کد خبر: 269543
|
۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ۱۰:۵۹:۰۰
| |

جایگاه ایران در کمک به استقرار صلح در افغانستان کجاست؟

روزنامه آتلانتیک کانسل در گزارشی در این رابطه به نقش جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد تلاش‌های تحقق صلح در کشور جنگ‌زده افغانستان اشاره کرده و در همین زمینه به ارتباطات شکل گرفته بین آمریکا و ایران در بستر تحقق این هدف می‌پردازد.

جایگاه ایران در کمک به استقرار صلح در افغانستان کجاست؟
کد خبر: 269543
|
۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ۱۰:۵۹:۰۰

اعتمادآنلاین| گرچه حرف و حدیث‌های بسیاری در رابطه با پیشرفت روند صلح افغانستان وجود دارد اما عدم حضور دولت مرکزی این کشور در این مذاکرات امیدها را به موفقیت آن کم‌رنگ می‌کند.

به گزارش اعتمادآنلاین ، روزنامه آتلانتیک کانسل در گزارشی در این رابطه به نقش جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد تلاش‌های تحقق صلح در کشور جنگ‌زده افغانستان اشاره کرده و در همین زمینه به ارتباطات شکل گرفته بین آمریکا و ایران در بستر تحقق این هدف می‌پردازد.

به اعتقاد این نشریه به رغم عدم وجود گفت‌وگوهای رسمی بین واشنگتن و تهران، زلمای خلیل‌زاد، کارنامه قطوری از این ارتباط دارد که بیشتر آن به دلیل جایگاه او در دولت جورج بوش پسر است. او ابتدا یکی از شخصیت‌های بارز شورای امنیت ملی آمریکا بود و بعد از آن سفیر کشورش در افغانستان و عراق شد. هرچند نباید فراموش کرد که خلیل‌زاد تباری افغانستانی داشته و به زبان دری، یکی از زبان‌های نزدیک به زبان فارسی، مسلط است.

علاوه بر آن ایران و ایالات متحده در کنفرانس سال 2001 بون در مورد افغانستان نیز با یکدیگر همکاری تنگاتنگی داشتند و تهران موفق شد فرماندهان جنگ افغانستان را به‌رغم تمامی اختلافات‌شان دور یک میز جمع کرده و مبلغ قابل توجهی نیز با توجه به توانایی مالی خود یعنی 500 میلیون دلار هم به بازسازی این کشور کمک کند.

حال که ایالات متحده در تکاپوی خروج از خاک افغانستان است و قصد دارد 14 هزار نیروی نظامی‌اش را از این کشور خارج کند، هرگز نمی‌تواند نقش ایران را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تاثیرگذار بر افغانستان نادیده بگیرد.

ایران هم با توجه به مرز طولانی و ناامنی که با افغانستان دارد، همچنین روند قاچاق مواد مخدری که از افغانستان به سوی مرزهایش در حرکت است و مهم‌تر از آن جریان‌های شورشی که از داخل خاک افغانستان عمق ایران را هدف قرار داده‌اند نگرانی‌های روزافزونی را نسبت به تحولات این کشور احساس می‌کند. همین نگرانی هم باعث شد تا ایران مذاکرات علنی را با طالبان در دستور کار خود قرار داده و تاکید کند هدف اصلی از این مذاکرات نزدیک کردن این گروه به دولت اشرف غنی است تا دو طرف دور یک میز راه مذاکره را در پیش بگیرند. جالب اینجاست که این دقیقا همان هدفی است که خلیل‌زاد هم به عنوان نماینده دولت ایالات متحده اعلام و دنبال می‌کند.

سیدقاسم جاسمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پارلمان ایران در این رابطه به خبرگزاری ایرنا گفت: «نظر به پیچیدگی‌های بازگرداندن صلح و ثبات به افغانستان تحقق چنین امری بدون حمایت بازیگران مهم منطقه‌ای همچون ایران قابل انجام نیست.» محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران نیز در گفت‌وگویی که 9 ژانویه در جریان سفر به دهلی نو با تلویزیون هند داشت پای از این هم فراتر نهاد و گفت آینده افغانستان بدون نقش‌آفرینی طالبان محال است.

شاه حسین مرتضوی معاون سخنگوی رئیس‌جمهور افغانستان در فیسبوک خود از این نظر ظریف انتقاد و مسئولان ایران را به سخن گفتن از جایگاه سخنگویان طالبان متهم کرد. با اینکه مرتضوی بعد از مدت کوتاهی این نوشته خود را حذف کرد اما سخنان او بازتاب قابل توجهی در فضای مجازی افغانستان پیدا کرد.

شاید یکی از دلایل به بن‌بست رسیدن روند صلح در افغانستان این است که طالبان همچنان به اقدامات تروریستی خود ادامه می‌دهد. این اقدامات تلاشی واضح برای کسب امتیازات بیشتر در مذاکره با دولت مرکزی تفسیر می‌شود، اما همین عملیات دولت کابل را مجبور می‌کند زیر فشار روانی و عاطفی ساکنان مناطق مورد حمله قرار گرفته و با خشم قربانیان ناامنی میز مذاکرات را ترک کند.

با این وجود امروز کابل به دلیل تمایل ایالات متحده برای خروج نیروهایش از افغانستان و افزایش روزافزون قدرت طالبان خود را مجبور به ادامه مذاکرات یافته است.

باید این حقیقت را پذیرفت که نوع برخورد نیروهای ائتلاف با گروه طالبان بعد از سرنگونی دولت طالبان در سال 2001 به شدت اشتباه بود، ائتلاف بین‌المللی با قرار دادن گروه طالبان در زمره گروه‌های تروریستی خارجی همچون القاعده اشتباه بزرگی را مرتکب شد.

به هر شکل نمی‌توان عقربه‌های ساعت را به عقب بازگرداند. پس باید از هم اکنون جایگاه این گروه را به‌تدریج در صحنه سیاسی افغانستان تعریف کرد تا بتوان زمینه تبدیل شدن طالبان به بخشی از بافت سیاسی افغانستان فراهم کرد، چرا که در غیر این‌صورت این کشمکش و جنگ تا ابد ادامه خواهد یافت.

این حقیقت را نیز نباید نادیده گرفت که ایالات متحده از حضور طولانی‌مدت در افغانستان خسته شده، اما این واقعیت را هم باید پذیرفت که واشنگتن برای خروج از افغانستان به دنبال تضمین‌هایی است که بتواند از طریق آن اطمینان را حاصل کند که این کشور بدون نیروهای آمریکایی، مجددا به پناهگاهی برای تروریست‌هایی که برای حمله به ایالات متحده یا متحدانش نقشه می‌کشند، تبدیل نشود.

ایالات متحده برای رسیدن به این مهم مجبور است که حمایت همه همسایگان افغانستان را طلب کند.در همین راستا دولت ترامپ لهجه خود را نسبت به پاکستان تلطیف کرد و این رویکرد با آغاز میانجی‌گری عمران خان، نخست وزیر پاکستان بین آمریکا و طالبان همزمان بود.

دولت آمریکا پیش از آن در جولای گذشته کمک‌های مالی خود را به پاکستان قطع کرده بود. ترامپ برای توجیه این اقدام خود اعلام کرده بود پاکستان هیچ کاری برای منع تروریستی‌هایی که از خاک این کشور به عنوان پناهگاهی امن استفاده می‌کنند، نکرده است. اما مدت کوتاهی بعد از آن ترامپ در پیامی به عمران خان از او خواست تا پاکستان برای کشاندن طالبان به پای میز مذاکره وارد عمل شود و در ماه جاری میلادی نیز خلیل‌زاد را برای مذاکره با دولت پاکستان در رابطه با پرونده صلح افغانستان راهی اسلام‌آباد کرد.

حال این پرسش مطرح می‌شود که وقتی خلیل‌زاد می‌تواند در راستای هدفی به نام بسط صلح در افغانستان به پاکستان سفر کند، چرا به ایران نرود؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها