشاری میکنند. چرا؟ چرا زمانی که آنها موفق هستند، تولید چند رویداد ورزشی دیگر را ترتیب نمیدهند تا سود بیشتری کنند؟ چرا این کار بهینه نیست؟
بینشگری بکر این است که اینها «کالاهای اجتماعی» هستند، به این معنی که تقاضای مصرفکنندگان برای این کالاها با تقاضای دیگران افزایش مییابد. افراد بیشتر جذب کالاها و خدماتی میشوند که دیگران آن را مطلوب میدانند و مردم به چیزی که محبوبتر باشد، علاقه بیشتری دارند. اکنون، در این موارد اتفاق خندهداری در چارچوب عرضه و تقاضا از دیدگاه اقتصاددانان میافتد. در حالی که همه ما میدانیم که تقاضا بهطور معمول با افزایش قیمت دچار کاهش میشود، زمانی تحت تاثیر برخی اثرات اجتماعی تقاضا نیز با قیمتها در محدوده خاصی افزایش مییابد. بله، ممکن است ما گاهی بخواهیم همزمان با افزایش قیمت یک کالا آن را بیشتر مصرف کنیم. دلیلش هم ساده است. وقتی ما این کالاها را مصرف میکنیم، نه تنها کالاها را مصرف میکنیم، بلکه محبوبیت آن کالا را نیز افزایش میدهیم و محبوبیت با قیمتها و تقاضای مازاد افزایش مییابد. مفهوم شناخته شده «اثر چند برابری» زمانی اتفاق میافتد که تقاضا برای کالاها و رویدادهای محبوب یک زنجیره بازخورد ایجاد کنند. این نه تنها میتواند معمای نحوه قیمتگذاری و عدم تمایل به افزایش عرضه رویدادهای موفق را توضیح دهد، بلکه میتواند توضیح دهد که چرا تقاضای مصرفکننده اغلب بیثبات است. همه باید توجه داشته باشیم که بیشتر شدن محبوبیت سختتر از کاهش آن است. شهرت زمان میبرد، اما همانطور که محبوبیت باعث محبوبیت میشود، کافی است کمی آن را دستکاری کنید و آن وقت ممکن است تقاضا به سرعت از بین برود.
لیگ قهرمانان اروپا در دسته کالاهای اجتماعی موفق و در واقع کالاهای بسیار موفق قرار میگیرد. کمتر کسی میتواند رقابتی بین هر کالایی را با محبوبترین ورزش جهان تصور کند و این رقابت به وضوح یک خیر اجتماعی است. اگر من بلیت فوتبال بخرم شما هم میتوانید بخرید و ما از بازی لذت بیشتری خواهیم برد. اگر من آن را تماشا کنم و شما هم تماشا کنید، میتوانیم فردا در دفتر و پس فردا در مورد آن صحبت کنیم. برای تماشای بازی به میخانه برویم. همینطور درون خانواده مکان بسیار خوبی برای به اشتراک گذاشتن دیدگاهها در مورد این ورزش است. لیگ قهرمانان اروپا به وضوح با تاثیرات اجتماعی قوی در مقیاس جغرافیایی بسیار بزرگ بیشتر از هر رقابت دیگری تاثیرگذار است. فرمت جدید لیگ قهرمانان به این معنی است که یوفا تصمیم به افزایش عرضه دارد: از 125 بازی به 189 بازی. انگیزههای پشت سر افزایش عرضه مهم نیست. چه این فشار ناشی از تلاش برای ایجاد سوپر لیگ باشد، چه فشار از سوی مالکان چند باشگاه در اروپا یا صرفا تلاش یوفا باشد که میخواهد روی این موفقیت سرمایهگذاری جدیدی کند. در هر صورت ما شاهد افزایش 51 درصدی بازیها هستیم.
این بدان معنا خواهد بود که تقاضای مازاد برای «بازیهای بزرگ» کاهش یافته است. اگر محبوبیت به تقاضای مازاد بستگی داشته باشد، قالب جدید ریسک بزرگی را میپذیرد. این یک نظریه نیست. این ساخته شده توسط برخی معادلات ریاضی نیست. این یک واقعیت است. همچنین به دلایلی که بازیکنان و مربیان مطرح میکنند و تمایل دارند همان تقاضای اضافی قدیمی را حفظ کنند هم ربطی ندارد. آنها شاید دوست داشته باشند بازیهای کمتری انجام دهند، به خصوص اگر دستمزد یکسان در کار باشد.
بعد اجتماعی بازیهای لیگ قهرمانان به عنوان یک کالای مصرفی تنها نمونهای از اهمیت عوامل اجتماعی در شکل دادن به نتایج اقتصادی است. تجزیه و تحلیل دقیق از «شکل تابع تقاضا» در فرمت جدید و مقایسه آن با همان شرایط قبل از تغییر فرمت لازم است تا مشخص شود این تغییر چقدر مخاطرهآمیز است و چقدر احتمال دارد که نتیجه معکوس داشته باشد؛ یعنی در عوض اینکه باعث افزایش تقاضا شود آن را کاهش دهد. توجیهی که در این وضعیت مطرح میشود، این است که بازیهای بزرگ بسیار مورد توجه هستند و به وضوح به خاطر سپرده میشوند. برخی میگویند این استراتژی یعنی بالا بردن تعداد بازیهای بزرگ در حالی که سود را در کوتاهمدت به حداکثر نمیرساند، از طریق ایجاد برند و تقاضای پایدار به موفقیت بلندمدت منجر خواهد شد، اما باید در نظر داشت اگرچه میتوان یک بازی بزرگ را فرضا در لندن بارها و بارها برگزار کرد یا یک نمایشگاه کفش یا گالری آثار هنری را چندین بار مقابل چشمان مردم قرار داد، اما هر بار تاثیر متفاوتی دارند. به عنوان مثال واضح است که دیدار منچسترسیتی - اینتر در ماه سپتامبر و در فینال لیگ قهرمانان اروپا به اندازه بازی منچسترسیتی - اینتر در آوریل و شروع مسابقات لیگ قهرمانان متفاوت هستند. بازیهای بزرگ به راحتی تکثیر نمیشوند.
ایگناسیو پالاسیوس هوئرتا- استاد اقتصاد
دیدگاه تان را بنویسید