رصد نیمکت قرمزپوشان پایتخت از روی نیمکت قرمزپوشان جنوب؛ آن روی سکه سرخ
عطر خوش نیمکت پرسپولیس هوش از سر آدم می برد حتی اگر آن آدم، «گلمحمدی» باشد!
مهران موسوی خوانساری| دوباره همان همیشگی: نیمکت پرسپولیس چشمک زدن به این و آن را آغاز کرده است، پیغامها و پسغامها از این دست به آن دست میرود و درِ باشگاه مرتب باز و بسته میشود.
نیمکتهای پرسپولیس و استقلال همیشه جذاب بودهاند و مال سرخها، جذابتر. مربیای در کشور نداریم که یک آرزوی او نشستن روی نیمکت پرسپولیس نباشد. اگر بازیکنان زیادی هستند که آرزویشان بازی در تیم بزرگ پایتخت است، به همان نسبت مربیان زیادی هم داریم که اندیشه هدایت همان بازیکنان از روی نیمکت این تیم محبوب، شب و روز برایشان نگذاشته است. همه میخواهند بختشان را برای فرماندهی ارتش سرخ بیازمایند حتی آنها که تیم دارند و اعتبار و حمایت.
وقتی هم نیمکت پرسپولیس بدون مربی باشد، چشمهای خیره شده به آن بیشتر برق میزند؛ درست مثل همین روزها که نیم فصل تمام شده و فصل نقل و انتقال مربیان هم مثل بازیکنان از راه رسیده است.
رقابت، بیرون مربع قهرمانی
عطر خوش نیمکت پرسپولیس هوش از سر آدم میبرد حتی اگر آن آدم، «گلمحمدی» باشد! میگویند یحیی با پرسپولیسیها هیچ مذاکرهای انجام نداده و احتمال بازگشتش به پایتخت ضعیف است؛ اما این فقط یک احتمال است. بر کسی پوشیده نیست که فیل یحیی گلمحمدی یاد هندوستان کرده است و دلش لک زده برای نیمکت خالی شده پرسپولیس. این از حمله تند او به مدیرعامل فولاد کاملا مشخص است.
گاریدو که اخراج شد یکی از نامزدهای بالقوه برای نیمکت سرخها گلمحمدی بود. او که در این فصل با فولاد فراتر از انتظار ظاهر شده است، در مربع قهرمانی با سپاهان و تراکتور و پرسپولیس در حال رقابت برای کسب جام است؛ اما ظاهرا چشمک نیمکت پرسپولیس چیزی نیست که یحیی تاب مقاومت در برابر آن را داشته باشد؛ حتی اگر پتانسیل کسب عنوان قهرمانی با فولادیها یا حداقل کسب سهمیه قارهای را هم بالقوه یدک بکشد. در مربعی با سه ضلع سرخ، یکی تاج قهرمانی نیم فصل بر سر گذاشت و یکی در کورس با ضلع طلایی است اما مهمتر، ضلع چهارم است که آهسته و پیوسته، صدر را نشانه رفته ولی قلب معمارش به عشق طراحی ساختمان دیگری میتپد. فولاد که ملوان را برد، نفس پرسپولیسیها بند آمد و با هول و ولای فاصله یک امتیازی با سرخهای جنوب به تعطیلات رفتند. یک سرخ دیگر هم از تبریز از جایگاه قهرمانی نیم فصل با نگرانی به روند فولاد مینگرد که نکند یحیی کاری کند کارستان و دست آنها و دو بالانشین دیگر را داخل پوست گردو بگذارد؟ اما بالانشینی بافولاد، تنها دغدغه یحیی نیست. طمأنینه همیشگی گلمحمدی در کنفرانس خبری بعد از بازی با ملوان را فراموش کنید که ناشی از زمانشناسی او برای راه نرفتن روی اعصاب هواداران در پی ظفرِ دقیقه 90 است؛ مهم اظهارت یحیی گلمحمدی در کنفرانس خبری قبل از مسابقه با ملوان است که در واقع خروش مردی است که انگار خواسته هر چه زودتر عطای کار در خوزستان را به لقایش ببخشد و به پایتخت بازگردد؛ نیمه سرخ پایتخت اما نمیگذارند!
نیم فصل برای گلمحمدی با موفقیت تصورناپذیر به پایان رسید؛ اما انتقادات شدید سرمربی فعلی فولاد از هوشنگ نصیرزاده که توسط یحیی به «آماتور» بودن و ناتوان در جذب بازیکن در فصل نقل و انتقالات متهم شده است، پیامی به سران فولاد خوزستان است که لطفا هر چه زودتر من را نخواهید تا به تهران برگردم! این یعنی زخمهای کهنه، سر باز کرده و رابطه قبلا شکرآب شده
گلمحمدی-نصیرزاده به مرحله جوش رسیده است.
نصیرزاده درباره لیست ورودیها و خروجیهای فولاد در فصل نقل و انتقالات خیلی سخن مهمی نگفته بود که اینچنین با عتاب گلمحمدی مواجه شود. ادبیات سرمربی فولاد کاملا نشان میدهد که او از جای دیگری ناراحت است؛ احتمالا از آن روزی که هوشنگ نصیرزاده چند ساعت بعد از برکناری گاریدو در مواجهه با شایعاتی که گلمحمدی را روی نیمکت فولادیها نشانده بود به صراحت اعلام کرد فولاد، یحیی را از دست نخواهد داد چون تحت قرارداد با ماست و همه هم از او راضی هستند.
قبلتر هم وقتی مورایس با نیمکت طلاییهای اصفهان وداع کرد، باز هم نصیرزاده بود که مانع نشستن یحیی روی نیمکت سپاهان شد. حالا هم که خانه تکانی در صدر سپاهان و پرسپولیس برای این دو تیم خوش یمن از آب درآمده است، داغِ بر دل مانده تهران و اصفهان دوباره تازه شده که چرا با «من» چنین نشد؟!
لابد گلمحمدی تصور میکند فولاد مانع بازگشتش به خانه و نشستن او روی نیمکت پرسپولیس و پیش از آن نشستن روی نیمکت سپاهان بوده و طبیعتا نصیرزاده در این میان در صدر فهرست تقصیرکاران قرار دارد! از سپاهان که گذشت اما اظهارات تند یحیی در کنفرانس خبری پیش از بازی فولاد با ملوان، در حقیقت اعلام علنی جنگ سرمربی سرخپوشان اهوازی به مدیرعامل تیمش است که او را مقصر بازنگشتنش به پرسپولیس میداند: «حالا که نگذاشتی به سپاهان بروم، شانس دوم برای برگشتن به خانه را از من نگیر!» نکته ظریف آنکه یحیی روزی را برای این گله و گلهگذاری انتخاب کرد که کریم باقری در آخرین آزمونش روی نیمکت سرخهای پایتخت، این تیم را با اقتدار پیروز میدان با هوادار کرد و بعد از آن با خالی کردن نیمکت، آماده شد تا دستیاری یک سرمربی دیگر را بپذیرد.
حالا نیمکتِ خالی شده پرسپولیس دوباره شروع به چشمک زدن کرده و یحیی گلمحمدی، هوایی اردوی سرخها شده است. باقری گفت باید به جای او مربی خارجی بیاورند اما هم یحیی گلمحمدی و هم بعضی بازیکنان نزدیک به او در اردوگاه سرخها که نتوانستند (یا نخواستند) با گاریدو آنچنان که باید تا کنند، به خودشان قبولاندهاند تا آب در کوزه هست چرا باید گرد جهان گشت؟!
دیدگاه تان را بنویسید