سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلیس، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
نگاه داییجانناپلئونی به انگلیس اشتباه است/ بوریس جانسون ملیگراست/ انگلیس با جانسون به آمریکا نزدیک میشود/ فشارهای انگلیس بر ایران بیشتر خواهد شد/ انگلیس آن انگلیس مقتدر گذشته نیست
سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلیس، گفت: در ایران وزیر امور خارجه باید بخشی از انرژی و وقتش را صرف جواب دادن به مخالفتهای مخالفان داخلی کند.
اعتمادآنلاین| سعید شمس- انتخاب بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر انگلیس برای ایران میتواند تبعاتی داشته باشد، چراکه نخستوزیر جدید این کشور تمایلات ملیگرایانهای دارد و به همین دلیل برای کاهش تبعات خروج از اتحادیه اروپا قرار را بر همراهی با آمریکا خواهد گذاشت.
سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلیس، در گفتوگو با اعتمادآنلاین درباره شرایط جدید انگلیس و تبعات احتمالی حضور نخستوزیر برای ایران به پرسشهای طرحشده پاسخ میگوید:
بوریس جانسون ملیگراست
*انتخاب بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر انگلیس چه پیامی برای منطقه خاورمیانه دارد؟
بوریس جانسون رهبر گرایش ملیگرایی حزب حاکم در کشور انگلستان است. عمده حرفهای ایشان در گذشته هم عمدتاً در ارتباط با مسائل ملیگرایی بود؛ یعنی وقتی شهردار بود با پذیرش مهاجر بیشتر در تقسیم اتحادیه اروپا سرسختانه مخالفت کرد که همهپرسی پیشنهادیاش رای کمی آورد و در نهایت به برگزیت معروف شد.
همچنین در بحث اجرای همین برگزیت بود که آقای کامرون استعفا کرد و خانم می ساکن خانه شماره 10 خیابان داونینگ شد و بعد از آنکه خانم نخستوزیر در پی فشارهای جانسون گفت «گر تو بهتر میزنی، بستان بزن»، ایشان به عنوان وزیر امور خارجه کارش را شروع کرد. بعدها هم وزیری برای برگزیت تعیین شد که البته فعالیتهایشان به جایی ختم شد که هم جانسون و هم وزیر برگزیت ترجیحشان را در استعفا و کنارهگیری دیدند.
توافق خانم می با اتحادیه اروپا سه بار توسط مجلس نمایندگان رد شد و در نهایت بعد از چهارمین رای منفی، ترزا می نیز تصمیم گرفت از سمت نخستوزیری کنارهگیری کند. در نتیجه بوریس جانسون با رای نمایندهها در راس دولت قرار گرفت. با نگاهی به روند جریان حزب محافظهکار و جریان حاکم بر آن متوجه میشویم گرایشهای ملیگرایانهشان نسبت به ماندن در اروپا پررنگتر است. پس میتوان گفت انگلیس حتی اگر با مخالفت و بدون توافق هم باشد، به طور رسمی از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد.
گرایش انگلیس به آمریکا بیشتر خواهد شد
*چنین اتفاقی چه تاثیری بر انگلیس خواهد گذاشت؟
اگر این اتفاق رخ بدهد، قاعدتاً تاثیرات جدا ماندن بریتانیا از اتحادیه اروپا افزایش پیدا خواهد کرد و در نتیجه گرایش این کشور به ایالات متحده آمریکا بیش از گذشته خواهد شد. البته تاکنون به نظر میرسید، با وجود اتحاد عمیقی که انگلیسیها با آمریکاییها داشتند، گرایششان به اروپا و همچنین توجه به استقلال نسبت به همراهی با آمریکا بیشتر بود. اما از این پس، با این استدلال و با توجه به شناختی که از آقای بوریس جانسون داریم، احتمال میرود انگلیس با آمریکا همراهیای تنگاتنگ داشته باشد.
*و این همراهی برای ایران هزینههای احتمالیای در پی خواهد داشت...
دقیقاً، این ارتباط باعث خواهد شد انگلیس فشارهای سیاسی بر ایران را بیشتر کند و همچنین دیگر در صدر بیانیههای مثبت اروپا در قبال ایران و به نفع برجام همراهی نکند تا بتواند محرومیتهای ناشی از برگزیت را جبران کند.
ظریف باید انرژیاش را صرف مخالفان داخلی کند
*تکلیف دستگاه دیپلماسی ایران با شرایط جدید انگلیس چیست؟
خب، بالاخره لازم است ایران حداکثر تلاش خود را به کار گیرد تا متحمل تبعات منفی کمتری شود، اما متاسفانه در ایران از همه ظرفیتها استفاده نمیشود. در واقع شرایط ایران به گونهای است که باید با بهرهگیری از حداکثر ظرفیتمان در کادر دیپلماتیک فعال کشور و نیز با استفاده از تواناییهای وزیر خارجه کاربلدی که آشنایی کافیای با ادبیات نظام بینالملل دارد، تبعات منفی را به کمترین حالت ممکن خود برسانیم. به هر حال متاسفانه فشارها و حملات گستردهای که علیه ایران اتفاق میافتد گستردگی بالایی دارد.
در واقع ایالات متحده آمریکا ظرفیت رسانهای بسیار گستردهای دارد و همچنین به خاطر قدرت سیاسی اقتصادی و سیاسیاش، در اروپا و حتی کشورهای آسیایی و از جمله همسایههای ایران نفوذ عجیبی دارد و به همین دلیل در ایرانهراسی میتواند هدفهایش را محقق کند. همچنین تحرکات دیپلماسیشان به نوعی است که رئیسجمهوری، وزیر خارجه و رئیس شورای امنیتی آمریکا شبانهروز در حال فعالیتاند.
اما در ایران محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، باید بخشی از انرژی و وقتش را صرف جواب دادن به مخالفتهای مخالفان داخلی کند. در چنین وضعیتی باید همه، از جمله برخی از روسای جمهور و وزرای خارجه سابق و برخی از روسای مجلس، به بحث ورود کنند. چون حضور برخی از آنها توجه رسانهها را جلب خواهد کرد و طبیعتاً میتوانند در راستای کاهش مشکلات تاثیرگذاری زیادی داشته باشند. باید با همه صحبت کنیم و با در نظر گرفتن اینکه آلمان و فرانسه نیز تقریباً همرای ما هستند، رایزنیهایی با آنها انجام دهیم.
انگلیس تضعیف شده است
*به عنوان سوال آخر؛ نگاه ایران و ایرانیها به انگلیس چقدر با واقعیت تطابق دارد؟
اینکه ما ایرانیها همیشه «کار را کار انگلیسیها میدانیم» نمیتواند نگاه خوبی باشد. هرچند اینطور هم گفته میشود که «هر چیزی گم میشود، سراغش را از من میگیرند و اتفاقاً پیدا هم میکنند». البته بریتانیاییها هنوز از آن موضع متکبرانه خودشان قبل از جنگ اول جهانی اول در قبال ایران عقبنشینی نکردهاند که این باعث میشود ایرانیها موضعگیری کنند.
گرچه نگاه متکبرانه آنها در شرایطی است که انگلیس آن انگلیس مقتدر گذشته نیست و مشکلات زیادی دارد. با وجود این، معتقدم نگاه داییجانناپلئونی به انگلیس اشتباه است.
دیدگاه تان را بنویسید