کد خبر: 638280
|
۱۴۰۲/۰۸/۰۹ ۰۶:۲۰:۰۰
| |

خاطره ناصرالدین شاه قاجار از آوازخوانی زن فرانسوی در کافه پاریس

ناصرالدین شاه قاجار در خاطرات خود نوشته است: رسیدیم به خیابان، دو کافه‌شانتان در این خیابان است، اول رفتیم به کافه‌شانتان اولی، پیاده شدیم جمعیت زیادی نشسته بودند و یک دختری می‌خواند، وارد کافه‌شانتان شدیم، مردم که ما را دیدند تمام برخاستند.

خاطره ناصرالدین شاه قاجار از آوازخوانی زن فرانسوی در کافه پاریس
کد خبر: 638280
|
۱۴۰۲/۰۸/۰۹ ۰۶:۲۰:۰۰

سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک، انگلستان و فرانسه شد.

 گزارش فرادید، این خاطره مربوط به روز پنجشنبه هفدهم مرداد سال 1268 شمسی است؛ در آن زمان، ناصرالدین‌شاه در جریان سومین سفر خود به اروپا، در شهر پاریس به سر می‌برد.

در ساعت نُه سوار کالسکه شدیم . . . رسیدیم به خیابان، دو کافه‌شانتان در این خیابان است، اول رفتیم به کافه‌شانتان اولی، پیاده شدیم جمعیت زیادی نشسته بودند و یک دختری می‌خواند، وارد کافه‌شانتان شدیم، مردم که ما را دیدند تمام برخاستند و بنا کردند به هورا کشیدن و «ویولو شاه» گفتن، دختر آوازه‌خوان هم دیگر نخواند و مجلس به هم خورد . . . هر چه اصرار کردیم بنشینند ننشستند . . . دیدیم خیر نمی‌توان اینجا نشست . . . سوار شده رفتیم برای آن یکی کافه . . .

آنجا دیگر توی مجلس نرفتیم . . . پهلوی یک زن و مردی روی صندلی نشستم . . . باز مردم ما را شناختند و بلند شدند و کلاه برداشتند و هورا کشیدند، دیدم اینجا هم نمی‌توان نشست . . . آمدیم بیرون . . . از آن کافه‌شانتان هم ده پانزده نفر الواط و بچه عقب ما را گرفته بودند، فریاد می‌زدند ویولو شاه و این فریاد آن‌ها هم مثل جار بود، همه را خبر می‌کرد که شاه آمده است . . . جمعیت ریخت روی ما بطوری که نمی‌توانستیم راه برویم . . . به هزار زحمت بیرون آمدیم . . . باز الواط و جمعیت و بچه‌ها عقب ما هستند . . .

آمدیم رسیدیم به شانزه‌لیزه، ماه هم امشب جلوۀ غریبی داشت، آسمان صافی بود . . . بالای برج ایفل هم چراغ الکتریسیته روشن کرده بودند، چراغ‌های شانزه‌لیزه، چراغ‌های کافه‌ها و قهوه‌خانه‌های اطراف خیابان و این وضع و اینجا یک عالم غریب و حالت مخصوص و جلوه خاصی داشت .

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها