کد خبر: 419702
|
۱۳۹۹/۰۴/۲۶ ۱۸:۱۰:۰۰
| |

حسن فتاحی در یادداشتی نوشت:

چرا کرونا در ایران مهار نمی‌شود؟ / از سخنان مسئولان تا ماسک

بیراه نیست اگر بگوییم یکی از دلایل مهارنشدن کرونا حرف‌های مبهم و حتی متضاد برخی از مسئولان میان‌رتبه و عالی‌رتبه باشد. اعلام وجود بیماری در ایران دیر صورت گرفت. بعد از آن کش‌وقوس بود که قرنطینه شروع بشود یا نشود.

چرا کرونا در ایران مهار نمی‌شود؟ / از سخنان مسئولان تا ماسک
کد خبر: 419702
|
۱۳۹۹/۰۴/۲۶ ۱۸:۱۰:۰۰

اعتمادآنلاین| بنا بر آنچه داشبورد سازمان بهداشت جهانی در تاریخ نوشتن این یادداشت -23 تیرماه 1399- اعلام می‌کند، از تاریخ پانزدهم بهمن سال گذشته تا بیست‌ودوم تیرماه سال جاری، بیش از 250 هزار نفر در ایران به بیماری کرونا مبتلا شده و نزدیک به 13 هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند.

به زبان دیگر در 160 روز گذشته به‌طور متوسط هر روز 80 نفر جان خود را از دست ‌داده‌اند. اگر آمارهای واقعی بیش از این نباشد، قطعا کمتر نیست. تعداد کشته‌های ایران نسبت به فرانسه و اسپانیا تقریبا نصف است و نسبت به آلمان کمی کمتر از دو‌برابر.

در همسایگی خودمان هم ترکیه تعداد کشته‌های کمتری داده است. قصد من در این یادداشت مقایسه آمار و ارقام بیماران و کشته‌شدگان کشورها و در پی آن کشف رابطه معنادار و چرایی آن نیست؛ بلکه می‌خواهم به چند دلیل ساده بپردازم که مانع از مهار کرونا در ایران شده است. یقینا دلایل مهارنشدنی فراتر از این چند دلیل است اما همین چند دلیل نوک کوه یخ است و مشتی نمونه خروار.

بیراه نیست اگر بگوییم یکی از دلایل مهارنشدن کرونا حرف‌های مبهم و حتی متضاد برخی از مسئولان میان‌رتبه و عالی‌رتبه باشد. اعلام وجود بیماری در ایران دیر صورت گرفت. بعد از آن کش‌وقوس بود که قرنطینه شروع بشود یا نشود. بالاخره ایران هم مانند بسیاری از کشورها در اسفندماه قرنطینه را شروع کرد و نتایج عالی هم گرفت.

تعطیلات نوروز از راه رسید و کرونا جانی دوباره گرفت. از بعد از تعطیلات تا امروز هم روند نزولی و صعودی داشته تا اینکه در دو هفته گذشته روند فوت‌شدگان صعودی بود و معلوم نیست تا کی ادامه خواهد داشت.

یکی از دلایلی که مردم کرونا را جدی نگرفتند، گفته‌های مسئولان بود. حتی در مواردی آنچه رئیس‌جمهور می‌گفت با آنچه وزیر بهداشت بیان می‌کرد، همخوانی نداشت. اگر به آمار کشورهایی که فوت‌شدگان و مبتلایان کمی دارند، نگاهی بیندازید، خواهید دید که یکی از عوامل مهم مهار کرونا یکدست‌بودن گفته‌های مسئولان بوده است.

این ناهماهنگی نه صرفا مختص ایران که حتی در ایالات ‌متحده هم وجود داشت. آنچه رئیس‌جمهور می‌گفت با آنچه جامعه علمی هشدار می‌داد، همخوانی نداشت. در ایران مثل خیلی چیزهای دیگر کرونا به سیاست و اقتصاد هم گره خورد. رسانه‌های خارج از کشور بیشتر تمایل داشتند ناکارآمدی‌ها را پررنگ کنند و به بحران کرونا دامن بزنند و رسانه‌های داخلی به سیستم قیاس ایران با جاهای دیگر روی آورده بودند. در این میان مردم عادی احساس بلاتکلیفی می‌کردند و خستگی مضاعفی هم روی دوش کادر درمان ایران بود. بی‌شک تا اینجای کار کادر درمانی ایران فوق‌العاده عمل کرده و شایسته تقدیر زبانی و عملی است.


موضوع دیگری که به شیوع کرونا دامن زد، «ماسک» بود.

اگر خاطرتان باشد در ابتدا داروخانه‌ها از فروش ماسک منع شدند! که یکی از عجیب‌ترین تصمیم‌های دوره کرونا بود. تا پیش‌ازاین مردم عادت داشتند ماسک را از داروخانه تهیه کنند، حالا سوپرمارکت سر کوچه‌شان ماسک داشت و به شکل غیربهداشتی عرضه می‌کرد، اما داروخانه‌ها نداشتند. همین کار منجر به افزایش قیمت این کالا شد.

ماسک کالایی نیست که صنایع ایرانی نتوانند برای مصرف کشوری 80میلیونی تولید کنند. بی‌انصافی است اگر صنعت کشور را حتی در همین زمانه تحریم دست‌کم بگیریم.

آنچه به «بحران ماسک» دامن زد، تصمیم غلط توزیع بود. اساسا در ایران کالایی که اندکی کمیاب می‌شود، بیش از آنچه به مشکل کمیابی برخورد کند، به مشکل توزیع بد گرفتار می‌شود. شبکه بد توزیع را در کنار مافیای شکل‌گرفته برای ماسک و دستکش کنار هم بگذارید و ببینید چه وضعیت نامطلوبی حاصل می‌شود.

همین امروز در خیابان انقلاب تهران، از خود میدان انقلاب تا تقاطع چهارراه ولیعصر چندین و چند دست‌فروش را می‌توانید پیدا کنید که بساط فروش ماسک را روی زمین پهن کرده‌اند! این در حالی است که اگر یک کیوسک فروش زیر نظر وزارت بهداشت و دیگر نهادهای ذی‌ربط بود، رهگذران ماسک را از دست‌فروش نمی‌خریدند؛ بلکه از داروخانه یا لااقل کیوسک ثابت و دائمی تهیه می‌کردند.

از پانزدهم تیرماه هم که پوشیدن ماسک اجباری شده، هنوز دقیقا تعیین تکلیف نشده است که مردم باید ماسک را از کجا تهیه کنند. از داروخانه که معتبرترین نهاد فروش است یا از سوپرمارکت که ماسک‌ها کنار بیسکویت و شکلات چیده شده یا از دست‌فروش خیابان. موضوع دیگری که نباید نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم و چشمان خود را بر آن ببندیم، مافیایی بود که با کرونا شکل گرفت.

شبکه‌های اجتماعی هم ناخواسته به کمک این مافیا آمد. برای ماسک و دستکش و برخی داروها که در درمان کرونا معروف شد، مانند هیدروکسی کلروکین و برخی داروهای تزریقی مافیا شکل گرفت و قیمت‌های کالاها حتی گاهی نجومی شد. شاید از خودتان بپرسید این مافیا چگونه شکل گرفته است؟ با وجود تمام اقدامات کادر درمانی ایران، مشتمل بر پزشکان، داروخانه‌ها، شرکت‌های دارویی و پرستاران و...، بخشی از این مافیا در دل این بخش بود.

برای مثال داروخانه‌ای که به شکل غیرقانونی در جایی مانند خیابان مهمی در تهران، اجاره‌ای است و ماهانه بیش از 70 میلیون تومان اجاره پرداخت می‌کند و شوربختانه صاحبان داروخانه افرادی غیرداروساز هستند، مثل بنگاه‌دار یا دیگر مشاغل بخشی از این مافیا است که در این شرایط نامطلوب اقتصادی به هر نحوی در پی کسب درآمد نامشروع است. برخی از ویزیتورهای شرکت‌های دارویی که وظیفه توزیع درست را دارند، بخشی از این مافیا هستند و اندکی از کادر درمانی بیمارستانی. این نوشته ابدا به معنای زیرسؤال‌بردن خانواده بزرگ کادر درمانی نیست؛ بلکه روایتگر شبکه مافیایی است که متخصص نیستند و به‌صرف قابلیت داشتن شغلی در حوزه درمان یا بی‌مسئولیتیِ اجتماعی، به شیوع بیماری کرونا در ایران عزیزمان دامن می‌زنند. جان کلام اینکه معدود افرادی که دست بر قضا دستی بر آتش دارند و کرونا را فرصت می‌پندارند، زحمات خیل عظیم افرادی را که در حال تلاش برای مهار کرونا هستند، کم‌رنگ می‌کنند.


آخرین موضوعی که گذرا به آن اشاره می‌کنم، عدم ارتباط سازنده پژوهشگران و مردم است. باز اگر به آمار مراجعه کنید، خواهید دید در کشورهایی که کرونا به‌خوبی مهار شده، توصیه‌های پژوهشگران نفوذ بسیاری داشته است. مردم آن کشورها با تمام وجود نه‌تنها حامی کادر درمانی هستند بلکه به هر آنچه می‌گویند، باور دارند و خطر کرونا را همان‌قدر ارزیابی می‌کنند که پژوهشگران‌شان می‌گویند. به زبان ساده کرونا نشان داد جامعه ایران ارتباطی پویا و سازنده با جامعه علمی و پژوهشی خود ندارد. چه‌بسا در این میان شبه‌علم هم بتازاند و شیادانه گفته‌ها و زحمات جامعه علمی را هدر دهد.

منبع: شرق

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها