ممنوعیت سقط جنین و بارداری اجباری در دوران دیکتاتوری رومانی چه فاجعهای رقم زد؟
هرکسی از بچهدارشدن خودداری کند، مجرمیست که قوانین تداوم ملی و کشوری را زیرپا میگذارد.
رادیو گوشه نوشت: در دوران سردِ وحشتزا زیر سلطه حکومت کمونیستی رومانی، نیکلای چائوشسکو طبق «فرمان ۷۷۰» پیشگیری از بارداری و سقط جنین را جرم اعلام کرد؛ از دوسال زندان تا حبس ابد. از آن پس، بیمارستانها پر از پلیس مخفی زایمان شد. زنان رومانی باید هر ماه معاینه میشدند، گواهی ماهانه میداشتند و در صورت تأیید بارداری تا روز تولد نوزاد به شدت زیر نظر بودند.
در دهه ۶۰میلادی فقر جانفرسا بود، کیفیت زندگی بسیار بد، و مردم ناراضی فقط کار میکردند تا سیر شوند. طبیعی بود که زاد و ولد کم شود و جوانان به خاطر شرایط اقتصادی و اجتماعی شرایط فرزندآوری نداشته باشند، ولی رئیسجمهور بیتوجه به اوضاع جامعه با جرمانگاری سقط جنین میخواست جمعیت کشور را با این قانون افزایش دهد: «هرکسی از بچهدارشدن خودداری کند، مجرمیست که قوانین تداوم ملی و کشوری را زیرپا میگذارد.»
سیاست چائوشسکو تا یکسال جواب داد و میزان زاد و ولد افزایش پیدا کرد، اما آمار مرگومیر و نازایی زنان بالا رفت؛ زنها به دلیل استیصال و کار زیاد و فقر به دنبال راههایی بودند تا قانون را دور بزنند.
بسیاری از پزشکها رشوههای سنگین درخواست میکردند، لوازم پیشگیری قاچاقی در بازار سیاه بسیار گران بود و جراحیها زیرزمینی و بدوی. زنان به دلیل روشهای غیربهداشتی، دچار خونریزی و عفونتهایی شدند که نازایی به دنبال داشت. این شد که دستکم ۹هزار زن به خاطر جراحیهای غیرمجاز کشته شدند.
درواقع، در ازای دوران کوتاه افزایش زوری جمعیت موردنظر رییسجمهور، دوران سیاه جدیدی رقم خورد و بیشترین میزان مرگومیر زنان باردار رومانیایی در مقایسه با اروپا جای خود را به آمار «جمعیت نو» داد.
عواقب ناگوار ادامه یافت و یکسال بعد از «دستور ۷۷۰» فقر شدیدتر شد. حالا کودکان زیادی با سوتغذیه، کمتوانی و بیماری به دنیا آمده بودند و پدر و مادرها تنگدستتر شدند.
پس یتیمخانههای زیادی برای این کودکان ساخته شد، اما یتیمخانهها هم به خاطر تهیدستی، امکان رسیدگی به این کودکان را نداشتند و تعداد زیادی از نوزادان با گرسنگی و خشونت بزرگ شدند.
۲۲ سال بعد، چائوشسکو و همسرش به دست مردم اعدام شدند و گفته میشد همان کودکانی که به دستور خودش به دنیا آمده بودند، حضور چشمگیری در اعتراضها داشتند.
پس از او سقط جنین دوباره قانونی شد. با رشد اقتصادی، مردم رفاه و شادی را تجربه کردند. زاد و ولد کمتر و از روی خواست و میل آدمها شد، اما زنان زنده میماندند و نازا نمیشدند و همزمان با افزایش آمار سقط جنین، به تعداد زوجهایی افزوده میشد که توان و اشتیاق فرزندآوری داشتند.
دیدگاه تان را بنویسید