تاجیک: امارات هم از توبره میخورد و هم از آخور
نصرتالله تاجیک نوشت: در دوران تحریم ایران خیلی کشورها اقتصاد خود را از قبل این شرایط تحمیلی بر ایران سر و سامان دادند و امارات تنها نیست، اما مصداق هم از توبره خوردن و هم از آخور است!
نصرتالله تاجیک در یادداشتی با عنوان «جزایر سهگانه و کاستیهای دیپلماتیک!» در روزنامه اعتماد نوشت: در دو شماره قبلی این یادداشتها در مورد جزایر سهگانه و اقدامات امارات نوشتم. شیخ زاید با درک موقعیت و جایگاه ایران نگذاشت بهرغم فشار کشورهای تندرو عرب این مساله بر رابطهاش با ایران سایه بیندازد و بلکه برعکس از کارت ایران برای ایجاد توازن منطقهای و تثبیت کشور تازه تاسیس بهره برد! و برعکس ایران نتوانست از این موقعیت بهره ببرد و استخوان لای زخم انگلیسی را درمان کند! و اما فرزندانش در پرتو معادلات جدید منطقه به جای همکاری با حکومت نوپای ایران بعد از انقلاب برای حل این مساله راه بینالمللی کردن موضوع را در پیش گرفتهاند که نهایت سایهاش بر روابط دو کشور سنگینی خواهد کرد! ولی حل موضوع جزایر جز راهحل دوجانبه راه دیگری ندارد.
اما متاسفانه خروج سیاست خارجی ایران از توازن و درگیری بیش از حد و غیرضروری ایران و غرب و تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران و کاهش انسجام داخلی، دورانی را برای حکام امارات فراهم کرد تا پشتوانه لازم برای این سیاست جدید و یارگیری بینالمللی را انجام دهند و هم با وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به امارات، ایران را در مقابل این سیاست جدید امارات منفعل کند! البته در دوران تحریم ایران خیلی کشورها اقتصاد خود را از قبل این شرایط تحمیلی بر ایران سر و سامان دادند و امارات تنها نیست، اما مصداق هم از توبره خوردن و هم از آخور است! با تحولاتی که در اقتصاد بینالملل اتفاق افتاد و ازدیاد نقش امارات در تامین انرژی جهانی و به موازات آن افزایش نقش دوبی در تجارت و ترانزیت کالا که مآلا به افزایش درآمد ارزی امارات و تحولات داخلی و خارجیاش منجر شد و روند جدید توزیع قدرت و آزادی عمل کشورهای با اقتصاد پویا که بتوانند در فرآیند جهانیسازی مشارکت سازنده داشته باشند و مخصوصا افزایش نقش بازیگران جوان، جاهطلب و جسور در نظام امنیت منطقهای، امارات نقشی در یمن، لیبی و سودان برای خود تعریف کرد تا وزن منطقهای و بینالمللی خود را افزایش داده و از این وزن برای پیگیری و حل مشکل جزایر از آن هم بهره ببرد. لذا حکام جوان امارات که از حل دوجانبه موضوع ناامید شده بودند، تلاش کردند زمینه یک دعوای حقوقی- سیاسی علیه ایران را از طریق گسترش یارگیری فراهم کنند!
استراتژی جدید امارات تولید انبوه بیانیههای مشترک و کثرت در موضعگیری و گسترش دامنه کشورهای همراه و تبدیل آن به خواست عمومی کشورهاست تا از طریق همراهی قدرتهای جهانی و سازمانهای بینالمللی موضوع جزایر ایرانی به یک مناقشه منطقهای و بینالمللی تبدیل شود و ایران را برای امتیازگیری پای میز مذاکره بکشاند. امارات میداند هیچ یک از دو طرف منازعه به تنهایی نمیتواند از سازوکار دیوان دادگستری بینالمللی استفاده کند، اما سازوکار شورای امنیت راه را برای او باز میکند! البته ایران اگر مطمئن باشد که میتواند از حمایت اعضایی از شورای امنیت برخوردار باشد الزامی برای تن دادن به این قطعنامهها نمیبیند! و امارات اینجا را نیز هدف گرفته است و تلاش میکند اعضای دایم شورای امنیت را به کمک خود بیاورد!
امارات در سال ۲۰۲۲ تحول مهمی را در این مسیر آغاز کرد که میتوان گفت سرآغاز بینالمللیگرایی جزایر شد! که باز کردن پای اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به این پرونده در جریان برگزاری نشست مشترک شورای همکاری خلیجفارس با چین بود! و رییسجمهور چین در همراهی با خواست امارات که نشان میداد از هر فرصت و اهرمی آگاهانه، مجدانه و با برنامه استفاده میکند، خواستار حل و فصل مناقشه سرزمینی ایران و امارات از طریق مذاکراه شد! که موجی از نگرانی و عکسالعمل در ایران به دنبال داشت! اما از منظر دیپلماتیک با واکنش قابل قبولی از سوی ایران مواجه نشد و وزیر امور خارجه وقت که قبلا از تمامیت ارضی چین در مقابل ادعاهای امریکا در خصوص تایوان حمایت کرده بود، در توییت خود حاضر به نام بردن از چین نشد و فقط نوشت: «جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیجفارس، اجزای جداییناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارد و در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم.» که چندان افکار عمومی مردم ایران را قانع نساخت و سبب ایجاد بازدارندگی نشد! و این کشور در مه ۲۰۲۴ نیز در بیانیه مشترک با اتحادیه عرب بار دیگر در این زمینه در کنار کشورهای عربی قرار گرفت.
کشور بعدی روسیه بود که در جولای سال ۲۰۲۳ وزیر خارجهاش با وزیران خارجه شورای همکاری خلیجفارس در بیانیه پایانی نشست خود در مسکو بدون نام بردن از ایران بر حمایت از تلاشهای صلحآمیز امارات برای دستیابی به یک راهحل صلحآمیز و پایان دادن به مناقشه بر سر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری مطابق با قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد و حل این موضوع منطبق بر مشروعیت بینالمللی تاکید کردند و این بیانیه آب سردی بود که بر سر مردم ایران ریخت و سابقه بد روسها که همکاری نظامی ایران و برتری تسلیحاتیاش در جنگ اوکراین سبب ناخشنودی غرب و تاثیر آن بر برجام شده بود، نیز در ایران تداعی شد و واکنش شدیدتری از سوی افکار عمومی نسبت به مورد چین داشت، اما جایگاه مناسبی در دیپلماسی رسمی کشور نیافت! و حمایت روسیه از ادعاهای امارات برای دومین بار در بیانیه مشترک روسیه و اتحادیه عرب که در دسامبر ۲۰۲۳ در مراکش تکرار شد! و در سومین قدم در ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، در بیانیه مشترک پایانی نخستین دیدار رسمی شیخ محمد بنزاید رییس امارات از امریکا از ادعای این کشور درباره جزایر سهگانه حمایت کرد و فرانسه عضو دایم دیگر شورای امنیت نیز روز چهارشنبه ۱۶ اکتبر، در چارچوب اتحادیه اروپا و در بیانیه مشترکی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، با سه عضو دیگر همراه شد!
در پایان به نکتهای اشاره میکنم و این بحث را در این یادداشت خاتمه میدهم. در میان حکام امارات در خصوص تعامل با ایران در پرتو موضوع جزایر یک تقسیم کار وجود دارد! حکام شارجه و راس الخیمه خود را کنار کشیدهاند! دوبی که به تدریج و ناحق شریان اقتصادی ایران شده و حاکم این امارت روابط سنتی خوبی با ایران دارد و ایرانیان بسیاری در آنجا سرمایهگذاری کردهاند، پلیس خوب و حکام ابوظبی که برای تحکیم قدرت خود در امارات و چه بسا تبدیل امیرنشین کنونی به کشور واحد زیرنظر ابوظبی این پرونده را مبنای اقدامات منطقهای و بینالمللی خود قرار داده، پلیس بد ماجرا شدهاند! رابطه ایران هم از جهت تاریخی و سنتی با دوبی بیشترین عمق را دارد و بالطبع از کمک حاکم این امارت برای کنترل اوضاع و تنظیم روابط فیمابین ایران و امارات استفاده میکند. اما متاسفانه تحریمها و وابستگی به تجارت با و از طریق دوبی یک حلقه فساد نیز به وجود آورده که منافع شخصی در تداوم این وضع کنونی بین ایران و امارات بیتاثیر نیست! در یادداشت بعدی به آن میپردازم! انشاءالله!
دیدگاه تان را بنویسید