کد خبر: 689948
|
۱۴۰۳/۰۹/۲۵ ۱۱:۵۵:۲۰
| |

مخاطرات زیست‌محیطی در سوریه چگونه باعث سقوط دولت بشار اسد شد؟

مهدی زارع نوشت: درگیری سوریه نشان داد که چگونه مخاطرات محیط زیستی می‌تواند نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی موجود را تشدید کند. در نتیجه تنش شدید آب، توسعه اقتصادی و تولید غذا با به خطر افتادن تغذیه، سلامت و رفاه مردم سوریه محدود شد. چنین محرومیت‌هایی تنش‌های اجتماعی موجود را تشدید کرد و در نتیجه درگیری و آوارگی به وجود ‌آمد که به جنگ کامل داخلی انجامید.

مخاطرات زیست‌محیطی در سوریه چگونه باعث سقوط دولت بشار اسد شد؟
کد خبر: 689948
|
۱۴۰۳/۰۹/۲۵ ۱۱:۵۵:۲۰

مهدی زارع در یادداشتی با عنوان «فاجعه محیط‌زیستی عامل شروع بحران و جنگ داخلی سوریه» در روزنامه اعتماد نوشت:  

شدیدترین خشکسالی ثبت شده در سوریه که از سال 2006 تا 2011 ادامه یافت و منجر به افت گسترده محصولات، افزایش قیمت مواد غذایی و مهاجرت دسته جمعی خانواده‌های کشاورز به مراکز شهری شد احتمالا از دلایل مهم شروع بحران در سوریه بود. این مهاجرت زیرساخت‌ها را تحت فشار هجوم 1.5 میلیون پناهنده از جنگ عراق قرار داد. خشکسالی با گرمایش جهانی انسان‌زایی مرتبط است. تامین آب کافی همچنان یک مساله در جنگ داخلی جاری است و اغلب هدف عملیات نظامی قرار می‌گیرد. خشکسالی طولانی مدت سوریه میلیون‌ها نفر را تحت تاثیر قرار داد و از دست دادن محصول به‌ویژه در سال 2008 مهاجرت را شدت بخشید و فقر را تشدید کرد.

کشورهایی که با تهدیدهای محیط زیستی بالا و سطوح پایین تاب‌آوری روبه‌رو هستند «نقاط داغ» اکولوژیکی یا کشورهایی شناخته می‌شوند که بیشتر در معرض خطر شکست تاب‌آوری هستند. سوریه در میان کشورهای کم تاب‌آور جهان قرار دارد و در رتبه 154 از 163 کشور در سال 2019 قرار داشت. سوریه با چهار تهدید زیست محیطی مواجه است. این تهدیدها شامل هر سه شاخص کاهش منابع استرس آبی، امنیت غذایی و رشد جمعیت است. با این حال، به دلیل انعطاف‌پذیری پایین سوریه، این تهدیدات محیط زیستی تنش‌ها و آشوب‌های موجود در این کشور را تشدید کرده است. سوریه به‌طور مزمن از تنش آبی رنج می‌برد. از سال 1999 تا 2011، تقریبا 60 درصد از خاک سوریه دچار دو خشکسالی طولانی‌مدت شد. در این مدت، کشور به‌شدت به کشاورزی وابسته بود، که حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی سوریه را تشکیل می‌داد و حدود 38 تا 47 درصد نیروی کار در آن مشغول بودند. خشکسالی مداوم سوریه باعث شد که حدود 75 درصد از کشاورزان با از دست رفتن کامل محصول مواجه شوند و در شمال شرق کشور، ساکنان 80 درصد از دام‌های خود را از دست دادند.

خشکسالی طولانی‌مدت سوریه میلیون‌ها نفر را تحت تاثیر قرار داد. تا سال 2011، حدود 1.3 تا 1.5 میلیون سوری مجبور به نقل مکان به مراکز شهری شدند. در نتیجه کمبود، قیمت مواد غذایی و منابع اولیه به‌طور قابل توجهی افزایش یافت و مشقت مردم سوریه تشدید شد. 

فقر شدید منجر به سوء تغذیه، فروش دارایی‌های خانواده‌ها، بدهی بیشتر، افزایش مهاجرت به شهرها و قطع تحصیل کودکان برای جست‌وجوی کار شد. در نتیجه، این محرومیت نارضایتی بیشتر از رژیم بشار اسد انجامید که در سال 2000 پس از مرگ پدرش به قدرت رسیده بود. در نتیجه، سوریه در سال 2012 وارد یک جنگ داخلی شد و نیروهای دولتی درگیر نبرد آشکار با مردم و بعد با شبه‌نظامیان مخالف شدند. در این زمان، بسیاری از دولت‌های خارجی با یکی از طرف‌ها همسو شدند و سلاح و منابع دیگر فراهم کردند. منابع آب و زیرساخت‌ها به دلیل ارزش راهبردی به هدف تروریسم تبدیل شدند. با حملات داعش به این منابع حیاتی در سراسر سوریه و متعاقبا جنگ داخلی تمام عیار باعث شد میلیون‌ها سوری کشور را ترک کنند تا به کشورهای همسایه و اروپا پناه ببرند.

در سال 2015، این بحران منجر به ورود جمعیت زیادی از سوری‌ها به اروپا شد و در آن سال بیش از یک میلیون پناهجو به دنبال پناهندگی در اروپا بودند. اکثریت قریب به اتفاق این افراد سوری بودند. اقتصاد توسعه نیافته سوریه و اتکای بیش از حد به کشاورزی به این معنی است که این کشور به‌ویژه در برابر تهدیدات محیط زیستی مستعد است. سطح بالای فقر و اتکا به فعالیت‌های کشاورزی در کنار هم باعث تشدید محرومیت ناشی از خشکسالی سوریه شده و می‌شود. اقتصاد ضعیف و تنوع ضعیف سوریه - توسعه کم محیط کسب و کار - به این معنی است که قادر به واردات غذا و کالاهای اساسی کافی برای جمعیت خود نیست. کمبودهای ترکیبی دولت بشار اسد به آن معنی بود که نه سختکوشی داشت و نه ابزاری برای کاهش اثر خشکسالی سوریه در اختیار داشت.  لازم به ذکر است که نابرابری اقتصادی - اجتماعی پس از شروع سیاست‌های بازار آزاد توسط حافظ اسد در سال‌های آخر عمرش افزایش چشمگیری پیدا کرد و پس از روی کار آمدن بشار اسد در سال ۲۰۰۰ این نابرابری شتاب گرفت. این سیاست‌ها به نفع اقلیتی از جمعیت کشور شد که عمدتا با دولت در ارتباط و اعضای طبقه بازرگانان سنی دمشق و حلب بودند.

در سال 2010، سرانه تولید ناخالص داخلی اسمی سوریه تنها 2834 دلار بود که قابل مقایسه با کشورهای آفریقایی مانند نیجریه و بسیار کمتر از همسایگانش مانند لبنان بود که آن زمان نرخ رشد سالانه 3.39 درصد داشت که کمتر از سایر کشورهای در حال توسعه بود. سوریه همچنین با نرخ بالای بیکاری جوانان مواجه بود. در آغاز جنگ در مارس ۲۰۱۱ - فروردین ۱۳۹۰ - نارضایتی از دولت در مناطق فقیرنشین سوریه به ویژه شهرهایی مانند درعا و حمص و مناطق فقیرتر شهرهای بزرگ با نرخ فقر بالا، شدیدتر بود. درگیری سوریه نشان داد که چگونه مخاطرات محیط زیستی می‌تواند نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی موجود را تشدید کند. در نتیجه تنش شدید آب، توسعه اقتصادی و تولید غذا با به خطر افتادن تغذیه، سلامت و رفاه مردم سوریه محدود شد. چنین محرومیت‌هایی تنش‌های اجتماعی موجود را تشدید کرد و در نتیجه درگیری و آوارگی به وجود ‌آمد که به جنگ کامل داخلی انجامید.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها