«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
عراق و گرههای پنجگانه نخستوزیر جدید
محمد توفیق علاوی نخستوزیر عراق در صفحه خود نوشت: «رخدادهای فعلی بسیار دردناک و تاسفبار هستند و به همین دلیل از برادرانم در دولت فعلی (پیشبرد امور) میخواهم وظایف خود را در حمایت از تظاهراتکنندگان تا زمان تشکیل دولتی که پاسخگوی خواست تمامی عراقیها باشد و قدرت خود را از مردم وام بگیرد به انجام برسانند.»
اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی - «رخدادهای فعلی بسیار دردناک و تاسفبار هستند و به همین دلیل از برادرانم در دولت فعلی (پیشبرد امور) میخواهم وظایف خود را در حمایت از تظاهراتکنندگان تا زمان تشکیل دولتی که پاسخگوی خواست تمامی عراقیها باشد و قدرت خود را از مردم وام بگیرد به انجام برسانند.»
این توییتی است که محمد توفیق علاوی نخستوزیر عراق در صفحه خود نوشت. این در حالی است که اخبار رسیده از عراق حکایت از آن دارند که مهمترین علت ناآرامی و اغتشاش در عراق، اعتراض به نخستوزیری شخص علاوی است.
به اعتقاد تحلیلگران، گرچه شمار نهچندان کمی از شخصیتهای عراقی در آرزوی رسیدن به کرسی نخستوزیری هستند و حتی برای آن تکاپو و زدوبند هم میکنند، اما هر فردی که نامش به عنوان نخستوزیری عراق اعلام و مامور تشکیل کابینه شود، همانند علاوی باید با بکوشد تا پنج گره بزرگ پیش روی خود را باز کند.
گرههایی که باز کردن هر یک از آنها در شرایط عادی هم از طول عمر یک کابینه بیشتر زمان میبرد، چه رسد به آنکه در این اوضاع حساس قرار است عمر این کابینه تا زمان برگزاری انتخابات زودرس به سر آید.
از زمان آغاز اعتراضات مردمی علیه فساد گسترده در ساختار دولتی عراق، طیفها و جریانهای مختلف عراق هر یک در سایه نوع نگرش و مشرب فکری خود، خواستههایی را زیر چتر مبارزه با فساد و حتی به این بهانه در خیابانها اعلام میکنند.
در مورد اینکه محمد توفیق علاوی که امروز خواهان حفظ جان و صیانت از تظاهرات اعتراضآمیز مردمی است و در عین حال در لفافه دولت عبدالمهدی را به غیرمردمی بودن و عدم پاسخگویی به خواست مردم توصیف میکند چگونه میتواند کابینه خود را مستحق بخش دوم توییت خود- یعنی دولتی که قدرتش را از مردم وام گرفته و مجری خواستههای مشروع آن است- بداند ابهام زیادی وجود دارد.
به گفته برخی از تحلیلگران عراقی، در سایه تجربه عادل عبدالمهدی که با نوعی اجماع بر کرسی نخستوزیری نشست، امروز تصاویر مورد اهانت قرار گرفتنش بسیار بیشتر از تصاویری است که در زمان اوج محبوبیت بر دستها میچرخید؛ حال سوال این است که علاوی چگونه میتواند مردمی را که از هماکنون تصاویر معکوس و ضربدر خوردهاش را در خیابانهای عراق دست به دست میکنند راضی به پذیرش خود کند و چه نوع راهکاری را برای باز کردن این گره از چنته بیرون خواهد آورد؟
از دید تحلیلگران امور عراق، یک دهه و اندی فساد سازمانیافته داخلی که ریشههای آن حتی به چند کشور منطقه و جهان هم میرسد اکنون در چاهی گرفتار شده که گرچه سقف هدف آن- یعنی نجات از فساد- را بر فراز خود مشاهده میکند، اما راه برونرفت از آن را نه تنها نمیداند بلکه دستوپا زدن برای خروجش نیز موجب فرو ریختن سنگ و خاک بیشتری از ساختار امنیت و حاکمیت کشور هم شده است.
سر اینکه علاوی برای باز کردن این 2 گره کور دست به دامن چه جریانی شود اختلاف نظر زیادی وجود دارد، اما قطعاً انتخاب وزرای کابینهاش نیز یکی از بحرانهای نهفته است که طی چند روز آینده مجبور خواهد شد با آن دستوپنجه نرم کند.
درست است که گفته میشود او با سازمان ملل متحد در مورد انتخاب اعضای کابینه خود از میان 51 شخصیت معترض به توافق رسیده، اما از توافق با نماینده سازمان ملل تا توافق با پارلمان عراق برای دادن رأی اعتماد به آنها، آن هم در شرایط بسیار پیچیده عراق، راه بسیار طولانیای در پیش است که تصور نمیشود علاوی بتواند آن را به راحتی طی کند.
به بیانی روشنتر، این گره را به آن آسانی که گفته میشود نه با دست که حتی با دندان هم نمیتوان باز کرد.
در این میان، به طور حتم نظر جریانهای سیاسی عراق نیز باید لحاظ شود، چون اگر عادل عبدالمهدی امروز فقط جریانهای طرفدار معترضان را رودرروی خود میبیند، محمد توفیق علاوی مشکل بزرگترِ راضی کردن هواداران دولت عبدالمهدی از یک سو و هواداران معترضان از سوی دیگر را پیش روی خود میبیند.
شاید این خطرناکترین مانع مقابل علاوی باشد؛ چه تمامی اطرافیانش حتی نزدیکترین افراد نیز در سایه شرایط بیمار حاکم بر ساختار سیاسی عراق دنبال باجگیری یا در بهترین شرایط کسب امتیازاتی از حضور او در قدرت هستند و در غیر این صورت، حداقل حضور علاوی را هم در این جایگاه غیرقانونی و نامشروع قلمداد میکنند.
یکی از مهمترین نمونهها برای این رویکرد پسرعمویش ایاد علاوی است که خود سابقه نخستوزیری بر عراق را داشته و تصور نمیشود سودای بازگشت به این جایگاه لحظهای از ذهن او خارج شده باشد.
علاوی صبح پنجشنبه انتخاب پسرعمویش را غیرقانونی اعلام کرد و فرایند این انتخاب را غیرصحیح خواند.
اینکه نخستوزیر مامور تشکیل کابینه تا چه حد بتواند حمایت مستمر جریان دمدمیمزاج سائرون به رهبری مقتدی صدر را نگه دارد و تا چه مدت مقاومت جریانهای نهچندان همسو با مقتدی صدر همچون جریان الفتح را در ائتلاف حامیاش حفظ کند ابهاماتی است که بیتردید گنجایش فروپاشی کابینه علاوی را بیشتر از بقای آن نشان میدهد.
به گفته رسانههای عراقی، دولت محمدتوفیق علاوی با کپیبرداری کامل از نحوه تشکیل دولت لبنان تشکیل میشود، و از سویی این واقعیت که کابینه لبنان هم خود تاکنون موفقیتی کسب نکرده غیرقابل انکار است، اما حقیقت بزرگتر تفاوت بسیار زیاد شرایط عراق و لبنان است. این در حالی است که نباید فراموش کرد هر طرفی که این سناریو را برای عراق و البته پیش از آن لبنان طراحی کرده است، به طور حتم رقبایی در منطقه دارد که مدتهاست تخریب این سناریو را در دستور کار خود گذاشتهاند.
شیوه برخورد محمدتوفیق علاوی با این گرهها میتواند نه تنها سرنوشت سیاسی او بلکه سمتوسوی سرنوشت سیاسی عراق را هم رقم بزند؛ اینکه نخستوزیر مامور تشکیل کابینه به جنگ رانتخواری و فساد دوستان و همکارانش در دولتهای سابق و فعلی عراق برود یا رویکرد معامله و توافق با آنها را در پیش گیرد در بعد کلان فاصلهای 180 درجهای با یکدیگر دارند، در حالی که هر یک گرههای دیگری نیز به همراه خواهند آورد.
دیدگاه تان را بنویسید