دو چهره شاخصی که امام به ایشان اعتماد کامل داشتند چه کسانی بودند؟
آیتالله صفریان گفت: آیتالله بجنوردی به ما توصیه میکردند که همیشه دنبالهرو بزرگان باشیم و اعتمادی که امام و بیت ایشان به آیتالله هاشمی و آیتالله هاشمیان داشتند را همیشه گوشزد میکردند و میفرمودند که مرحوم امام به این دو بزرگوار بسیار اعتماد داشتند.
آیت الله صفریان گفت: مرحوم آیتالله بجنوردی عالم بزرگ و تحصیلکرده نجف و قم نزد علمای بزرگ بود. ایشان با روحیهی شاگردپروری که داشت، اندوختههای علمی خود را در دانشگاه ترویج کرد.
به گزارش جماران بخش هایی از گفت و گوی حجت الاسلام و المسلمین احسان صفریان را در ادامه می خوانید:
رحلت حضرت آیتالله بجنوردی را به حضرتعالی تسلیت میگویم. با توجه به انسی که سالیان دیرین با ایشان داشتید، اگر از نوع نگاه آن مرحوم به فقه و جامعه نکته یا خاطرهای دارید، لطفا بفرمایید.
این ضایعه اسفناک را به جهان اسلام به خصوص شیعیان، خانواده ایشان به ویژه حضرت آیتالله آقای حاج حسن آقا خمینی تسلیت عرض میکنم. این ضایعه، بیشترین سختی را برای حاج حسن آقا دارد چون آیتالله بجنوردی بسیار با ایشان مأنوس بودند.
ما کم و بیش خدمت حاج آقا میرسیدیم، از جمله روحیاتی که ایشان داشتند این بود که عالمی بسیار شریف، متواضع، بزرگوار و به روزی بودند. یعنی مسائل فقهی و علمی را در ظرف زمان خود، به خوبی بررسی و تحقیق میکردند. گاهی اوقات آنگونه که از خود ایشان شنیدم برای کشف حکم شرعی برخی مسائل به صورت میدانی بازدیدهایی انجام میدادند.
در یکی از جلساتی که خدمت ایشان بودم، درباره پدیدۀ «رحم اجارهای» سوالی کردم و گفتم که برخی از علما این کار را برای زنِ شوهردار حرام میدانند. حاج آقا فرمودند که از من درباره این مسئله سؤال شد و برای تحقیق درباره آن به مرکز مربوطه رفتم.
رحم اجارهای برای زوجینی که بچهدار نمیشوند، کار نوین، جدید و بسیار خوبی است، چون رحم مادر ضعیف است و توانایی نگهداری نوزاد را ندارد. وقتی که علم این اندازه پیشرفت کرده است که میتواند این مشکل را حل کند و خانوادههایی که نمیتوانند بچهدار شوند به این شیوه دارای فرزند شوند، کار خوب و مهمی است، چون برخی در جامعه ما به این مشکل مبتلا میشوند اما بسیاری از مردم حکم فقهی آن را نمیدانند. من به حاج آقا گفتم که برخی از علما اجاره دادن رحمِ زن شوهردار را برای نگهداری نوزاد فرد دیگری حرام و غیر شرعی میدانند.
حاج آقا فرمودند که بنده برای اینکه دقیق موضوع را متوجه شوم به مرکز مربوطه رفتم. از خصلتهای فقهای بزرگ این است که برای اینکه بتوانند موضوعی را بفهمند، با متخصصین به دقت صحبت میکنند و از نزدیک کار آنها را میبیینند. لذا برای اینکه یک فقیه بتواند به خوبی حکم شرعی مسئلهای را صادر کند، لازم است که موضوع را بفهمد.
پس حاج آقا برای اینکه این موضوع را بفهمد، به مرکز مربوطه رفت. من وقتی به آیتالله بجنوردی گفتم که برخی علما قائل به حرمت رحم اجارهای هستند گفت که «اینها اساساً موضوع را نفهمیدهاند و حکم صادر میکنند. اساساً این کار از نظر من شرعی است.» دلیل ایشان این بود که «لقاح یعنی ترکیب اسپرم و تخمک، در ابتدا خارج از رحم صورت میگیرد و موجودی به وجود میآید که شائبه اینکه اسپرم غیر، وارد رحم زنی شده از بین میرود. این دیگر اسپرم نیست و موجود جدیدی است لذا اشکال ندارد که این موجود جدید، در رحم یک زن شوهردار قرار داده شود، چون اسپرم نیست.»
فقهایی که رحم اجارهای را حرام میدانند، میگویند که اسپرم مرد نامحرم در رحم زن نامحرم رفته است؛ در حالی که اسپرم و منی نیست، بلکه یک موجود دیگری است که استحاله شده و عنوان اسپرم مرد بر آن صدق نمیکند که اگر در رحم زن شوهردار برود حرمت داشته باشد.
حضور مرحوم آیتالله بجنوردی در مرکز مربوطه کار بسیار مهمی بود، چون موضوع رحم اجارهای، مسئله متبلابه بود، بسیاری از خانوادهها درگیر آن بودند و نمیدانستند که این کار از لحاظ شرعی حرام است یا نه؟
اما حاج آقا با مجاهدت و کوششی که انجام دادند و با متخصصین صحبت کردند حکم فقهی آن را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که این کار حرمت شرعی ندارد. دلیل ایشان این بود که عمل لقاح، خارج از رحم صورت میگیرد و موجودی که قرار است نوزاد شود، داخل رحم میرود.
لذا رحم به عنوان بستری برای رشد و تغذیه است و زن اگر شوهر داشته باشد مشکلی ایجاد نمیکند، البته شوهر باید اجازه این کار را بدهد و در این صورت این کار از لحاظ شرعی اشکالی ندارد. حتی این کار میتواند درآمدی برای رحمِ میزبان باشد و مشکل افرادی که بچهدار نمیشوند حل شود.
بنابراین، اینکه حاج آقا برای حل مسائل روز و پاسخ دادن به حکم شرعی مبتلابه، دنبال متخصصین امر میرفتند، از خصلتهای بزرگ ایشان بود.
همانطور که ابتدای عرائضم گفتم خصلت مرحوم آیتالله بجنوردی این بود که انسان بسیار متواضع و اهل تهجد بود. من همراه ایشان چند شبی در مسافرتها حضور داشتم، میدیدم که ایشان هم اهل ذکر بودند و هم اینکه بسیار به اهلبیت پیامبر(ص) توجه خاصی داشتند.
مرحوم آیتالله بجنوردی عالم بزرگ و تحصیلکرده نجف و قم نزد علمای بزرگ بود. ایشان با روحیهی شاگردپروری که داشت، اندوختههای علمی خود را در دانشگاه ترویج کرد. کتاب قواعد فقهیه ایشان دستهبندی خوبی شده و برای دانشجویان دانشگاهها و حتی طلاب بسیار کاربردی و مفید است. خداوند روح ایشان را با اجداد مطهرشان محشور بفرمایند و مورد رحمت خدا واقع شوند.
آن مرحوم با همه افراد بسیار مهربانانه برخورد میکرد و شوخطبعی خاصی داشت. مرحوم آیتالله بجنوردی آن قدر خونگرم بودند که افراد مختلف و همراهان، به ایشان علاقهمند میشدند و آن مرحوم قدرت جذب بالایی داشتند.
برخی به دلیل اینکه مسائل و رفتارهایی از روحانیت دیده بودند، از این صف زده شده بودند اما وقتی به آیتالله بجنوردی میرسیدند جذب روحانیت میشدند. ایشان به افراد مختلف احترام قائل بود و با خونگرمی که داشت، سریع با همه دوست میشد و آنها را جذب میکرد. این خصلت را در آن سطح، در کمتر روحانی میتوانیم ببینیم.
ایشان با اینکه در اوائل انقلاب به عنوان نماینده امام در شورای عالی قضائی بود اما زندگی ساده و محقرانهای داشت.
آن مرحوم به آیتالله هاشمی بسیار ارادت داشت. زمانی که آشیخ محمد هاشمیان زنده بود، ایشان به رفسنجان میرفتند. آیتالله بجنوردی به ما توصیه میکردند که همیشه دنبالهرو بزرگان باشیم و اعتمادی که امام و بیت ایشان به آیتالله هاشمی و آیتالله هاشمیان داشتند را همیشه گوشزد میکردند و میفرمودند که مرحوم امام به این دو بزرگوار بسیار اعتماد داشتند.
دیدگاه تان را بنویسید